دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام من همون خانمی هستم که حسرت گذشته رو دارم که کاش درسم رو ادامه داده بودم میخوام ی درد دل دیگه ای باهاتون بگم بلکه ی کم سبک بشم دلم گرفته

سلام من همون خانمی هستم که حسرت گذشته رو دارم که کاش درسم رو ادامه داده بودم میخوام ی درد دل دیگه ای باهاتون بگم بلکه ی کم سبک بشم دلم گرفته گفتم که شوهرم راننده ماشین سنگین هست با مدرک لیسانس البته اصلا به ظاهرش نمیاد بهش میاد یا معلم باشه یا کارمند من ی مشکل بزرگ دارم که با اینکه چندین ساله تو این وضعیتم ولی نمیتونم کنار بیام شوهرم ۲۲روز سرکاره بعد ی هفته خونه هستش یعنی بیشتر روزا خونه نیست من خیلی احساس تنهایی میکنم هميشه خونه هستم جایی نمیرم و به شدت آدم احساسی هستم و مهربون اون ی هفته که خونه هستش کیف میکنم باهاش ولی روزای آخر غصه ام میگیره که باز میخواد بره و من تنها بشم و خیلی خانم گرم مزاجی هستم ونیاز جنسی پیدا میکنم بهش که سر درد میشم دوست داشتم ی شغلی می‌داشت که همیشه پیش هم می‌بودیم شبا دوست دارم تو بغلش بخوابم نه تنها 😔با اینکه سه تا فرزند دارم وفرزند سوم رو هم واس همین آوردم که سرم گرم بچه بشه کمتر فکرم درگیر بشه و کمتر احساس نیاز کنم بهش درس و مشق بچه ها هم هست حتی واس خودم ودخترم لباسامونو خودم میدوزم چون لباس محلی ما سوزن دوزی هستش خودم انجام میدم که قبل بچه سومم از راه سوزن دوزی ی درآمد کوچیکی هم داشتم که الان بخاطر اینکه وقتش رو ندارم دیگه برای بقیه انجام نمیدم ولی با این حال بازم احساس تنهایی ونیاز دارم میمیرم برای بغل وبوس و...شوهرم ببخشید که رک حرف میزنم میخوام بدونید چه مدل آدمی هستم حالا شما بگید من حق دارم یان؟وقتی هم به شوهرم میگم از این وضعیت راضی نیستم ناراحت میشه میگه چه کنم نمیشه که بیکار بشم وبیام ور دل تو بنشینم راستم میگه زندگی خرج داره ولی گناه من چیه 😔خیلی سخت میگذره برام موندم چه کنم....شما بگید من چه کنم؟ببخشید که طولانی شد منم از این بعد باشم مامان آیلا @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام وعرض ادب در مورد بیمه زنان خانه دار من ده ساله پرداخت میکنم الان پنجاه سالمه گفتن تا سن ۵۵سالگی میتونی بازنشست بشی اول هیجده درصد بود مثلا اگر از کار افتاده میشدم تو این چند سال و یا اگر دختر داشتم تو خونه بعدی من میتونست از بازنشستگیم استفاده کنه ولی من ن دختر داشتم تا حالام ک خدا را شکر رو پای خودمم بخاطر همین برای اینکه پول کمتر بدم رفتم دوازده درصدش کردم هیجده درصد باید یک میلیون ماهانه میدادم ولی الان ۷۵۰ تومان میدم ولی حقوق ۱۸ درصد با ۱۲ درصد در دوران بازنشستگی یکی هست حالا باید پنج سال دیگه بریزم بحساب اگرم نخاستم میتونم فعلا نریزم تا پنج سال دیگه با همون ده سال ک واریز کردم با ده روز حقوق بازنشستگی بگیرم ولی حتما باید ده سال واریز کرده باشید تا سن ۵۵ سالگی ب امید ۵۵سالگی زنده باشم پولایی ک دادمشون را پس بگیرم 😁 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ⚡️دعای‌رفع‌گرفتارى 🌸حضرت رسول اکرم (ص) به حضرت على (ع) فرمودند: 🔸هرگاه گرفتارى پيدا كردى اين دعا را زياد بخوان . 🍃بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ اَللَّهُمَّ إِيّٰاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّٰاكَ نَسْتَعِينُ🍃 دخی کورد🕊💜 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من نامزدم و.... ‌

سلام دوستان خوب هستین من ازتون راهنمایی میخوام لطفا تا حد امکان جواب پیاممو بدین ازتون خواهش میکنم من نامزدم و نامزد من پسر عموی مامانم میشه الان ۲ ساله نامزدم اصلا نزاشتم حرفم یا دعواهامون بیرون بره در حالی که سنی ندارم همش ۱۵ سالمه ولی چون برادر های پدر بزرگم باهاش مشکل دارن مشکلشون هم اینه چرا پدر بزرگ من پیشرفت میکنه و اینجوریه که میخوان رابطه مارو هم به هم بزنن رفته بودیم عروسی پسر عموی نامزدم که میشه پسر عموی مامانم با زنداییم حرف زدم و شادی کردم چون با زنداییم هم مشکل دارن نامزدم و اوت یکی عمو هاش میگن تو چرا با اون حرف زدی دختر عموش که میشه خواهر داماد اومد به منم احترام نزاشت گف ما مهمون زیاد داریم منم زیاد ب خودم نگرفتم گفتم آخه شاید با من مشکل نداشته باشه بخاطر زنداییم اونطوری گف اومدم به نامزدم گفتم بخاطر زنداییم اونطوری برخورد کرد اونم خندید هیچ نگفت الان رفته بود خونه عموش اومده بهم میگه تو حیا نداری همتون (منظور خوانواده پدر بزرگم اینا) که به اون ارزش دادین منم حرصم میگیره نا حالا ۱ روز قهر نمی‌تونستیم بمونم الان ی هفتس قهریم دختر عموش نمیدونم با چه رویی باز برگشته اونطوری گفته آخه من درسته سنی ندارم ولی با این حال میدونم احترام مهمون واجبه بعد اونم اگه دوس نداشتن زنداییم رو دعوت نمی‌کرد الان اون دختر عمو همه جا جر زنی میکنه میگه من چزوندمشون اونا عرضه این کارو نداشتن من کردم به نظرتون من چیکار کنم پای اونا رو کلا قطع کنم از زندگيم و حرفشون بی اعتبار شه😊 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ✨﷽✨ 💢انشای یک دانش آموز، در مورد پول حلال ✍نان حلال خیلی خیلی خوب است. من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم، مثل آقا تقی. آقاتقی یک ماست‌بندی دارد.او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت می‌دهد تا آبی که در شیرها می‌ریزد، حلال باشد. آقا تقی می‌گوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد . دایی من هم کارمند یک شرکت است. او می‌گوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از او رشوه نمی‌گیرم. آدم باید دنبال نان حلال باشد. دایی‌ام می‌گوید: من ارباب رجوع را مجبور می‌کنم قسم بخورد که راضی است و بعد رشوه می‌گیرم! داییم می‌گوید : تا پول آدم حلال نباشد، برکت نمی‌کند. پول حرام بی‌برکت است. 💥ولی پدرم یک کارگر است و من فکر می‌کنم پولش حرام است؛ چون هیچ‌وقت برکت ندارد و همیشه وسط برج کم می‌آورد. تازه یارانه‌ها را خرج می‌کند و پول آب و برق و گاز را نداریم که بدهیم. ماه قبل، برق ما را قطع کردند، چون پولش را نداده بودیم. دیشب می‌خواستم به پدرم بگویم کاش دنبال یک لقمه نان حلال بودی!!!! ✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #ختمی_مجرب_برای_حصول_ثروت 💰گویند برای حصول غنی و دولت و ثروت ، در روز #سه_شنبه این ختم را شروع نموده 👈تا ده روز هر روز 1000 مرتبه :↯↯ ✨یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا وَلِیُّ یا وَفِّیُّ✨ 👈را بر مویز بخوانید و بخورید و در روز دهم نان و حلوا به مستحقان بدهیدان شاء الله تعالی موثر خواهد بود 📗 دعاهای سرازیر شدن رزق و روزی ، ص 135 ⛅️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⛅️ ✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خواهرای  عزیزراستش من هیچکس نیست که باهاش دردول کنم آمدم به شما میگم تجربه دارین کمکم کنید .پسری که از ۱۲سالگی عاشق شده وقتی که ۱۸سال داشت عشقش رو شوهر میدن باهام بودن یعنی .حالا ۷سال ازاون قضیه گذشته ممکنه دوباره عاشق بشه؟؟من باهمچین شخصی درارتباط بودم روح وروانم رو بهم ریخت همش گریه میکردم انقد ازش سوال میپرسدم که هنوز اونو دوس داری یانه که عاصی شده بود و یکی دیگه اینکه من اولین بارم بود که وارد رابطه شدم واصلا دلم نمی خواست که بهم دست بزنه خدا شاهده هیچ وقت راضی نبودم اما انگار دهنم قفل میشد و خلاصه نمیگم پسر بدی بود خوبی هایی هم داشت رابطه ی ما تموم شد الان ۱سال شده که تموم شد ولی هنوز بهش فکر میکنم یعنی چند ماه شده بود که اصلا فکر نمیکردم ولی الان ۱ماهی میشه همش تو فکرم صبح تا شب خیلی عصبی میشم گریه میکنم دیگه بخدا بریدم نمیدونم چیکار کنم کسی تجربه ای داره کمکم کنه لاوین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #هوش_کودک ✍ هرکس با ایمان【سوره حاقه】را با نیت خالص و توجہ به خدا و معنے آن با حال وضو بنویسد و بشوید بہ ڪودک شیرخوار بدهد صاحب هوش و ذهن و فطانت گردد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

حبیب وارداتاق شد.مادرشوهرم از روی تشک قرمز مخملی سریع بلندشد.رفت سمتش زیر گوشش نمیدونم چی گفت و رفت بیرون .پشت سرشم عمه حبیب بهش لبخندی زد و رفت ! وقتی رفتن حبیب در اتاق روو پشت سرشون قفل کرد نگاهی بهم انداخت که تو خودم مچاله شده بودم. _:چته ؟ رنگت پریده.؟ مادرم انگار عص.بی بود چیزی شده ؟ حرفی بهش زدی ؟ _:نهههه حبیب انگشت اشارشو گرفت سمتم _:حواست باشه .مادرم خدای دوم منه. .هرچی اون بگه درسته هرکاری اون بگه صلاحه ! _:بله میدونم ! _ قلبم داشت تو دهنم میزد .حتی فکرش حالمو خراب میکرد تمام تنم خیس عرق بود. عرق سرد! _: حبیب زود بهم ریخت دستی به موهاش کشید و زیر لب مادرمو ف.حش داد....با شنیدن ف.حشی که به مادرم داد دنیا رو سرم آواررشد. _:چرا اینجوری میگی به مادرم ...دوست داری منم به مادرت. .. تا اینو گفتم محکم کو.بید رو دهنم ..حس کردم دندونام شکست _:مادرت حقشه. چون فقط بزرگت کرده آداب شوهر داری بهت یاد نداده ..من شوهرتم ..قراره نونتو بدم پس من هرچی گفتم تو حق نداری بگی. .تو زنی . من مرد. اینو خوب تو گوشت فرو کن ..مدارا باهاتم کافیه. .ارزش مدارا کردن رو هم نداری حبیب اینو گفتو .....