دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام دختر خانم۱۷ ساله که اسمشونو m معرفی کردند و نامزدشونو دوست ندارند
عزیزم الان سنی هستی که درک درستی از زندگی نداری وفقط این عشقهای مجازی یا خیابونی همه ی ذهنتو درگیر کرده
آقا پسر ۲۲ ساله ۸۱ که الان هیچ آماده ی زندگی زن.ا...شویی نیست و اونم زیاد نمیتونه خوب و بد زندگیو از هم تشخیص بده
چرا گذاشتی اینقدر راب طه تون طول بکشه که زندگی دوتایی تون تحت تاثیر قرار بگیره وبه گناه آلوده بشین
با وجود نامزد دیگه شما به اون آقا تعهد اخلاقی و شرعی پیدا کردین و نباید رابجطه تونو ادامه میدادین
خیلی از این راب طه ها بوده که حتی بعد چند وقت به تنفر تبدیل شده پس نمیشه روش برای زندگی حساب کرد
واقعا دلم برای اون پسری که شما رو براش نامزد کردند میسوزه
سعی کن عاقلانه تصمیم بگیری چون اکثر این عشقهای سوزان به بدبختی و طلاق کشیده شده
یک درصد فکر کن که پسری که دوستت داره مادر پدرش راضی نباشن تو رو براش بگیرند
میدونی چی میشه؟!
فقط اینجوری آبروت میره ودیگه هیچکس نمیاد خواستگاریت چون فکر می کنند دختر نجیبی نیستی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام وعرض ادب
خانم ۲۹ ساله انتظار دارید من چی بگم ؟؟
شما هم که دارید کار خانم ۳۹ ساله رو انجام میدید.این همه دوستان ایشونو راهنمایی کردن شما هم حتما همه رو خوندید..
کارتون اشتباهه چون اون آقا به جای اینکه بره با خانمش خوش بگذرونه بگه و بخنده و باهم خرید کن شما کاری کردید که به شما وابسته بشه و با شما خوش بگذرونه و مطمئن باشید که تو خونه با خانمش سرسنگینه (علتش وجودشماست که بین این دوهمسرقرارگرفتید) و منتظره فردا بشه و دوباره پیش شما باشه..
تو رو به کی قسم بدم نکنید این کارو ..کارتون از اول اشتباه بوده وادامه این راه غلط محظه..
این ارت.باطو بخاطر رضای خدا ترک کنید تا خدا هم فردی درشان شما نصیبتون کنه..
خدا یا همه ما رو به راه راست هدایت کن و شر شیطان رو از وجودمون دور کن...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خانوم لطیف توی صحبت کردنش به خصوص با همسریش لطافت داره👇
یعنی چی؟
یعنی به سلام و احول پرسی ساده پسنده نکنین.
صداتونو مدل بدید.
ناز توی صداتون بیارید و جمله های مثبت و انرژی بخش استفاده کنین.
مثلا وقتی حالتونو همسری میپرسه
نگید:بدنیستم!
بگید؛ خوبم.شکر خدا...
وقتی همسرتون حالتونو می پرسه
یا از جملات دیگه ای مثل:
❣با تو همیشه خوبم
❣با داشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم
❣ الهی شکر؛عالی ام
❣به لطف تو خوبم
❣ زنده باشی همسری من.عالی ام
❣تو خوب باشی منم خوبم
یادتون باشه مردها از زن های دایما ناله و توی هم رفته خوششون نمیاد🌾
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من ۲۵ سالم ۲ تابچه دارم همسرم ۳۲ ساله.... توروخدا مشکل منو بزارید کانال کمکم کنید خیلی مهمه🙏🙏🙏🙏🙏
یک ماهی است یکی با من تماس میگیرد منم تا حالا جواب ندادم یک بار ک شوهرم خونه بود جواب داد یهو صدای طرف عوض شد ....دوباره ی بارم تماس گرفت دادم پسرم جواب داد دوباره صدا عوض شد اول ی صدای مردونه س بعد که صدای شوهرم یا بچمو میشنوه صداش نازک میشه ...منم حدس میزنم ای آدم آشناست منو میشناسه..نمیدونم چیکار کنم خیلی میترسم..خدای نکرده برام مشکلی بشه آخه شوهرم خیلی رو این جور چیزا حساسه بهشم بگم باور نمیکنه ک من بیگناهم...با هر شماره ک تماس میگیره مسدود ش میکنم ...نمیدونم ب کی بگم حل بشه کمکم کنه اگه شوهرم پیشم باشه تماس ناشناس داشته باشم ب من خیلی شک میکنه اصلا کلا همیشه مشکوکه دیگه این جوری که خیلی بدتره
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
خب پس باید بهت بگم که ما از هم رسما طلا.ق نگرفتیم ! فقط تظاهر میکنیم که جدا شدیم !
از بهت و حیرتم خندش گرفت
_:چیه؟ شراره ؟خب پس بزار برات توضیج بدم ! مادرش و خواهرش از من خوششون نیومد!خیلی سعی کردم ولی نشد ! نخواستن ! همیشه فکر کردن به خاطر ثر.وت سهیل باهاش ازدواج کردم. ثر.وتی که اصلا برام ارزشی نداره ! مادرش ناخوش احواله ..از سهیل خواسته بود از من طلا.ق بگیره تا خیالش راحت بشه که من قرار نیست با دوز و کلک هرچی سهیل داره رو از چنگش در بیارم !خب مادره دیگه بلاخره بهش حق میدادم نگران بچش باشه پس برای خیالی راحتش من و سهیل فکرر کردیم چند وقتی به اسم طل.اق دور از هم باشیم !
بعد خندید.
_:اینارو که به کسی نمیگی که جاری جان ؟
_:نههه! نههه!
_:خب پس خوبه ! برم برات چایی بیارم.
اینو گفت بلندشددو رفت و کمی بعد برام چایی با شیرینی آورد.
_:خب بشین ببینم مشکلت چیه
سرمو پایین انداختم با گوشه روسریم شروع کردم به بازی کردن و جستجو در صندوقچه ذهنم ..
_: عاشق شاپورم.هنوز باور نکردم ندارمش. .ولی خانوادم دارن برام خواستگار جور میکنن از طرفی هم برادرش بابک تهد.یدم کرده که یا باهاش اردواج کنم یا بچه رو میگیزه..
_:غلط کرده !
_:یعنی نمیتونه ؟؟
الهام با عصبا.نیت بلندشد
_:یعنی من نمیزارم !
_:میخوای چیکار کنی ؟
_:فعلا کمکت میکنم بتونی تنهایی زندگی کنی که نه پدرو مادرت زو.رت کنن برای اردواج ..نه بابک پیدات کنه برای تهدیدت
_:چجوری ؟
_:پیش خودم میمونی ناسلامتی جاری هستیم!
_:نهه . نهه. اینجوری معذب میشم راضی به زحمت نیستم ..
_:اتفاقا من تنهام از تنهایی درمیام! تا بدنیا اومدن بچه اینجا میمونی بچه دنیا اومد یه فکر دیگه میکنیم !
کمی فکر کردم حس کردم بهترین کاررهمینه !
نامه نوشتم و برای خونمون پست کردم که نگرانم نباشن و از اون روز زندگی من و الهام شروع شد. همه چیز خوب داشت پیش میرفت. .من الهام رو. .حرفهاش رو باور کرده بودم تا اینکه یه شب خیلی اتفاقی از کنار اتاقش رد میشدم که صداشو شنیدم که با تلفن صحبت میکرد از سر کنجکاوی با خنده پشت در وایسادم ولی وقتی متوجه حرفهای الهام شدم خنده رو لبم ماسید .وتمام دنیا رو سرم آوار شد باورم نمیشد الهام با من این کارو کنه ..اون شب الهام داشت ...
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام من مشکل کمخونی دارم ازمایشات قبل ازدواج ک انجام دادیم خانواده همسرم هم فهمیدن ک من کمخونی دارم.
حالا مشکل من اینه که یه جاری دارم هر سری که منو میبینه فوری ی عیبی میگیره ربطش میده به کمخونیم
(البته نمیدانم از کمخونیم خبر داره یا نه)
مثلا میگه پوستت زرد شده نکنه کمخونی؟😕 برای خودم مهم نیست چون خداراشکر مشکلی باهاش ندارم خیلیا هم هستن ک کمخونی دارن.
ولی دلم میخواد ی جوابی به این جاریم بدم ک دیکه این سوال ازم نپرسه😑
متاسفانه از اون ادما نیستم ک جواب تو استین داشته باشم .لطفا کمکم کنید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام وقت بخیر
لطفا پیام من را هم در کانال بگذارید
من از افسردگی و افکار مزاحم رنج میبرم
وسواس فکری دارم
هرچقدر هم سعی میکنم بهش توجه نکنم نمیشه
یه کم خوبم ولی دوباره میاد سراغم
شوهرم هم آدمی هست که فقط به فکر خودشه و اصلا بهم اهمیتی نمیده
بهش میگم برویم مسافرت نمیاد اما خودش تنها یی با دوستانش میره مسافرت کلا به روحیات من اهمتی نمیده
با مشاور که صحبت کردم بهم میگه شوهرت دوست نداره
شوهرم تو رفتار بامن تحقیر م میکنه و نشون میده که دوستم نداره
با این که به اجبار با من ازدواج نکرده نمیدونم دلیلش چیه
لطفا راهنمایی کنید من را
چگونه بر افسردگی و وسواس فکری غلبه کنم
دعا ذکر هم مؤثر هم هست بگین
تشکر از همگی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
درباره موضوع مادرشوهر خواستم بگم که
بنظرمن تازه عروس ها نباید ازهمون اول برنامه برای صمیمی شدن با مادرشوهر بریزن باید کم کم و بمرور زمان مادرشوهرشون رو بشناسند و بعد ببینن تاچه حد میشه باهاشون صمیمی شد...
مثلا بعضی مادرشوهر ها ازمادر بهترهستند وبعضی برعکس.
از نظر من نزدیک شدن بدون شناخت به هر آدمی خوب نیست چه مادرشوهر چه هرکس دیگری...
برای ارتباط بهتر هم بنظرم گله هاو ناراحتیهای گذشته رو مدام به زبون نیاریم
جلوی خانواده همسر خیلی حواسمون به شوهرمون باشه یعنی به همسرجان برسیم و باهاش مهربون باشیم نه که همش بهشون بچسبیم که برعکس بشه و بگن پسرمونو راحت نمیذاره.
همیشه چهره ی مهربون خودمونو حفظ کنیم.
جلوی خانواده همسر پرخاشگری باهمسر نکنیم چون مامان ها خیلی روی پسرهاشون حساسن خصوصا وقتی عروس بگیرن حساستر هم میشن.
هرچیزی رو برای مادرشوهر تعریف نکنیم. ممکنه برداشت اشتباهی از یک موضوع پیش بیاد.وقتی میریم خونه مادرشوهر مثل مهمون نشینین و بلند شین برین.
با یکم کمک کردن هم خودتونو توی دل همسر و مادرش جامیکنین هم خداخوشش میاد.
ودرآخر بدونین هر دارویی رو برای هر مریضی تجویز نمیکنند یعنی هر تجربه ای بدرد همه زندگی ها نمیخوره باید طبق شرایط از تجربیات استفاده کرد. موفق و شاد باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
تجربه ی دیگران عبرت ما👇
من الآن حدود 20ساله که ازدواج کردم
همسر من تو خونه ی مادرش جوری بار اومده بود که خیلی تو کارای خونه کمک میکرد،
ولی من یه اشتباهی کردم،
روزای اول ازدواجمون
یه بار شوهرم رفته بود حمام
بعد که اومد بیرون دیدم جوراب ها و لباس زیرهاشو خودش شسته و داره میره پهن کنه...
من هم که تو خونه ی خودمون این جور چیزها را ندیده بودم و این مادرم بود که همممه ی کارهای خونه را انجام میداد و پدرم دست به سیاه و سفید نمیزد،خیلی تعجب کردم و یه دفعه گفتم:
ا چرا شما شستیشون من خودم میشورمشون...
خانوما شاید باورتون نشه؛بعد بیست سال زندگی دیگه حتی یک بار هم شوهرم لباس هاشو خودش نشست😁😁😁
خطاب من به نو عروس ها هست که اگر از همون اول شوهرتون یه کارایی را خواست کمکتون کنه،جلوشو نگیرید...
از همون اول هرجوری عادت کنه تا آخر همون جوری میشه...
موفق باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
به نظر من دخترای گل بایدقبل ازازدواج دراین زمینه آموزش ببینن رفتار با خانواده شوهر
چون رفتار بامادرشوهر یاخانواده شوهر خیلی روی زندگیشون تاثیرمیزاره!
من خودم به شخصه سعی میکنم همیشه به خانواده شوهرم احترام بزارم!
مواقعی که خونم میان سعی میکنم باچیزایی که توخونه دارم بهترین پذیرایی روازشون بکنم!وهمیشه مادرشوهرم ازم تعریف میکنه ومیگه خیلی باسلیقه ای!
سعی میکنم رابطمون متعادل باشه یعنی نه بیش ازحدبهشون نزدیک میشم که حریما شکسته شه و توقعشون ازم بالابره ونه اینکه کلا خودمو کنار بکشم!
سعی میکنم بی دعوت هیچ موقع برای ناهاریاشام خونشون نرم!
اینطوری اونهاهم یادمیگیرن که سرزده برای ناهاریاشام تشریف نیارن!
درکل همیشه سعی میکنم اون چیزی که وظیفه یک عروس هست روانجام بدم!رفتارهایی که شخصیت خودموبالامیبره واحترامم روپیش خانواده شوهرم بالامیبره!
سعی میکنم توی بحثای خانوادگیشون دخالت نکنم واگرپیش من صحبتی میکنن همیشه میگم اشکال نداره بگذریم
بالاخره هرکس اخلاق منحصربه فردخودش روداره این کاردوتاخاصیت داره هم غیبت نمیکنم هم ازدهن من حرفی زده نمیشه که بعدابرعلیه خودم استفاده شه!
دوستای گلم درآخربایدبگم همیشه سعی کنید طوری بامادرشوهرتون رفتارکنیدکه اگرحتی رفتار اشتباهی هم ازشون سرمیزنه درمقابل رفتارمحترمانه شماشرمنده بشن!
امیدوارم زندگی بانشاط وعالی روزیرسایه امام زمان داشته باشید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من ۵ ساله ازدواج کردم.قبل ازدواج یه اقایی رو میخواستم که بعد از انجام آزمایش، دکتر گفت بهم نمیخوریم. منم نظر منفی رو اعلام کردم. افسردگی شدید گرفتم. چندبار منو سفر بردن ولی خوب نشدم...
بعد از ۶ ماه، یکی از اقوام اومدن خواستگاری. چون ازشون خیلی تعریف کردن، قبول کردم ولی دوماه بعد عقد پشیمون شدم. همش دلم پیش اونی بود که دوسش داشتم! و همسرمو مقایسه میکردم.
تو خونه و دعوا، حرفم #طلاق بود. حتی یه بار جدی رفتم خونه مامانم. همسرم انقد منو دوست داشت که همش گریه میکرد و میگفت راضیش کنین برگرده!
من برگشتم ولی بعد چند روز وسط بحث گفتم ایندفعه جدی طلاق میگیرم!
شوهرم گفت: اگه رفتی برو و پشت سرتم نگاه نکن. میام طلاقت میدم، مهریه ات هم میدم. شرت کم بشه انقد عذابم ندی.
شوک بدی بهم وارد شد. سکوت کردم و کم کم اخلاقمو عوض کردم. اسم طلاق رو ممنوع کردم. کلمات منفی رو حذف کردم از ذهنم. اخه همیشه میگفتم من دوسش ندارم. بجاش گفتم خدایا شکرت که عشقشو به دلم انداختی.
الان اگه من تب کنم شوهرم میمیره. یه لحظه نمیتونم زندگیمو بدون اون تصور کنم. براش میرق.صم و دلبری میکنم. اونم هرچی بخوام فراهم میکنه.
🌾بعد ازدواج، مقایسه را کنار بگذارید و پرونده عشق قبلی را ببندید.
کیمیای عشق مسکن قوی و آرامبخش
برای دردهای زندگی زناشویی شماست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿