اینو گفتو محکم از. دستم گرفت با نا.له و زاری گفتم _:ولم کن نگاهی به اطراف انداخت دستشو رو بینیش گذاشت و گفت _:هیسس! شراره! هیس!! درو همسایه ها چموشن سرو صدا نکن الان سرو کلشون اول صبح پیدا میشه! تندو تند اشکهامو با لبه آستین پیراهن سورمه ای رنگم پاک کردم. دماغمو بالا کشیدمو گفتم .. _:چه اشکالی داره. مگه آدم نباید مریض بشه خوب من حالم بده مریض شدم درد دارم. فهمبدنش چرا باید بد باشه تو د رو همسایه دیگه حرفی نزد و منو محکم کشید و با عصبا.نیت پرتم کرد تو اتاق. دست برد سمت دستگیره در اتاقم _:ببین شراره درار میکشی اینجا. پاها.تم میدی بالا تا وقتی که حبیب بیاد! اگه میخوای زیاد درد نداشته باشی چاره کار همینه. .اینو گفت در و محکم کشیدو رفت ! با گریه بلندشدم نشستم. .دوباره در.دم زیاد ش..زیرسرم متکا گذاشتمو پاها.مو بالا دادمو به دیوار تکیه دادم ..آره راست میگفت..در.دم آروم شد! یعنی از کجا میدونست اینجوری درد.ام آروم میشه البته کمی آروم. ولی درد دلم نه !! درد دلم هیچ وقت اروم نمیشد ! همون طور دراز کش خیره شدم به سقف پرت شدم به سه ماه پیش ! به وسط تابستون ...دقیقا وقتی هوا خرما پزون بود! چون پدرم بزرگ فامیل بود و خونمون بزرگ و حوض دار ...همه اقوام چه پدری و چه مادری آخر هفته تو حیاط ما جمع میشدن هرکی هرچی تو خونش داشت میاورد و تا نیمه شب فقط بزم بخور و بزن و بر.قص و عیش و نوش بود! مردها یه ور زن ها یه ور ...ما دخترها بیشتر یه قل دوقل بازی میکردیم و خیلی لذت داشت برامون اصلا.دوست نداشتیم پنج شنبه ها تموم بشه. ولی امان از پنج شنبه مرداد ماه ! پنج شنبه ای که وقتی رفتم هندونه رو از آب بیارم بیرون و قاچ کنیم. .پسر خالم ابراهیم صدام زد. ..اولش فکر کردم کارم داره و با صدای بلندی گفتم. .با منی ابراهیم ؟؟ ! ولی ابراهیم رنگش پرید و دستپاچه با صدای آرومی گفت _:برو هندونه رو بده و بیا تو زیر زمین بدو تا کسی حواسش نیست. ابراهیم اینو گفت و یهو غیب شد. .هندونه تو دستم خشکم زده بود حتی فکر میکردم یک لحظه خیال کردم. ولی دل واموندم گفت الا و بلا باید بری ببینی ابراهیم واقعا کارت داره یانه.؟؟ باید بری ! .با همین فکر هندونه رو دادم به مادرم و به بهانه اینکه گیره سرم کنار حوض افتاده برگشتم نگاهی به اطرافم کردم. کسی اصلا حواسش سمت زیر زمین نبود ..پاور چین ..پاورجین با کلی دلهره بلاخره خودمو رسوندم به زیر زمین. ...

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_راز سلام گلی جون و دوستان عزیز امیدوارم حالتون خوب خوب باشه؛🌹مث همیشه چالش هات عالی هستن ممنونم ازت وممنونم از دوستان کنار جواب ها راهنمایی هم میکنن که خیلی خوبه ☺️👍 ج چ :راز که کم وبیش داریم همه مون اما من زیاد پنهان کاری نمیکنم بعداز اینکه اب ها از اسیاب افتاد رو میکنم ولی چیزی که به شوهرم واطرافیان نگفتم این که تابستون به اصرار دوستم با بچه هامون رفتیم شمال به من گفتن همه چیز باخودش من راضی شدم وقتی فهمیدم همه چیزو بهم نگفته خیلی ناراحت شدم فقط دعا میکردم سالم برگردیم این خانم بایکی دوست بودمن بعدا فهمیدم چند سال باهم هستن نگو اقا پسره خرج میکرد به هر حال رفتیم وبرگشتیم اما دیگه بهش اعتماد نکردم چند وقت پیشم اصرار بزار دخترت باما بیاد مشهد گفتم نه نگو این دفعه با یکی دیگه بوده وخرجشون میکرد من اینا رو از شوهرم مخفی کردم اگه روزی بفهمه خیلی برام بد میشه چون خیلی بهم اعتماد داره اول ازدواج بهم گفت هر جا میری برو از من اجازه نگیر بهت اعتماد دارم منم بهش گفتم میریم شمال اما نمیدونه با نا محرم رفتیم وکنار دریا چون گفته بود به هیچ عنوان دریا نرین ما گوش ندادیم 🙂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام دوستان عزیزم برای تمام کسانی که فرزندشون صحبت نمی کنه و خانمی که پسرشان صحبت نمی کنه این تجربه شخصی من که برای پسرم با کمک گفتار درمانگر ،دکتر مغز اعصاب کودکان به دست آوردم پسر من هم کامل سالم شنوایی ،لامسه ،چشایی و....تنها مشکلش این که نمی توانه صحبت کنه وآنجا بود که فهمیدن بچه های که نتوانند با دنیای اطراف ارتباط بگیرن کم کم به اوتیسم دچار میشن ، اولین کار این به حرف کسانی که میگن اشکال نداره بچه من هم اینجوری بود گوش نکنید من همین گوش دادم بچه ام کلی عقب ماند ،گوشی ،تلوزیون کامل خاموش کنید با بچه ها زیاد صحبت کنید ارتباطش با بچه ها زیاد کنید ،پارک ،مهدکودک، شهر بازی بهترین مکان ها هستند حتما به پزشک مغز اعصاب کودکان و گفتار درمانگر مراجعه کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام برای مادری می نویسم که پسرش هنگامی که پیش دبستانی بوده مورد ازار واذیت پسر همسایه قرار گرفته مادر عزیز چقدر خوب که پسرت به شما اطمینان کرده ورازش را گفته شما هم به پسرت اطمینان بده که راز دارش خواهی بود واین راز برای همیشه بین شما خواهد ماند سنگ صبورش باش وبهش بگو این اتفاق زمانی افتاده که تو بچه بودی ودر این قضیه تو هیچ دخالتی نداشتی ومورد سو استفاده قرار گرفتی واز این لحاظ نباید خودت رو سرزنش کنی وفکر کردن به این مسئله فقط باعث میشه روح وروان خودت بهم بریزه وازش بخواهید تا جایی که برایش امکان دارد به این قضیه فکر نکند اگر میتوانید کلاس های وررشی وهنری ثبت نامش کنید تا باقوی کردن جسم وروحش کمتر به این قضیه فکر کنددر برنامه های مسجد محلتان شرکت کندوتا جایی که میتوانید سعی کنید وقت بیشتری برایش بگذارید وبیشتر شنونده حرفها ودرد دلهایش باشید هرگز سرزنشش نکنید وبه کارهای مثبت تشویقش کنید انشاالله که فرزندان ما سربازان امام زمان باشند @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام به دختر خانم کورد که مادرشوهرت تیکه می اندازه دقیقا همینیه که شنیدی نباید گناه مادرشوهرو به پای شوهرت بنویسی منم اوایل ازدواجم مادرشوهرم که زن داییم میشه،همش تیکه می انداخت و پرت و پلا میگفت😂 منم مستقیم به شوهرم میگفتم نمیخوام بیام خونه تون مامانت این حرفارو میزنه خواهرات باهام حرف نمیزنن و یه گوشه بخل هم میشینن و پیش من نمیان شوهرمم که بهشون گفته بود اونا بدتر همین کارارو میکردن که بیشتر ناراحتم کنن،الان من نه زیاد خونشون میرم،حرفیم بزنن هیچی نمیگم یه گوشم رو در یه گوشمم دروازه کردم پس بهتر زیاد نری یا اگر رفتی کمتر بمونی و زود بیای خونه و به حرفاشون هیچ اهمیتی نده،دیدی داره طعنه میزنه به بهانه ی دسشویی رفتنی چیزی پیشش نمون و پرت و پلاهاشو گوش نده موفق باشین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خواهر گلم که راجب دست درازی به پسر ۱۰ساله ات شده... بهتره پیش دکترای روانشناسی تربیتی برید که توی همه ی شهر ها هستن من خودم پسرمو چون بیش فعال هستش پیش همین تراپیستا می برم انشالله خدا خودش کمکتون باشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جون خوبی خواهر های عزیزم خوبن ان شاالله 😍 در رابطه سوال دختر گلم که۲۲ ساله و یه دختر دو ساله داره و ۵ سال ازدواج کرده عزیزم شما چرا این قدر خودتو دست کم میگیری مگه همه آدمها همه چیزشون و همه کاراشون رو بدونه اشتباه و یا حتی بدونه تلاش انجام میدن شما به خودت اعتماد اطمینان داشته باش اینقدر نگو شوهرم میگه نمی تونی مگه شوهرت کیه که با حرف اون اینقدر خودت و اعتماد به نفستو می یاری پایین شما حتما کاری رو که دوست داری شروع کن و حتما برنامه ریزی داشته باش اینقدر به خودت اعتماد داشته باش که اگر کارت به گره خورد و یه جاهایی اشتباه کردی دوباره شروع کن و دست از تلاش کردن بر ندار وقتی برنامه ریزی و اعتمادبه خود و تلاش داشته باشی حتما موفق میشی حتما هم به شوهرت بگو هیچ کس کامل به دنیا نیامده اگه نمی خواهی بهم کمک کنی و قوت قلبم و پشتم باشی حداقل این قدر منو نا امید و مایوس نکن یا علی بگو و با توکل به خدا شروع کن و روی خودت حساب کن از شکست هم نترس بلکه درس بگیر و واز شکست پلی برای موفقیت های بعدی بساز با تشکر از گلی جون من زهرام دختر لر😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii بابا لنگ دراز توی یکی از نامه هاش برای جودی ابوت نوشته بود: «جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم. هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم. دوستدار تو: بابا لنگ دراز» تا از سن دیوونه بازیتون نگذشته و میتونید با اونی که دوستش دارید خاطره بسازید |بابا لنگ دراز| @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii میخوام زندگی خودمو براتون تعریف کنم ‌

سلام حالتون خوبه 🙂 ممنون بابت کانال تون ❤️ خیلی عالیه 🌷 میخوام زندگی خودمو براتون تعریف کنم من یه دوستی دارم که باهام میرم باشگاه برگشتنی خونه بهم گفت که یه پسر میخواد ترو ببینه بیاد خواستگاریت منم گفتم باشه بگو بیاد ولی مت باهاش حرف نمیزنما گفت باشه اومدن با ماشین گذری منو دید و رفت ازم خوشش اومد از خرداد ماه باهام حرف میزدییم خیلی خوب بود اولش تا اینکه پسر عمه اش مزاحمم شد پیام داد زنگ زد دوستت دارما از این حرفا.... منم پشت گوشی گفتم من عاشق کس دیگه خیلی عااشقشم تا اینکه خبر عشقم رسید زد زیر همه چیز تا تیر ماه خوب بود باهام ولی الان خیلی اخلاقش فرق کرده سرد شده باهام میگه بهم نمی‌رسیم پسر عمه ام نمیزاره منم امید میدم به خودم که بهش میرسم خدا بزرگه خدا از دل عاشقا خبر داره ولی اون اخلاقش باهام عوض شده بد رفتاری میکنهه اذیتم میکنه عصباب معده دارم عصبانی شدنی قلبم نا منظم میزنه😭 خواهش میکنم ترو خدا کمکم کنید کمکم کنید بهم بگید چیکار کنم😔 عاشق شدن بدترین درد دنیاست که عاشق بشی تو باتلاق گیر می‌کنی دیگه نمیتونی همون آدم قبل بشی🙂😭 من اولش فکر کردم آدم خوبیه بهم اعتماد داره بهش میگم این جوری اون جوریه میگه نمیتونمم زیر یه سقف باهات زندگی کنم چون آبرومو میبری من عاشقشم ولی این منو نمیخواد شما مثل من اشتباه نکنید من الان موندم چیکار کنم 😔🖤 ترو خدا کمکمم کنید 😭 الان هم باهام سرد شده میگه نمیتونم بگیرمت باهام رابطه جن..سی داشته 😔 ولی میگه نمیتونمم باهات ازدواج کنم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سوره‌_درمانی 🍃🍂 ثروت و توانگرے 🍃🍂 🖊 خواندن سوره مبارکه انفال به نیت توانگری و بدست آوردن رزق و روزی سه مرتبه موثر می باشد Ⓜ️ گوهر شب چراغ ۳۷۶/۲ ↶【به ما بپیوندید 】↷ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿