دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii تجربه ی بی پولی : چندسال پیش یه سری که توی خوابگاه بودم اوضاع مالیم خیلی خراب شد، در حدی که دو سه روز حتی پول غذا هم نداشتم و کاملا گرسنه بودم. روز سوم دیگه از شدت گشنگی رفتم خوابگاه و پتو رو کشیدم روی سرم و سعی کردم بخوابم تا فشار گشنگی کمتر آزارم بده. توی همین حال بودم که یه بوی غذایی پیچید. حدس زدم یکی از هم اتاقی ها غذای خوبی با خودش آورده. از ترس اینکه گشنگیم بیشتر نشه یا هم اتاقی برای غذا خوردن معذب نشه از زیر پتو بیرون نیومدم. تا صبح از دل ضعفه به خودم میپیچیدم و تو خیالم تصور میکردم که این عطر برای کدوم غذای خوشمزست صبح دلم طاقت نیورد، رفتم به طرف گفتم دیشب چه بویی راه انداخته بودی. طرف با یه حس شرمندگی گفت"ببخشید من پودر مو بَر با رایحه معطر گرفته بودم و خودمو باهاش اصلاح کردم، فکر نمی‌کردم بوش اذیتت کنه." خندم گرفته بود، تمام شب از شدت گرسنگی مغزم بوی پودر مو بر رو بوی غذا تصور می‌کرد. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #بلدی_بگو سلام خوبید سردی بدنم خیلی خیلی زیاده حتی پیش طب سنتی ک رفتم گفتن ب اندازه یه فرد مسن ک بدنش ب سردی خیلی زیادی رسیده باشه سردی داره بدنت خیلی سریع عصبانی میشم گریع میکنم فکر زیاد مغزم هیچ وقت خاموش نمیشه شبا زانو درد دارم حس میکنم ک زانو هام هیچ خونی بهشون نمیرسه حالت خشکی بی جونی دارن از داخل خواهش میکنم اگه راحلی یا کاری برای درمان خودتون انجام دادین بهم بگید بیست سالمه ممنونم ازتون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ❤️ خودت رو لایق آرزوهات کن : ❤️توی این دنیا چیزی به نام قانون جذب 💛و میدان مغناطیسی وجود داره . . . 😄چیزهای خوب جذب آدمهای خوب میشن 💚چیزهای معمولی جذب آدم های معمولی 💙هر چه اندیشه هات و تلاش‌هات بزرگتر باشه 💜بیشتر خودتو لایق آرزوها و اهداف بزرگتر میکنی 💙زندگی معمولی و از روی نیاز مختص آدمهای معمولیه 💛و زندگی خوب ، مختص افراد بی نیاز و بزرگ ❤️پس یاد بگیریم به جای کوچیک کردن و 💚محدود کردن دنیامون خودمونو بزرگ کنیم 💌 دنیا گوش به فرمان ماست . . . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

با شنیدن اسم شاپوررجی.غ بلندی کشیدم ..متوحش نگاهمو بین مادرو پدرم که سردرگم نگاهم میکردن انداختم و گفتم _مامان تورو خدا کمکم کن ..اگه بیاد منو میک.شه .. پدرم هرچقدر سعی میکرد نسبت بهم بی احساس باشه دیگه نتونست و داد زد _:مگه دختر از سر راه آوردم که اون مرتیکه بک.شه .. داشتم مثل بید به خودم میلرزیدم که شاپور اومد تو حیاط. داشت نفس نفس میزد. هرچند قدم که اون نزدیکتر می اومد من عقب تر میرفتم. . بلاخره اومد نزدیکتر! از نگاهش خو.ن میبارید. _:این کارت؟ یعنی چی ؟ شبونه بی خبر راه میافتی تو جاده یعنی چی !؟ تو گفتی منو ببر پیش خانوادم که من نبردمت ؟ ها ؟ سرمو به نشونه نه طرفین تکون دادم .. _:پس تو غل.ط کردی که پاشدی نصف شب اومدی ..غل.ط کردی میفهمی شراره. با گریه گفتم ببخشید.بخدا تر.سیدم بگم نیاری! _:منه احمق رو باش مادرمو راضی کردم ..دلم تاب نیاورد تنهات بزارم پیش ستاره ..کمی بعد شما رفتم سراغت. ولی سهیل گفت که رفته خونشون تو هیچ میدونی من این همه راهو چطوری اومدم ؟ شراره نباید این کارو میکردی. ..مریم هر بدی داشته باشه تا حالا کاری نکرده که غیر.ت منو زیر سوال ببره. .. روکرد به پدرم .. _:اصلا قاضی خود شما ..زنی که نصف شب بدون اجازه شوهر از خونه بره بیرون ...جزاش چی میتونه باشه. .زن خودت همچین کاری کنه چیکارش میکنی ها. .؟ پدرم شرمنده. .نگاهم کرد. بمیرم براش که. شرمندش کرده بودم ! بعد روشو ازم گرفت و گفت. .متار.که میکردم ! شاپور گفت. _:من متارکه نمیکنم ..ولی کاری میکنم که هررروز التماسم کنه طلا.قش بدم شاپور تا اینو گفت یهو پدرم بهم حمله کرد ..مشت اولش نشست رو صورتم .. _:چرا این کارو کردی ...ها ..چرا ...تو عقل نذاری ...چرا با آبروی من بازی میکنی .. شاپور درحالی که خیلی تر.سیده بود خودشو جلوی من گرفت و داد زد _:نزنش ...نزنش ...حاملس ...

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii افسردگی گرفتم....👇 سلام عزیزان لطفا اگه میشه منم راهنمایی کنید من ۲۳ سالمه و متاهلم من طی یه انفاقاتی توی زندگیم الان دوسال میشه ک اصلا حال خوبی ندارم یعنی افسردگی شدید گرفتم اینو همسرمم میدونه ولی اصلا براش مهم نیس خیلی حالم بده دیگه چیزی خوشحالم نمیکنه دوس دارم تو خونه نباشم برم یه جایی ک هیچکس نباشه و همسرم الان خونمونو تا یه مدتی با خانوادش یکی کرده یعنی تو یع خونه پیش همیم همین خانواده همسرم دوسال اول ازدواجم خیلی زجرم دادن یعنی طوری که من هنوز از اینا متنفرم اصلا جوری شدم فقط دلم میخواد بمیرم همش گریه میکنم تو خودمم بخاطر همین موضوع ریزش مو گرفتم پوستم به شدت خراب شده پر از کک مک پر از جوش پیشونیم چین و چروک اورده واسه همینم توایینه خودمو میبینم میگم این نباید پوست یه خانم ۲۳ ساله باشع کلا از همه طرف تحت فشارم ب همسرم میگم خونه جدا بگیر گوش نمیده فورا دعوا راه میندازه لطفا راهنماییم کنید ب شدت داغونم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ✨نماز عجیب و مشکل گشا✨ ✴️اگر کسی بە نیت نمای حاجت دو رکعت نماز بخواند: 👈 در هر رکعت ۱۹ مرتبە بسم اللە ارحمن الرحیم بگوید 👈و بعد از آن سوره حمد را تݪاوت کند 👈و بعد از تمام شدن نماز ۷۸۶ مرتبە آیه بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید ✅ هر حاجتی که بخواهد روا میشود ان شاالله @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #سوال_اعضا سلام من خانم ۲۵ساله هستم ویه دختر۷ساله دارم مشکلی که جدیدا برام پیش اومده اینکه من قبلا خیلی لاغر بودم یعنی قد ۱۶۰و وزن ۴۳ولی تازگیا با خوردن دارو مکمل گلکسی وزنم تعقیر کرده و نزدیک ۷یا۸کیلو اضافه شدم که واقعا تپل وعالی شده ولی مشکل اینجاست که پوست بدنم ترک برداشته و در حالت داغون قرار گرفته یه چن روزی هم هست که مصرف قطع کردم ولی دوس دارم مصرف هنوز ادامه بدم چون به وزن دل خواهم نرسیدم ولی برا ترک هام خیلی ناراحتم احساس میکنم میخوام افسرده بشم چون خودم آدم بشدت حساسی هستم حالا اگ کسی تجربه داشته لطف کنه راهنمایی کنه برا ترک پوستم چیکار باید بکنم چون حتی دوران حاملگی هم پوستم ترک بر نداشته بود نمی دونم حالا علتش افزایش وزن هست یا چیز دیگه باشه ممنون میشم راهنمایی کنید روش خانگی یا اسم دارو برا رفع ترک @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_گیر_الکی سلام گلی خانم عزیز و خواهران گرامی. در مورد گیر دادن همسر گفتن. منم خواستم بگم. البته شوهرم گیر نمیداد چون من همه جوره مراعات میکردم. ولی مادر شوهرم گیر های الکی میداد یکی از گیرهاش این بود اجازه نداشتم با شوهرم برم پارک. میگفت پارک جای خوبی نیست. ما حمام مون با مادر شوهرم مشترک بود. مغازه برادرش بغل خونه مابود میگفت وقتی برادرم تو مغازه هست حموم نرو صدای اب رو میشنوه میفهمه تو حمومی ابروی ما میره. و خیلی گیرهای دیگه اگه بخوام بگم خیلی میشه. الان فکر میکنم از دست خودم عصبانی میشم چرا انقدر تحمل کردم. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🔴برای هرکاری با خدا معامله کن ✍من مریض بودم، فلانی عیادتم نیومد! من زنگ زدم احوالش رو پرسیدم، اما اون نه! ارزش کادوشون خیلی کمتر از کادویی بود که من براشون گرفته بودم! پدرم به رحمت خدا رفت، یه زنگ نزدن، لااقل یه تسلیت خشک و خالی بگن! و... همه‌ اینا یعنی شما در حالِ معامله‌ مهربانی هستید و طرف معامله‌ شما هم، انسان‌های دیگرند! به همین دلیل توقع جبران دارید و اگر این توقع برآورده نشه، معامله‌تون رو قطع می‌کنید! بهتره بدونید؛ مهربانی با توقع جبران، نه تنها به شخصیت شما اعتبار نمی‌ده بلکه مانعِ بزرگی در خودسازی شما و حرکتتون به‌سمت کمالات انسانی می‌شه. بزرگان می‌گویند: از هیچ‌کس توقع نداشته باش. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام دوستان🥲 دلم خیلی گرفته🥲میخام یکم باهاتون درددل کنم حالم بده ما تو روستاییم مادر من قبل از ازدواج با بابای من با ینفر ازدواج کرده یه دختر داره از شوهر اولش بعد از فوت شوهر اولش با بابای من ازدواج میکنه که زن داشته که منو خواهر دیگم بدنیا اومدیم بابام خیلی عصبیه باهم نساختن وقتی نوزاد بودم مادرم ازش جدا شده من چون بابامو دوس نداشتم پیش مادرم بزرگ شدم مادرم با بی پولی منو بزرگ کرد خیلی سختی کشیدم تو این سالا همش خونه بودم درسمو بخاطر بی پولی ول کردم برعکس خواهرم اصلیم که پیش بابام و زن بابامه همیشه تو رفاه بوده هرچی خواسته براش فراهم بوده ازاد بوده هر جا خواسته رفته حالا خواهر اصلیم که یسال از من کوچیکتره به بقیه گفته بابامون رفته دارو ندارشو بنام اون زده بنظر شما این انصافه عدالته🙂پس من چی🙁انگار نه انگار من خواهرشم اخه شما تا حالا دیدین یه خواهر با خواهرش اینجوری باشه😔حالا من باید چیکار کنم🥺حتی خواهر ناتنیمم با اینکه ازدواج کرده و پیش ما نیس همش به مامانم میگه هرچی داری مال منه مریم هیچ حقی نداره تو این سالام بزور بزرگش کردی جهاز بی جهاز @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii وقتی نماز میخونم حس میکنم یکی پشت سرمه..‌‌👇 سلام گلی خانم ممنون بابت کانال خوبی که خیلی خوب دارید اداره میکنید اسم منم فاطمه هست من یک مشکل دارم میخواستم دوستان گل اگر ذکر بلد هستن بگوئید یا راهنمایی کنید من ۴۳سالم هست و تقریبا از۱۴سالگی نماز میخونم فقط من وقتی کسی خونه نباشه میترسم نماز بخونم وحس میکنم یکی پشت سرم یهویی میزنه توسرم😂 وخیلی پیش آمده که کسی نباشه ‌منم نمازم قضا میشه خصوصا نماز صبح خیلی قضا دارم چون فضا اتاق تاریک کلا میترسم همون تو ظهر هم کسی نباشه من تنها باشم نماز نمیخونم تابجها ازمدرسه بیایین خواستم ببینم چیکار کنم ترسم کم بشه و وقتی کسی نیست بتونم نمازم را بدون ترس بخونم واینم بگم من کلا آدم ترسو هستم بااین سن از تاریکی میترسم ممنون میشم راهنمایی کنید تشکر از مدیر وهمه ی دوستان 🥰 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿