eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
635 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 💑 تکـرار بیش از حد ممـنوع! 🔸بعضی مواقع برای تغییر بــرخی از رفتار های همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل می‌شویم و مرتب رفـــتار او را به رویش می‌آوریم و از او می‌خواهیم آن را تغییر دهد. 🔸وقتی مسئله‌ای بیش از حد تـــکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست می‌دهد و به مسئله‌ای پیش پا افتاده تبدیل می‌شود. 🔸زن و شوهر‌ها باید توجه داشته باشند که در صورت متوسل شدن به این شیوه، ضمن عصبی کردن طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست می‌دهند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
ازمن نشنیده بگیری خواهرم بفهمه پوستمو میکنه ...خودش ( مادر ابراهیم ) قبل اومدم دنبالت بهم گفت ..گویا نصف شب که اعظم از گریه بی حال میشه پدرش دستشو میگیره میبره خونه خواهرم میپرسه چرا حالش بد شده. بهش چی گفتین که اعظم میگه کسی بهم چیزی نگفته فقط،نمیخوام زن ابراهیم بشن. .خواهرم گفت پدرش جوری اعظمو زده که خو.ن از لب و دماغش اومده.تا دم دمای صبح خونشون غوغا بوده حس میکردم همش خوابه چند باری پلک زدم. .نه خواب نبود. واقعیت بود.این یعنی یه قدم من و ابراهیم بهم نزدیک تر شدیم ..همونطور ماتم برده بود که خاله گلبهارم گفت .. _:شراره چرا راه نمیای ؟چرا وایسادی. _:خاله ...منم نمیخوام زن حبیب بشم خالم چشمهاش دو دو زد _:چیه از اعظم یاد گرفتی .نشنیدی گفتم پدرش جوری زده زمین گیر شده توهم کت.ک میخوای مگه میشه دختر بگه نمیخوام ! الان اعظم گفت نمیخوام چی شد بنظرت ؟ قرار بود عید عروسی بگیرن ..پدرش اعلام کرده هفته بعد عروسی میگیرن !! ازتر.س آبروشون.خیال خام نکن ..کی بهتر از حبیب. مایوس شدم. .و آروم راه افتادم و گفتم _:تو حبیب رو میشناسی ؟ _:آره چند باری خونه خواهرم رفتنی دیدم ..پسر مقبولی به نظر میاد. _:چند سالشه. چه شکلیه ؟ _:بیست و پنج..بیست و شش سالش میشه فکر کنم. .پشت موی بلند داره و یه پیکان قرمز !خوش به حالت سوار ماشین میشی و میتونی بگردی ! عاقل باش تو این محله دو سه نفر ماشین دارن که یکیشم حبیبه ! _:اخه ..اخه. من دوسش ندارم ! من میخوام با کسی عروسی کنم که دوسش داشته باشم _:خبه. .خبه ...هی من هیچی نمیگم پرروتر میشی ! دوسش ندارم نداریم. .از خداتم باید باشه. ....باید نذری هم بدی همچین پسری میخواد بیاد خواستگاریت از شونم هولم داد _:برو دیگه. .حسابی دیرمون شد ! آخی گفتمو و پاتند کردم سمت حمام نمره ! ساعت چهار عصر بود که خسته و کوفته بلاخره از حموم دراومدیم. خیلی تشنم بود .خالم با اب داغ منو شسته بود و حسابی عطش بودم. یهو کنار باغ سر جاده چشمم به موتور آب افتاد. .که شر و شر آب میریخت...ذوق زده رفتم سمتش...دستمامو زیر آب گرفتمو مشت مشت دل سیر آب خنک خوردمو صورتمو خیس کردم. .و تا خواستم بلند بشم پسری رو دیدم که بالا سرم وایساده مشخص بود صاحب اون باغ و موتور آب بود! خجالت زده گفتم ببخشید. . پسر برام لبخند زدو دستشو گرفت سمتم و گفت _:بگیرش زود باش. این برای تویه و.حشت زده نگاهی به پسر و نگاهی به دست مشت کردش انداختم. ..
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری سلام گلی عزیز همسر من همسایه طبقه بالاییمون بود... ولی تا حالا منو ندیده بودند تا روزیکه من خواستم برم دانشگاه ایشونم از ماموریت برگشته بودند و داخل پارکینگ منو میبینن😊 به گفته خودشون از حجابت خیلی خوشم اومد ‌ و گفتم این زن زندگیه ها😉😁 بعدشم که به مادرشون میگن و زودی میان خواستگاری که از دستم نده😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام من خیلی خوشحالم خیلی بلاخره بعد از سه تا پسر خدا جواب دل شکستمو داد و دختر عنایت کرد... رفتم سونو گفته دختره به شکرانه ش همه محله رو شیرینی دادم.. گفتم شما رو هم سهیم کنم.... بنظر پسر هم چقدر هم خوب باشه یار و همدم مادر نمیشه... پسرها همه رفتنی اند...خداروشکر بابت وجود دخترکم😍😍😍😊😊 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii یه دعایی قشنگی توی سوره اسرا هست که میگه:✨ «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا» یعنی خدایا منو توی (هرکاری و شغلی یا هرچیزی) به درستی وارد کن و به درستی بیرون بیار! و همیشه از سمت خودت یه نیروی کمکی برای من بفرست! خیلی قشنگه🤍🌿 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری.... سلام عزیزم...من عاااااشق کانال جذاااابتونم.... عااااشقانه من و همسری خونه مامان بزرگم بود...ایشون پسر دوست بابابزرگم بود... شبی که مهمونی اومده بودند منم رفتم ... خیلی پسر محجوب و آقایی بودند😍 همون لحظه عاشقش شدم نگو اونم عااااشق شده بود😂🙈 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii گاهی جلوی همسرتون،از خودتون و توانایي هاتون و زیبایي هاتون تعریف کنین. اگر ڪسي بهتون میگہ چقدر لباست قشنگہ چقدر خوش سلیقہ ای و.... حتما بیاین واسہ همسرتون تعریف ڪنین. بگین:"فلاني مي گفت چقدر خوش سلیقہ ای..." یا مثلا از خوبي های زمان مجردی تون هر از گاهی صحبت ڪنین. اگر درستون خوب بوده،اگر خوش تیپ بودین،اگر آشپزی تون خوب بوده یا هر چیزه دیگہ ای. فک کنین ڪہ چہ چیزایي برای همسرتون مهم تره،از خوبي هایي تون ڪہ در زمینہ ی مورد علاقہ ی همسرتون هست تعریف ڪنین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii و درمورد چالش شیرین خواب ائمه 😍 نه ساله که بودم خواب دیدم من و دوستم رفتیم مسجد محلمون وارد مسجد که شدیم دیدم همه دارن گوشت بسته بندی میکنن یه عده نون بسته بندی میکنن و زیارت عاشورا میخونن من و دوستم یک کتاب دعا داشتیم و من عادت داشتم موقع خواندن خودمو تکون تکون میدم و کتاب‌ میخونم یهو دوستم گفت اِ اِ چقدر تکون میخوری برو برا خودت کتاب بیار منم بلند شدم کتاب بیارم دستم نمیرسید یهو از پشت سر یه خانوم که سر اندا پا چادر مشکی با روبند مشکی بسته بود ظاهر شد و گفتن کتاب میخوای منم یه نگاه از بالا به پایین انداختم و گفتم بله😊 بعد کتاب رو دادن دستم و گفتن این کتاب دعا رو بگیر و بدون از الان تا به همیشه علی یارو یاور ومواظبته😍منم یه لبخند زدم و از خواب پریدم😄😄چه لحظه ی شیرینی بود که خانم فاطمه زهرا رو ببینی و از همسرشون پیغامی فرستاده باشن😢 و الانم اسم همسر عزیزم علیرضاست اینقدر مهربونه 😘 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خانمی که بچه تون شب ادراری داره.. بیشتر گرمی بهش بدید از سردی هست شما میگید ترسیده ترسش را هم به وسیله سینی رویی بزارید روگاز خوب که داغ شد صداش بزنید بعد آب نمک را یدفه بریزید داخل سینی بچه نگاه کنه کمی عقب وایسته که نسوزه انشالله ترسش میریزه وطب سنتی هم دارو میده برید بگید انشالله مشکلشون حل بشه🌺برای عاقبت بخیری بچه های من ام یک صلوات بفرستید🌺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خواستم تو چالش عروسی شرکت کنم من ۱۹سالگی عروسی گرفتم که همسرم برا خرید و لباس عروس تالار و ...همچی سنگ تموم گذاشت و من آرزویی بدل ندارم در این مورد فقط وقتی از آرایشگاه میخواستم بیام بیرون همسرم کارت داد به خودم حساب کردم اومدم دیدم مادرشوهرم رسید گف من میخواستم حساب کنم و قهر کرد رفت 😁شوهرمم گف بیخیال بچه اولم توقعش زیاده ...وقتی منو رسوند آرایشگاه پژو ماشین عروس بود ولی وقتی اومد دنبالم دیدم پراید گل زدن 😅گفت وسط راه ماشین خاموش شده دیگه هم روشن نشده مجبور شدیم گل هارو بزنیم رو ماشین بابات شرمنده تو فیلم هم یکدفعه ماشین عروس عوض میشه خیلی جالبه ☺️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خوبید من ۱۴ ساله عروسی کردم و واقعا مزخرف ترین عروسی رو من داشتم شوهرم به مادر شوهرم اینا پول داد که برام خرید عروسی بکنن اونا فقط برام یه پیراهن ارزون خریدن برای مراسم پاتختی و گفتن ما رسم داریم که برای حنابندان پدر عروس لباس بخره و بقیه پول خرید رو برای خودش لباس و مانتو اینا خرید و حتی برام لباس زیر هم نخریدن نه کفش و نه لوازم آرایش هیچی و بعد تمام کادوهای عروسی رو برداشت برای خودش از النگو تا لوازم خونه و روز پاتختی به من گفتن با دختراش پاشو کار بکن اینجا مهمونی نیست و کلا خیلی اذیتم کردن خدا خیرشون نده انشاالله خدا ازشون نگذره متنفرم از همشون منم باشم رنگین کمان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿