دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک سیاست🍃👇
✳️ #ترفند_های_زنانه
#ظرافت_کلامی_و_رفتاری بزرگترین سیاست است
💞 شمرده شمرده حرف بزن
تون صدایت آرام باشد
لات و الواتی و زمخت و کوچه بازاری حرف نزن.....🌱🌸
💞 حالت اَمری و تحکمی صحبت کردن با شوهر اکیدا ممنوع نتیجه عکس میدهد
شاید همان لحظه به ظاهر خوب باشد ولی در واقع در دلشان خیلی حالت خوبی ندارند
💞 از جمله هایی مثل:
” تو باید فلان کار رو بکنی”
”تو باید یاد بگیری که....”
به شدت پرهیز کنید
💞سعی کنید همراه شوهرتان باشید تا اینکه بخواهید رئیس بازی دربیاورید!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووووون:
❣❣❣❣❣💕
من و یااااار به روایت تصویر
😉
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک خاطره 🍃👇
مهمون داشتیم و می خواستیم شام رو بیرون بخوریم
شهرما یک جای داره که همشهریا شام شونو
اونجا می برن و کنار جوی اب فرش پهن می کنن
خلاصه چای تنقلات شام می خورن
من هم ازعصر وسایل پیتزا 🍕 رو آماده کردم
و با مهمان ها وشوهرو پسرها😎
روانه شدیم درضمن همش می گفتم مواظب
سینی ها پیتزا 🍕 باشین
به محل که رسیدیم بچه تند تند فرش پهن کردن ومن هم شاد و خرم که همه از پیتزا و رنگش تعریف می کردن
من هم هنوز کفشم رو درنیاورده به پسرم
گفتم سرراه سینی رو نذار که کسی پاش نره توی سینی
اونجا خیلی شلوغ بود من دور بر رو نگاه
کردم و اصلا جلوی پام رو ندیدم
یک دفعه یک جیغ بلند کشیدم پام رو که روی فرش گذاشتم روی یک چیز نرم و گرم بود
بله درست حدس زدین پای مبارک رو وسط سینی پیتزا گذاشتم😁 ه
مه نگاه ها به طرف ما بود که چه خبرشده
وای نگم براتون از بس خندیدم روده بر
شدیم 😂😂😂😂😂
خلاصه که اون شب بخیر گذشت و مهمانها با یک آب و تابی پیتزا رو خوردن و تعریف کردن که نگو
و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده😁
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک خاطره🍃👇
قرار بود برام خواستگار بیاد منم با کلی استرس آماده شدم و بالاخره خواستگارا اومدنو دیگه مادر داماد از پدرم اجازه گرفت تا باهم صحبت کنیم 😊
ماهم چون حیاطمون خیلی بزرگه داماد پیشنهاد داد تا تو حیاط بشینیمو صحبت کنیم ماهم با کلی خجالت در کنار هم تو حیاط قدم میزدیم که رسیدیم به یه درخت که باد شکسته بودش و رو زمین افتاده بود🍁🍂
چون خسته شدیم داماد گفت رو این درخت بشینیم آقا هم تعارف که اول شما بفرمایید منم با کلی کلاس نشستم بعد که نوبت داماد شد بشینه نشستن داماد همانا و بالا رفتن کُنده درخت همانا
منم چون کم مونده بود بیفتم از بالا مثلا اومدم از یه جا بگیرم ندیده دستمو دراز کردمو گرفتم از کت داماد 😣😖😣😖
بعد که فهمیدم چیکار کردم از خجالت مردم و بدون توجه به داماد دویدم طرف خونه
بعداز رفتن خواستگارها به مادرم گفتم من جوابم منفیه با این که از پسره خوشم اومده بود ولی با اون کار دیگه نمیشد😢😢😢
ولی پسره فکرکنم خیلی خوشش اومده بود چون ول نکرد تا خانواده ام راضی شدن
ولی اون کارمو همیشه میگه و میخنده😜
میگه من حسی بهت نداشتم ولی بعداز اون کار عاشقت شدم لعنتی پرو😤
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک داستان🍃👇
🔸داستان کوتاه
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت......🌸🌱
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد.
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود.
مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد ...
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: " شام چی داریم؟"
و این بار همسرش گفت: "مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!"
"گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیب هایی که تصور میکنیم در دیگران است در واقع در خودمان وجود دارد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
یکزندگی یک شهید🍃👇
نشست روبه رویم.خندید و گفت:(دیدید آخر به دلتون نشستم!) زبانم بند آمده بود.
من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم ،حالا انگار لال شده بودم.خودش جواب خودش را داد:(رفتم مشهد،یه دهه متوسل شدم...
گفتم حالا که بله نمیگید،امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه،پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم.
نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت:اینجا جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست،خیر کنن و بهتون بدن.نظرم عوض شد.دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!)
شهید محمدحسین محمدخانی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
هدایت شده از 🍃تبلیغات هنرمندان🍃
❌❌❌توخونتون بحث سر لباسه⁉️⁉️⁉️😳😳😳
من همیشه سر لباس با دخترم مشکل دارم😶 از بس میگه
مامان من چیییییی بپوشم😐
این کانال مشکلم رو حل کرده😌👌
باور نمی کنین ؟؟؟😳 شما هم بیاد ببینیدچطوری مشکلم حل شده😉😍✅
تازه #ارسال_رایگان_به_سراسر_کشور_هم_داره🌍🚀
https://eitaa.com/joinchat/830079250C82fcc0e7f2