دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به همه سوگلی های عزیز برای خانمی که سر کا ر می رن و وقت خالی دارن بیکارن می گن چه کار کنم
می تونی بافتی ببافی کار دست هم گرانه هم قشنگه کار خودتم که دیگه عالیه وبا شال شروع کن واگر حوصله ان نداری قلاب بافی کن هم لیف هم اسکاج ببافی هم برای خودت هم برای فروش اگر تهرانی برو چهاراه حسن اباد معدن کامواست دیگه دستبند وسایلش بگیری درست کنی دختر بچه ها عاشق این چیزهان موفق باشی😍😍😍
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
_:از نگاهش حدس هایی زدم. رنگم پرید. خودمو به حواس پرتی زدم.
_:خب حالا بگو ببینم کیه ؟
مادرم با غرور ابرویی بالا دادو گفت
_:غریبه نیست. خواهرمه...
با شنیدن این حرف مادرم حس کردم یکی محکم با گرزآهنی کوبید فرق سرم یهو از،درون داغ شدم ..دوست داشتم پدرم مثل همیشه مخالفت کنه ..ولی انگار بی میل نبود.
لقمه گنده ای گرفت و گفت ..
_:قدمشون روی چشم ! و این یعنی رضایت پدرم برای ازدواج من با ابراهیم ..با کسی که
منو تنها شبانه تو اون خونه گذاشت و رفت ! دلم خو.ن بود. دردمو تا حالا به کسی نگفته بودم. .دستم خورد لیوان دوغ ریخت رو دامنم ..
دستپاچه بلندشدم. مادرم لبخند زد. بیچاره مادرم. فکر میکرد لابد من از فرط هیجان دستپاچه شدم. خبرنداشت از دل واموندم ! از اینکه ابراهیم هم لنگه حبیبه! به بهونه تمیز کردن لباسم دویدم تو حیاط سر حوض آب نشستم. .داشتم خفه میشدم. .نگاهی به آسمون که مهتابی بود کردم. اشکم گونمو خیس کرد
_:خدایااا ..چیکار کنم. .خودت مثل همیشه حواست بهم باشه. من زندگیمو به خودت سپردم ..دست خودم نبود یاداوری اون شب همیشه منو داغون میکرد. .زنگ صدای شاپور تو گوشم به صدا در اومد.که وقتی پرسیدم ابراهیم کو گفت ..فرار کرد. .فرار کرد. .اه ..لع.نت بهت ابراهیم ..! کاش مردانه میموندی به پای عشقی که ادعاشو داشتی ! کاااش!
چشم خیسم به ماه نورانی خیره بود که صدای مادرمو شنیدم ..
_:خیلی برات خوشحالم مادر جان ..کار خدارو میبینی. خواهرم خودش با عجز و التماس توو ازم خواستگاری کرد.خواهری که دنبال شوهرت بود برای تو حالا خودش خواستگارته ... بهم گفت ابراهیم خواب و خوراک نداره. دل به کار نمیده. افتاده یه گوشه خونه ..گفتن دردت چیه. گفته شراره رو برام بگیرید. خالت اینقدر نگران حال ابراهیم بود. که گفت فرداشب که میان خواستگاری دو سه شبش بعدش جشن بله برون بگیربم ..خداروشکر مادر شما دوتا قسمت هم شدین ...نمیدونی که چقدر براتون خوشحالم ...
براش با بغض لبخند زدم. با دستم اشکمو کنار زدمو گفتم ..
_:ماااامان ...ماااامان
_:جان مامان ؟
_: ولی من نمیخوام با ابراهیم اردواج کنم ...یعنی نمیخوامش ...دیگه نمیخوامش،...
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم کانالمون میگه
سلام گلی جون😔
سلام مامانهای گل🥲
من دلم برای اون روزهایی که بابام یک صندق بزرگ نارنگی میخرید میزاشت تو ایستگاه راه پله پشت بوم و ما میرفتیم اینقدر نارنگی پوس میکردیم میخوووووردیم میخوووووردیم و از اونطرف هم همش جامون تو دستشویی بود و ءآخر هم خودمونو خیس میکردیم تنگ شده😂😢😢😢
آخه چه روزگاری شده که یکیلو نارنگی که جاییت نمیرسه رو باید گیرون بخری و نگه داری برا مدرسه بچت😞😞
فکر نکنید توان خرید رو نداریم میخریم ولیییی اونجوری که قدیم میخریم نمیخریم نمیدونم دنیای بی برکتیه 😕همسرمم خیلی خوبه هرچی که اراده کنیم واسمون میخره
ولی من دیشب رفتم برا پسرم نارنگی بخریم اینقدر اعصابم خورد شد که به پسرم (کلاس اوله) گفتم مامان این برا مدرسته هی نیای بگی میخوام داداشتم نفهمه تو یخچال نارنگیه😭😭😭دیشب از گفته حرفم خیلی ناراحت شدم هی به خودم گفتم کاشکی این حرف رو نزده بودم😔😔😔🥲
الانم نمیدونم چطور حرفم رو درست کنم که پسر بزرگم بفهمه من اشتباه کردم این حرف رو گفتم😢
مامانایی که دوتا بچه کوچیک دارید کمک کنید
مامان کلاس اولیم😍
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم در جواب خانم ۱۸ ساله که خاستارشون ۱۶سال بزرگترن
عزیزم اول اینکه الان سنی نداری که فکر کنی مورد بهتری پیدا نمیشه. بعد درمورد اختلاف سنیتون،همه چی به روحیات و ظاهرتون بستگی داره. ایشون الان یه اقای ۳۴ ساله هست. بعضیا تو این سن در حد یه آقای ۲۰ ساله نشون میدن. بعضیا هم تو ۲۰ سالگی پیر و شکسته شدن. من خودم شوهرم ۷ سال ازم بزرگتره ولی زود موهاش سفید شد. و خودم هم بیبی فیسم. الان خودم ۳۳ سالمه ولی همه میگن ۱۰ سال جوونتر نشون میدم. واسه همین اختلاف سنیم باشوهرم خیلی به نظر میاد. حتی بعضیا شده بهم گفتن فکر میکردیم تو دخترشی... به روحیات خودت و آقا ، به ظاهر خودت و آقا توجه کن ببین اگر چنین اختلافاتی وجود داره ممکنه بعدها پشیمون بشی. وگرنه سن یه عدده. چیزی که اهمیت داره اینه که در ظاهر و روحیات چند سال اختلاف دارین
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم در جواب خانم ۱۸ ساله که خاستارشون ۱۶سال بزرگترن
عزیزم اول اینکه الان سنی نداری که فکر کنی مورد بهتری پیدا نمیشه. بعد درمورد اختلاف سنیتون،همه چی به روحیات و ظاهرتون بستگی داره. ایشون الان یه اقای ۳۴ ساله هست. بعضیا تو این سن در حد یه آقای ۲۰ ساله نشون میدن. بعضیا هم تو ۲۰ سالگی پیر و شکسته شدن. من خودم شوهرم ۷ سال ازم بزرگتره ولی زود موهاش سفید شد. و خودم هم بیبی فیسم. الان خودم ۳۳ سالمه ولی همه میگن ۱۰ سال جوونتر نشون میدم. واسه همین اختلاف سنیم باشوهرم خیلی به نظر میاد. حتی بعضیا شده بهم گفتن فکر میکردیم تو دخترشی... به روحیات خودت و آقا ، به ظاهر خودت و آقا توجه کن ببین اگر چنین اختلافاتی وجود داره ممکنه بعدها پشیمون بشی. وگرنه سن یه عدده. چیزی که اهمیت داره اینه که در ظاهر و روحیات چند سال اختلاف دارین
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به گلی خانم واعضای محترم گروه سوال هایی درموردازدواج
میپرسیددخترخانم های عزیزخانم های گرامی ازتون خواهش میکنم بامردکه باهاش فاصله سنی داریدازدواج نکنیدبامعتادازدواج نکنیدباکسی که حتی سابقه اعتیادداشته ازدواج نکنیدبامردی که زن وبچه داره ازدواج نکنیدباکسی که سابقه کارودرآمدنداره ازدواج نکنیددرسته ازدواج امرپسندیده وسنت پیامبرماهست ولی نه به هرقیمتی تمام این مواردی که گفتم دقیقاباتجربه کردن نزدیکترین اقوام گفتم انسان یک عمرتنهازندگی کنه بهترهست تابای انسان که تفکرشون خیلی باهم فرق داره زندگی کنه پس حسابی مراقب انتخاباتون باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم
برای مامان طاها مینویسم
وای پیامتون رو که دیدم یاد پسر خودم افتادم،اون هم مدتی افتاده بود دنبال نگهداری از مرغ و خروس ها😍یه شلوار کردی هم از رفیقش گرفته بود میپوشیدش 🙂زیاد حساس نباش این مال سنشونه،دوره ای میگذره،مدتی بعد دل زده میشه ،پسر من الان به کلی از سرش افتاده نه مرغ و خروس داره نه شلوار کردی میپوشه..یه پی اس فایو گرفتیم براش حسابی سرگرمشه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام دوستان عزیزم ومدیر زحمت کش امیدوارم همیشه موفق و شاد باشید میخواستم اگه لطف کنین منم راهنمایی کنید راستش منو خواهر شوهرم با هم زنداداشیم یعنی برادرم با خاهر شوهرم
ازدواج کرده الان چند ساله زندگی میکنیم کاری به کار هم نداشتیم الان چند وقته فهمیدم که خواهر شوهرم به داداشم خیانت میکنه اول گفتم گفت اشتباه کردم طرف منو تحدید کرد مجبور بودم ادامه بدم وگرنه من شوهرمو دوست دارم گفتم عیب نداره بشر جایزوالخطاست به هیچ کس نگفتیم اما بعد چند سال متوجه شدیم بایکی از فامیلای نزدیکمون در ارتباطه به شوهرم که داداشش میشه گفتم به خانواش هم گفتم که باهاش حرف بزنن ولی بازم میگه اشتباه کردم نادونی کردم اینم بگم خاهر شوهرم یه اخلاقی داره خیللللی روباه سفته طوری رفتار میکنه همه میگن خیلی خوبه همه را جذب خودش میکنه کاری کرده که داداشم یعنی شوهرش رو سرش قسم میخوره ولی بدبخت خبر نداره چه بلایی سرش میاره حالا همه اینا بکنار منم دلم از همه خانواده همسرم سیاه شده اصلا دوست ندارم ببینمشون چون همیشه احترامشونو نگه داشتم باهاشون خوب بودم ولی دختر اونا با ما خیلی بد کرد هیچی هم بهش نگفتن حتی بیشتر از قبل باهاش خوب شدن انگار نه انگار دخترشون این خطاها رو کرده جالب اینجاست واسه ما یه جوری قیافه میگیرن داداشم خیلی ساده است دلم براش میسوزه هر روز خونه داداشمن بهترین ها را میخورن ومیخابن خلاصه سرتونو درد نیارم حالم خوب نیست میخاستم از شما عزیزان عاجزانه راهنمایی بخام تورو خدا کمکم کنید باهام درد و دل کنید یکم سبک بشم چطوری باهاشون رفتار کنم اینم بگم شوهرم خیلی آقاست حسابش از خانوادش جداست دلم براش میسوزه😔 فقط میگه خدا خاهرمو بکشه سر افکندم کرد❤️شیرین از همدان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿