eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
624 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
ادمین: ❣❣❣ درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و.... اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🧿💙 سلام نمی‌دونم چرا هرچی نذر و دعا میکنم هرچی چله شهدا میگیرم خدا حاجت مو نمیده ۳۶ سالمه و هن
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 با عرض سلام و با تشکر از کانال خوبتون در مورد اون دختر خانم ۳۶ساله که هنوز ازدواج نکردن من یک توصیه خدمت ایشون دارم اول با توکل به خدا حرز امام جواد بگیرید، حرز کبیر من خودم از خانمی شنیدم که ایشونم برا ازدواج همچین مشکلی رو داشتن گفتند که حرز امام جواد گرفتن به این نیت که بختشون باز شه و گفتن که بعد از بستن حرز به بازوشون به چند ماه نکشید که ازدواج کردن انشاءالله که برا شما هم تاثیرگذار باشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
بهم نگاه کردواومدکنارم واشکاش سرازیرشد.به زور بردمش تو اتاقم .صدای گریه های عمم تمام ساختمون رو گرفته بود. پریسا تمام بدنش میلرزید. دستشو گرفتم تو دستم گرفتم و ماساژ دادم.صدای فریاد پویان هم بلند شد،کل خونه صدای جیغ ودادمی اومد.گریه پریسا بندنمیشدگفتم غصه نخورهمه پدر مادرها دعوا می کنن شما که بچه نیستید.گفت بی شرف مامانم رو می زنه، الان مست کرده چیزی حالیش نیست .آخر پویان می کشتش ،نمیمره که از دستش راحت بشیم.پریسابلند شد که بره گفتم ول کن اون دوتا هستن دیگه از دست ما کاری ساخته نیست. بیا رو تخت من دراز بکش با هم حرف بزنیم.گفت ول کن حوصله داری ؟گفتم خیالت راحت صبح آشتی می کنن .گفت :می خوام آشتی نکنن مرتیکه بی شعور.خیلی تعجب کردم که پریسادرمورد باباش این جوری حرف میزنه.صداها کم شد فقط صدای پویان میومد ولی نمی فهمیدیم چی میگه به پریساگفتم : وقتی خونه مهدی بودم اونا هم همین طوری دعوا می کردن و من خیلی می ترسیدم .گفت دایی با مامانت دعوا نمی کرد؟گفتم : نه اون خیلی آروم بود مامانم گاهی تند میشد ولی اون جواب نمیداد.پریساگفت همه بچگی ما همین جور بودومابالا میلرزیدیم.من که همیشه نفرین بابام می کنم .نگام کرد و گفت :تازه داشت حالم بهتر می شد ببین چیکار می کنن ؟ یهودر باز شد و پویان اومد داخل، فورا یک لیوان آب به پویان دادم نخورد گفت : اگه پیمان جلوم رو نمی گرفت می زدمش کاش مامان می اومدبالا.پریساگفت الان مامان چیکار می کنه ؟گفت تو اتاقشه پیمان هم پیششه ،پریسا گفت: پس منم برم پایین. گفتم: نه نرو ،پیمان آرومش می کنه .پویان دستشو گذاشت روی سر پریسا و گفت تو خودتو ناراحت نکن. پریساگفت حالا مامان تا صبح گریه می کنه وقتی من بچه بودم چون می ترسیدم من رو تو بغلش میگرفت و گریه می کرد.باور کنم باورم نمی شد که عمه اینقدر زجر کشیده باشه وشوهرش اینقدرآزارش داده باشه.پیمان که اومد بالا لبخند زد و گفت ناراحت نباشین به مامان قرص دادم خوابید شما هم برین بخوابین .به من و گفت : ببخش اذیت شدی ،گفتم چه حرفیه تو همه ی خونه ها هست پیش میاد دیگه .پریساساکت بود و هنوز می لرزید. به من گفت شب بخیرگفتن و هر سه نفر رفتن.قبلا چند بار دیده بودم که عمه و شوهرش دعوا کردن ولی به این شدت نبود.صبح که بیدار شدم رفتم پایین ،ولی کسی نبود مرضیه گفت پیمان با باباش رفتن سرکار و بقیه خوابن ،به مرضیه گفتم : امروز من نهار درست می کنم، ساعت یازده شد ولی کسی بیدار نشد، نگران عمه بودم ،صبحونه آماده کردم ورفتم تواتاق عمه. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🎶♥️🎶 تو چهارده سالگی دلم با پسر سبزی فروش محل بود . ‌ . .
دنیای بانوان❤️
🎶♥️🎶 تو چهارده سالگی دلم با پسر سبزی فروش محل بود . ‌ . .
‹ به چروک صورتش چین انداخت و گفت : به حرف بقیه گوش نده بچه جون ؛ اگه واقعا دلت باهاشه کار خودت رو بکن و پاش بمون ! منم تو چهارده سالگی دلم با پسر سبزی فروش محل بود ؛ یه روز شیش صبح مامانم یه زنبیل داد دستم گفت برو یکم سبزی آشی بگیر ؛ وقتی برگشتم خونه تو زنبیلم هم سبزی آشی بود هم عشق پسر سبزی فروش ؛ جفتمون دل داده بودیم بهم ؛ هر روز میومد محل مون سبزی بفروشه . . منم هر روز هوس آش میکردم و به هواش میرفتم سبزی آشی بگیرم ؛ چند وقت بد اومد خواستگاریم ؛ آقام گفت نه ! گفت تك دخترمو با این همه دبدبه و کبکبه نمیدم به یه سبزی فروش . اونموقع هم مثل الان نبود که زجه بزنی ؛ غذا نخوری ؛ ناز کنی قبول کنن . وقتی آقات میگفت نه یعنی نه . ننم خدا بیامرز فهمیده بود دلم همراه اون سبزی آشی ها رفته ؛ یه بارم ك جرأت کرده بودم و بهش گفته بودم میخامش گفته بود الان داغی . . چند وقت دیگه از سرت میافته و دلت خنک میشه . ننم راست میگفت ؛ چند وقت بعد از سرم افتاد ؛ اما از دلم نه ! الان چند سالمه مادر جون ؟! هفتاد و سه ؛ این همه سال گذشته و هنوز از دلم نیافتاده ! همه میگن از سر باید بیافته ؛ اما دل مهمه ! دله ك سرو به باد میده ! دله ك مثل قفسه ! یکی ك میافته توش دیگه راهی واسه رفتن نداره ! دیگه در بازی نیست ك بخواد ازش فرار کنه و از دلت بیافته! حالا مادر جون ؛ اگه تو دلت افتاده از دستش نده ! چون هفتادو سه سالت هم ك بشه از دلت نمیافته . . . ! 🎬🌱 › @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک شهید🍃👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک شهید🍃👇
مشغول کار منزل بودم؛حواسم از حامد پرت شد ؛یک دفعه از روی صندلی افتاد زمین و سرش غرق خون شد او را به دکتر رساندم؛سرش را پانسمان کردند خیلی می ترسیدم که مبادا یوسف با من دعوا کند و ناراحت شود و بگوید:" چرا مواظب بچه نبودی؟" وقتی آمد مثل همیشه سراغ حامد را گرفت گفتم: "خوابیده" بعد هم قضیه را برایش تعریف کردم فقط گوش داد آرام آرام لبش را گاز گرفت بعد گفت:"تقصیر من است که تو را با حامد تنها می گذارم چاره ای ندارم مرا ببخش." وقتی این جملات را گفت، خیلی شرمنده شدم در همه برخوردهایش این عشق و محبت را به پای زندگی مان می ریخت همسر شهید یوسف کلاهدوز @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک خواستگاری🍃👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک خواستگاری🍃👇
یه بار برام خواستگار امده بود 👀 این خواستگار ما هم با کمالات و خیلی خانواده متشخصی داشتن 👨‍👩‍👧‍👦 منم از قبل اختار داده بودم به این خواهر و برادر کوچیکم که ابرو ریزی نکنن ❗️ خلاصه همه چیز داشتخوب پیش میرفت چایی اوردم شیرنی اوردم میوه اوردم مامانم به ابجی کوچیکم(لوس خانواده) گفت دستمال بیار برای مهمون ها (من از قبل دستمال رو اماده کردم گذاشتم داخل جا دستمالی توی اشپز خونه) ☺️ ابجیم ندیده جعبه رو رفته از داخل دستشویی دستمال توالت رو برداشته به مهمونا تعارف میکنه😐😱 حالا خانواده ما سرخ شدن نگاه ابجیم میکنن😒 خلاصه الان سه سال از ازدواجمون میگذره و ثمره این سه سال شده یه دختر 9ماهه😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🧿💙 سلام نمی‌دونم چرا هرچی نذر و دعا میکنم هرچی چله شهدا میگیرم خدا حاجت مو نمیده ۳۶ سالمه و هن
🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام همراز جووووون خانمی که گفتن ازدواج نکردن چرا چله زیارت عاشورا برنمیداری؟؟؟؟ اگر هروز زیارت عاشورا (با صدلعن صد سلام) تلاوت کنین قطعا چله تموم نشده ازدواج میکنی من خودم باهمین چله ازدواج کردم ولی از خدا بخواه بهترین ازدواج نصیبت کنه که قطعا خدا حواسش هست به بنده هاش واینکه یک ساعت هروز وقتت رو میگیره که خیلی ارزش داره هم دنیا داری هم اخرت ممنون همراز جون ازاین که وقت باارزشت رو واسه ما میزاری در پناه امام زمان زندگی خوب و خوشی داشته باشید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک سرنوشت🍃👇