دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
اگه ۱۰ سال بعد همدیگه رو ببینیم و ازت بپرسم توی این ۱۰ سال چیکار کردی؟
دوست داری بگی:
"راستش یه خروار سریال تماشا کردم، کلی بازی رو تا آخر رفتم، پیگیر همه ی استوریا و لایوهای ملت بودم، اکسپلور اینستارو تهشو دراوردم فقط با دوستام برنامه و بیرون رفتم، چندتا رابطه رو شروع و تموم کردم و دیگه کار خاصی نکردم.."
یا اینکه ترجیح میدی بگی:
"حسابی برای رسیدن به آرزوهام تلاش ذهنی و عملی کردم، کلی کتاب خوندم، زندگیم رو سر و سامون دادم ، با کلی آدم مفید آشنا شدم و الانم هم در معنویت رشد کردم و هم دارم پول در میارم و زندگی ای رو که میخوام دارم."
این متن یه تلنگر بود و تو اتفاقی ندیدیش، پس پاشو و تصمیمی رو بگیر که یه آدم معمولی جراتش رو نداره....
حرکت کن.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
غصهی این را نخور که به اندازهی کافی در شرایط و موقعیتی، خوب نبودی!
برای همه پیش میآید که گاهی وقتها خوب نباشند، برای همه پیش میآید که از فشار کار خسته شوند، برای همه پیش میآید که کارها که زیاد شد، دست و پای خودشان را گم کنند و نتوانند عالی عمل کنند و همه چیز را خوب پیش ببرند، برای همه پیش میآید که استرس بگیرند و دستهاشان بلرزد و پیشانیشان عرق کند و گیج شوند.
چرا فکر میکنی این تویی که نا واردی و کافی نیستی؟ چرا یکبار فکر نمیکنی تو انسانی و طبیعیست که یکجاهایی را نتوانی طبق انتظار، بینقص عمل کنی؟ چرا دست از سرزنش خودت بر نمیداری؟ اصلا خوب کردی که یکجاهایی به خودت فرصت اشتباه کردن دادی. خوب کردی که دست و دلت لرزید، خوب کردی که گیج شدی، کند پیش رفتی، بلد نبودی، کم آوردی...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
🍃🍂دعایی از امام سجاد
جهت رفع تنبلی🍃🍂
✨ مسعده فرزند صدقه میگوید
از امام صادق ع درخواست دعایی
کردم که در حاجتهای بزرگ خداوند
را به آن بخوانم حضرت فرمود دعای پدر بزرگم امام سجاد ع را به تو تعلیم میدهم که در این دعا حضرت سجاد از کسالت و تنبلی به خدا پناه میبرد🍃
📿《اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْفَشَلِ وَ الْهَمِّ وَ الْجُبْنِ وَ الْبُخْلِ وَ الْغَفْلَةِ وَ الْقَسْوَةِ [وَ الذِّلَّةِ] وَ الْمَسْکَنَةِ وَ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَقْنَعُ وَ بَطْنٍ لا یَشْبَعُ وَ قَلْبٍ لا یَخْشَعُ وَ دُعَاءٍ لا یُسْمَعُ وَ عَمَلٍ لا یَنْفَعُ وَ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ عَلَی نَفْسِی وَ دِینِی وَ مَالِی وَ عَلَی جَمِیعِ مَا رَزَقْتَنِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ》💫
📚 الامالی ۲۴۴
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
پاسخ به این سوال👇
از نگرانی خوابم نمیبره
نزدیک خونهما زمین خالی هستش
امشب پسرمگفت دوستش زنگ زده گفته
چند شب پیش تا دیر وقت بیرون بودیم با دوستامون تو زمین خالی یه خانوم اومده کمی آب ریخته در حیاط تون و رفته
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻جواب به این عزیز
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
سلام عزیزم
و عزیزان کانال و گلبرگ جون
عزیزم اصلا بد به دلت راه نده اهمیت نده یه بطری نوشابه نصف سرکه سفید و نصف آب نمک کن جلو در رو بشور .کم آوردی دوباره درست کن .
بعد درب بطری رو سوراخ کن و آبی نمک و سرکه رو بپاش رو در و دیوار حیاط و دیوار قسمت زمین خالی و دور تا دور اتفاقا و سالن و آشپز خونه. اسپند دود کن و شنبه چوب دارچین بسوزون داخل خونه. سوره بقره رو پخش کن تو خونه و در اتاق هارو باز بزار ده دقه موقعی که کسی نیست.
هیچ اتفاقی نمی افته و انرژی مثبت به سمت خونه شما روانه میشه ان شاءالله و اینو دائم به خودت بگو خصوصا صبح که پا میشی و شاکر خدا باش.
مطمئن باش به خودش توکل کن کسی نمیتونه کاری کنه.
منم چند وقت پیش یه جوجه رنگی مرده و خونی دقیقا جلو در حیاط دیدم اصلا اهمیت ندادم انداختمش دور و اونجا رو شستم و به زندگیم رسیدم.از هرچه ترسیدی سرت میاد پس نترس و به خدا ایمان داشته باش❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام دختر۱۶ساله ای که دوستش شماره شماروداده دست پسرهای روستا،..
عزیزم چراناراحت میشی اتفاقاخوشحال باش وسرت روبگیربالا،شماازاین آزمون سربلندبیرون اومدی شمامی گیدمن نه جواب دادم نه عکس فرستادم نه عکس العملی داشتم ،شماهیچ اشتباهی نکردی پس الکی خودت روناراحت نکن اگرخداخواهدعدوسبب خیرشود،اگه دختری جواب یه نامحرم رونده ومحلش نذاره به نظرت کی کوچیک میشه؟ اونی که زنگ زده ؟یااونی که جواب نداده؟ شما نه تنهاکوچیک وبی آبرونشدی بلکه خداچندبرابربه شماعزت وآبروداده همه پسرهاهرجای عالم باشن وقتی دختری باهاشون واردرابطه نمیشه اون دختربرای همیشه مورداحترام هست وهمه بخوبی ازاون یادمی کنند،ماخودمون توی محله مون دختربسیارزیبایی بودکه هرچی بعضی پسرهاسعی می کردن این روتورش کنندنمی تونستن چون دختره خودش وخانوادش بااصالت بودن الان که ۲۰سال ازاون موضوع گذشته بازم همه بخوبی ازش یادمی کنن،وبااحترام باهاش رفتارمی کنن ،پس شماهم خداروشکرکن که خداکمکت کرده توموفق شدی که بانامحرم ارتباط نگرفتی،خداروشکرکن که اینقدخوب تربیت شدی که درمقابل این موضوعات مقاوم بودی ازدوربوسه می فرستم برای وجودپراز پاکیت😘😘😘
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جون خسته نباشی برا اون دختر خانم عزیزی که دختر همسایه ب کلک شمارشو گرفته
به پسرای روستا داده اولا این دختر باید روز قیامت روز حسابرسی جواب پس بده تا اینجا به نفع شما البته اگه نبخشیش..دوم به پدر مادرت تبریک میگم با این دسته گل پاک که تربیت کردن. دختر مومن وپاک خودم.شما وقتی هیچ گونه پیام یا صحبتی چه تلفنی چه حضوری با هیچ یک از پسرا نداشتی نباید ناراخت باشی که اونا چه فکری درباره شما میکنن..اتفاقا اگه اون پسرا شعوری داشته باشن میفهمن شما چقدر پاک بودی وپا بهشون ندادی نارحت نباش پاکی خودت حفظ کن انشالله دعا میکنم برات دختر گلم بهترین زندگی خدا برات رقم بزنه پسر باایمان ومثل خودت پاک سر راهت قرار بگیره وزندگی مومنانه وپاکی شروع کنی مطمعنن همین طور است خدا خودش قول داده زنان پاک برای مردان پاک ... ناراحت نباش با اقتدار وسر بلندی زندگیتون بکن .موفق باشی صلامتی وظهور امام زمان عج الله صلوات..مادری از دییار لرستان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#زیاد_شدن_روزے
✍ هر ڪس در هر گوشه از خانه
۱۰۰ بار "يا رَزاق" بگويد روزے
اهل آن خانہ وسعت يابد
🗞 داروخانه معنوی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
شوهر من فرد زحمتکش و مهربانی هست دوست داره هر چه در توان داره به دیگران کمک کنه...اما....
سلام گلی بانوی عزیزم خدا خیرتون بده با این کانال خوبتون من که به شخصه در اولین فرصت که به دست بیارم بیشتر مطالب که دوستان میفرستند را میخونم و از مطالب و راهنمایی های ارزشمند همگی استفاده میکنم
منم خواستم از دوستان هم گروهی کمک بگیرم
شوهر من فرد زحمتکش و مهربانی هست دوست داره هر چه در توان داره به دیگران کمک کنه
ولی مشکل اینجاس که اگر پولی به کسی قرض بده یا دیگه بهش بر نمیگردونن یا اگه بخوان برگردونن خیلی طول میکشه و این موضوع ناراحتش میکنه
از دوستان گلم میخوام راهنماییم کنند دعایی یا کاری که بتونم کمکش کنم
ممنون میشم پیام منو بذارید
از همه التماس دعا دارم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
🌟جمـــــــلات
نــ👏ـاب 🌟
👈آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
🌸✨دو کیلو قند و یک کیلو زعفران را بگذار کنار پیت نفت ، صبح که شد دیگر نمی توان از آنها استفاده کرد
👈رفیق بد هم همین طور است ، برای انسان ضرر دارد
❗️پنبه رو بذار کنار آتش بگو نسوز، مگر میشود!
💛پسر نوح با بدان بنشست
💚خاندان نبوتش گم شد
💛سگ اصحاب کهف روزی چند
💚پی نیکان گرفت و مردم شد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
راستش من توی شمال اقامتگاه دارم کارم خوب بود و در آمد خوبی داشتم که...👇
سلام بر گلی خانم دوستان عزیز
که توی کانال هستید.
راستش من توی شمال اقامتگاه دارم کارم خوب بود و در آمد خوبی داشتم وشکر خدا
به همسرم از لحاظ مالی وابسته نبودم
اما از روزی که یه چیزی توی حیاطم دیدم
کسب وکارم خیلی کم شده،یا میتونم بگم
صفر شده در صورتی که روی پولی که از
اقامتگاه در می آوردم حساب باز کرده بودم
توی یه پارچه سبز ساتن یه سکه ۱۰ تومن قدیم مثلاً سکه ای که مال سال ۷۰ یا اون حدودا بودانداخته بودن ودورشو با نخ سیاه
دوخته بودن وتوی حیاطم انداخته بودن
از اون روز کسب وکارم صفر شده در
صورتی که روی پول اقامتگاه حساب کرده
ووام برداشته بودم
الآنم نمیتونم قسطامو به بانک بدم
شما رو خدا اگه راهی هست دوستان
راهنمایی کنند چیکار کنم
اگه ذکری یا دعایی هست بگید
تا خواهرتون از فکر و خیال نجات پیدا کنه
از لحاظ مالی خیلی تو مضیقه هستم
ممنون از گلی خانم لطفاً پیام منو بزارید
تا دوستان عزیزم اگه می دونن راهنمایی کنند
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸 اختر هستم
66چه حس و حال قشنگی بود چه هوای پاکی...چایی دم کردم همه چیز برام رنگ قشنگی گرفته بود، باقر نون تازه خرید مصی سینی صبحانه همایون رو به باقر داد براش ببره و من نیمرو درست کردم عمه ها بیدار بودن و با بابا صحبت میکردن سفره پهن شد که مصی گفت: فریبا بخور که میخوای بری خونت..بابا گفت:مصی کوتاه بیا زشته...ولی مامان ادامه داد رنجوندن دختر من زشته..عمه فریبا زد زیر گریه و گفت:بخدا منظوری نداشتم من نگران خودشم، خوب یه بار بشین فکر کن الان بشه زن علی چه مقامی داره تو این خونه زیر نگاه هزارتا نامحرم چه مقامی داره...
مصی چایش رو سر کشید و گفت:اینجا دهات نیست اینجا شهره، هیچکسی با کسی کار نداره تو نگران خودت باش پشت دختر منم کم حرف بزن....واسه ناهار آبگوشت گذاشتم داداشمم بیاد بهش میگم که یکم از زبونت کوتاه کنه..باقر لقمه ای خورد و گفت:اقا گفتن واسه ناهار زحمت نکشید میخوان برن تا ظهر..یهو تنم یخ کرد و دستهام لرزید یعنی کجا میخواست بره؟
نکنه از دیشب پشیمون شده نکنه باز بره و ماه ها نیاد دروغ نبود حسی که بین هر دومون بود..مصی متوجه استرس من بود و گفت:برو ببین چیزی نمیخواد آقا؟ شیر جوشید براش شیر ببر دستم میلرزید به سختی کتری شیر رو بلند کردم و ریختم تو لیوان تا جلوی عمارت برسم هزار بار سکته کردم بالاخره رفتم داخل روی میز مبل سینی صبحانه بود فقط استکان چایی خالی بود دست به بقیه چیزا نخورده بود خبری از همایون نبود یهو از پشت سر گفت:آهای دزد تو باغ من چی میخوای؟لیوان از دستم افتاد و شکست همه زمین رو شیر و شیشه خورده برداشت همایون خندید و گفت: بازم که ترسیدی؟با تعجب چرخیدم به طرفش و گفتم:جمعشون میکنم دستمال و جارو اوردم ولی خم شد و تکه های شیشه شکسته لیوان رو برداشت هردو زانو زده بودیم و اون شیشه و من شیر رو دستمال میکشیدم دستمال رو نگه داشت تا جلو و عقب نکشم تا زمین خشک بشه و گفت:میرم ولی برمیگردم زود تا فردا..میدونم تنها گذاشتنت الان کار اشتباهیه ولی کار واجبی دارم..هنوز باهاش راحت نبودم ولی گفتم:به سلامت خدا مراقبتون باشه...
-اختر بهم اعتماد کن من برات چیزایی میسازم که لیاقتشو داشته باشی فقط بهم فرصت بده...
-من چیز زیادی از این دنیا نمیخوام...من فقط خوشبختی برام کافیه..
-تو لیاقتته بشی خانم این عمارت فقط خانم عمارت نیست خانم منم هست بچه جون من از امروز قسم میخورم جونمم برات میدم...
دستمو کنار صورتش گذاشتم تو فاصله خیلی نزدیک بهم بازدم نفس هاش به صورتم میخورد و گفتم :من بهت ایمان دارم...
صدای باقر بود که همایون رو صدا میزد بلند شد و گفت:بیا داخل...
باقر تا منو و وضعیت رو دید گفت: