دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام وقت بخیر
در باره چالش ثروتمندا باید بگم
که پول تو این دور و زمانه همه چی میتونه بهت بده حتی سلامتی من یه خانم ۳۸ ساله هستم ۹ساله ازدواج کردم از اولش بی پولی رو تجربه کردم تا الانش خدا خدا میکنم بدون دغدغه منم بتونم به خواسته هام برسم یه دختر ۸ساله دارم الان از من خواهر یا برادر میخاد ولی بخدا با این شرایط میبینم که نمیتونیم اقدام کنیم با اینکه هم خودم هم شوهرم بچه کوچک ببینیم کلی ذوق میکنیم ولی هم فیبروم دارم هم دندان درد دارم باید به دندونام رسیدگی کنم با این وضع گرونی دندونپزشکی نمیتونیم واقعا پولدارها همیشه ی خدا کیفشون کوکه فقیر نیستیم که دستمون دراز باشه ولی انقدر هم نداریم که نیاز اولیه هر کسیه که وقتی مریض شد به دکتر بره ما هم این نیازمون رو بر طرف کنیم
ببخشید طولانی شد یا علی
مامان زینب خانم هستم تبریز
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خوبید عزیزان سلام گلی جون
در جواب خانمی گفتن شوهرش خوبه ولی بی احساسه
خواهر عزیزم بیشتر مردا یا بهتر بگم اکثریت شون محبت و دوست داشتن شون رو به زبون نمی یارن و با کار یا عمل نشون میدن شاید شوهرت شما علاوه بر این درون گرا هم هست شما باید بدونید که مردا کلا اینجوری ان و خود تون هر چی که می خواهید انجام بده یادش بدین مردا هر چی که خانم ها تو خونه میگن و انجام میدن همونو یاد میگیرن شما احساس و محبت خود رو راحت به زبون بیار و گاهی وقتها که حوصله داره خودتونو براش لوس کنید و ازش بخواهید که محبت شو کلامی بگه و یا تو خلوت ها تون بهش بگو دوست دارم اینجوری باهام حرف بزنی و یا دوست دارم این از زبونت بشنوم یا بگو من برا تو آرایش میکنم دوست دارم بهم نگاه کنی و تحسینم کنی ولی زیاد از حد اسرار نکنی که به دعوا کشیده بشه و باعث بشه بیشتر لج کنه و اینم بدون حرف هیچکس رو باور نکن حتی خواهرت اگه واقعا از بی محبتی شوهرت ناراحتی به کسی اجازه دخالت نده و بگو شوهرم خوبه و جلوی شما راحت نیست و توخونه و خلوت خیلی بهم محبت میکنه چون همین حرف ها باعثسردی بیشتر و علت درگیری فکر شما نسبت به بی محبتی شوهرت میشه پس همه جیز به مرور زمان درست میشه فقط خودت بخواه و به شوهرت کمک کن که یاد بگیره اولش سخته بعد که شروع شد دیگه راحته براش با تشکر از گلی جون من زهرام دختر لر
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸 اختر هستم
باید آرزوشو به گور ببرن...عمه فریبا اخم کرد و گفت:وا مصی از خداتم باشه کی میاد این بیوه رو بگیره دعا کن که علی بیاد ببردتش نمیدونی تو ده چیا پشت سرش میگن حداقل بره به همون علی تا یکم از بی آبرویی داداشم کم کنه چیه مثلا اومده سربار شما شده داداش که نمیتونه کار کنه تا کی باقر باید جون بکنه این مفت خور بخوره؟؟!!
مامان که خون جلو چشم هاشو گرفته بود با داد سر فریبا گفت بهت اجازه نمیدم تو خونه خودم به بچه من بی ادبی کنی مگه تو خرجشو میدی تو چیکاره شی اگه عمه بودی اون همه سال بدون مادر بود به دادش میرسیدی حیف که الان شبه وگرنه پرتت میکردم بیرون بگیر بخواب که افتاب نزده بیرونت میکنم دیگه حق نداری خونه من بیای چی فکر کردی چون نامادریشم بدمش به اون علی بی عرضه یا اون زری خدا نشناس نون خالی هم بخورم ولی دوباره بچمو آواره نمیکنم خدا میدونه تو اون سالها چی کشیده درامدش از خیاطی انقدری هست که محتاج کسی نباشه..بابا هرچی چشم و ابرو اومد فایده نداشت بالاخره مصی حرفهاشو زد و رفت رختخواب پهن کرد دیگه هیچ کسی کلمه ای صحبت نکرد پالتوام رو پوشیدم و رفتم تو حیاط دلم بدجور گرفت علی چرا با زندگیمون اون کار رو کرد که امروز عمه منو سربار بدونه و اونجور تیکه بارم کنه..زیر نور ماه ولی خبری از همایون نبود نمیدونم چرا خودمو جلوی در عمارت دیدم به پهنای صورتم اشک میریختم و دلم به قدری شکسته بود که هوای صاف و پر از اکسیژن اون شب هم نمیتونست مانع خفگی من بشه....
ضربه ای به در زدم و بدون تعارف رفتم داخل همایون با دیدنم کتابشو بست و بلند شد صورتم انقدر توش غم بود که نمایانگر همه چیز باشه..همایون به جلو قدم برمیداشت و گفت:چی شده اختر چرا گریه میکنی؟ هیچی اون لحظه تو ذهنم نبود فقط اینکه زار زار گریه کردم از ته دلم انگار تو تنها کسی بود تو دنیا که میتونست آرومم کنه..م جرئت گفتنشو نداشتم ولی من حسی رو تجربه میکردم که برام خاص بود....
همایون آروم گفت:عصری عشقم صدام میزنی و الان ...چی شده دختر برام توضیح بده.. برعکس همیشه که روبرو هم مینشستیم سرم پایین بود ولی گفتم:ببخشید حتما الان منو یه دختر بی ابرو بی بند و بار میدونی ولی دست خودم نبود انقدر دلم شکسته بود که نفهمیدم چی شد اگه خانواده ام بفهمن حتما بدجور تنبیه میشم من با این عقاید بزرگ نشدم ولی دست خودم نبود انگار شما تنها کسی بودی که میتونست از درد هام کم کنه...
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام. گلی خانم
درمورد خانمی که میگن کاش باخواستگار ۲۰ سال پیشم ازدواج کرده بودم و استخاره کردیم بد اومده و دستم تنگه
عزیزم اولا که کدوم عاقلی زندگیشو با استخاره رد یا قبول میکنه استخاره به دل میره بعدم اوووووووو نشستی بعد ۲۰سال غصه ی چیو میخوری تاحالا به این فکر کردی شاید رزق خانمش زیاد بوده که به اینجا رسیده. یه سری دخترا رزقشون زیاده. شاید اگه شما باهاش ازدواج کردی همین زندگی که الان داری بااونم داشتی. ببخشید نمیخوام قضاوت کنم ولی به نظرمنکه شما غبطه نمیخوری داری حسرت زندگیشونو میخوری اگه غبطه میخوردی تلاش میکردی برای زندگیه الانت و غصه نمیخوردی. من بعد نماز صب و ظهر وشب یه آیه الکرسی با سه تا توحید و سه مرتبه آیه ۳سوره طلاق رو میخونم اتفاقا از همین کانال دیدم خداروشکر رزق و روزیمون بیشتر شده شمام بخون عزیزم رد خورنداره😊
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانم سنندجی که اسراف نمی کنید احسنت به شما
سنندج آب و هوای خوبی داره
اگه جنوب زندگی می کردید .روزی دوبار نیاز به دوش گرفتن داشتین و کولری که دایم روشن باشه
اگه کولر خاموش بشه .نفس کشیدن هم سخت میشه
در آب هم سعی می کنیم صرفه جویی کنیم
ولی دیگه مام و خوشبو کننده جوابگو نیس
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام در رابطه با دوست عزیزی که در مورد برادرشان راهکار خواسته بودن
عزیزه گرامی تو خود قرآن بسیار هستن از سوره هایی که محبت رو به وجود میارن و آدمی رو دلگرم میکنن میتونید ازشون برای بهتر شدنه رابطه برادر وزن برادرتون استفاده کنید والبته کمی صبر که اعتماد از دست رفته کم کم برگرده تو این فاصله اجازه بدین دخترشون به دیدنشون بره واز تنهایی خودش وپشیمانی پدرش بگه
اینکه به وجود زن برادرتان نیاز دارن و باید برگرده دختر برادرتون میتونه نقش خوبی تو ادامه این رابطه داشته باشه به شرطی که واقعا پشیمان باشن وتکرار نشه مدتی رو صبوری کنید تاوان اشتباه وخی.انت شوهر وشجاع نبودن مادر وهمچنین زیاده خواهی یک زنه بی شعور شده این شرایط رو به وجود آورده ما در برابر هر چیزی قیمتی را پرداخت میکنیم اینو فراموش نکنید واین تاوان زیادی هست و فراموش نشدنی اما ناامید نشید وادامه بدین حتی شده سالی بگذره
گلی هستم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام برای خانمی که بچه چهارم حامله هست
زن داداش های من یکیشون فرزند سوم ویکی هم چهارم هردوتاهم وام گرفتند.
هم بهشون زمین رایگان دادن
خراسان رضوی ،سبزوار البته کارهای زمین انجام شده وقطعه هاو...مشخص شده ولی هنوز تحویل ندادن ،واینکه در شهر ماهم که نزدیک سبزوارهست زمین به سه وچهارفرزندی هادادن.ولی باید خودشون بسازن مگر اینکه خونه به نام نداشته باشند ویاقبلا از وام مسکن استفاده نکرده باشن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#بلدی_بگو
سلام به خانومهای گل .
درباره ترکهایی که در اثر چاق و لاغری بوجود میاد(سلولیت) لطفا بگید چگونه از بین ببریم.؟ هر کسی اطلاعی داره لطفاراهنمایی کنید. راهکار خونگی یا پمادیا هر چیزی که حداقل کمرنگ بشه. با تشکر از لطف همه.🙏🌷
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جون جواب دوستمون که بارداره خواب دیده
اون یه خواب بوده فقط چرا ذهن خودتون رو درگیر می کنید فقط توکل به خداوند میتونه شمارو از این فکرهای شیطانی دور کنه
دختر عموی من بعداز بیست سال باردار شد دوتا پسر بزرگ داره که خیلی دلش دختر میخواست وقتی رفته برای غربالگری گفتن بچه اوتیسم داره باید بچه رو س..ق.ط کنی وقتی رفتن یه بیمارستان توی تهران که مجهز بوده گفته چون دیر اقدام کردی س..ق..ط نمیتونیم بکنیم غیر قانونیه وبنده خدا بایه دنیا نا امیدی واسترس برگشته خونه 😔
از اونجایی که اون با هزار امید و خوشحالی که گفتن دختره وبعد بیست سال توکل به خدا میکنه وصبر
ولی تمام اون ماه هارو استرس و گریه کارش شده بود
اما چندروز پیش بچش به دنیا اومد سالم وسلامت هستش خداروشکر وکلی خوشحال بودن 🥰
دوست عزیز امیدوارم به سلامتی نی نی 👼 نازت رو بغلت بگیری توکلت به خدا باشه همیشه🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام برای خانمی که گفتن پسر اقوامشون میخواد بره سپاه استخدام بشن🌹
بله عزیزم من یک پسر خوب و خوش اخلاق دارم ازهمه نظر عالی من اصلا نمیزاشتم پسرم آب تو دلش تکون بخوره خیلی مواظبش بودم که هیچ چیزی کم وکسر نداشته باشه پسرم دو ترم هم دانشگاه حقوق خواند ولی فکر وذکرش این بود که بره استخدام نیروی انتظامی بشه و دانشگاه افسری پلیس درس بخونه،خلاصه انقدر اصرار کرد همیشه میگفت مامان دعا کن بهم زنگ بزنن ومن برم من وپدرش هم میگفتیم نه حقوقش کمه سختی زیاد داره ولی همیشه میگفت مامان دعام کن قبول بشم برم تهران،دوترم دانشگاه درس خوند که دیدیم یه روز زنگش زدن برای آزمون واینم ازخدا خواسته رفت امتحان داد قبول شدودانشگاه حقوق رانیمه تمام گذاشت وخلاصه یک سال تمام دنبال کارهای دانشگاه که چه سختی هایی داشت از تست پزشکی وتحقیقات وخیلی سخت بود تا تمام شد ومنم گفتم خدایا راضی ام به رضای خودت بچم سرباز امام زمانه من تو دار دنیا دلم به پسرم خوشه خودت مواظبش باش🌹بل خیلی سختی داره خیلی آموزش های خیلی سخت،وخیلی دیربه دیر میاد مرخصی وباید چهارسال دانشگاه باشن یعنی این سه سال اندازه ده سال من پیر شدم ولی توکل میکنم به خدا خودش مراقب پسر من وهمه جوان ها باشه والهی آمین خواهش میکنم برای سلامتی وخوشبختی همه جوان ها یک صلوات بفرستین🌹
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
پاسخ به این سوال👇
سلام🍀نازگل عزیز🍀و اعضای محترم کانال
خانمی که فرمودید : 2 ماهه ازدواج کردم و ۴۰ سالم هست و دانشجوی ارشد و معلم حق التدریس هستم.
و حسی به همسرم ندارم.
آخه مگه می خواستی لباس بخری که در عرض 1 ماه عقد و عروسی کردی و درست تحقیق نکردی؟؟😳
شما هنوز هم خودت رو در دوران مجردی می بینی و باور نکردی که ازدواج کردی , چون مردی که شرعی و قانونی همسرت هست رو "طرف" خطاب می کنی.
در هر حال این مورد رو در نظر داشته باش که 40 ساله شدی و فرصت مادر شدن رو از دست نده.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿