eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
629 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جونی 😍😍 شروع چالش جدید......منم بگم....اولین تولدی ک برای همسرم گرفتم هیچ وقت یادم نمیره....سنگ تموم گذاشتم بهترین کیک بهترین جشن ....مادر منم برا تولد شوهرم ست کفش و کمربند و کیف پول خریده بود ک خیلی هم شیک گرون قیمت بود😔😔😔......درسته شوهرم جولوی مامان کلی تشکر کرد .....ولی ی بارم از اون کادو استفاده نکرد چون از اون رنگ کفش خوشش نیومده بود😔...منم چیزی نگفتم ولی خیلی ازش ناراحت شدم مادرمم تا ی مدت پیگیر بود ک چرا شوهرت اصن از ستی ک گرفتم استفاده نمیکنه😔😔😔.....آخرشم اون ست رو داد ب داداشش😒 شروع چالش جدید...😍منتظر ارسالی هاتون هستم 🤩😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii علايم هشداردهنده دوران نامزدى بعضى از رفتارها در زندگى زناشويى ضعف زن و شوهر محسوب مى شود كه در دوران نامزدى مى توان تا حدودى به آن پى برد، و در صورت امكان براى آن چاره جويى كرد مانند : ▫️پنهانكارى ▫️عجول بودن ▫️پر توقع بودن ▫️زود رنج بودن ▫️عدم سازگارى ▫️تناقض گويى ▫️بى ملاحظه بودن ▫️وسواس داشتن ▫️عمل نكردن به وعده و مقررات ▫️وانمود كردن يا نقش بازی کردن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه سلام گلی جان تشکر بابت کانال ویژه تون.. عاشقی یعنی همسری که با وجود ام اس عاشقانه دوستت داره... من نمیدونم چرا خانمها اینقدر از خیامت مینالن... کاش وضع جامعه اینجور نبود... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه
سلام به همه عزیزان امیدوارم حال دلتون خوش باشه 🙏خواستم یه خاهشی کنم یکباردیگم بیان کردم کسی توجهی نکردلطفااینقدریه موضوع وکش ندیدبرای بقیه اعضاخسته کننده میشه همه یجورایی توزندگیامون ناراحتی ومشکل داریم دیگه جروبحث کردن توگروه وخسته کردن بقیه کاردرستی نیست اون خانم عزیرفقط نظرخودشونوگفتن که ۶ بچه اوردن تاسربازاقاولی عصرباشن من پیامونخوندم ولی اینجوری ازبحث دوستان متوجه شدم. هرکسی زندگی خودشوداره وصلاح زندگیشوبهترمیدونه قطعاخداهم خدای همه هست هم روزی دهندس هم مددگر بهتربجای سرزنش ودل شکستن دیگران واینکه بخایم به هرطریقی نظرخودمونوباجروبحث به دیگران بقبولونیم برای این خانواده دعای خیرکنیم تواین ماه بزرگ که هم صاحب خانه ای بزرگترورفاه وروزی بیشترازطرف خدابشن که قطعاروزی ۶ بچه هستش هم طبق دل پاک وتفکرپاکی که دارن میخان سربازامام زمان تحویل بدن خداخودش کمکشون کنه درست تربیت کنن بچه هارو تربیت کردن درست فقط به کلاس فرستادن وتوپرقوبزرگ کردن وخونه انچنانی وپول نیس تربیت انسانیت پدرمادرحلال خوریشونه ادب واداب اجتماعیشونه وقت گذاشتن مومن بودن به معنای واقعی وخیلی چیزای این چنینی نه داشتن پول ورفاه انچنانی این طرزفکرشماس بهتربه دیگران نقبولونیدبه هراصراری ودل نشکنیددیگران وپشیمون وزده نکنیدازاینکه راززندگیشونواینجابازگوکردن که موردملامت قراربگیرن هستن پولدارای بظاهرشیک وکم جمعیت ولی ازدرون نادرست منظورم همه پولدارهانیستن بعضی انسانهادیدم که میگم وانسانهای بازندگی ساده وجمعیت بیشتر ولی زندگی مومنانه درست وانسان واروسربه راه پس قضاوت ممنوع🙏بچه ای که اتفاقاتویکم سختی بزرگ شه خودساخته ترقدردان تروبهتربارمیادتاکسی که ازداخل شکم توامکانات کامل رشدکنه هرکسی نظرش متفاوت اگرهم مشکلی بابچه دارشدن زیاددریه زندگی معمولی داریدبهتربرای خودتون نگه داریداین نظرو باعث رنجش بقیه نشیدچون هرانسانی مصلحت خودشوبهترمیدونه وخدابادل ادمهاکارداره این خانم دلش پاک بوده وخداهم قطعاکمکش میکنه توکل باخدا .بهتربه پیامهای بقیه هم پرداخته بشه واین بحث کش پیدانکنه بیشترکه باعث رنجش بیشتربشه🙏ببخشیدطولانی شد 🙏😊 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام چ سال ۸۹ بود قرار شد ماه تیر عروسی بگیربم اوایل خردادبا همسرم اومدیم تهران خونه بگیریم همسرم به دلایلی با خانوادش قهر شد بماند چه چیزا گفته شد و شنیده شد بدون هیچ پولی ولمون کردن فقط دوملیون داشتیم که دادیم رهن خونه چون خواستگاری خانواده همسرم گفتن شیر بها نمیدیم جهازم نمیخواییم واسه همین جهازم برام نخریدن حالا خلاصه ما خونه رو گرفتیم چند روز بیشتر نبود مادرمینا داشتن برام یه چیزایی آماده میکردن برا جهاز که خواهرم میره کما این شد عروسی شد عزا بماند چجوری خودمو تا شهرستان رسوندم بماند چجوری خبر دادن بهم عقدم نگرفته بودم ولی برام مهم نبود خواهر نازمو از دست دادم بعد یه مدت همه فامیل جمع شدن که اون شوهر بدبختت داره کراید خونه خالی میده گناه داره برو سر خونه زندگیت این شد که بعد سه ماه باچادر مشکی و یه ساک لباس راهی خونمونشدیم من و همسرم تنهایی اون شب تا خود صبح هردو گریه میکردیم تو راه تا رسیدیم خونه خالیمون بدون هیچ وسیله بدون پول ..الان هر عروسی برم خودمو تو لباس عروس تصور میکنم خودمو میزارم جای عروس ببینم چه شکلی میشم و نمیسه دیگه روزای بد روزای خوب میگذرن ولی خاطره هاشون هیچ وقت پاک نمیشه عزیزایی هم که از دست میدیم هیچ وقت برنمیگردن باهم دیگه مهربون باشیم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه من توی سن 16سالگی زن یه آقای 32ساله شدم به اجبار خانواده از اونجا که مادر شوهرم فقط دوتا پسر داشت وبسیار بچه ننه بارشون آورده بودحق اظهار نظر نداشتن همه خرید عروسیم رو خودش از قبل انجام داده بود از حلقه سرویس طلا حتی تا چادر عروسیم کلا از مراسمم چون دوست نداشتم ازدواج کنم چیز زیادی یادم نمیاد سر اینکه چرا سوراخ های تور عروسیم درشته برادر شوهرم جنگ درست کرد هنوزم برام مهم نیست چه اتفاقاتی افتاد. درست مثل خود شوهرم که برام مهم نیست 20ساله فقط زنده ام😔😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من۲۱سالمه... توسن ۲۰سالگی نامزد کردم و الان عقدم اوایل نامزدیم بخاطر تنها بودنم اون فرد رو انتخاب کردم و همش میگفتم عشق ب وجود میاد الان یکسال میگذره و من حسی بهش ندارم حتی محبت کردنشم برام سخته طرف مقابلم خیلی بهم محبت میکنه و دوسم داره ولی من حسی بهش ندارم وچون انتخاب خودم بود نمیتونم چیزی ب خانوادم بگم و میترسم سرزنشم کنن و نزارن جدا بشم از طرفی هم نامزدم میگه یا مرگ یا تو توی دوراهی قرار گرفتم حال روحیم خیلی بده میترسم ادامه بدم در اینده ب مشکل برخورم از یه جاهم خانوادم میگن آبروریزی میشه نمیدونم واقعا چ کنم لطفا راهنماییم کنین😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
آخه شب عروسیم وقتی مهمون ها رفتن مادرشوهرم و خواهرشوهرش یعنی عمه حبیب منو بردن تو اتاق لحاف تشک رو زمین پهن شده رو نشونم دادن و گفتن در.ازبکش. خجالت زده منم دراز کشیدم. مادرشوهرم اومد کنارم نشست حرفهایی که مادرم یه شب قبل عروسی بهم گقته بود و با شنیدنشون حالم بد میشد رو یکبار دیگه مادرشوهرم برام با آب و تاب گفت صورتم ازشنبدن حرفهاش مثل کوره آ.تیش داغ شد ! حس میکردم صدای تپش قلبمو همه دارن میشنون .. با چشمهای گرد شده از تعجب نگاهی بهش کردم .. _:خب رسممون هست ! داشتم از تعجب شاخ درمیاوردک وه همون لحظه عمه حبیب یه جو شونده آورد بهم داد و گفت ..بخور ..اینو هرکی شب عروسی بخوره بچه اولش پسر میشه .بوی مز.خرفی داشت خیلی مزخرف ! قدرت مخالفت نداشتم ! مجبو.ر شدم بخورم ! یهو سر بکشم ..تا قطره آخر. .ولی حالم ازش بهم خورد ..حس میکردم توش تخم مرغ خام داشت حتی الانم از یادآوریش حالم بهم میخوره. .بزور جلوی خودمو گرفته بودم عق نزنم _:مادرجون من از شما خجالت میکشم ! زشته ... _:چه حجالتی مادر . .این رسمه خونوادگی ماهست. .منم ..مادرشوهرم براندازم کرد و دید چه لعبتی هستم ! بعد خندید. .مگه نه عطیه ( عمه حبیب) عطیه خندید و گفت .. _:ولی من که یادم نیست. ! مادرشوهرم با عطیه شروع کرد به کل کل که یهو زیر دلم درد گرفت. .یه درد وحشتناکی میدونستم به خاطر اون جوشونده زهر ماریه که خوردم...دستمو زیر دلم گذاشته بودم و درد میکشیدم ..نگاهی به نبات و نگاهی به من کرد و سی.لی محکمی بهم زد وگفت .. _:کورخوندی..حتما مادت بهت گفته بود این نباتو بعدا بندازی تو چای حبیب ها. تا زبونت برات شیرین بشه و بشه مطیع اوامر زنش و مادرش هم بره پی کارش ...ها ؟ کور خوندی. .دیدی عطیه ..دیدی من بهت گفتم این ایل و قماش ازاین کارا میکنن ... هنوز از زرنگی و کار مادرشوهرم تو بهت و و.حشت بودم که حبیب وارد اتاق شد ...
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii
سلام گلی جان.منم سال ۹۸عروسی کردم بخاطراختلافات باخانواده همسرم به هردری زدم تاعروسی نگیریم بجاش بریم سفرنشددلوبه دریا زدم گفتم خوشبین باش از ۶ماه قبل کلی برنامه ریخته بودم از شادی تکی عروس بهترین تالار حناکلیپ وگیفت وکیکی که عکس خودمون روش باشه اخه شب عروسیم باتولد۲۰سالگیم یکی بود.۳روزمونده بودعروسیم همشهری پدرشوهرم فوت کرد.ماکارت عروسی پخش کرده بودیم مادرشوهرگیردادعروسی نگیریداگه فامیل درجه یکش بودبی وقفه حرفشوگوش میدادم ولی ...راضی شدازخرشیطون بیادپایین اماچه عروسی. دوساعت اول نذاشت دیجی بخونه گفت ماعزاداریم😓من ازخجالت تواتاق عقدبودم نمیرفتم توسالن کل فامیلامون شروع کردن پچ پچ مادرشوهرم همش پاچه میگرفت خواهرومادرمومیکشوند اتاق پروف حرف میزدقصددعواداشت.هرچی التماسشوکردم فایده نداش گریه کردم اشکمو میدیدولی.‌..انگاراون شب عزای پسرش بودتاعروسیش.به حق این شب عزیزخداتاوان دل شکسته منوبده.سپردم به خدایی که عظمتش بیکرانه.من ۳ساله ازدواج کردم ولی هنوز رنگ خونه منوندیده‌.دعایه بدرقه اش این بودکه پسرم الهی بری طلاقش بدی برگردی😭بخداقسم من انتخاب خودش بودم.نه پسرش.من فقط ۱۸سالم بودکه عقدکردم.تونامزدی بدترین عذاب هاروبهم واردکردن.هزارتومن کمک نکردن پدرم اگه نبودمن حالاحالاهابایدنامزدمیبودم.من نه حنابندون گرفتم نه پاتختی پول عروسی هم نصفش مال پدرمن بودکه به همسرم کمک کرد.کاش نمیگرفتم کااااش خودموباخوش بینی گول نمیزدم.نتیجه اون شب کذایی شد حرف فامیلایی که هروقت من میبینن زخمموتازه میکنن.دهن‌مردموهیچوقت نمیشه بست.بدترین شب زندگیم شب عروسیمه🖤 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿