دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام درمورد دختر ۱۸ ساله بین کنکور و نامزدش مونده
به نظر من عجله نکن ازدواج کار آسانی نیست با تحصیل آینده شخص زیر ورو میشه و در آینده میتونه انتخابهای بهتر و بادقت تری انجام بده 👌👌
شما فرض کن الآن یه نفر خواستگار داره که کار ساده داره بعد دختر دانشگاه پزشکی قبول بشه
کدام را انتخاب کنه؟؟ عقل انسان میگه که این فرد ادامه تحصیل بده چون چن سال دیگه صد درصد پزشک میشه و دیدگاهش فرق میکنه و میتونه ازدواج موفقی داشته باشه 👌
اما باز خودت بسنج و بیشتر فکر کن اگر واقعا رشته ایی و دانشگاهی قبول شدی که به آینده اش بیارزه به نظر من بی خیال ازدواج بشو ☺️ البته کاش میگفتی چه رشته ایی و کدام دانشگاه قبول شدی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
هدایت شده از تبلیغات من
دیگه لوازم آشپزخونه اتو گرون نخر💢
دلت میخواد آشپزخونه اتو #شیک کنی ولی گرون میفته واست؟!
دنبال لوازمای شیک و #ترندی؟😌
دیگه گفتن نداره که #کیفیتشم مهمه قطعا..
پیام سنجاق شده اشو ببین، شرایط اقساطی هم دارند بدون کارمزد وسود 😳
لوازمای اینجا انقدر باکلاسه که چشم حسودات در میاد❗️
https://eitaa.com/joinchat/1797522373C6262c899ba
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
شما بگید چیکار کنم...
سلام روز همگی بخیر. در خانه ما مشکل بزرگی به اسم ازدواج نکردن برادرم که ۴۵ سالش هست ،موضوع این برادرم ودختر عموم همدیگر می خواستن ما هم رفتیم خواستگاری ولی بخاطر اختلاف پدر ومادرش ،مادرش مخالف بود واین موضوع چند سال طول کشید خیلی از بزرگان وسادات رفتن پیش مادرش ولی راضی نشد به دختر گفتیم بیا به برادرم بگو برو دنبال زندگیت گفت به هیچ عنوان ما قسم خوردیم به حضرت عباس یا با هم یا ازدواج به هیچ عنوان بعد در همین کش مکش خبر رسید که دختر عاشق یکی دیگه شد وازدواج کرد الان ۱۰ سال هر چی تلاش کردیم چه با ذکر، چله،قرآن گرفتیم ، با آرامش حرف زدیم ،دعوا کردیم راضی به ازدواج نمیشه در این بین مادرم از ناراحتی برادرم بیمار شده ،بعضیا میگن نکنه اصلا بخت ازدواج نداره و دیگه ازدواج نمی کنه ،از کجا بفهمیم واقعا بخت ازدواج داره یا نه،لطفا اگر کسی راهی داره بگه شاید این مشکل حل بشه
من باشم دختر خوزستان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام وشبتون بخیر گلی عزیز جواب برای خانمی که گفتن دخترشون کیست داره وروش سنتی خواستن 😊
من قبلا هم راه درمانشو تو گروه فرستادم گذاشتین .🌹
عزیزم اصلا نگران نشین من خودم یه کیست تخ...مدان ۳ سانتی داشتم واصلا هم نمیتونم قرص ال دی استفاده کنم به عطار گفتم وایشون ۴ تا گیاه به اسم بابونه وپنیرک وپولکی وسیم اوتی دادن وهر روز دم میکردم ودمنوششو یک لیوان صبح ویک لیوان شب میخوردم تا یک ماه نشده هم کیستم کامل از بین رفته بود هم کبد چرب گرید ۲ داشتم بر طرف شده بود ودکتر تعجب میکرد خانمی شما هم همینو بدین استفاده کنه به امید خدا بر طرف میشه ❤️
اسم منم باشه مامان صدرا .
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خسته نباشید خانم 18ساله ای که بین درس وهمسرگیرکردن
منم همین مشکلوداشتم وبخاطرهمسرم نرفتم ولی بعدمدتهاوقتی نشستم باهاش حرف زدم قانع شدک وقتی من پرستارمیشدم کیفیت زندگی اونم بهترمیشدودرامدمون بیشترمیشد شمام جلوکسی نگین بلکه تنهاکه شدین باهاش حرف بزنین وتاکیدکنین این مسئله بین خودتون حل بشه درسته من الان روانشناسی میخونم توشهرخودم ولی ازعلاقم ب پرستاری گذشتم ک گاهی خیلی ازارم میده اصلااگه شغل ازاددارن میتونین باهم برین خونه بگیرین وزندگیتونم شروع کنین
خواهشاسعیتونوبکنین اگه قانع نشدبعدب فکرول کردن درستون باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جونم 😘😘
لطفاً پیاممو بزارید🙏😢
برای دوست عزیزم که برادرشوهرشون خونه شون میرن
من خودم تازه پسرم دوسالش شده بود داشتم از شیر میگرفتم درگیر پوشاکش بودم بچه ی گریه کن و بدقلقی هم بووود🤦♀😂
پسر خواهر شوهرم دنبال کارای استخدامی بودن میومد خونه ما
برادر شوهرم دنبال کارای سربازیش بود میومد خونه ما
مادرشوهرم مریض بود خونه ما وووووو
منم خسته میشدم کلافه بودم اما تحمل کردم
والان که بیست سال گذشته عروسی پسرم همه سنگ تموم گذاشتن
همسرمم مریضه همگی همه جوره بهمون میرسن هم مالی هم عاطفی
و میگن بهم که ما نمیتونیم خوبیای شمارو جبران کنیم😍😍😍
مطمئن باشید که این روزا میگذره و ایشونم فراموش نمیکنن هروقت باشه جبران میشه براتون 😘😘😘
خدا خودش فرموده ان مع العسر یسری
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#بلدی_بگو
سلام،ممنون بخاطر کانال خوبتون یه سوالی از عزیزا دارم اگه کسی مشکل من یا اطلاعاتی در این باره داره ممنون میشم راهنماییم کنید من خانمی ۴۶ ساله هستم ک چند سالی هست ک دیسک کمر دارم ودردش بیشتر ب پای چپم میزنه چند بار ام آر آی انجام دادم و پیش چند پزشک هم رفتم ک بعضی هاتون گفتن با استراحت و دارو حل میشه و ام آره آی آخرم ک ۳ سال پیش بود گفتن پارگی دیسک و از اون موقع با دارو و استراحت با دردم کنار اومدم ولی الان چند روزیه ک کمرم از گردن ب پایین گزگز شدید جوری ک انگار کمرم خواب رفته و سنگین میشه کلافه ام میکنه نمیدونم چکار کنم آیا امکان داره ک از اعصابم باشه چون این چند وقت اعصابم خیلی درگیر بوده پیشاپیش ممنون از راهنمایی دوستان عزیزم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خانم عزیزی که فرمودن دختر۱۴سالش مهمونی رفته که قلیونذا وم.شروب داشتن
،خانم محترم انگشت اتهام اول روی شماست چرابه دخترتون اجازه دادیدمهمونی بره که نمی دونیدچه کسانی باچه طرزتفکری اونجاحضوردارن اگه بچتون خدایی نکرده بلایی می گرفتش بعداخوددخترت به شمامی گفت من بچه بودم شماچرابزرگتری نکردیدواجازه رفتن به اینجورجاهاروشماصادرکردید،به بچه هااینقدبهاندیدکه اگه نرم بچه ننه حساب می شم ،خودم بایکی ازبچه های فامیل صحبت می کردم که چرابه دام خلاف افتادی همش پدرومادرش رومقصرمی دونست بهش می گفتم خودت اصرارداشتی که بری می گفت من بچه بودم والدینم نبایدقبول می کردن ،شماهم دیرنشده ازهمین الان بهش بگودیدی تنهارفتن به مهمانی چه پیامدهای بدی داره شمانبایدتجربه می کردی ولی بااصرارخودت این تجربه تلخ روبدست آوردی خواهشادفعه دیگه ازاین تقاضاهانداشته باش شماهم روی خودت کارکن درمقابل خواسته غیرمعقول بچت کوتاه نیااقتدارداشته باش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خطاب به خانمی که دختر ۱۶ سالش زیر پاهاش خالی میشه و میفته .
عزیز هر چه زودتر دختر خانمتو به یک متخصص ارتوپد ببر که مشکل استخوان و کمر دارن .
هنوز کوچکه ان شاا... با مراجعه به دکتر خوب بشه ، خاهشا زودتر ببر .
منم مامان سیده زهرا
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عزیزم ممنون از کانال خوبتون برای خواهری که کیست ده سانتی داره
عزیز چرا طب سنتی برو دکتر دارو بخور خوب میشه اتفاقا برادر زاده خودم کیست داشت دختر مجرد هم هست اومد پیش دکتر براش قرص ال دی نوشت سه ماه خورد هفته پیش هم اومد سونو داد خدا رو شکر اثری از کیست نبود ان شاالله که همه اعضای گروه ومدیر کانال حاجت روا وسلامت باشید برای سلامتی امام زمانمون هم یه صلوات بفرستید. ❤️❤️❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
_:اون اینجا چیکار میکنه کی دعوتش کرده ؟؟
چشمهای شاپور گشاد شدن. گونش سرخ شد. تر.سیدم بلندشه داد و بیداد کنه.
_:آروم باش. همون زنی که با چادر مشکی اون گوشه نشسته. ..خداخیرش بده. آبرو داری کرد و آبرومو نبرد همش میتر.سیدم بلندشه بگه من قبلا عروسش بودم. .
_:آخه اون اینجا چیکار میکنه ؟
_گویا دوست مادرته ! یعنی تو نمیدونستی؟
_:مادرم باور کن صدتا دوست داره من اصلا نمیشناسمشون بعد پاشو رو پاش انداخت. .میوه ای پوست کند و گرفت سمتم و گفت ..
_:اوقاتتو تلخ نکن ..بزار ببیینه بره به شازده پسرش بگه تا ددق کنه .
بعد با صدای بلندی خندید ولی من خندم نیومد...مگه میشد اون چشمهای به غم نشستش رو دید و براش خندید! من فقط شرمنده نگاش میکردم.تا اینکه بعد سرو شام ..من که تمام حواسم بهش بود دیدم بلند شد ..به بهونه ای منم بلندشدم و رفتم سمتش ..با خوشرویی گفتم.
_:تشریف میبرید ؟؟
_:آره مادر ...پاهام درد میکنه زیاد نمیتونم رو صندلی بشینم. .الان ورم کردن.
_:خب پس من همرایتون میکنم سر مادرشوهرم گرمه ..
وقتی این جمله رو گفتم آه عمیقی کشید
_:ممنونم ..شما به مهموناتون برسید. خودم میرم ..
_:خواهش میکنم!
بعد باهم راه افتادیم و از مهمون ها که دور شدیم. .نتونستم جلو گریمو بگیرم. اشکم غلطید رو گونم ..
_:ممنون که آبرو داری کردید برام !
پلک زد. اشک اونم جاری شد. .
_:اومدم ببینم و حسرت بخورم که خوردم ! شایدم دلم برات تنگ شده بود ..شراره حبیب شیوا رو طلا.ق داد. بفکر این بودیم دوباره بیایم خواستگاری که شنیدیم ازدواج کردی ! من تا عمر دارم چشمم دنبال تو میمونه ! تو همیشه عروس منی ! اینو یادت باشه .
اشکهاشو پاک کردم. .
_:همیشه این لطفتون یادم میمونه !
آهی کشید.
_:برووو ..برو به مهمونات برس من خودم میرم
_:نههه تا دم در میام
باهاش تا دم در رفتم.
_:میخواین بگم شاپور شمارو برسونه .؟ دیر وقته. .
همون لحظه ماشینی که کمی اون ورتر بود چراغ زد
_:نههه مادر حبیب منو آورده اونا ..اوناهاش ..بچم نرفته بوده
حواسم یهو پرت شد به حبیب ..نگاش کردم. .نگام کرد. ..از پشت شیشه نگاه پر از خششم و توام با حسرتشو میدیدم...مدام برام چراغ میزد.چند لحظه طولانی که همدیگرو نگاه کردیم یهو به خودم اومدم و برگشتم برم تو که شاپور رو پشت سرم دیدم.. چقدر چشمهاش ترر.سناک شده بود.و.حشت زده گفتم
_:من ...من ...فقط همراهیش کردم..نمیدونستم که
تا اینو گفتم ..سیلی محکمش نشست گوشه لبم...
برق از سرم پرید.