دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🌸🍃 😍بفرست برا همسرجان😍 میدونی..... خیلی خوبه که آدم یه نفرو داشته باشه که بهش افتخار کنه .... دلش بهش قرص باشه که همیشه هست😊 کنارش که راه میری ، سرش رو بالا بگیره و هی خودشو بهش نزدیک کنه تا همه بدونن باهاشه 🤗 دستشو که بگیره دیگه جز خدا از هیچکس نترسه 💙 هر جا که بره مطمئن باشه بهترین و امن ترین پناهگاه دنیا کنارشه بازوشو که میگیری کاملا مردونگیش مشخصه روبروش که میشینی دنیا رو تو چشماش میبینی مهم نیست بقیه خوشبختی رو در چی میبینند ، مهم اینه که تو در کنارش خوشبخت ترینی ❤️ دلیل خوشبختی ام عاشقتم 💋 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه سلام گلی خانم ممنون از کانال خوبتون نازگل جان من دوتا پسر دارم بزرگه کلاس سوم دبستان هست که خیلی آروم ومعدب هست شاگرد اول هم هست ولی پسرکوچیکه ام ۵سالشه که خیلی خیلی اذیتم میکنه وگریه میکنه وفقط جیغ میزنه هر کس میبینش میگه روانیه😭اعصابم خیلی بهم میریزه بردمش دکتر روانشناش گفت پیش فعاله بهش یه قرصای داد اومدم خونه دو روز بهش دادم بعدش ندادمش گفتم میترسم ضرر یه بدنش بزنه یا در آینده براش مشکل ساز باشه واقعا نمیدونم چکار کنم بهاش همه همسایه ها ازش شاکین خواهشن اگه کسی راهکاری داره بگه چون بعضی مواقع میخوام بکشمش بسکه جیغ میزنه گوشام آسیب دیدن پسر بزرگه ام گریه میکنه میگه مامان دیگه سرم درد میکنه همش جیغ میزنه😔 یه نکات مثبتی هم داره بعضی مواقع گوش میده به حرفم ولی بیشتر مواقع جیغ وگریه میکنه و فقط میزنمون زورشم خیلی زیاده بخدا از کمردرد وپا درد شبا نمیخوابم بسکه با پا ومشت میزنم😭 خواهش میکنم اگه کسی راهکاری داره برا آروم شدن پسرم دریغ نکنه از یه مادر خسته وعاشق خانواده @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خدمت هم گروهی های عزیزم میخواستم زندگیم رو برای شما شرح بدم ‌ ‌

من درس ۱۳سالگی ازدواج و زایمان کردم یعنی اوایل ۱۳ازدواج و اواخر۱۳زایمان خلاصه پسرام امیررضاوعلیرضا به دنیا اومدند دوقلو بودند و منو پدرشون خوشحال، یه سال بعد ناخواسته محمدرضا به دنیا اومد، یه سال بعد به امید دختر شدن بازم زایمان کردم اما بازم پسر بود امیر علی اسمشو گذاشتیم ، سه سال بعد دوقولو دخترام به دنیا اومدن سمیرا وسمیه، سه سال بعد دوقولو دوباره دختر اوردم مینا و مبینا، من بیشتر دوقلو زا بودم چون مادرم و مادربزرگم و تمامی خاله هام دوقولو زا بودن منم به اونا رفته بودم، دوسال بعد از به دنیا اومدن مینا و مینا دخترم فاطمه به دنیا اومد و سه سال بعد سوگندوسوگل به دنیا اومدن دوقلو بعد از ۵سال زهرا خانم به دنیا اومد من دیگه بچه نمیخواستم چون از نگهداری اینا بزور ور میومدم اما شوهرم اصرار داشت دوباره بچه بیاریم به شرط برای اخرین بار خلاصه من بازم حامله شدم اینبار بازم دوقلو پسرام به دنیا اومدن پرویز و پژمان دیگه نخواستم حامله شم اما بعداز ۷سال کاملا ناخواسته پسرای ته تغاریمو به دنیا اوردم به نام های آرمین و رشید،،، اینم از زندگی و بچه های من امیررضا ۳تا پسر دارن و یه دختر: مهدی، مائده،بنیامین، یونس علیرضا دوتا دختر داره و دوتاپسر: ثمینه، ساجده، یوسف، طاها محمدرضا ۴تاپسرداره: علی اصغر، علی اکبر، یاسین، سینا امیرعلی دوتادخترداره:نرگس، زهره سمیرا دوتا دخترداره: نیلوفر، نسترن سمیه سه تا دختر و سه تاپسرداره: رقیه، زینب، اعظم، حسین، داود، روح الله مینا سه تا پسر و دودخترداره: محبوبه و معصومه: غلامرضا، آروین مبینا چهارتا دختر داره: سدنا، دلاریس، گلاریس، اروشا فاطمه سه تا پسر داره: متین، مبین، اسحاش دخترم سوگل خانم سه تا گل پسر و سه تا گل دخترداره: سلنا، السا، سلما، محمدحسین، محمدطاها، محمدعلی سوگند دوتا دختر داره: بهاره و محدثه زهراخانم ۷تا بچه داره دوتا پسر پنج تا دختر: الهه، راحیل، راضیه، ریحانه، سارا، سیامک و سیاوش پرویز خان سه تا گل دختر داره: ساناز، سائمه، اسرا پژمان خان دوتا دختر و سه تا پسر داره، بشیر، نوید، صادق، هانیه، حنانه آرمین جان دوتا دختر و یه پسر داره: نیما، نازنین فاطمه، آیسان، رشید خان هم سه تا پسر و یه دختر داره:ستایش، فرهاد، فریدون، کیان موفق باشی(: @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جون الهی غم نبینی بااین کانال عالیت درجواب آقا پسری که دکتر عمومی میخونه آقا دکتر ببین هیچ کس پدر ومادرش رو انتخاب نمیکنه تویکه تو همچین خانواده ای بودی ولی خودتو به گناه کبیره آلوده نکردی عالیه من خودم یه دختر محجبه هستم نظرم اینه درست خانواده شوهر تو زندگی آدم نقش دارن ولی اگه آدم خودش از عذاب آخرت بترسه بخاطر هیچ کس حجابش خراب نمیگنه توهم به خدا توکل کن یه دختر خوب وپاک دامن سرراهت قرار بگیره انشاالله که خوشبخت بشی الانم که دیگه نزدیک ماه مبارک رمضان هستیم درهای مستجاب دعا بر روی بندگان خدا باز میشه من بهت قول میدم هنگام افطار برات دعا کنم فقط ازت یه خواهش دارم آقادکتر آینده انشاالله که یه دکتر موفق میشی ویه همسر خوب وباحجاب گیرت بیاد هروقت مطب خودت باز کردی حداقل ماه یه بار بیماران رایگان ویزیت کن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام عزیزانم خوبید عید برهمگی مبارک خواستم به اون عده از عزیزانی که قصد ازدواج دارند و موندن طرفشان به دردشون میخوره یا خیر توصیه می کنم بهشون نصیب قسمت بگیرند پیش آدم اهلش واقعا خوبه و آیندشون را میگه بهشون اگر هم موندن یا رشته زندگیشون را گم کردن استخاره از قرآن بهترین راه حل هست اگر کسی نمیدونه کجا انجام بده @Reyhan6304 به بنده یه پیام بدن من میتونم براشون انجام بدم انشالله که همه مشکلاتشون حل بشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

مهراد هم‌دانشگاهیم بود ؛ هم درسش خوب بود هم اخلاقش . . . برای دیده شدن نیازی به جلب توجه نداشت ! قد و قواره و شخصیتش جوری بود که ؛ هرجا می‌رفت ، ناخودآگاه حواس همه رو ؛ پرت خودش می کرد . . . همیشه شاد و پر انرژی بود ؛ هنوز اولین باری که دیدمش خوب یادمه . . . آخرای ترم اولم بود . . . همون وقتی که تو سالن ؛ نشسته بود و هول هولکی با بچه ها ؛ درس می‌خوند که بره سر میان ترم ؛ ولی تا لحظه ی آخر دست از شوخی برنمیداشت ! همینجوری که داشت برای دوستش ؛ درس توضیح میداد سرشو آورد بالا ؛ و نگاهش افتاد به من . . . خندید . . . خندیدم . . . همین ! می‌گفتن ترم آخره . . . بعد از مدتی فهمیدیم ؛ همسایه ایم . . . خونه هامون باهم ؛ دوتا خیابون فاصله داشت . . . از اون به بعد بود ؛ که با هم رفتیم . . . با هم اومدیم . . . کسی نفهمید چرا نصف درسای ترم آخرشو ؛ حذف کرد که یک ترم اضافی تر بمونه . . . ولی کم‌کم شوخیای دوستامون شروع شد ! همه فهمیده بودن چه خبره جز خودمون دوتا . . . ولی خیلی طول نکشید که ؛ رابطمون شوخی شوخی جدی شد . . . . دنیا خیلی قشنگه وقتی کسی که دوستش داری ؛ دوستت داره ! کنارش خوشحال بودم ؛ آرامش داشتم ؛ بیشتر وقتمون رو باهم بودیم ؛ وقتی هم که نبود همه ی حواسش پیشم بود . . . تنها چیزی که نگرانم می‌کرد ؛ تفاوت فرهنگی و خانواده هامون بود ! ولی با تمام وجود دوسم داشت ؛ و من اینو با تک تک سلول هام حس می‌کردم . . . . موضوع داشت خیلی جدی میشد که ؛ یه لحظه حس کردم حتما با هم ؛ به مشکل می خوریم . . . حس کردم کنار یکی دیگه خوشبخت تره . . . آدم وقتی جوون تره فکر میکنه ؛ همیشه یکی پیدا میشه که ؛ دوسش داشته باشه . . . همیشه یکی هست که با بودنش ؛ حس خوب بیاره . . . ولی خیلی سال باید بگذره تا بفهمی ؛ فقط همون یه نفر بوده ؛ فقط همون یه بار . . . .  همین شد که زدم زیر همه چی ! میدونستم بعد از این همه مدت ؛ همینطوری ول نمیکنه بره . . . یه سناریوی حسابی چیدم ؛ که فکر کنه با کسی ام . . . این تنها نقطه ضعفش بود که ؛ باعث میشد از من بگذره . . . آخرش خیلی تلخ و بی خداحافظی ؛ از هم جدا شدیم ‌. . . یکی از دوستامون خیلی سعی کرد متقاعدم کنه ؛ که اشتباه می‌کنم . . . ولی من فکر می کردم کار درستیه ! فکر می کردم دارم دوتامونو نجات می دم ! بعد از مدتی شنیدم ؛ رفته خواستگاری یکی از فامیلاش . ‌. . همه چیز داشت خوب پیش می رفت که ؛ همون دوستش همه چیو بهش گفت . . . شب عقدش زنگ زد بهم ؛ کلی گریه کرد . ‌. ‌. حرفاش که تموم شد ؛ فقط گفتم دیگه هیچ وقت بهم زنگ نزن ؛ و گوشی رو قطع کردم ‌. ‌. . ما دیگه هیچ وقت همدیگه رو ندیدیم ؛ هیچوقت . . . . چند روز پیش رفته بودم فروشگاه ؛ که لیست خرید مادرو تهیه کنم . . . بین قفسه ها داشتم راه می‌رفتم که ؛ یه دختر دو سه ساله توجهمو جلب کرد .‌ . . موهاشو خرگوشی بسته بودن ؛ سطل پاستیلو بغل کرده بود و سعی می‌کرد ؛ با دستای کوچولوش درشو باز کنه . . . وقتی دید دارم با خنده نگاش می کنم ؛ بهم خندید و دست تکون داد . . . به خرید کردنم ادامه دادم . . . وسط قفسه ی بعدی بودم که یه صدای آشنا گفت ؛ « اهورا ؛ اینجایی بابا ؟! » خون تو رگام منجمد شد ! از لای قفسه ها سرک کشیدم ؛ دیدم بابای همون دختره‌س ! « بیا بریم خونه ! » مهراد بود ؛ دخترشو بغل کرد . . . اسم منو گذاشته بود روش . . . از قفسه ها اومدم بیرون که نگاشون کنم ؛ اون منو ندید . . . ولی اهورا سرشو گذاشته بود رو شونه های باباش ؛ و ؛ واسم دست تکون میداد . . .:))))!🖤'💭'🔓 -اهورا فروزان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

با سلام خدمت ادمین گلی و دوستان عزیز دوست عزیزی گفتن شوهرشون ماهواره خریده، ایشون دوست نداره،.. خانمم اینطور که شما نوشتین، شما خیلی آدم سخت و انعطاف ناپذیری هستی!!!! شوهر بیچارت چی میکشه از دستت،؟!!! چرا به رفتار و افکار خودت تمرکز نمیکنی، شاید خودت مقصری؟! عزیزم اینقدر سخت نگیر!! ما هم 20 ساله ماهواره داریم! کدوممون منحرف شدیم؟ 2 تا پسر مؤمن داریم، نماز خون، روزه گیر، مگه شما چاقو توی خونتون نیست؟ با چاقو آدم میکشین؟ کبریت خونتون نیست؟ با کبریت آتیش سوزی راه میندازین؟ موبایل نداری؟ با موبایل توی سایت های انحرافی میری؟ عزیزم، ما 1000 سال پیش زندگی نمی‌کنیم، وقتی از هر چیزی که داریم استفاده درست داشته باشیم، داشتنش اشتباه نیست، ما هیچوقت شبکه های جم یا مُعانِد، یا چرت و پِرتها رو نمی بینیم، دست خودمونه، که چجوری زندگیمونو مُدیریت کنیم، هم به روز باشیم، هم مؤمن،،، بچه ها، دختر و پسر هم احتیاج دارن عروسک داشته باشن، هم ماشین، منتهی، دخترا باید اسباب بازی‌های دخترونه بیشتر داشته باشن، و پسرها اسباب بازی‌های پسرونه،، این عمل باعث میشه پسرها با دنیای دخترها غریبه نباشن،زیاد خشن نباشن، مهربونتر میشن، و مادر و خواهرشونُ بهتر درک میکنن، وقتی هم ازدواج کنن، همسر مهربونی میشن و اونارو درک میکنن، همچنین دخترها، وقتی علاوه بر اسباب بازی‌های دخترونه با اسباب بازی‌های پسرونه بازی کنن باعث میشه در آینده هم با دنیای زنانه شون و هم با دنیای مردونه بهتر کنار بیان، (مگه خانوما ماشین سوار نمیشن؟) بهتر میتونن وارد بازار کار بشن، و شغل و منصب داشته باشن، @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii فرشام کپک زده.... سلام تورو خدا خانوما منم راهنمای کنید من دوتا فرش پارسال خریدام الان شاپو فرش کشیدام تا زدیم که پذیرای بشورم بعد پهن کنم فرشا یه کم نم داشت الان که بازش کردیم پشت فرش ها کپک زده ودونه سیاه شده روی قالی تمیزه ولی زیرش نه تو آفتاب پهن کردام خشک شده به نظرتون به مرور ممکنه قال اززیرخراب بشه بو دیگه نمیده و کامل خشک شده @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام نازگل جون ..عیدتون مبارک.. دررابطه بااون خانمی که گفته دوستم الکل خورده واومده خونه من نمیدونم نجس شدم یانه... عزیزدلم..دخترگلم..ایناهمش افکارشیطانی هست که اومده توذهنت..حالا اون دوستت چندروزپیش الکل خورده حتماازاون روزتازمانی که اومده خونه شماحمام کرده ودست وصورتشوشسته شمابناروبه پاک بودن شخص بزار..منم مثل شماوسواس دارم ولی اگه درزمان حاضروپیش چشمم چیزی روببینم نجسه شده انوقت استرس میگیرم ولی تاباچشم خودم نبینم حالم خوبه..شمارساله توضیح المسایل خمینی وخامنه ای ومراجع دیگه رومطالعه کن دررابطه بااینطورمسایل شرح دادن وحتی من خوندم که اگه انسان جایی بره مثلارستوران وبدونه که افرادی که مقیدبه طهارت نیستن واونجارفت وامدمیکنن تاانسان باچشم خودش عین نجاست رونبینه نمتونه بگه چیزی نجسه..وخداوندخودش فرموده کل شی طاهر...یعنی همه چی پاکه...حتی این وسایل ارایشی وصابون وایناکه ازخارج واردمیشن وانسان نمیدونه داخلش ازچه موادی استفاده شده پاک هست...پس عزیزدلم دلتوپاک کن ومعوذتین روبخون وبه قلبت فوت کن تاازشروسواس نجات بیابی..برای منم دعاکن...انشالله تونسته باشم راهنماییت کرده باشم... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿