eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.9هزار عکس
622 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خانم باقری جان امید وارم حالتون خوب خوب خوب باشه ممنون از کانال زیباتون درباره‌ی خانمی که گفتند باردارنمی شن اولا این کار دست خداست ولی من خودم شاهد این بودم که وزن بالا باعث گرفتگی لوله های رحمی رابط به تخمدان میشه تخمک گذاری رو مخطل میکنه وباعث میشه که پریود نامنظم داشته باشی خاله جونم به خاطر این مشکل بعد ۱۴ ویکی از خاله هام بعد۱۰ سال باردارشدن با دکترتون مشورت کنید واگه وزن بالای ۶۰ دارین با دکتر رژیم درارتباط باشید وزن خودتون رو کم کنید انشاالله که خبر بارداریتون اعضای گروه رو ومن مامان سه تا گل پسر رو شاد کنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii برای مامان ایلا..... مامان ایلا ,عزیز دلم ب مادرت بگو ی خونه بگیره ,حتی شده ی اتاق ,اینطوری خواهرات هم میتونن پیش اون بمونن برا شمام مشکلی پیش نمیاد,در عوض تو اجاره یا پول پیش کمک خرج باشید,اینطوری ارامشتون هم ب هم نمیخوره,یا اینکه با خواهرتون ی بحث کنید و قهر,از دستش راحت میشید,درسته خواهرتونه ولی وقتی مشکل از اخلاق خودشه چرا باید ارامشتون ب هم بزنید ب خاطر اون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii عزیزی ک بچشتون نقص داره و از شوهرتون ارث گرفته, عزیز دلم این همه صفت خوب از همسرت گفتی,فک کن توی تصادف و بعد ازدواج مشکل پیدا کرده,شاید اروم تر شدی,شما با هر کسی هم ازدواج میکردی بالاخره چهار تا عیب داشت,انقد ب خودت تلقین کردی ک شده ملکه ذهنت ,این ادم جونش هم قربونت کنه ب چشمت نمیاد,حتما با ی مشاور صحبت کن,اصولی تر میتونه راهنمایی ت کنه,ولی همینقدر بهت بگم ک خیلی ها ارزو دارن همسری مثل همسر شما داشته باشن,ناشکر نباش عزیزم,راضی باش ب رضای خدا ,خوشبخت و خوشحال باشی خواهر خوبم🥰 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام وقتتون بخیر راجب خانمی که میگن همسرشون همه کاری میکنن براشون و بهشم علاقه ندارن... خواهر قشنگم شما هنوزم پراز غرور کاذب دوران مجردیتون هستید،والا همسرتون با این اخلاقی که دارین خوب تحملتون میکنن،من همسرم نه ماشین داره نه خونه ،هر دو سال ی بار اساس کشی میکنم با دوتا بچه ... والا جرات ندارم بگم رو چشم خودشو خونواده شون ابروعه😂😂 شما ی خرده خوشی زده زیر دلتون ... من باردار بودم تا پنج ماه تو آرایشگاه کار میکردم یکبار نگفت دستت درد نکنه شیطونو لعنت کنو بشین از زندگیت از خونت لذت ببر وسایل خونتو عوض کن ،باشگاه برو به خودت و همسرت برس دنیا دو روزه قشنگم در پناه خدا باشید برای عاقبت بخیری همه بچه ها صلوات بفرستید❤️🙏 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام تولدحضرت معصومه روبه دختران عزیزکانال تبریک میگم.ازاون خواهری که ازکثیفی همسایه سبزواریش میناله. منم سبزواری هستم.۱۲ سال توآپارتمان ۱۲ واحدی زندگی کردم وتمیز آروم وبی سرصدابودیم.شبهاتاساعت ۱۰حق بازی داشتندبعدازون که بهشون میگفتم ساکت باشیدهمسایه هاخوابند‌.خواهرگلم کسی که فرهنگ نداره نشانه بی فرهنگی مردم اون شهرنیست.خواهشابه خاطریک نفرازیک فرهنگ یاقومیت وملیت متنفرنشیم.دعایانذری بکنیدتااون همسایه ازاونجبلندشه بره یاصاحب خونه رومجبورکنیدتاکمکتون کنه. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جان لطفاً پیام من در مورد خانمی که شوهرش نقص داشته بدم مگم خانم شما دیدید که خواستگار تون كه همون شوهرتون هست اومده مگه چشم نداشتید که نقص شوهرتون ببینی مگه کور بودید شما والله ناشکرید این همه خصوصیات خوب داره نمی بینی حالا یادت فیل هندوستان کرده که این شوهر نمخوای و خواستگار گذشته فکر میکنی گذشته ها گذشته الان فکر زندگی خودت بکن فکر کنم خودت هم زن غروغرو هستی ناشکر نباش چه می دونی اونای دیگه ناراحتی ندارن ممنونم پیام میذاری @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام در جواب اون خانمی که شوهرش نقصی داره و بخاطر اون نمیخادش و همش به فکر خواستگار های قبلی ش.باید بگم خجالت بکش.متاسفم برای همچین زنایی که لیاقت هیچ چیز ندارن مطمئن باش اگه با کس دیگه هم ازدواج میکردی هیچ وقت زندگی خوبی نداشتی و نخواهی داشت چون شکرگذار خدا نیستی.چون مشکل از درون خودته .شوهرت بنده خدا هم پای تو سوخته .حیف از زندگی های اینطوری که بخاطر حماقت های بچه گانه همش به هم ریخته س.از من ناراحت نشو چون همچین کسانی دیدم که قدر زندگی رو ندونستن خدا ازشون گرفت.بعدش که فهمیدن چیکار کردن و چی به سرشون اومده دیگه خیلی دیر شده بود.واقعا گفتن دوستت اونه که گریه ت بندازه دروغ نگفتن.اگه زنای جامعه ما بعد از ازدواج به شوهرشون متعهد و وفادار باشن هیچ وقت جامعه ما به این سمت نمی‌رفت.خواهش می‌کنم ازت تا دیر نشده فکرهای خیانتکارانه رو دور بریز.چون واقعا خود این فکر هم نوعی خیانته @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام در مورد این خانوم که نقص شوهر و بچشون چشمشون رو کور کرده از دیدن اون همه خوبی همسرشون، بهشون بگید بشینه سرگذشت خانومایی که تو گروه گذاشته میشه و می‌نالند از حسرت یه سر سوزن محبت و توجه رو بخونه شاید عقلش سر جا اومدو قدر زندگیشو دونست از بی غمی نمیدونه چیکار کنه در مورد بچشون هم امیدوارم مثل پدرش یه انسان واقعی بشه .صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🍃🌸 اختر هستم
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸 اختر هستم
اسمهامون تو شناسنامه هم ثبت شد...دور هم شام خوردیم و مصی بلند شد آب و قران و اینه و برنج تو سینی چید و به دست باقر داد و گفت:خواهرتو از زیرش رد کن و بفرستیم خونه بخت...همایون خندید و گفت:ممنونم مصی خانم شما از مادرمم بیشتر به گردنم حق داری...همایون کمک کرد بلند شدم صورتشون رو تک تک بوسیدم و جلو رفتم باقر سینی رو بالا گرفت ولی اول صورتشو بوسیدم و اونم بغلم گرفت اون برادر تنی من بود...از زیر سینی گذشتیم و مصی گفت:برید صبح بیا لباساتم ببر هرچند بهت تنگ شدن...همایون نگاهی بهم کرد و گفت :صبح میخوام ببرمش دکتر سر راه میریم لباس هم میخره..شب بخیری گفتیم و به طرف عمارت قدم برداشتیم همایون گفت:انگار خوابم... گفتم بیداری و از این به بعد هربار که چشم باز کنی من کنارتم و هربار که بخوای بخوابی من آخرین نفری ام که میبینی... در عمارت رو باز کرد و گفت:خوش اومدی به خونت...اونسب یه خواب راحت بهم داد...نور خوشید از لابه لای پرده حریر به صورتم میخورد...چشم هامو باز کردم همایون آروم خوابیده بود ساعت از نه هم گذشته بود دیشب تا دیروقت بیدار بودیم...گفتم:صبح بخیر همایونم...نمیخوای بیدار بشی؟مگه نباید بریم دکتر؟ آروم چشم هاشو باز کردو گفت: میترسیدم چشم هامو باز کنم و ببینم خواب دیدم و تو پیشم نیستی.. زندگی من بعد از یه عالمه سختی و مصیبت شروع شد..یه دختر بی سواد دهاتی شد خانم اون عمارت و اون همه ملک و املاک...همایون مردونگی کرد و پای عشقمون وایستاد...برای هممون بزرگی کرد...به ماه نکشید که خبر سکته عمو رسید، همایون اجازه نداد من برم و فقط خبرش رسید که دهنش و دست و پاش لمس شده...علی و حنانه همه ثروت رو برداشتن و زنعمو رو کردن خدمتکار خونه..عمه گلثوم میگفت تو بدترین شرایط داره زندگی میکنه..مینا میومد و منم به دیدنش میرفتم اونم میخواست مامان بشه و خوشحالی برای هردومون بود..باقر مکانیکی وایمیستاد و همایون گفته بود براش مغازه میخره ، روزهای سخت بارداری رو محبت های مصی و همایون راحت کرده بود، اولین ماه از زمستون بود که از صبح درد داشتم و آخرای شب تو بیمارستان پسرمو بدنیا اوردم...باورم نمیشد کاملا شبیه همایون بود...
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام یه درخواست داشتم میشه به خانم هایی که همسراشون نظامی هستن بگیید واقعا لزومی نداره شغل همسرشون رو بگن چون نه فضای مجازی نه حقیقی درست نیست بگن چون برای خودشون درد سر درست میکنند بیشتر هم برای همسرشون خیلی از کسایی که شغل حساس داشتن ازطریق خانواده اشون اطلاعات کشورهای دیگه جاسوسی می کنندو براشون تله میذارن و وادار به خیانت میکنندیا تحت فشار میذارن اینطوری خودشون متهم میشند چه لزومی داره شغل همسراشون رو بگندهمون که غذا درست کردن یا دسر رو میذارن کافی اصلا درست نیست درمورد خانواده آمار میدن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خوبین خسته نباشین❤️منم خواستم داستان زندگیمو تعریف کنم. ما پنج فرزند بودیم ک فقط یه برادر داریم بقیه دختر از وقتی ک یادم میاد فرق زیادی برای ماخواهرا و برادرمون بود فقط به جزپدر و مادرمون من سختی ها و مشکلات زیادی رو کشیدم تا اینکه همسرم اومد خواستگاریم و جواب مثبت دادم و این جواب مثبت بخاطر سختی هایی بود ک پدرم برای ما میکشید چون وضعیت مالی ما زیاد خوب نبود😢 خانواده ی همسرم خیلی راضی نبودن ک همسرم بامن ازدواج کنه ولی هرجوری ک بود ازدواج کردیم ک اگر این مشکلات رو بنویسم یه شب طول میکشه بنویسم 😞وبعضیا شونم فراموش کردم بعد ازداجم شش ماهه بعد فهمیدم باردارم😍😍خیلی خوشحال بودم و همسرم هم همینطور نه ماه بارداری من خیلی سخت بود و گذشت وقتی رفتیم بیمارستان خواهر بزرگتر از خودم هم اونجا بودو خیلی کمکم کرد تا اینکه اومدیم خونه و خواهرم سرما خوردگی شدید گرفت چون عمل هم کرده بود ب سرما حساس بود تا اینکه بستری کردیم و تو بیمارستان بود تا اینکه یه روز صبح همسایه ها جمع شدن خونه مون ما هم فهمیدیم یه اتفاقی افتاده @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿