دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام دوستان درمورد #چالش نمک نشناسی
من ۹ ماه نامزد کردم هر دفع میومدیم عقد
وعروسی کنیم مشکل پیش میومد ونمیشد تا اینکه من یک ماه پیش متوجه شدم
کیست دارم وباید عمل کنم وهورمون درمانی بشم چون بر اثر اختلال هورمون مشکل داشتم تواین ۹ ماه من هیچ گونه
بی احترامی بهشون نکردم سخت نگرفتم وزیادم ازش انتظار نداشتم پدرشون به
رحمت خدا رفت منم بخاطر مرگ پدرش دیگه زیاد انتظاری نداشتم وکلا داشتم
باهاش کنار میومدم ولی وقتی متوجه مشکلم شدن حتی یک ماه نیست مشکل
دارم حلقه پس گرفتن ونامزدی بهم زدن اصلا نموندن ببینم مشکلم چیه وچطوری رفع میشه تا متوجه شدن رفتن که رفتن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم کانالمون میگه
سلام خوبین ان شاءلله عزاداری هاتون قبول باشه..
راستش من امسال به امید خدا میرم دوره اول دبیرستان و انتخاب رشته ریاضی، یک مدرسه پیش ثبت نام کردم و از هرکسی که تا الان پرسیدم گفتن از همه نظر خوبه فقط شرط اصلیش برای سهمیه دارها هستش و اونایی که امتیاز دارن ظرفیتش رو هم برای این رشته متاسفانه نمیدونم
شرایط علمی و امتیاز ۸۰۰ و خورده ای هم دارم، این رشته رو هم الف آوردم و معدلم ۱۹/۵ شده، امتیازات قرآنی هم دارم
سهمیه هم یجورایی دارم ولی به علت اینکه مدرکش هنوز صادر نشده فایده ای نداره
خواستم بگم با این چیزایی که گفتم امیدی هست که بشه ثبت نام قطعی رو انجام داد؟ و سوره ای چیزی هست که رد خور نداشته باشه تا بخونم که ان شاءلله بشه ثبت نام قطعی در این مدرسه انجام بشه؟ من خودم چند تا نذر کردم ولی همش احساس میکنم ظرفیت پر میشه و به من نمیرسه
بیشتر نگرانیم به خاطر پدر و مادرمه که خیلی تلاش کردن و اذیت شدن تا تونستن از طریق سایت پیش ثبت نامم کنن نمیخوام همه اینا از آخر پوچ بشه و هدر رفته باشه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#چالش_نمک_نشناسی
، آره زیاد از خانواده شوهرو خانواده خودم، من عروس عمه بزرگم شدم همه کاری برای هردوخانواده کردم فقط به خاطر رضای خدا و پدرومادرمون ، اما دریغ از ذره ای حمایت مالی تو روزهای سخت زندگیمون، به قول دخترام شده بود وظیفه ام، دیگه بعداز نزدیک ۳۰سال زندگی مشترک با۴۴سال سن الان کارهای خونه ی خودم رو نمیتونم انجام بدم با بدنی ضعیف و بیمار، از همه ی اینا که بگذرم فرق گذاشتن بین بچه هاشون و بی عدالتیشون رو نمی تونم تحمل کنم دیگه، شوهرم که کلا قید خانوادش رو زده، خداروشکر که شوهرم مرد خوب و مهربونیه، حواسش همه جوره به ماهست، الان که به خاطر مسئله ای با خانواده شوهرم دعوا کردم جلوشون وایسادم انگار از نظر اونا گناه کبیره مرتکب شدم منم قیدشون رو براهمیشه زدم با اینکه همسایه هستیم، فقط برا اینکه از حق خودم ( نه شوهرو بچه هام) دفاع کردم، والا مگه چقدر می خوایم زندگی کنیم که هی باید ازدیگران حرف بشنویم و دم نزنیم، فقط خدا به راه راست همه رو هدایت کنه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خاطره اعضای کانالمون جهت شاد شدن فضای کانالمون
به همراه خانواده با یه دختری ۳ جلسه تو سه تا کافی شاپ مختلف قرار گذاشتیم و صحبت کردیم.
جلسه چهارم گفتن دوباره بریم کافی شاپ . مادر من گفت اینبار فضای باز بریم بهتره. مادر دختر خانم هم تایید کرد و سریع قبول کرد.
وقتی قرار گذاشتیم دختر خانم خیلی ناراحت بود و گفت من تو فضای باز تمرکز ندارم و با لحن خیلی بد و طلبکارانه گفت مگه ما نگفتیم بریم کافی شاپ چرا قبول نکردین.
انتظار داشت دوباره بیاد کافی شاپ و و یه نوشیدنی عجیب و غریب دیگه سفارش بده. 😃
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#سوال_اعضا
سلام گلی عزیز 🌹من سوال داشتم باید نماز امالبنین را تا وقتی ک جاجت روا شدیم بخوانیم .من یک جا نخواندم ولی جمع دوماه خواندم ولی حاجت نگرفتم .میشه بزارید گروه سوالم را ک بفهمم کی چه وقتا یا چند وقت باید بخوانم ممنونم.🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
**دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
**
🥀قالیچه سوخته🥀
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود
و ﻓﻘﻂ يک ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ،
اما ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه می رفت،
می گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد
۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می رفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ،
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ
ابی عبدالله الحسین علیه السلام ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ،
ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مىتونى
ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ 😭😭👌
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید:
گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ سید الشهدا
علیه السلام ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله.
مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد
۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ
ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یک ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می خرم.
قالیچه سوخته رو خرید
و روی میزش پهن کرد
و تا آخر عمرش آن یک قسمتی
که سوخته بود رو
همیشه گلمحمدی
و رز می خرید و روی قسمت سوخته
قالیچه که به اندازه کف دست بود
پرپر می کرد و دوستان صمیمی و
همکارانش همه به نیت تبرک
یک پر از گل را برداشته یا در
جانمازشان می گذاشتند یا در قوری
چای یا غذایشان می ریختند.
اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ
قیمت گرفت، کاش دلمون
تو روضهها بسوزه.
اونوقت بگیم: دلمون سوخته بیبی ،
چند می خری؟!😭
🏴🌹اللهم عجل الولیک الفرج🌹🏴
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#قشنگه_بخونید
🌿🌺﷽🌿🌺
وقتي ردپاي خدا را در زندگي پيدا كردم...
فهميدم ميتوانم پاهايم را از گليمم درازتر كنم!!!
و خواسته هايم از قد خودم بزرگتر باشند!!!
و حتي آرزوهايم محال!!!
وقتي لبخند خدا را درميان دعاهايم ديدم...
"ترس" برايم معنايش را از دست داد...
و جايش را "ايمان" پر كرد...
هنوز از ياد نبرده ام...
چه گله هايي كردم براي سختي راه...
و خدا چگونه مرا به بالاي كوه هدايت كرد...
و فراموش نكرده ام كه چه نااميدانه...
درپي جرعه اي آب بودم...
و خداوند چگونه سيرابم كرد...
وعده ي خدا اين است:
"دستانت را به من بده...
تا فتح كني دنيا را...
و ممكن كني،ناممكن ها را...
و بدست بياوري...
دست نيافتنيهارا..."
پس خود را به خدا بسپار...
تا بيداري ات آرام شود،همچون خواب...
خوابت شيرين شود،چون رويا...
روياهايت قابل لمس شوند،چون واقعيت...
و واقيعتهاي زندگي ات زيبا شوند،چون
آرامش...
و آرامشت از جنس عشق شود،چون خدا...
و خدا همراهت شود،مثل هميشه...
از هميشه...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خواهر جان گلی جونم 😘
خانمی گفتن حسادت دارن به برخورد همسرش
با مادر و خواهرش
خانم دیگه در جواب چققققد توهین کردن به ایشون چرا واقعا 😳😳
خب ایشون مشکل داشتن و اومدن بیان کردن که دوستان راهنمایی شون کنن
دلیلی به این همه مثل سگ بی محلت کنن و آدم حسابت نکنن و اینا نبود که 🤦♀🤦♀
چطور دلمون میاد یه وقتایی انقد بی رحم باشیم و به راحتی توهین کنیم به همدیگه🤷♀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
**دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
**
خانوم کانالمون میگه
سلام 👋 عزیران من امیدوارم حاله دلتون خوب باشه می خواستم ازخانوم هایی که گفتن چه دعاهایی بکنیم تاخداحاجت بهمون بده تشکرکنم ۱سال بودشوهرم تومعلمی شرکت میکرد ولی قبول نمیشود ولی ۲هفته هست که قبول شود من ۴۰روز سوره الرحمن واقعه ویاسین میخوندم هرشب
هرروز روزی ۳بار۴بار زیارت عاشورا حدیث کسا ومن بچه ۲دومم از دعای توسل گرفتم نمازمادر حضرت عباس میخوندم نماز فاطمه زهرا س زیادی خوندم برای ۱۴معصوم هرکدومشون صدتا صلوات میفرستادم ...وخیلی زیاد استغفار میکردم ازتون ممنونم با راه کارهای خوبتون باخداباش وپادشاهی کن
العان ما خونه نداریم ۲هفته هست دنبال خونه هستیم ولی جورنمیشه اگه راه کاری دارید دعایی چیزی بهم بگین راهنماییم کنید ماهم زودتر خونه اجاره ای پیداکنیم
وچه دعاهایی انجام بدم بااین که دستمون خالیه وبتونم خونه داربشم ازهمه مهم تر درخونهی امام حسین برید به دختر۳سالش قسم بدین ناامیدنمیاید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خوبی گلی جان میدونم که بازم پیام را نمیخونی اما مینویسم
برای چالش نمک نشناسی
منم یه برادر شوهر دارم که زمانی که دختر من ۶ ماهش بود و قسط عقب افتاده
داشت اومد و با التماس ۴۳۰ هزار تومن از ما قرض گرفت و خودمون هم دنبال خونه
بودیم ورفتیم هر وقت خونه خریدیم پول را میخایم شوهرم راضی نبو میگفت بد
حسابه اما من گفتم اشکال نداره برادرت هس خلاصه پول و گرفت و بعد از خونه خریدن ما و مدتی بعد که بهش گفتیم پول
بده قهر کرد و یه شب زنگ بهش زدم که خودمون بدهکاریم گفت اگه مدرک داری بیا پولت را بگیر
بله اینقدر بعضی ها بی چشم و رو هستن
و مدتی بعد زنش پول را پس داد اما هیچ
وقت رابطه ما خوب نشد اخلاق شون جوری بود که به هر دلیلی قهر میکرد الان هم به خاطر یه دنگ خونه پدرشوهرم که ت
قباله ش هس با همه ی ما قهر کرده
این قضیه قرض دادن مال ۲۴ سال پیش هس
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#چالش_نمک_نشناسی
سلام گلی جون
نمک نشناس خواهر منه که هرکاری
شوهرم برای خودش و پسرش کرد آخرش کلی به همسرم تهمتم زدند و دروغ پشتش گفتند
حتی انگ خ..یانت بهش زدند..
شوهر من کار برای پسرش جور کرد آخرش شد مار تو آستین.
خوبی زیادی نکنین
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به همه دوستان وگلی عزیز
خواهشاً اینبار پیاممو درباره چالش نمک نشناسی بزارید
۲۷ سالم بود که برادرم و زنش ازهم طلاق گرفتن این وسط یه پسر بچه ۲ماهه قربانی این طلاق شد وحضانتشو به برادرم دادن
از همون نگاه اول خداوند مهر اون پسر رو به دلم نشوند ومن بزرگش کردم
با اینکه از لحاظ چیزی کم نداشتم
تحصیل کرده (لیسانسه )؛خیاط ماهر ؛مداح اهل بیت ؛بودم و خواستگارای زیادی داشتم بخاطربرادر زادم که الان همه اونو پسرم میدونن جواب رد دادم
چون میترسیدم زیر دست نامادری بزرگ بشه و بهش رحمنکنه
الان ۲۰ سال میگذره ومن ۴۷ ساله هستم مادرش اصلا سراغی ازش نگرفت تو این ۲۰ سال بهترین امکانات رفاهی رو براش مهیا کردم تمام مدت تحصیل من خودم معلم خصوصی همه درساش بودم همه جوونیمو به پاش ریختم همه دوستاش بهش غبطه میخورن که چنین مادر دلسوزی داری ولی چند بار هم خودش هم پدرش میگه بگو برام چکار کردی اگه هم کاری کردی کسی مجبورت نکرد میخواستی ازدواج کنی و به پام نشینی😔😔 البته ناگفته نمونه که خیلی دوسش دارم خیلی خیلی خیلی
زندگی بدون اون برام معنی نداره
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿