سلام ادامه این عزیزی که در مورد فرزند اوری گفتند آفرین نکات خوبی گفتی مابحران جمعیت داریم خیلی ها هنوز اینو نمی فهمند
چند سال دیگه بچه هاتو باید زن وشوهرشونو یا حتی دکتر وخدمات و.... که متل قدیما دکتر نداشتیم ازهند و... برامون می اوردند وخیلی چیزهای دیگه رو از میان اجانب بگیری مثل افغانستان و....
وکشورمون ایران دیگه نیست همه از همه کشورها هجوم می ارند به ایران.
تورو خدا در مورد فرزند اوری اینقدر سطحی فکرنکنید.
بیشتر زنان ایرانی بهونشون تورم و....
الات تنبل شدند یکی می ارند وتموم.
الان زنان ما باید حداقل 3تا بچه را داشته باشند.
عزیزم که میگی یکی بسه هم خودت هم بچه بهم وابسته میشید وبچه بزرگ میشه میره سرخونه زندگیش تو می مونی واون بچه که ازش توقعتی داری بهت سربزنه کاراتو بکنه پیرشدی کمکت کنه دکتر دوا خدای ناکرده بکنه
اگه بچه ها چندتا باشند برا پدر مادرا تقسیم کار میکنند برا پیریشون.
اون خانم که 6تا بچه می ارند نتو این اوضاع به قول خودتون تورم چیزی نمیگه ولی شماها که حتما ازاون بنده خدا رفاه بیشتر داریدبچه که نمی ارید که هیچ تازه سرکوفت هم میزنید بهش.
آفرین به تو خانم عزیزم بیاربچه ریاد بیار وخوب تربیت کن باایمان واخلاق تا دیگران ببینند میشه بچه زیاد داشت وهمه هم موفق وهم در علم هم در ایمان.
من 7تا خواهربرادریم که همه ازدواج کردیم با خانواده متوسط خداراشکر هممون مدارج علمی بالا داریم هم ایمان واخلاق.
پدرهم کارگر ساده بود.
وقتی مادرم مریض شد ماهرکدوم یه شب بیمارستان پیشش بودیم ونوبتی کمکش کردیم وسرپا شد خداراشکر.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
🔹یک زن از همسرش چه می خواهد؟
آقایان محترم توجه کنید اگر هزاران هزار ثروت و طلا و جواهرات به پای همسرتان بریزید اما کوچک ترین محبتی را به همسرتان نشان ندهید ارزنی ارزش نخواهد داشت . یک زن در زندگی به هیچ چیزی به اندازه ی محبت کردن نیاز ندارد؛ محبتی که هم به زبان آورده شود و هم به آن عمل شود. این را مطمئن باشید که اگر شما کوچکترین محبتی را حتی با دادن یک شاخه ی گل به همسرتان اثبات کنید او چندین برابر بیشتر از آن پا جای پای شما خواهد گذاشت.
یک زن هرگز از ابراز عشق های مرد زندگیش خسته نخواهد شد. به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.
زن درست مثل یک موج است، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
**دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
*
💞 اگه از چیزی ناراحــت شدید، همون وقت شروع به دعــوا نکنید
🔹چون هرچی بگید، همسرتون باز هم همون حسی رو داره که در موقع انجام اون کار ناراحت کننده داشته و باعث شده اون رفتار رو از خودش بروز بده و شما ناراحت بشین!!
👈باید بهش فرصت بدید تا فضاش عوض بشه تا بتونه یه جور دیگه به ماجرا نگاه کنه
🔹بنابراین باید نسبت به موضوع حساسش نکنید و صبر کنید بعداً که هردوتون آرومتر شدید، تو خوبی و خوشی مطرحش کنید ...!
👈این که کلاً نباید مرد رو به این حد رسوند که نتونه خودش رو کنترل کنه!!!!
چون ممکنه یه کارهایی بکنه یا حرفهایی بزنه که دیگه حرمتها شکسته بشه و نشه جمعش کرد ...!!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام روزتون به خیر برای برادری می نویسم که دوتا دختر ناز دارن وخانمش رفته
لطفا یک روز یه هفته وقت بزار ببین کجا می ره کجا میاد چرا باید یه زن که مادر ،ومسولیت گردنش این کارها انجام بده وپیگیر بشویداگر راه داره دلش بود بر ش گردانید اگرنه دل به کسی داده که شما را به خیر ان هم به سلامت چرا باید یه زن با دوتا بچه خیانت کنه از خدا براتون بهترین ها را ارزو می کنم من خودم گاه شده پول شوهرم می دهد تا خانه خرج می کنم و من ان نداریم هر وقتم بگم پول میده گاه میرم یه تیکه لباس بخرم نمی پسندم می رم تره بار گوجه خیار هویج چیزی می خواهیم می خرم میام اهل پسندازم هستم ولی با این مخارجها نمیشه پسنداز کرد هر جا م بخوام برم می گم ،می گم امدیم افتادم مردم بدونه کجا می تونه پیدام کنه اعتماد زن شوهر خیلی مهمه ببین چی شده ناخواسته زندگیتون به هم نخوره خیلی سخت ولی تا میشه بچه هادتون زیر دست نا مادری نره ما خانمها ذره بینیم ودل نازک وزود دلمون میشکنه یکم دودوتا کن ببین چی شده به اینجا رسیده ما نمی تونیم قضاوت کنیم موفق باشی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
_:بروشراره ! امشب تلخ منو این همراهی کوتاه با تو کمی شیرین کرد !
براش لبخند زدمو .اروم در خونمون رو باز کردم چون مادرم میدونست میام پشت درو ننداخته بود! ابراهیم برام دستی تکون داد و رفت
دوباره حس خوبی بهم دست دادد. خودمو بو میکشیدم. حس میکردم بوی ابراهیمو میدم.
سر خوش داشتم میزفتم تو اتاقم بخوابم که مادرم یهو جلو راهم سبز شد.
_:به چه حقی با ابراهیم اومدی ! ؟؟رنگ از رخم پرید
_:خاله فرستاد چی میگفتم بهش.؟
_:حرف زیادی که بهت نزد. ؟
_:نهه! نهه هیچی.خب اون دیگه زن داره چه حرفی باید بزنه
_:خب این خوبه که فهمیدی اون زن داره !
رفتم سمت اتاقی که خواهرام خواب بودن. رخت خوابم پهن بود. لحافمو تکونی دادم خواستم برم تو جام که مادرم گفت
_:تو مراسم امروز مادر حبیب هم بود خیلی تورو پسندیده ! مدام زیر گوشم قوربون صدقت میرفت ..شوهرشم تو مراسم مردونه رفته با آقات حرف زده
و.حشت زده گفتم
_:خب ؟
_:فردا شب میان خواستگاری !
خشکم زد. همونجوری موندم.
_:چیه؟؟
_:مامان زوده ..
_:چی زوده ؟ اینکه بعد این همه سال یکی پیدا شده در این خونه رو بزنه زوده؟؟
درمونده نگاهی کردم و خزیدم تو جام ! فهمیدم بحث با مادرم بی فایدس
_:فردا تا بیدارشدی میری حمام ! به گلبهار (خاله کوچیکم) سپردم بیاد ببرتت! یه دست لباس ترگل ورگل که خودم برات دوختمم میزارم تو بقچت ! بگی خوب تورو کیسه بکشه ! رنگ و رو بگیری! شنیدی چی گفتم ؟
_:بلههههه!
مامان رفت منم سرمو کشیدمو از خستگی خیلی زود خوابم برد.
صبح با تکون های مادرم از خواب بیدارشدم
_:پاشو شراره لنگ ظهره ! مگه نگفته بودم زود باید دیدار بشی ! دع یالا
چشمهامو با دستم مالیدم گیج و منگ بلندشدم ..ناشتا نخورده مادرم بقچمو داد زیر بغلم ..حمام نمره شلوغه ! الان بری تا عصر هم نمیای ! برات نون پنبر گذاشتم بخوری !
برو که گلبهار سر کوچه منتطرته!
چشمی گفتمو تلو تلو خوران رفتم.تا از در خونه بیرون رفتم.
خالم گلبهار اومد سمتم. .همونقدری که من خواب آلو بودم. سرحال و بشاش بود!
_:چرا دیر کردی ؟ نمیدونی نمره شلوغه. باید زود رفت
_:دیشب از خونه خاله دیر برگشتم مونده بودم کمکشون
خالم گلبهار نگاهی به اطراف کرد و گفت
_:پس شنیدی اعظم دیشب اومده پاشو تو یه کفش کرده که ابراهیم رو نمیخواد !؟
خواب ازسرم پریدچشمهام گرد شد.با صدای دورگه و گرفته اول صبحی گفتم
_:یعنی چی؟ از کی شنیدی ؟
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#بلدی_بگو
سلام عزیزجان خسته نباشید یه سوال داشتم اگه میشه توی کانال بزارین تا دوستان هرکسی میدونه راهنمایی کنه.من دخترم ۵سالونیمشه عادت کرده ناخنشوتودهنش میکنه ومیمکه تقریبا از۲یا۳سالگی .مخصوصاموقعی که میخواد بخوابه یایه چیزشیرین مثل قندیاشکلات تودهنش باشه.قطره تلخ هم ازداروخونه گرفتم وشب به ناخنش زدم فایده ای نداشته دوستان اگه راه حل دیگه که نتیجه گرفتن روبلدن لطفا بگن تامنم بکار ببرم.ممنون ازهمه دوستان عزیز
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام نازگل جونم مرسی بابت کانال بینظیرت 😍
گلم پیاممو میذارین گروه خانومی که در مورد مومیایی صحبت کردن،،،،
آبجی گلم این که شما میگین "مومیایی " نیست اسمش "مومنایی "هست رنگ و شکلش شبیه تریاک هست اطراف ما ک جنوب کرمان هستیم تو مناطق کوهستانی شهرمون زیاده ولی اینکه گفتن به بچه دادن زبونش باز شده اولین بار هست که میشنوم جالب بود برام اینجا اصولا برا رو زخم ازش استفاده میکنن که عالیه و زخم زود جوش میخوره و خوردن زیادش ضرر داره عزیزای دلم
اینو زیاد دیدم و شنیدم که برا بچه که زبونش میگن بازشه تخم مرغ کبوتر و بلدرچين خیلی خوبه ،،دوستتون دارم😍
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام امیدوارم حال دل همه اعضای گروه خوب باشه درجواب خانمی که گفتن پسرشون ۷سال و اندی اعتیاد به شیشه دارن و ترک کردن
اینجور آدمها محاله خواهر من من درک میکنم شما چ سختی رو تحمل میکنین ولی اصلا این حرفتون رو قبول ندارم من شوهر از ۱۸سالگی اعتیاد داشت وقتی زنش شدم نمیدونستم بعد چن سال به شیشه گرایش پیدا کرد تقریبا ۶سال شیشه مصرف داشت دیگه از همه دنیا و آدماش بریده بودم اون موقع یه پسر ۴ساله داشتم زندگی خیلی سختر از سخت شده بود منی که تو ناز و نعمت بزرگ شده بودم با یه بچه کوچیک خونه مردم کارگری میکردم ولی پدرو مادرم حتی نمیدونستن که شوهرم سیگار میکشه چ برسه اعتیاد به شیشه تو اون دوران چ بلاهایی که سرم نیورد دختر بازی تا جایی که تونست ولی تحمل کردم دیگه خودش به عجزش رسید به اون ناتوانیش رسید و ترک کرد الان ۱۲ساله که پاکه حتی یه قرص کدئین دار نمیخوره حتی اگه سرش از درد منفجر بشه الان یه پسر ۲ساله دیگه دارم اره خواهر من باید از دل و جون خدا رو باور داشته باشین پیش اون کاری نشد نداره پسرتون هنوز به عجزش نرسیده برادرمم وقتی ازدواج کرد دچار اعتیاد شد یه ۲ساله شیشه مصرف کرد ولی به کمک همسرم ترک کرد الان ۳ساله پاکه و خدا بعد ۱۱سال که تو حسرت بچه بودن بهشون بچه داد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من سیزده سالم بود که مادرمو از دست دادم....
سلام گلی می خواستم کمی درد دل کنم دارم دق میکنه از بی کسی واینکه حرفهامو تو خودم ریختم بذارید لطفا داخل کانالتون از همه التماس دعا دارم.من سیزده سالم بود که مادرمو از دست دادم تک دختر واخرین فرزند بودم با ۴برادر که البته همه از من بزرگتر بودن.من شدم مادر این ۴برادر از همون بچگی تو یه خونه قدیمی وگلی با بدترین شرایط زندگی کردیم تمام زندگی مثل یه زن از اون سن رو دوشم بود هم درس می خوندم هم مادری میکردم البته یه داداش بزرگتر داشتم زیاد زور میگفت وبه خاطر هر مسئله ای منو میگرفت زیر مشت ولقد چرا غذا پیاز داره چرا لباسم خشک نشده واز این بهانه ها. کارهای روزمره که تموم میشد موقع درس خوندنم از خستگی زیاد خوابم میبرد بماند که چقدر با خانواده مادریم مشکل داشتیم چون با پدرم مشکل داشتن.تا ۱۸سالگی که ازدواج کردم چون خیلی سختی کشیدم واز بحث ومسائلی که همه با خانواده شوهر میگفتن بیزار بودم سعی کردم عروس خوبی باشم بدون دردسر ولی مادر شوهرم یه ادم سلطه گر بود روی کل خانواده حتی برای بچه دار شدنم. فقط اجازه داشتم یه دونه بچه داشته باشم بهانه داشتن ما نمیتونیم مواظبت باشیم همین یه دونه بسه شکر خدا پسرم الان ۲۲سالشه وخیلی خوب سعی کردم تربیتش کنم ولی همسرم هرچی که مادرشون بگه گوش میدن.با خانواده شوهرمم اخرش به مشکل خوردم اجازه نمیدادن خانوادم بیان خونه خودم البته چند سال اول یه اطاق ۱۲متری بهم دادن برای زندگی.بازم تحمل کردم تا سه سال پیش دیگه قطع رابطه کردم با مادرشوهرم کلا خیلی بهم بی احترامی میکرد منم چون نمیخواستم حرمتها شکسته بشه حرفی نمیزدم ولی ۲۴ساله که ازدواج کرد۲۱سال قرصهای افسردگی میخورم سه تا از داداشام بخاطر ازدواجم بیخیال من شدن چون داداش اولم میگفت من این خانواده رومیشناسم بهترین گزینه هست برای ازدواجت همون ۲۴سال پیش.خستم از نظر روحی زیاد دلم یه زیارت امام رضامیخاد ولی شدنی نیست ۱۰ساله شوهرم بیکار شده بخاطر کار زیاد دیسک کمر دارن وتصادفی که دوماه پیش داشتن هم دیسک کمر هم پاش مشکلش زیاده.با تمام این مشکلات ساختم خودم هر چی داشتم فروختم خرج این۱۰سالو دادم. ولی شوهرم وپسرم هر جا میرن واسه کار جور نمیشه منم دیگه چیزی برای فروش ندارم چون کم سن بودم جهیزیه ای نداشتم منزل مادری که داریم داداشم که دست بزن داشت سهمم رو نمیده که به زخم زندگیم بزنم.مشکل روده ومعده دارم مشکل غذا خوردن بخاطر استرس زیاد ولی چون همسر وپسرم سرکار نیستن هزینه شو ندارم حتی دوساله هر سه نفرمون باید عینک بزنیم ولی هزینشو نداریم هم همسرم هم پسرم اهل کار کردن هستن نمیدونم چرا کار درست نمیشه مدام دنبال کارن گاهی وقتا کارم گریه ست ایمانمم خیلی زیاده امیدمو از دست ندادم به هرکسی که بگید رو انداختم واسه کار فایده نداره.تمام این شرایطو گفتم که از شما عزیزان بخام واسم دعاکنید که محتاجم بدعا .ممنونم از همه.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿