دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii و درمورد چالش شیرین خواب ائمه 😍 نه ساله که بودم خواب دیدم من و دوستم رفتیم مسجد محلمون وارد مسجد که شدیم دیدم همه دارن گوشت بسته بندی میکنن یه عده نون بسته بندی میکنن و زیارت عاشورا میخونن من و دوستم یک کتاب دعا داشتیم و من عادت داشتم موقع خواندن خودمو تکون تکون میدم و کتاب‌ میخونم یهو دوستم گفت اِ اِ چقدر تکون میخوری برو برا خودت کتاب بیار منم بلند شدم کتاب بیارم دستم نمیرسید یهو از پشت سر یه خانوم که سر اندا پا چادر مشکی با روبند مشکی بسته بود ظاهر شد و گفتن کتاب میخوای منم یه نگاه از بالا به پایین انداختم و گفتم بله😊 بعد کتاب رو دادن دستم و گفتن این کتاب دعا رو بگیر و بدون از الان تا به همیشه علی یارو یاور ومواظبته😍منم یه لبخند زدم و از خواب پریدم😄😄چه لحظه ی شیرینی بود که خانم فاطمه زهرا رو ببینی و از همسرشون پیغامی فرستاده باشن😢 و الانم اسم همسر عزیزم علیرضاست اینقدر مهربونه 😘 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خانمی که بچه تون شب ادراری داره.. بیشتر گرمی بهش بدید از سردی هست شما میگید ترسیده ترسش را هم به وسیله سینی رویی بزارید روگاز خوب که داغ شد صداش بزنید بعد آب نمک را یدفه بریزید داخل سینی بچه نگاه کنه کمی عقب وایسته که نسوزه انشالله ترسش میریزه وطب سنتی هم دارو میده برید بگید انشالله مشکلشون حل بشه🌺برای عاقبت بخیری بچه های من ام یک صلوات بفرستید🌺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خواستم تو چالش عروسی شرکت کنم من ۱۹سالگی عروسی گرفتم که همسرم برا خرید و لباس عروس تالار و ...همچی سنگ تموم گذاشت و من آرزویی بدل ندارم در این مورد فقط وقتی از آرایشگاه میخواستم بیام بیرون همسرم کارت داد به خودم حساب کردم اومدم دیدم مادرشوهرم رسید گف من میخواستم حساب کنم و قهر کرد رفت 😁شوهرمم گف بیخیال بچه اولم توقعش زیاده ...وقتی منو رسوند آرایشگاه پژو ماشین عروس بود ولی وقتی اومد دنبالم دیدم پراید گل زدن 😅گفت وسط راه ماشین خاموش شده دیگه هم روشن نشده مجبور شدیم گل هارو بزنیم رو ماشین بابات شرمنده تو فیلم هم یکدفعه ماشین عروس عوض میشه خیلی جالبه ☺️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_اتفاقات_تلخ_شیرین_عروسی سلام خوبید من ۱۴ ساله عروسی کردم و واقعا مزخرف ترین عروسی رو من داشتم شوهرم به مادر شوهرم اینا پول داد که برام خرید عروسی بکنن اونا فقط برام یه پیراهن ارزون خریدن برای مراسم پاتختی و گفتن ما رسم داریم که برای حنابندان پدر عروس لباس بخره و بقیه پول خرید رو برای خودش لباس و مانتو اینا خرید و حتی برام لباس زیر هم نخریدن نه کفش و نه لوازم آرایش هیچی و بعد تمام کادوهای عروسی رو برداشت برای خودش از النگو تا لوازم خونه و روز پاتختی به من گفتن با دختراش پاشو کار بکن اینجا مهمونی نیست و کلا خیلی اذیتم کردن خدا خیرشون نده انشاالله خدا ازشون نگذره متنفرم از همشون منم باشم رنگین کمان @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii جون عزیزت پیام منم بزارید در جواب خانم انتقادگر(پدر دوتا دختر ناز) اولآ من نظرم رو گفتم به این آقا، به شما ربط داشت؟؟ معلومه قشنگ لنگه خانم این آقا هستین که اینقدر سوختین،، تو فضای مجازی اینقدر به همه میپرین، خدا به داد کسانی برسه که مجبورن همچین موجودات از خود متشکری مثل شمارو تحمل کنن، موندم این وسط چرا به شما فشار اومد؟از کجا خوردین، که سر من خالی کردین؟ خدا نبخشه مادرهایی که میدوون دنبال شوهر دادن دخترای بیکاره و عفریته اشون که پسرای بیگناه رو بدبخت و خون به جیگر کنن، اول و آخرش میخوان فقط از دست دخترهای زبون دراز و تنبل شون راحت بشن چون خودشون نمیتونن جلو دختراشون بگیرن، عذرمیخوام نظرم به همه خانمها نیست، اما دیدم خانواده هایی که دخترشون تو سن 12 سالگی عقد میکنن، چون بلوغ جنسی و..... زودتر از موعد داشتن و اصلا خونه داری و شوهرداری بلد نیست وتهش میشه یه عده پسر بدبخت که صبح تا شب کارکنن و آخرش هم هیچی به هیچی، گرچه همه جا هم مرد بد داریم هم زن بد، خوب و بدش همه جا هست، اما خب فعلآ نظر بنده درمورد خانم این آقا همینه وهیچ ربطی هم به شما کاسه ی داغ تر از اش نداره، آب خنک بخور حداقل 😎 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سوال_اعضا خواهری ک فرمودین بیمه زنان خانه دار هستین میشه بفرمایین ماهی چقد میپردازین?بیمه تامین اجتماعی هستین دیگه?بعد میتونید بچه هاتون هم بیمه کنید? @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_اتفاقات_تلخ_شیرین_عروسی سلام گلی جونم من۱۵سالگی جشن عروسیم بود(ازدواج اولم) شوهره فامیل دوربود وپدرم بهترررررین بله برون روبرام گرفت وقراربود داماد یه تالار برام بگیره زد وشد موقع عروسی داماد شدنالان که آه ای عروس جان ندارم کوتاه بیا مراسم خونه بگیریم😭😭😭خانواده خودمم دیگه فامیل بود وآبرو وفلان گفتن اشکال نداره اماااااا مگه تونستن منوراضی کنن🤣🤣🤣 آرایشگاه خودم انتخاب کردم لباس عروس خودم انتخاب کردم(دونفره رفتیم گفتم اگه یه نفروبیاری من اصلاعروسی نمیام😆😆😆) همهههه چی به انتخاب خودم بود😎 ننش تومجلس رفت باد کرد منم انگار نه انگار انقدرررر غر دادم که نگین💃💃💃💃 تاااااازه داماد۷تاداداش داشت اومدن رونمایی بدن وبعدشروع کردن شادی کردن ونمیرفتن😒😒😒 منم همچین قشنننننگ یه لحظه که ظبط صداش قطع شد گفتم ای بابا بسه دیگه برین تاعموها وداییام بیام😜😜😜😜 بیرونشون کردم شیک ومجلسیییی بعدش که داییام عموهام بابابزرگام داداشم وبابام اومدن قسمت خانمها داماد رو گذاشتن کنار من وسط بودم وتمام مردای محرمم دورم زدیم وشادی کردیم تاااموقع شاااام حیف که داماده خر آدم نبود وطلاق گرفتم ولی شبی بسییییار خاطره انگیز خودن برای خودم رقم زدم😍😍😍😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii عزیزی ک فرمودی بچه بیاریم ک عصای پیری مون بشه و... هر چقدر تعدادشون بیشتر باشه تقسیم کار میکنن,من اصلا حرفتون قبول ندارم,ما ۶ تا خواهر برادریم ک ی سری ازدواج نکردن بقیه هم ک ازدواج کردن از شوهر و خانواده شوهر شانس نیاوردن,انقدر مشکل داریم ک یاد پدر مادر هم نکنیم و کمکشون ک نیستیم,باعث غصه شون هم هستیم,و اوج خودخواهیه ک انسان ب خاطر خودخواهی و پیریش بچه دار بشه,بعدم این همه بچه ک ب دنیا میان پس چی میشن ک ما بریم دکتر از هند و افغانستان بیاریم?درسته خیلی ها ب یکی دو تا بچه بسنده میکنن,ولی عده ی زیادی هم ب فرزند اوری مشغولن,پس سفسطه نکنید لطفا @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

سرمو چرخوندم سر خالم که مشغول کندن پونه های کنار جاده بود!اصلا حواسش به ما نبود مضطرب دست بردم سمتش یه تیکه کاغذ کوچیک بهم داد هیجان زده بازش کردم که توش نوشته بود دیگه منتطرم نباش! بهت زده نگاهی به پسر کردم معنای نگاهمو فهمید :_یه پسره بهم گفت بدمش به تو. بعد سریع دور شد ! خشکم زد. کاغذ رو بابغض و عصبا.نیت مچاله کردم. چشمهام پر اشک شد و زود بارید رو گونم خالم صدام زد _:شراره. .شراره؟؟ بعد از کمی تعلل برگشتم _:بیا بریم دختر حسابی دیرشد. _:آررره. .بریم ..اومدم ! تا برسم به خالم اشکهام خشک شد ..تو دلم هزا'ر با ر خودمو لعن و نفر'ین کردم که چه ساده بودم گول حرفهای ابراهیم رو خورده بودم ! منه احم'ق رو باش که یه پسر پو'ل .دار که ماسبن پیکان هم داره رو میخواستم ول کنم به خاطر پسری که حرفش از شب تا صبح دوتا شده بود. دستهامو محکم از عصبا.نیت مشت کردم. .به حدی که ناخن هام کف دستمو زخم کرد ..از درون آتیش گرفته بودم و همون لحظه مصمم شدم برای اردواج با حبیب اینکه مادرم حق داشته ! نفسمو عمیق بیرون دادمو بدون هیچ حرفی تاخود خونه با خالم رفتم وتا رسیدیم.مادرم منو برد تو اتاق. .یه روسری خوشگل سرم کرد ..جلو موهامو مرتب کرد. پیشونیمو بو.سید و گفت. .تا اومدن اونا اینجا بمون. .نمیخوام امروز کار کنی. میخوام ببینن چه دختر ترگل ورگلی دارم ! مامان قربونت بره براش لبخندزدم _:چشم مامان ! فقط خستم میتونم کمی بخوابم ! _:آره مادر بخواب خودم میام بیدارت میکنم ..فقط جوری بخواب لباسات مچاله نشه ...چروک نشن ! خوشگلی لباست خراب نشه !! _:نه حواسم هست _:باشه مادر یک ساعت بگیر بخواب ! مادرم خواست از اتاق بره بیرون که صداش زدم _:مامان !؟ مادرم هیجان زده برگشت _:جان مادر. _:من با حبیب خوشبخت میشم؟ _:آره مادر...چرا خوشبخت نشی ؟ همه دخترای محل آرزوشونو شوهری مثل حبیب داشته باشن ! دوباره با خیال راحت براش لبخندزدمو مادرم رفت و درو هم از پشت بست تا کسی نیاد تو اتاق ..منم اینقدر خسته گرمابه و .راه بودم که زود چشممهام بسته شد وتقریبا دوساعت بعددکه با صدای خوش اومدین ..بفرمایین ..پدرم از خواب پریدم. دستپاچه رفتم سمت پنچره. .تور سفیدشو کنار زدم یه مرد میانسال با اور کت و کلاه شاپو و پیپ به گوشه لب وارد حیاط شد و کنارش هم یه زن هم سن مادرم ولی چاق با قدی کوتاه ! و پشت سرشون هم ...

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جون برا خانمی مینویسم که قبض برق رو پاک کرده اگه همسرتون قبلا قبض رو با همراه بانک پرداخت کرده از روی تراکنش های قبلی شناسه قبض رو بردارید قسمت پرداخت قبض برق برید شناسه قبض رو وارد کنید قبض جدید بالا میاد راحت میتونید پرداخت کنید شناسه قبض هیچ وقت تغییر نمیکنه نیاز به رفتن اداره برق نیست با تشکر از ماهی جون عزیزم ❤❤❤ ‍ ‍: سلام وقتتون بخیر .ببخشید بدون اجازه اودم مشکلتون حل شد درمورد حذف پیامکا اگه تو تنظیماتوبرین توسطل زباله هست احامالا یا نهایتا برین اداره اب وبرق کمکتون میکنن .قبض به تاریخ روز بهتون میدن سلام عزیزان هم گروه خواهری گفتن مومیایی برا کسی تصادف کرده خوبه توضیحاتش کامل بوده به جز اسمش که مومنایی هستش در منطقه ما هم مردم محلی میرن واز شکا ف های کوه برداشت می کنن وان خواهری که گفتن از ریشه زرشک می گیرن اون یه چیز دیگه است ممنون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام مهربانو جان برای خانم 21 ساله که هیچ حسی به شوهرشون ندارن چون اولش عاشق نشدی عزیزم فکر میکنی دوستش نداری یا حسی بهش نداری و صد درصد اون بهترین گزینه از همسره که خدا برات فرستاده قدرشو بدون ❤️ و وقتی تو زندگی افتادی ایندفعه هست که بهش وابسطه میشی و از اعماق وجودت میبینی نه واقعا دوستشم میداری😜 الان که دوران عقدی و دوربرت شلوغه فکرت فقط پدر و مادرته وقتی رفتی سر خونه زندگی کم کم عشق خودشو نشون میده💐 انشالاااا که خوشبخت بشی😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿