eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
630 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii می‌خواستم از تجربه های تلخ زندگیم بگم تا شاید باعث بشه قدر مردای خوبتونو بدونید من بیست و پنج سالمه و یک دختر سه ساله دارم همسرم هم سی و پنج سالشه👇 ‌‌
عموما اگر باهم ب مشکلی بخوریم من سعی می‌کنم با صحبت کردن حلش کنم اهل تیکه انداختن یا رفتار عوض کردن ندارم اما متاسفانه همسرم بشدت جبهه میگیره و داد و بیداد میکنه و جملاتی بکار میبره که واقعا دلم میشکنه مثلا تو برای این زندگی چیکار کردی هیچ کاری نکردی من فقط بخاطر بچه بهات زندگی می کنم وگرنه اصلا دوستت ندارم یا ناراحتی پاشو برو خونه بابات و طلاق بگیر یا من همینم ببین میشه برات نشد برو یا اینکه مگه اونی که سختی میکشه منم توراحت خوابیدی خونه هیچ از دنیا خبر نداری باور کنید ب کوچکی ترین اختلاف اینا رو میشنوم وقتی بغض می‌کنم از حرفاش میگه میخوای گریه کنی گریه کن مهم نیس اصلا اهل صحبت نیس و تموم کلماتی که بکار می بره تحقیر کننده منه چه موقع دعوا چه موقع صحبت عادی تو مدت دعوا هم خیلی سرسنگینه و هیچ وقت پیش قدم نمیشه همسر من همیشه جدا از من میخوابه هیچ وقت درمورد کار و زندگیش با من حرف نمی زنه تنهایی می ره خونه مامانش هم صحبت هاش هم عموما خانواده خودش هستن و من محبتی از ایشون دریافت نمیکنم تموم مناسبت ها بدون کادو و جشنه هروقت مریض بودم یا بهش احتیاج داشتم نبوده همیشه ثابت کرده که اولویت زندگیش فقط پدر و مادر برادرش هستن کلی براشون وقت و انرژی میزاره تبدیل شدم ب یک آدمی که کلی عقده تو وجودمه البته اینقدر سردی دیدم که وقتی موقع دعوا تحقیرم میکنه قهرمیکنه و دلمو میشکنه بجای گریه خندم میگیره و نادیدش میگیرم پیش روان شناس هم بردمش فقط و فقط دروغ میگه که مقصر نشه ودرضمن زندگیمون بالا پایین اقتصادی زیاد داشته ب کمک هم پشت سر گذاشتیم اما باور داره که تنهایی یکیش و دوتا کرده موقع خرید کردن منزل هم بعدش دعواداریم که چرا زیاد خرید میکنی چرا جمع خریدت شده دویست و پنجاه تمن اونم تو این دور و زمونه 😑 درصورت که من سالی یک بار لباس یا لوازم آرایش بخرم و زیاد اهل تنقلات نیستم تنها کاری که این روزا می‌کنم درس خوندنه تا ذهنم درگیر کمبودهام نش @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii شما بگید چیکار کنم
سلام مائده هستم 24سالمه... یه اقایی به خواستگاریم اومده 9سال از من بزرگتره ولی ظاهرشون این اختلافو نشون نمیده زیاد...کارمند و مستقل..خیلی ب ظاهر وتیپشون هم اهمیت میدن و ادم خوشرو و روابط عمومی بالایی دارن..اما ایشون تو نیم ساعتی ک صحبت میکردن همش میگفتن دوسدارم خانمم حتما چادری باشه وهیچ ارایشی نکنه ..من چادری هستم ولی ارایش در حد ضد افتاب و...دارم ایشون ب صراحت گفتن ارایش برای جلب توجه و...من توضیح دادم ک بخاطر پوستم ضد افتاب میزنم وآرایش آنچنانی ندارم و باید خیلی دقت کنی تا بفهمی ندارم ولی باز حرف خودشونه...میگفتن من تو محیط کارم خودمو ب جایی انتقال دادم ک با خانمها اصلن در ارتباط نباشم چون بغیر از اونها ک بخاطر نیاز مالی اومدن بقیه رو بنظر دید خیلی بدی داشتن انگار که یه نوع وسواس فکری داشته باشن ...خودشون و خوانوادشون تو منزل ما هیییچ چیز بجز آب نخوردند ازشون پرسیدم گفتم معذب هستم درصورتی که رفارشون این رو نشون نمیداد و پرسیدیم گفتن یکم وسواسی هستن ...شرایطش تقریبن خوبه پسر سالم و اخلاق خوبی داره این دوتا برای من خیلی مهمه، وضع مالیش از ما پایین تره ولی من مشکلی ندارم ولی اینکه بخوام بخاطر ارایش رد کنم خیلی مزحک بنظر میرسه ولی این یکدنده بودن ایشون ک بهیچ وجه نظرشون عوض نشد ک حتی من ضد آفتاب بزنم!!!بنظرتون چ برخوردی درسته!!+؟؟؟؟؟از طرف دیگه پدرم فردی کاملن تعصبی و مذهبی هستن و اگه من دلیلم رو بگم مخالفت میکنن و به سخره میگیرن و میگن حق رد کردن ندارم چکار کنم؟؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دوستان من ۲۱ سالمه و همسرم ۳۵ سال ۹ساله ازدواج کردیم و ۲تا بچه داریم و سومی روهم ناخواسته باز باردار شدم ..👇
من با خانواده همسرم تو یه خونه زندگی می‌کنیم و کلا باهمیم و من همه جهازمو چیدم خونشون و باهم زندگی می‌کردیم من اوایل بچه بودم هر چی میگفتن میگفتم چشم گاهی ناراحت میشدم اما می‌گذشتم کینه ب دل نمیگرفتم و ب همسرم چیزی نمیگفتم اما رفته رفته سواستفاده کردن هر چی از دهن مادرشوهرم دراومد بهم میگف منو دزد کرده بود از خونه مینداختم بیرون اما همسرم هیچ کاری نکرد واقعیتش خونه مادرمم نمیتونستم برم اما تحمل کردم ما خیلی مشکل داشیم و دخالت های بیش از حد مادرشوهرم زندگی مارو تباه کرد جوونی مارم تباه کرد همسرم هم همیشه پشت اون بود برای زندگیمون هیچ کاری نکرد هر چقد هم دعوا میشد و حتی مارو مینداختن بیرون عین خیالش نبود دوستان من دیگه آخر خط رسیدم پدر و برادر هم ندارم ک پشتم باشن فقط یدونه مادرمه من دوهفته پیش دیگه رفته بودم خونه مامانم و نمیومدم و نمیخواستمم بیام اما همسرم انقد قسم دروغ و وعده های الکی داد بهم باز بخاطر بچه هام برگشتم اما هیچ کاری نکرد نه مستقل شد نه به ۵تا برادر دیگش زنگ زد که مادرشو نگه دارن دیگه هیچ حرمتی بینمون نمونده هیچ احترامی هم بهم قائل نیسیم من عاشق همسرم بودم و دوسش داشتم اما یجوری از چشمم افتاده ک دیگه نمیخوام ببینمش پشتوانه هم ندارم ک بتونم طلاق بگیرم خیلی خسته شدم هیچ خیانتی هم بهش نکردم اما تنهای تنها شدم گاهی انقد دلم پر میشه ک فقط میخوام با یکی حرف بزنم آروم بشم اما ن خودش اون آدمی هست ک همدرد باشه ن کسی هست ضعیف نیستم اما فقط میخوام بچه هامو بسپارم دست خدا و خو...دکشی کنم از دست این زندگی کوفتی دیگه بریدم از آوارگی و نمیدونم چ کاری درسته چه کاری غلطه 😔 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام من خانمی ۲۴ساله هستم و شوهرم ۹سال از من بزرگتر هستن پدرم با ازدواج منو شوهرم مخالف بودن اما منو شوهرم همدیگه رو دوست داشتیم و من حرف پدرمو گوش نکردم و ازدواج کردم با ایشون...👇 ‌‌
یکی از چیز هایی که خیلی برام مهمه این بود که شوهرم عصبانی نباشه و دست بزن نداشته باشه و اینو چن بار قبل از ازدواج به شوهرم گفته بودم اما اینطور نبود . من وقتی کاری میکنم چیزی یادم میره مثلا تو کاره خونه شوهرم بهم میگه میگم خوب یادم رفته چه اشکالی داره میگه این نوع حرف زدنت بده حاضر جوابی بگو چشم و زود انجامش بده وچون من اون کارو نکردم منو میزنه. شوهرم مرده خوبیه اخلاق های خوب زیادی داره وقتی از سر کار میاد خونه تمام وقتش با منه حتی خسته بوده خودش اما منو برده گردش و استراحت نکرده از وقتی با من ازدواج کرده حتی با دوستاشم بیرون نمیره و فقط با منه و من هم بجز خودش تنها یا با دوستام جایی نرفتم چون دوست نداره اما وقتی عصبانی میشه منو میزنه به خاطر چیز های کوچیکی که میگه من برام خیلی مهمه و ناراحت میشم و منم از عصبانیتش میترسم چون ممکنه جاییم آسیب ببینه و به پدرو مادرشم گفتم اما بازم انجامش داده و یکی دیگه از اخلاقش این که دوست نداره زن پس انداز داشته باشه میگه هرچی بخوای برات میخرم اما دوست ندارم پس انداز داشته باشی پول بهت نمیدم اما وقتی نامزد بودیم اینو نگفتو بهم پول میداد منم از این موضوع خیلی ناراحتم چن بار بهش گفتم اما هیچ فایده ای نداشته و در طی این دو سال بارها سر این دو موضوع با هم دعوامون شده وقتی مشکلاتمو به پدرم گفتم اون براش مهم نیست میگه من راضی نبودم به من ربطی نداره که چیکار میکنید و پشتم نیست و شوهرم این قضیه رو میدونه .منم رفتم پیش عموم و همه چیزو بهش گفتم اونم شوهرمو نصیحت کرد حالا چند روزه شوهرم دیگه مثل قبلا نیست میگه تو رفتار های خوبه منو ندیدی همش میگی عصبانیه و بهم پول نمیده اینارو بهونه میکنی منم باهات کاری ندارم دیگه، بهم بی محلی میکنه میاد خونه استراحت میکنه و بدون من میره بیرون و چن بار اومدم آشتیش بدم بی محلی میکنه و میگه من باهات حرفی ندارم تو بی اجازه رفتی خونه عموت و به عموت گفتیو آبرومونو بردی، من چاره ای نداشتم پدرم جوابمو نمیده وقتی مشکلی دارم شوهرمم همش تکرارش میکنه میگه تو لج بازی قهر میکنی منم بدم میاد عصبانی میشم هیچ وقتم خودشو مقصر ندونسته ، خواهش میکنم منو راهنمایی کنید که چیکار کنم من زندگیمو دوس دارم نمیخوام خراب بشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من فاطمه‌زهرا هستم 24 سالمه و 4 ماهه عقد كردم و فعلا نامزديم و همچنین شوهرم هم همسن خودمه ...👇 ‌ ‌
مشكلي كه دارم اينه كه اون خيلي زود بهش بر می خوره و با اينكه همديگه رو دوست داريم ولي سر هيچي هی بهش بر مي خوره و ناراحت می شه و رابطمون خراب می شه و اعصاب من خرد مي شه... 👈مثلا ديشب م رفتيم مهمونی با مامانم اينا گفت من نمی ام(اصلا هم اهل بيرون و مهموني نیست واينم خودش يه مشكل ديگه هست)هي بهش اصرار كردم.آخر سر ناراحت شدم گفتم اصلا خودم می رم.بعد كه كفش می پوشيدم گفتم واقعا كه ،‌با همه فرق داری. 👈همين يه كلمه حرف باعث شد امروز با هم قهريم !!!در حالی كه اگه من بودم زياد به دل نمی گرفتم. تازه حرفهای بدتر از اون به من زد.وسطای مهموني ديدم زنگ زدن و اومد.نشست ولی با من سرد بود.به روی خودم نياوردم.برگشتنی تو ماشين گفتم مرسی كه اومدي ديدم قيافه گرفته.اعصابم خرد شد.تازه به من می گه اخلاقت مثل بچه های 10 ساله می مونه.گفتم خودت كه بدتری.گفت من همينم كه هستم چه خوشت بياد چه بدت بياد.آخه ميبينين تروخدا يه موضوع كوچيكو چجوری بزرگ مي كنه.بعدش هم شب كه هميشه پيش ما بود ديشب گفت می خوام برم خونه خودمون چون حساب كتابام مونده. 👈ساعت 12 شب بهش زنگ زدم گفتم نميای؟ گفت نه حوصله ندارم بيام. گفتم حوصله منو نداشتی رفتي؟گفت آره !!!!!!! اين در حاليه كه قبل از ماجرا خيلی خيلی روابط خوب بود و قربون صدقم مي رفت.هميشه اينجوريه و يه چيز كوچيك رو بزرگ مي كنه در حالي كه هر كی بود به روش نمی آورد و روابط رو خراب نمي كرد.خيلب زود بهش بر مي خوره . 👈حالا سوالم اينه كه وقتي بهش بر خورد چه عكس العملي نشون بدم.؟متاسفانه من خيلي وابسته و ضعيف هستم و خيلي زود منت می كشم!!!تا بهش بر مي خوره ميترسم و هی می رم طرفش و الكی باهاش حرف مي زنم كه قهر نكنيم و زود روابط درست شه. ديشب هم هی بهش تلفن می زدم و عين ساده ها گريه كردم كه تو نباشی تنها خوابم نمي بره و اين چيزا.احساس مي كنم خيلي خودمو كوچيك می كنم.دست خودم هم نيست.اصلا نمي تونم طاقت بيارم كه باهام قهر باشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii بخون ضرر نمیکنی😁👇 💐آدم وقتی ازدواج می کنه یعنی قبول می کنه اونقدر بزرگ شده که خودش یه زندگی رو اداره کنه. یعنی قبول میکنه که مرد شده و قراره زندگیشو بسازه. یعنی قراره کدبانو بشه و خونه رو اداره کنه. 💐وقتی همه ش خونه مامانتون باشین!!! خب پس چرا ازدواج کنین؟؟؟ آدم ازدواج میکنه که پیشرفت کنه، که خودش مستقل بشه. که کنار همسرش باشه. 💐سعی کنید سرگرمی های مشترک پیدا کنید. شده یه توپ پلاستیکی بخرین و یک سبد بذارین وسط خونه. توپ رو بندازین تو سبد. سرگرمی به همین سادگی! منچ و مارپله یا حتی بازی های فکری. 💐ولی کنار هم باشین. با هم تفریح کنین و لذت ببرین. اگه قراره هفت روز هفته خونه مامانا باشین پس کی فرصت می کنین هم رو بشناسین؟ 💐برای هم وقت بذارید. با هم بازی های آسون و مشترک بسازین. همه ش خونه مامانتون نرین. شما قراره مستقل بشین. دو روز در هفته، یه بار خونه این مامان، یه بار خونه اون مامان، کافیه! قرار نیست که هر روز رو خونه ماماناتون باشین. 💐با هم زندگی جدید و عاشقانه تون رو بسازین و زیر یه سقف باعشق زندگی کنین. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خوبی عزیزم خانومی که میگی دختری که شوهرم میخواسته همسایشونه و میاد زنگ میزنه به شوهرم خواهر خوبم چرا انقدر رو دادی یه بار که زنگ زد برو درخونه پدرش بهش بگو به چه حقی زنگ میزنی شوهرم و ابروش تومحل ببر اگر گفت رو حساب فامیلی و این گوه خوریا بهش بگو شماره شوهرت بده من زنگ بزنم ببینم اون میدونه این گ...ها رو میخوری بعدم به شوهرت بگو اگر جوابش دادی میرم ازتون شکایت میکنم اگر شوهرت گفت فامیلیم و کارم داشته بگومنم کارام برم به پسرای فامیلم بگم خوبه اگرعصبی شد بگو برای تو و فامیلت خوبه برای من نه به نظرم زنگ بزن به شوهرش بگو بگو زنت میفرستی به پدرو مادرش خدمت کنه یا به مردای محل پدرش دربیار تو چه خلی هستی که طرف زنگ زده به خودت شماره خواسته من جات بودم دمار از روزگارش د رمی آوردم به شوهرت بگو اونموقع که دختر بود آدم حسابت نکرد العان اومده که بکشونتت سمتش ابروت ببره اگر دوباره ج‌واب تلفنش دادی منتظر باش که ابروت تو فامیل و درهمسایه بریزم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿