eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
626 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام دوستان🥲 دلم خیلی گرفته🥲میخام یکم باهاتون درددل کنم حالم بده ما تو روستاییم مادر من قبل از ازدواج با بابای من با ینفر ازدواج کرده یه دختر داره از شوهر اولش بعد از فوت شوهر اولش با بابای من ازدواج میکنه که زن داشته که منو خواهر دیگم بدنیا اومدیم بابام خیلی عصبیه باهم نساختن وقتی نوزاد بودم مادرم ازش جدا شده من چون بابامو دوس نداشتم پیش مادرم بزرگ شدم مادرم با بی پولی منو بزرگ کرد خیلی سختی کشیدم تو این سالا همش خونه بودم درسمو بخاطر بی پولی ول کردم برعکس خواهرم اصلیم که پیش بابام و زن بابامه همیشه تو رفاه بوده هرچی خواسته براش فراهم بوده ازاد بوده هر جا خواسته رفته حالا خواهر اصلیم که یسال از من کوچیکتره به بقیه گفته بابامون رفته دارو ندارشو بنام اون زده بنظر شما این انصافه عدالته🙂پس من چی🙁انگار نه انگار من خواهرشم اخه شما تا حالا دیدین یه خواهر با خواهرش اینجوری باشه😔حالا من باید چیکار کنم🥺حتی خواهر ناتنیمم با اینکه ازدواج کرده و پیش ما نیس همش به مامانم میگه هرچی داری مال منه مریم هیچ حقی نداره تو این سالام بزور بزرگش کردی جهاز بی جهاز @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii وقتی نماز میخونم حس میکنم یکی پشت سرمه..‌‌👇 سلام گلی خانم ممنون بابت کانال خوبی که خیلی خوب دارید اداره میکنید اسم منم فاطمه هست من یک مشکل دارم میخواستم دوستان گل اگر ذکر بلد هستن بگوئید یا راهنمایی کنید من ۴۳سالم هست و تقریبا از۱۴سالگی نماز میخونم فقط من وقتی کسی خونه نباشه میترسم نماز بخونم وحس میکنم یکی پشت سرم یهویی میزنه توسرم😂 وخیلی پیش آمده که کسی نباشه ‌منم نمازم قضا میشه خصوصا نماز صبح خیلی قضا دارم چون فضا اتاق تاریک کلا میترسم همون تو ظهر هم کسی نباشه من تنها باشم نماز نمیخونم تابجها ازمدرسه بیایین خواستم ببینم چیکار کنم ترسم کم بشه و وقتی کسی نیست بتونم نمازم را بدون ترس بخونم واینم بگم من کلا آدم ترسو هستم بااین سن از تاریکی میترسم ممنون میشم راهنمایی کنید تشکر از مدیر وهمه ی دوستان 🥰 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🫀 اگه کاری برای همسرتون و ابراز عشقتون انجام میدید👇 سعی کنید زبونی هم بگید😍🙊 مثلا بگید👈 به خاطر شوهر گلم مــــرد زندگیم که از سرکار اومده و برای رفاه حال منو بچه هام کار کرده😘😍 یه چایی میارم که بدونه چقدر کارش و زحمت هاش برام ارزش داره♥️😌 یا مثلا👈این نوشیدنی خُنَک رو درست کردم واسه سایه بالا سرم بزنه بر بَدَن جیگرش خنک شه، قُـوَت بگیره ک بدونه قدر زحمت هاشو میدونم😜 اگه هنوز خوب قری نشدید و این حرفا براتون سخته کم کم شروع کنید😁 باید یخ رابطه بشکنه و دوباره مثل دوران شیرین نامزدی و بشید🫀😍 خانوم گل تو میتونی هیچوقت دیر نیست😉 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام به خواهرای عزیز امیدوارم هرکجای دنیا هستید دلتون خوش تنتون سلامت آمین دخترم 22 سالمه مشکلم اینک دوسال تموم ریزش مو دارم آزمایش دادم اون موقع هیچ مشکلی نداشتم دکتر آمپول بیوتین و دکسپانتنول داد به مدت یکماه خلاصه یه کوچولو ریزش موهام کم شد و اینک لاغر بودم نسبت به قبل خیلی بهتر شد ه.یکلم مشکل اصلیم این در کنار ریزش مو یکسالی میشه دست کک مک شد و هروز داره زیادتر میشه و همینطور صورت بدنم دکتر پوست هم رفتم جز یه کرم ویتامین سی چیزی نداد😔 باز دوسه ما قبل آزمایش کم خونی و کبد چرب دادم هیچی تو آزمایش نشون نداد و اینک کپسول ففول هم میخورم چکار کنم درمان بشم حالم بده بخدا از هیچی شانس ندارم واینک یه کیست خوش خیم هم تو سینه هم هست ک باید چندماه قبل باز میرفتم چکاپ بخاطر شرایطم نتونستم و اینک آزمایش ادار هم دادم دکتر گفت احتمالا دفع پروتین داری باید دوهفته دیگ باز آزمایش بدی مطعمن بشم اما من نمیتونم برم وضعیت آنچنانی نداریم ک هربار بخام برم دکتر آیا دفع پروتین خطرناک چکار کنم کنترل بشه ای کاش ماها بهر تماشای زندگی دیگران اومدیم خدا هم یه نگاهی به قلبمون بندازه 😔😔 بابونه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام یه مشکلی دارم امیدوارم دوستان راه حلی براش داشته باشن کف پاهام بسیار خشک هست و حتی شوهرم از خشکی و زبری پاهام و ترک خوردن پاشنه پام ایراد میگیره و وقتی راه میرم روی فرش و یا موکت صدای خش خش میده و دلم یه جوری میشه روی دستم هم خشک شده توی فصل پاییز بدتر میشم و طوری که شروع به سوزش میکنه میخواستم ببینم آیا کسی مشابه من هست و کسی توی فصل پاییز و زمستون اینجوری میشه و میتونه به من کمکی بکنه ضمن اینکه دکتر پوست هم رفتم گفتن حساسیت یه سری پماد داد فقط موقتی جواب داد و بعد به حالت اول برگشته ممنونم از شما و دوستان 🍃🌸 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام درباره چالشی که گفتین اگه ب عقب برگردین عروسی میگیرید. من اگه ب عقب برگردم ب هیچ عنوان ازدواج نمیکنم چون ب اجبار خانواده ازدواج کردم بدون هیچ علاقه ای وبا سختی هایی کشیدم ب علت اعتیاد همسرم بعد بیست سال با داشتن سه فرزند طلاق گرفتم که خیلی اذیت شدم و بزرگشون کردم و دخترم ازدواج کرد و با دو پسرم زندگی میکنم و خیلی سخته یه روز م تا شب بشه برابر با صد ساله. بدون هیچ همدم و مونسی. خانمهایی که همسر خوب و مهربان و مسولیت پذیر دارید قدر زندگی تو ن بدونید که بزرگترین نعمتع. تجربه چند سال تنهایی ع من این وثابت کرده @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌷 يكى اومد نشست بغل دستم، گفت: آقا يه خاطره برات تعريف كنم؟ گفتم: بفرماييد! يه عكسى به من نشون داد، يه پسر مثلاً ١٩، ٢٠ ساله اى بود، گفت: اين اسمش «عبدالمطلب اكبرى» است، اين بنده خدا زمان جنگ مكانيك بود، در ضمن كر و لال هم بود، يه پسرعموش هم به نام «غلام رضا اكبرى» شهيد شده بود. غلام رضا كه شهيد شد، عبدالمطلب اومد بغل دست قبر غلام رضا نشست، بعد هِى با اون زبون كر و لالى خودش، با ما حرف مى زد، ما هم مى گفتيم: چى مى گى بابا؟! محلش نمى ذاشتيم، مى گفت: عبدالمطلب هر چى سر و صدا كرد، هيچ كس محلش نذاشت ... 🌷 گفت: ديد ما نمى فهميم، بغل دست قبر اين شهيد با انگشتش يه دونه چارچوب قبر كشيد، روش نوشت: شهيد عبدالمطلب اكبرى. بعد به ما نگاه كرد و گفت: نگاه كنيد! خنديد، ما هم خنديديم. گفتيم شوخيش گرفته. مى گفت: ديد همه ما داريم مى خنديم، طفلك هيچى نگفت، سرش رو انداخت پائين، يه نگاهى به سنگ قبر كرد، با دست، پاكش كرد، فرداش هم رفت جبهه. ١٠ روز بعد جنازه اش رو آوردند، دقيقاً تو همون جايى كه با انگشت كشيده بود، خاكش كردند. 🌷وصيت نامه اش خيلى كوتاه بود، اين جورى نوشته بود: «بسم الله الرحمن الرحيم يك عمر هرچى گفتم به من مى خنديدند. يك عمر هر چى مى خواستم به مردم محبت كنم، فكر كردند من آدم نيستم. مسخره ام كردند. يك عمر هرچى جدى گفتم، شوخى گرفتند. يك عمر كسى رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خيلى تنها بودم. يك عمر براى خودم مى چرخيدم. يك عمر ... اما مردم! حالا كه ما رفتيم، بدونيد هر روز با آقام حرف مى زدم و آقا بهم مى گفت: تو شهيد مى شى. جاى قبرم رو هم بهم نشون داد، اين رو هم گفتم، اما باور نكرديد!» راوی: حجت الاسلام انجوى نژاد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
‌‍‌‌** دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ** 🌸ماجرای دختری که متحول شد
قبل از نوزده سالگی، زندگیم پر بود از نگاه های مادی و ظاهری و هیجان کاذب دوستی با پسر ها . تا اینکه پسر داییم، با دختری خیلی مذهبی و با حجاب و البته شیک پوش و زیبا ازدواج کرد، که خیلی نسبت به امور دینی مقید و سختگیر بود و من از این همه تقیدش خوشم نمی اومد. با این حال، یه روز که تو جمع فامیلی دیدمش، رفتم پیشش و بی مقدمه گفتم: یه حاجت دارم، میخام تو برام دعا کنی، بهش برسم! گفت: تو حجابتو درست کن، مشکلت حل میشه. یه کم فکر کردم و حاجتم رو بهش گفتم، اخماش رفت تو هم و نصیحتم کرد که اصل حاجتت غلطه! اما من زیر بار نرفتم، اونم گفت: از خدا میخام به حاجتت نرسی! خیلی ناراحت شدم برای همینم از پیشش پا شدم. گذشت و حاجتم اونی نشد که من میخاستم؛ منم شاکی، به عروس داییم گفتم: تو دعا کردی، نشه؟ گفت: از خدا خواستم نشه، چون اون دنیا مدیونت میشدم! اصلا از این حرفش خوشم نیومد، با خودم گفتم: چقدر مغروره به خودش و دعاش! کم کم بیشتر باهاش آشنا شدم و ازش خوشم اومد چون حرفهای خیلی خوبی می زد. بعدها بهش گفتم که میخام باحجاب باشم اما حجاب بهم نمیاد و زشتم میکنه! این جمله اش هنوز تو گوشمه که درباره حجاب گفت: تو شروع کن به کاری که خدا دوست داره، خدا خودش کمکت میکنه! مادرم با حجاب موافقه؛ اما با حجاب من شدیدا واکنش نشون داد و مخالفت کرد، به نظرش من زیاد خودم رو پوشوندم و دیگه کسی باهام ازدواج نمیکنه! همینم باعث شد به شدت از طرف خونواده، بهم فشار بیاد. اما من خودم رو به خدا سپردم تا اینکه پسری که هم خوش پوش بود و هم چند سال پیش از گناه توبه کرده بود اومد خواستگاریم و عقد کردیم. اینم بگم که این دلسوزی و ناآگاهی و ترس خونواده وقتی که در دوران عقد، باردار شدم، باز مثل پتک بر سرم وارد شد که بدبخت شدی، آبروت رفت، میدونی اگه شوهرت رهات کنه، چی میشه؟! که باز مثل همیشه خدا یارم بود و این بار با خانومی بسیجی در مسجد آشنا شدم، این خانم غیر از حجاب و دیندار بودن خیلی اهل قرآن و مطالعه بود، به نماز شب خوندن و بیداری سحر و ... تشویقم کرد، اصلا انگار حجاب پله اول برای صعود من بود و برای بالاتر رفتنم خدا این خانم را سر راهم گذاشت و بهم سکینه می داد. بالاخره این ناراحتی هم پشت سر گذاشتم چون این بارداری زود هنگام، من و همسرم را بهم نزدیکتر کرد و الان من خیلی پخته تر از سنّم شدم. الان فهمیدم که اگه آدم در راه رسیدن به هدفش، هم استقامت داشته باشه هم سعی کنه با ارتباط با افرادی که در سطح بالاتری از دین و ایمان هستند، این نعمت با خدا بودن و در راه بودن را حفظ کنه، به آسانی از راه منحرف نمی شه. و با رفتار و برخورد اسلامی نه تنها خودش را از بیراهه نجات می ده، هم به خانواده و اطرافیانش کمک می کنه تا از در راه بودن او نترسند. و البته مثل عروس داییم تبدیل به فردی نشه که حاضر نیست از اون پله اول بالاتر بره، البته سعی کرده اما به نظرم غرور آدمها اونها رو عقب نبره بالا هم نمیبره. اینا رو گفتم چون با راهنمایی اون خانم جذب کلاسهای آیت الله حسن زاده آملی شدم و عروس داییم با تعصب جاهلانه ای جذب کلاسهای فرقه صادق شیرازی شده و نسبت به آیت الله حسن زاده آملی اظهار دشمنی می کند! متاسفانه با غرور و اطمینانی که از خودش داشت، من رو راهنمایی کرد ولی خودش بی بهره موند... 🌹🌹این داستان را یکی از اعضا کانال رهیافتگان برای ما ارسال نمودند _ رهیافتگان از تجربیات شخصی اعضا برای انتشار استقبال می کند🌹🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
‌‍‌‌** دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ** جواب نیلوفر خانم پرستار من بزرگ شده روستا هستم ضرب مثل داریم که میگه ده پا هستی ده خودت بپا گفتی مردهای کثافت اول تا مشکلی نباشد مرد مرض دارد با خانمش ناراحتی کند دوم خانم های عزیز دائم میگوید مرد ها خ.یانت میکنند اگر درست حساب کنی متوجه میشوید خ‌یانت در خانم ها بشتر از آقایان هست تا خانمی نخواهد هیچ مردی جرئت نزدیک شدن به خانم ندارد پس نگویید خ.یانت از مرد هست مشکل خودتان هست.سوم ما روستایی‌ها میگویم اگر گندم کاشتیم گندم برداشت میکنم نه جو خواهرم اگر احترام شوهر گذاشتی احترام میبینی واگر شوهرتو کوچک کردی نباید توقع داشته باشید اون تو را بزرگ کنی پس بستگی به خودت دارد چه کشت کنی در آخر خانمی عرضه نگه داشتن شوهر نداشته باشد همان بهتر دائم دادگاه باشه و در آخر خانه پدر چون ارزش زندگی نمیداند @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خانم باقری جان و برو بچه های مهربون گروه. من همون خانمی هستم که گفتم خانم شما نزول کردیدو جنگ با خداس اون دوستمون برام نوشتن قضاوت نکنید ما نزول خور نیستیم... ‌‌