#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃 سلام به خانمای گروه و دخترخانم عزیزی که گفتن36 سالشه وهنوزازدواج نکرده وناامیدهستن امیدت به خدا باشه عزیزم توکل به خداو ائمه اطهارعلیه السلام کن انشاالله که ازدواج خوبی داشته باشی ناامیدی خوب نیست توکل داشته باش واون دخترخانمی که 34 سالشه وازامام رضا علیه السلام کمک خواستن هم باتوسل به امام رضا علیه السلام وهم پدربزرگوارشون آقاعلی ابن ابیطالب علیه السلام کمک بگیرن یکی دوتا راهکارخوب بهت معرفی میکنم که انشاالله حاجت روابشی اگه این کاروانجام دادی به حاجت دلت رسیدی منم ازدعای خیرت فراموش نکن وبرام دعاکن 🤲🤲🤲 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🧿💙 عزیزم اینو بفرستین کانال برای خانمایی که از زندگی مشترک گله دارند..🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای بهبود روابط زن و شوهر خوندن روزی سه بار سوره مزمل سفارش زیاد شده سوره مزمل را به شربت سه بار بخونید و به همسرتون بدین محبت رو زیاد میکنه ب یک چیز شیرین ۱۰۰۱ یاودود بخونید و بین الطلوعین روز جمعه خودتون و همسرتون ازش بخورید ‌‍‌@beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بهشت حتما باید پرتقال خونی هم داشته باشه... 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

ادمین: ❣❣❣ درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و.... اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا

نگران عمه بودم ،صبحونه آماده کردم ورفتم تواتاق عمه.سلام کردم گفتم عمه براتون صبحونه آوردم.گفت : دستت درد نکنه ولی میل ندارم.چای رو دادم دستش ،یکم ازچای رو خورد.وگفت : دستت درد نکنه .رفتم کنارعمه روی تخت نشستم گفتم : عمه ناراحت نباش همه زن و شوهر ها دعوا می کنن .عمه بدون اینکه نگام کنه گفت : گوش کن چی بهت میگم ،با مردی ازدواج کن که مثل تو فکر کنه ولی اگر نکرد سعی نکن اونو عوض کنی .مردا عوض نمیشن .افسوس هر چی تلاش کردم نتیجه برعکس داد، با بچه ها از پا افتادیم.اصلا زیر بارنمیره که داره اشتباه میکنه.کدومش روتحمل کنم ،قماربازی،شراب خواری،زن بازی.تو از اول چشمت رو باز کن و مردی رو انتخاب کن که نخوای جدابشی .همه فکر می کنن من خوشبختم چون پول دارم؛ راننده دارم, ماشین دارم . ولی من همیشه غصه زندگی مامان تو رو میخوردم .کاش یک لقمه نون توسفره داشتم ولی آرامش تو زندگی داشتم، پریسا رو ببین ،این جورنبود ، پویان عصبی نبود.ایرج ازهمه ما صبور تر هست.گفتم : نگاه عمه چه بچه های خوب و پاکی داری ، همشون یک جوری مهربون هستن .هرسه تاشون خیلی پشت هم هستن.پیمان رو حرف باباش حرف نمی زنه اینا نعمته .عمه گفت : آره ولی تو که نمی دونی ،جریان این نیست .پریسا اومدتواتاق عمه وکنارش نشست ورفت توبغلش،پشت سرش پویان اومد من رو که دید گفت:توام اینجایی‌،خوب توهم دیگه باید عادت کنی .پویان گفت سمیراخیلی گرسنمه برام صبحونه میاری اینجابخورم.رفتم و برای پریسایک لیوان شیر و برای پویان یک لیوان چایی آوردم .پویان سینی رو ازم گرفت ورو تخت گذشت عمه گفت آخه توی تخت جای این کاراس ؟ داشتم ازاتاق بیرون می اومدم که تلفن اتاق عمه زنگ خوردعمه گوشی برداشت.گفت : سلام مادر خوبی عزیزم تو هم دیشب اذیت شدی ،ازصحبت عمه من فهمیدم پیمان هست.رفتم بیرون که عمه صدام کردوگفت سمیراتلفن رو بر دار پیمان کارت داره .رفتم تو اتاقم وگوشی رو برداشتم گفتم سلام.پیمان جواب سلامم رو دادوگفت،تماس گرفتم بگم الان که امتحانت تمام شده شایددوست داشته باشی جایی بری ،عصرمیام دنبالت وهرجاکه خواستی میبرمت. گفتم: آخه زحمتت میشه ولی دوست دارم برم خونه مینا،با خوشحالی گفت حاضر شو من ساعت پنج میام دنبالت.بعد از نهار به عمه گفتم :عمه جون، پیمان بهم گفت ببرتم خونه مینا تا ازشون تشکر کنم اشکالی نداره ؟گفت : نه چه اشکالی داره،خوب کاری کردی حتما گل یا شیرینی هم بخرین ،دست خالی نرین .گفتم پس برم تلفن کنم ببینم امشب خونه هستن یا نه .رفتم تو @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🍃 #_عاشقانه_رها

من متولد 68 و شوهرم 65 هستش از کنکور قبول شدم اونم از کجا از تبریز. اومدم اینجا و موندگار شدم.. شوهرم یه روز تو دانشگاه منو دیده و پسندیده بود اما من اصلا ازش خبر نداشتم.. منم یکم حالتهای مردونه دارم و زیاد تو دانشگاه به کسی رو نمیدادم حتی به دخترا چون بابام هی میگفت رها جونم تو اونجا غریبی مواظب خودت باش و من همیشه تو گوشم حرفشو میشنیدم... تا اینکه یه روز مامانم زنگ زد که عزیزم یه خواستگار داری اونم از تبریز ما خیلی رد کردیم اما اونا ول کن نیست گفتم کیه گفت نمیدونم اما مامان و خواهرو زن داداشش تورو دیدن وپسندیدن.. گفتم چه خبره من عروس خوانواده پرجمعیت نمیشم بگو نمیخوایم چندماهه گذشت تعطیلات تابستان بود و من تازه رفته بودم خونمون تلفن زنگ زد (تعریف نباشه خواستگارهای زیادی داشتم من)مامانم گفت مهمون خدا بود شرایط پسرو گفت منم گفتم تشریف بیارین کلی جرو بحث کردیم و اخرش کوتاه اومدم و حاضر شدم فکر کردم از شهر خودمون میان وارد خونه که شدن دیدم من این پسرو بارها و بارها دیدمش اما اصلا فکرشم نمیکردم خواستگاره اینه... خلاصه درست 1 ماه تموم اومدن و رفتن ولی من هنوز دو دل بودم پسره خونه داشت ماشین داشت شغل داشت خونوادش مرفه بودن نماز قران میخوندو خلاصه بیست بود اما من نمیتونستم برم توی غربت زندگی کنم... تا اینکه یه صبح خیلی زود به بابام زنگ زد وگفت من میخوام حتما امروز با اجازه ی شما با دخترتون حرف بزنم... بابام قبول کرده بود پای صحبتش که نشستم گفت من سیدم اینو بهت نمیگفتم اما امشب یه خوابی دیدم خواب دیدم خانم اومد گفت پسرم بهش بگو تو از نسل منی بگو به صلاحته باهام ازدواج کنی وبقیه شو نمیتونم بگم اما تو باید بامن ازدواج کنی میفهمی؟.. اشک چشاش جاری بود من زل زل نگاهش میکردم از در که بیرون اومدم به مامانم گفتم قبوله من باهاش ازدواج میکنم توکل بخدا ماعقد کردیم من اومدم تو غربت... اما بخدای احدو واحد شوهرم یه دونست الان اونقدر دوسش دارم که نگین غربت که سهله باهاش مریخم میرم اون اونقدر مهربونه که من تو عشقش گم میشم و اصلا غیبت پدرومادرم رو نمیفهمم و الان که یه نینی خوشکله داریم خدارو هرروز شکر میکنه و میگه من این نینی رو هم از جدم گرفتم... باورتون نمیشه اما بچم درست کپی باباشه بعضی وقتها گریم میگیره از اینهمه لطف خدا به من ناگفته نمونه من گشادی دریچه میترال داشتم که دکتر به شوهرم گفته بودفقط باید استرس نداشته باشه که بدتر نشه من تو این 2سال بدتر که نشدم هیچ کاملا بهبود پیدا کردم طوریکه دکترم هاج و واج مونده بود خیلی سرتونو درد اوردم عزیزان شرمنده... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

#پاسخ_اعضا سلام ووقت به خیر وبا تشکر از کانال خوب ومطالب مفید واموزنده خواستم در رابطه با پیام اون خانوم جوانی که گفته بودن همه درآمد شوهرشون می‌ره به وام واز عید تا به حال خرید نکردن بگم 🌸🍃🌸🍃🍃🍃 عزیزم به خدا امیدوار باش منم چندین سال مثل شما بودم درآمد ثابتی نداشتیم وهمش به وام می‌رفت به خدا برای خرید یک جفت جوراب که اون موقع ۲۰۰ تومان بود تو مضیقه بودم حتی دوسال سه سال بایک مانتو و شلوار وروسری سر میکردم حسرت خوردن خیلی چیزها رو داشت م اما در کنارش سعی میکردم خودم هم درآمد داشته باشم عروسک میبافتم تو مغازه خودم وای میستادم شوهرم می‌رفت سیم کشی تا چند سال پیش که از طرف نهضت جذب آموزش و پرورش شدم وخدارو شکر درآمد شوهرم هم بهتر شده البته نه اون قدر که بگی الان تو رفاهیم ولی نسبت به قبل بهتر شده من به این نتیجه رسیدم که اگه صبر کنی وپشت شوهرت باشی خداهم جواب تو رومیده انشالله شما هم به زودی اوضاعت بهتر میشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

توو یک زنی... زیبا باش! لباس خوب بپوش ! ورزش کن ! مواظب هیکل و اندامت باش !....🌱🌸 هر سنی که داری خوب و زیبا بگرد! همیشه بوی عطر بده! مطالعه کن و آ گاهيتو بالا ببر. خودت را به صرف قهوه ای یا چایی در يک خلوت دنج ميهمان کن ! براي خودت گاهی هديه ای بخر ! وقتی به خودت و روحت احترام می گذاری احساس سربلندی می کنى آنوقت ديگر از تنهايي به ديگران پناه نمی بری و اگر قرار است انتخاب کنی کمتر به اشتباه اعتماد می کنی يادت باشد... برای یک زن عزت نفس غوغا ميکند. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

یک زندگی یک گفتمان اعضا🍃👇

سلام عزیزم خوبی سلام به بچه های کانل منم تازه با کانل اشنا شدم خیلی خوبه از بعضی تجربه ها خیلی چیزا یاد گرفتم منم مادرم سه فرزند دارم زندگی معمولی دارم ولی اطرافیان زندگی خیلی بهتر از من دارن ولی دریغ از یه کمک نمیدونم با این وضع که کسی به داد کسی نمیرسه ما ادما داریم به کجا میریم الان که دارم مینویسم برا سمیرا داستان خیلی خوشحالم که عمه به این خوبی داره امیدوارم تو زندگیش خوشبخت ترین باشه ببخشید طولانی شد برا ظهور امام زمانم یه صلوات برا منم دعا کنید ممنون میشم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿