تا اینکه یه آزمونی اومد خیلی تلاش کردم یک سال بود همه آزمون ها رو شرکت می کردم تجربه ام زیاد بود. دیگه خیلی تلاش کردم. قبول شدم اون موقع ۳۰ سال داشتم. تا وقتی که استخدام شدم و مراحل استخدام گذشت شد ۳۱ وارد کار شدم، اولین بار بود طعم پول داشتن، لباس خوب پوشیدن رو می چشیدم، فکر کن من این قدر فقیر بودم گوشی نداشتم خودم خریدم برای خودم.
وارد کار شدم همکارانم یکی یکی می اومدن. فهمیدم من از همه جدیدها بزرگترم، آه از نهادم در اومد که چرا همه از من کوچکترن؟
من چرا وقتم رو تلف کردم توی زندگیم، دائم خودم رو سرزنش می گردم . یه همکار آقا داشتم . پسر خوبی بود دائم ابراز علاقه می کرد ولی متأسفانه من فهمیدم که من بزرگترم آقا نمی دونست.
همکار خانم کوچکتر از من هم بود که از آقا هم کوچکتر باشه. چند سال گذشت دو سال آقا همچنان با من خوب بود برخوردش با اون خانم هم خوب بود. البته نا گفته نماند این آقا تو بیرون اداره با همه جور دختری دوست بود و همه چیز رو تو این دنیا امتحان کرده بود و قرار بود با یه دختری تو فامیل خودشون ازدواج کنه تو جریان ش بودیم.
تا اینکه اون آقا با اون خانم که ظاهرا پزشکی بودن اختلاف شد و دیگه بهم ریخت . زمان دو سال از استخدام گذشته بود، آقا می دونست من ازش بزرگترم دیگه . مثل اینکه تو بین همکاران یه دختر رو انتخاب کرده بود صرفاً به این دلیل که خانم همون موقعیت شغلی داره و سنش هم پایین تر.
اون خانم ظاهر زیبایی هم نداشت من با اینکه معمولاً آدمی هستم زیاد به خودم نمی گم قیافه دارم به جرات می تونم بگم من بهتر بودم. اون آقا با من هم همیشه رفتارهایی داشت. ولی برای ازدواج اون خانم رو انتخاب کرد. که به گفته خود اون آقا چهره ی خانم رو نمی پسندید.می گفت زشته، حتی جلوی روی خانم.
امّا به هر حال وقتی ازدواج رو این طور دیدم با خودم گفتم من باید سال ها پیش سر کار مب رفتم، حداقل کسی به خاطر موقعیت و شرایط من رو بخواد، قسمت و این حرف ها الکیه، افسوس خوردم، چرا وقت خودم رو این همه سال تلف کردم؟ برای خودم تلاش نکردم که حتما برم سر کار؟ چرا این قدر دیر رفتم سر کار؟
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم بزرگ زن میانسال ڪوتاه قد و مهربونی بود
💚
خانوم بزرگ زن میانسال ڪوتاه قد و مهربونی بود ڪه توی ڪوچهی ما زندگی میڪرد. از وقتی چشم باز ڪردم اون رو توی زندگی خودم دیدم
به من میگفت عزیزجان
ڪیڪ خونگی درست میڪرد و دمغروب، اول با یه لیوان شیر و ڪیڪ میومد بالای سر من و میگفت؛ بخور قوت بگیری عزیزجان، بعدش میرفت سراغ سجادهاش
همیشه واسه پسرش شلهزرد خیرات میڪرد
یادمه یه بار بهش گفتم؛ چی میشه روی یه ظرف اسم من رو بنویسی؟
غضبناڪ نگاهم ڪرد و گفت: تو پیغمبری؟ امام معصومی؟ چی هستی بچه؟
توی همون عالم بچگی بهش گفتم: مگه من عزیز تو نیستم؟
از اون سال به بعد، یه ڪاسه شله زرد داشتم ڪه اسم من رو روش مینوشت
بندهی خدا سواد درست و حسابی نداشت، موقع دیڪته گفتن، هرچی به ذهنش میرسید رو میگفت و من مینوشتم.
بعضی از ڪلمات رو توی عمرم نشنیده بودم، وقتی هم جا میموندم و میپرسیدم چی گفته، اون یادش نمیومد. تهش هم میگفت ببر خونه بده آقات نمره بهت بده
خانومبزرگ صدای نخراشیدهای داشت و وقتی داد میزد ستون به لرزه میافتاد. توی نشونهگیری با دمپایی و جارو دستی استاد بود... اما به همون اندازه چشمای مهربونی داشت.
وقتی غمگین بودم، وقتی زندگی باهام راه نمیومد، نگاه خانومبزرگ مثل آب روی آتیش بود. انگار خدا یه جفت چشم به این آدم داده بود ڪه فقط بندههاش رو با نگاه آروم ڪنه
ما هرچی بزرگتر میشدیم و قد میڪشیدیم، خانومبزرگ پیر و پیرتر میشد. ڪمڪم شنواییش رو از دست داد، وزن زیاد و پا درد باعث شده بود اسیر رختخواب بشه نمیدونم چی شد ڪه یه روز فهمیدم خانومبزرگ دیگه حرف هم نمیتونه بزنه...
سڪوت آدمی ڪه بخش مهمی از ڪودڪی من رو شامل میشد دردآور بود.
وقتی فراموشی گرفت حس ڪردم گذشتهام رو از دست دادم، اما با همهی این داستانها، چشماش مثل قبل بود. هنوز نگاهش مهربون بود، فقط کافی بود نگاهم ڪنه تا بَرَم گردونه به بچگی، به وقتی میگفت برو دستات رو بشور تا ناهارت رو بیارم. به روزهایی ڪه تصور نمیڪردم خانومبزرگ ممڪنه پیر بشه. ممڪنه نباشه
وقتی بالای سرش رسیدم ڪه دیر شده بود.
براش شمع روشن ڪرده بودن و یڪی از همسایهها داشت براش قرآن میخوند. رفتم ڪنار دستش نشستم، حالا روی سرش یه ملافهی سفید ڪشیده بودن
سرم پایین بود، دلم میخواست ملافه رو بزنم ڪنار، بعد اون مثل قدیم دستم رو بگیره و با همون صدای نخراشیده داد بزنه؛ دست نزن بچه، بذار بخوابم...بعد من از ترس توی چشماش خیره بشم، بعد اون با لبخند نگاهم ڪنه و بگه:
ترسیدی؟ نترس عزیزجان، خودمم میخواستم پا شم...💚🍀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#گفتمان
من کلا هر اتفاقی بخواد بیوفته قبلش خوابشو میبینم همه ی اطرافیانم هممیدونن این رو موهبت الهی میدونم!!! سوای اینکه بعضیا خرافه میدونن و تمسخر می کنن!! ولی باید بدونیم خواب دیدن از طرف خدا به ما هدیه شده و همگی قصه ی خواب دیدن پادشاه مصر و تعبیر تاریخی جناب یوسف پیامبر رو بیاد دارن !!.واما من حدود دوازده یا سیزده ساله بودم که شبی خواب دیدم همسایه مون که پیر مردی بود و باغی داشتن ظهر شد و نیومد خونه مادرخونه بچه هار وفرستاد که پدر و پیدا کنن و بیارن خونه که هر طرفی رفتن نتونستن پدر شونو پیدا کنن و درست با اذان ظهر صدای هیاهو ی همسایه بلند شد که پدر خانواده رو نیست و در همین وقت پدر بیلی روی دوشش بود و اومد و گفت منو توی باغ عقرب نیش زد و افتاده بودم بی حال .در همین موقع دختر همسایه اومد خونه ی ما و از مادر درخواست جارو کرد که من صداش کردم و خوابمو براش تعریف کردم و گفتم همین الان داشتم خوابتونو می دیدم .خلاصه کنم که این خواب همون روز و به مواتفاق افتاد و همه از این اتفاق تعجب کردند و اگر من با دختر شون قبلا در میون نمی گذاشتم حتما باور نمی کردند !! و در باره جدا شدنم از همسر اولم هم شش سال یک خواب تکراری. میدیدم که خیلی قضه ش مفصله در اینجا نمی گنجه (گلبرگم🌸)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#شناخت_اخلاقی
#مهارت_رفتاری_اعضا
🍀سلام یاسمین جون دلم یه جورایی گرفت وظیفه مردهستش که خوب باشه
عاشق همسروزندگیش باشه مراقب همسرش باشه خانمش روتامین کنه و.....
🚨توروخدا از زن هاوشوهرای دیگران مخصوصاتوروشون تعریف نکنیم در دنیای واقعی؛ منظورم جنس مخالف هست مثلایه زن به یه مرد نگه خوشبحال زنت که توروداره وخوبی وبالیاقتی .... یابالعکس ,بعضیاجنبه ندارن هول میکنن فکرمیکنن چه خبره 🚨زندگی خوب وعاشقانه خواهرمن سراین که چندتاخانم دیگه از شوهرخواهرم توروش تعریف کردن واونم فکرکردچه خبره که خانومای دیگه اینجوری میگن سردوبی روح شده,
یکی ازخانومای فامیل ازشوهرخواهرم تعریف کرده بودوازبلاهایی که شوهرش سرش آورده بودوتحمل کرده بودبهش گفته بود بیخودوبی جهت اومدبه خواهرم گفت تونوک انگشت کوچیکه ی فلانی هم نمیشی ببین شوهرش باهاش چیکارکرده چه زن بسازوخوبیه و....درحالی که خیلی عاشق همدیگه بودن وهمین جرقه ای شدکه الان زندگی خواهرم روح نداره ,
بزارین هرکی زندگیشوبکنه بااین کارهازن وشوهرارونسبت بهم دلسردنکنین, شایدشمانیتی نداشته باشین ولی فکروذهن اوناعوض میشه,هرکس زندگی خاص خودشوداره باخوشی هاوناخوشی های مختص زندگی خودش,
چون ذهن مردهایه جوریه که همین تعریف هم توذهنش میمونه وشایدالان نه بعداکه به مشکل برخوردن مثل پتک بکوبه توسرهمسرش که ببین شوهرای مردم چجورن وغیره
#حسرت_نسازیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#پاسخ_اعضا
سلام خدمت مدیرمحترم کانال گلی خانم وهمه ی خواهرخوب کانال دخترم توی سن دوازده سال ولی نماز نمیخونه خیلی واسه اینده واخرتش ناراحت هستم، توی این موضوع هم اصلا بهش فشار نمیارم یا عصبانی نمیشم نمیدونم چکار کنم لطفا راهنماییم کنید مچکرم 😘🌹❤️😍
سلام عزیزم
جواب چالش وقتی عصبانی میشی چیکار میکنی آروم میشی؟
من میفتم به جون خونه تمیز کاری میکنم کمدا و کشو ها رو میریزم بیرون از نو درست میکنم و واقعا هم آروم میشم 😃😃
سلام خانم باقری عزیزوخسته نباشیدبه شما ودوستان گل خانم عزیزی که درموردشپش سوال کردید چی استفاده کنیدعزیزم بهترین راه حل وسریع ترین رنگ مو وتمام سس نمیدونم روغن زیتون اسپنداینا زمان برهست خیلی تاثیرگذارنیست فقط فقط رنگ مو 😂موفق باشی عزیزم حتما امتحانش کن نتیجه میگیری به سرعت برق باد😜
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#چالش_عصبانیت
سلام و عرض ادب به دوستای گلم ، خوبین ، خوشین ؟ الهی همیشه سلامت و شاد باشین🤲❤️😘😂
عجب چالش باحالی 😂😂 خوراک خودمه ، بزار اولین نفر باشم جواب میدم 😂😂
من کلا تعریف از خود نباشه خیلی خیلی آروم و مهربونم ولی اگه کسی بهم زور بگه یا بی جهت و بیخودی باعث آزار و اذیتم بشه دیگه خیلی بد میبینه(البته بستگی داره مسئله چی باشه ) عصبانی بشم ، میخوام ظرفا رو بشورم میکوبم میشورم و یعنی با سر و صدای زیاد میشورم یا یه چیزی رو میشکونم ، انگار دلم خنک میشه که مثلا تلافی کردم 😂😂😂😂
یه بار تلویزیون از بازیگر آقای مهران غفوریان پرسیدن چی شما رو بیشتر عصبانی میکنه ؟ ایشون هم گفتن وقتی در رو به شدت میبندم ولی در هِن و هِن بسته میشه 😂😂😂😂😂 واقعا هم همینطوره ،
به نظرم برای کنترل عصبانیت ، علاوه بر خوردن آب سرد و یا از جا بلندشدن و نشستن ، و حالا ذکری گفتن ، هر عصبانیتی دارین رو سر اشیاء تلافی کنید نه آدما 😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#چالش_عصبانبت
من وقتی عصبانی میشم کاررررررر میکنم 😜هی حرف میزنم هی کار میکنم کارایی که شاید چند ماه قرار بوده انجامش بدم دقیقا همون موقع یادش میافتم وشروع میشه
هی راه میرم وغر میزنم پاهامو محکم زمین میکوبم
گلیم
🌸🍃🍃🍃
سلام عزیزان در مورد چالش عصبی بودن
من وقتی عصبی میشم میرم تو عمق نظافت خونه 😂
🌸🍃🍃🍃
سلام گلی خانووم انشاالله همیشه پاینده باشی بااین گروه زیبایت ☺️☺️من هر وقت عصبانی میشوم کمد لباسهام رو با غرغر زدن تمیز میکنم ،کابینتهای آشپزخانه رو مرتب میکنم ،خونه رو تمییز میکنم،اصلا کلی کار خونه رو انجام میدم،وقتی عصبانیتم تموم شد میبینم خونه ام مثل دسته گل شده،😂😂😂 لطفاً بزار تو گروه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم کانالمون میگه
وای تورو به هرکی میپرستید تمومش کنید این بحث بیخود رو
بابا به ولاه که هیچ زنی در این دنیا نیست اگه بتونه تحمل کنه مردش حتی اندازه یک لبخند شریک داشته باشه
حالا بعضی ها نمیدونم از چی لذت میبرن که هی تکرار میکنن وهی سوسه میان
اصن دسا بالا هرکی راضیه با ازدواج همسرش زن نیست اگه عملیش نکنه 😏
والا آخه میخواین به کجا برسین با این حرفها که ته نداره بابا حضرت ابراهیم برای اینکه بچه دار نمیشد وخداوند بهشون امر کرد همسر دوم بگیر البته برای بچه دارشدنشون بود دوباره خودش وحی کرد ابراهيم زنت رو بردار و برو چرا؟
چون از حسادت زنها خبر داشت وهمینطور از مکرشون
که به وقتش خوب میتونن آدمو بچزونن حالا نه همه اما زن اگه بخواد انتقام بگیره بد میگیره خدا نصیب نکنه😂
ولی در کل حالا که ۹۰به ۱۰۰ همه مطمن هستن که ازدواج دوم غلطه مابقی رو وللش
سرسام گرفتیم 🤪
به قوله ما ترکا سن دین السون قال یاتسون
گلیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
✨شفای بیمار✨
✴️بر سه تکه نبات این آیات را بخواند و بدمد و به مریض بخوراند .
📖آل عمران آیه 14 :
💥زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَ
الْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ💥
📖زخرف بخشی از آیه 13 :
💥سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ💥
✔️مجرب است
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#ایده_متن
🦋به وقت دلبری😍👇
☘تو خیلی برام قشنگیا
یعنی خیلی برام زیبایی
اصلا تعریف من از زیبایی یعنی وجود تو
میدونی داشتنت مثل جاری بودن
مورفین تو رگایِ یه مریض بدحاله؟!
نمیگم حالم بده ها اتفاقا خیلی حالم خوبه ولی وقتی هستی خوب ترم
وقتی هستی حالم بهتره
وقتی هستی آروم ترم
اصلا بودنت یعنی دلگرمی
دلگرمی زیبایی که به
تمام پوچی های دنیا می ارزه...🌼
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم کانالمون میگه....
سلام گلی خانم ودوستان گل من 40 سالمه همسرم 42پسر14 ساله دختر6 دارم مشکلات زیادی دارم ولی مشکلی که اولویتمه اینکه دستمون خیلی خالیه نمیتونم برم شرکت کارکنم یا بیرون ازخونه چون دخترم هنوز به مراقبت احتیاج داره خیلی دلم میخواد یکاری انجام بدم یه پولی دربیارم کمک حالمون باشه همسرمم اعتیاد داره سرکارمیره ولی قسط بانکی داریم وچیزای دیگه از خواهرای گل خواهش میکنم اگه کسی کاردرمنزل سراغ داره به گلی خانوم اطلاع بده انقد وضعمون بده الان از بی پولی حالم بده آدم خودش یکاریش میکنه ولی بچه که نمیفهمه 😔😔تمنامیکنم کسی سراغ داره اطلاع بده
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿