دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
خب پس باید بهت بگم که ما از هم رسما طلا.ق نگرفتیم ! فقط تظاهر میکنیم که جدا شدیم !
از بهت و حیرتم خندش گرفت
_:چیه؟ شراره ؟خب پس بزار برات توضیج بدم ! مادرش و خواهرش از من خوششون نیومد!خیلی سعی کردم ولی نشد ! نخواستن ! همیشه فکر کردن به خاطر ثر.وت سهیل باهاش ازدواج کردم. ثر.وتی که اصلا برام ارزشی نداره ! مادرش ناخوش احواله ..از سهیل خواسته بود از من طلا.ق بگیره تا خیالش راحت بشه که من قرار نیست با دوز و کلک هرچی سهیل داره رو از چنگش در بیارم !خب مادره دیگه بلاخره بهش حق میدادم نگران بچش باشه پس برای خیالی راحتش من و سهیل فکرر کردیم چند وقتی به اسم طل.اق دور از هم باشیم !
بعد خندید.
_:اینارو که به کسی نمیگی که جاری جان ؟
_:نههه! نههه!
_:خب پس خوبه ! برم برات چایی بیارم.
اینو گفت بلندشددو رفت و کمی بعد برام چایی با شیرینی آورد.
_:خب بشین ببینم مشکلت چیه
سرمو پایین انداختم با گوشه روسریم شروع کردم به بازی کردن و جستجو در صندوقچه ذهنم ..
_: عاشق شاپورم.هنوز باور نکردم ندارمش. .ولی خانوادم دارن برام خواستگار جور میکنن از طرفی هم برادرش بابک تهد.یدم کرده که یا باهاش اردواج کنم یا بچه رو میگیزه..
_:غلط کرده !
_:یعنی نمیتونه ؟؟
الهام با عصبا.نیت بلندشد
_:یعنی من نمیزارم !
_:میخوای چیکار کنی ؟
_:فعلا کمکت میکنم بتونی تنهایی زندگی کنی که نه پدرو مادرت زو.رت کنن برای اردواج ..نه بابک پیدات کنه برای تهدیدت
_:چجوری ؟
_:پیش خودم میمونی ناسلامتی جاری هستیم!
_:نهه . نهه. اینجوری معذب میشم راضی به زحمت نیستم ..
_:اتفاقا من تنهام از تنهایی درمیام! تا بدنیا اومدن بچه اینجا میمونی بچه دنیا اومد یه فکر دیگه میکنیم !
کمی فکر کردم حس کردم بهترین کاررهمینه !
نامه نوشتم و برای خونمون پست کردم که نگرانم نباشن و از اون روز زندگی من و الهام شروع شد. همه چیز خوب داشت پیش میرفت. .من الهام رو. .حرفهاش رو باور کرده بودم تا اینکه یه شب خیلی اتفاقی از کنار اتاقش رد میشدم که صداشو شنیدم که با تلفن صحبت میکرد از سر کنجکاوی با خنده پشت در وایسادم ولی وقتی متوجه حرفهای الهام شدم خنده رو لبم ماسید .وتمام دنیا رو سرم آوار شد باورم نمیشد الهام با من این کارو کنه ..اون شب الهام داشت ...
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام من مشکل کمخونی دارم ازمایشات قبل ازدواج ک انجام دادیم خانواده همسرم هم فهمیدن ک من کمخونی دارم.
حالا مشکل من اینه که یه جاری دارم هر سری که منو میبینه فوری ی عیبی میگیره ربطش میده به کمخونیم
(البته نمیدانم از کمخونیم خبر داره یا نه)
مثلا میگه پوستت زرد شده نکنه کمخونی؟😕 برای خودم مهم نیست چون خداراشکر مشکلی باهاش ندارم خیلیا هم هستن ک کمخونی دارن.
ولی دلم میخواد ی جوابی به این جاریم بدم ک دیکه این سوال ازم نپرسه😑
متاسفانه از اون ادما نیستم ک جواب تو استین داشته باشم .لطفا کمکم کنید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام وقت بخیر
لطفا پیام من را هم در کانال بگذارید
من از افسردگی و افکار مزاحم رنج میبرم
وسواس فکری دارم
هرچقدر هم سعی میکنم بهش توجه نکنم نمیشه
یه کم خوبم ولی دوباره میاد سراغم
شوهرم هم آدمی هست که فقط به فکر خودشه و اصلا بهم اهمیتی نمیده
بهش میگم برویم مسافرت نمیاد اما خودش تنها یی با دوستانش میره مسافرت کلا به روحیات من اهمتی نمیده
با مشاور که صحبت کردم بهم میگه شوهرت دوست نداره
شوهرم تو رفتار بامن تحقیر م میکنه و نشون میده که دوستم نداره
با این که به اجبار با من ازدواج نکرده نمیدونم دلیلش چیه
لطفا راهنمایی کنید من را
چگونه بر افسردگی و وسواس فکری غلبه کنم
دعا ذکر هم مؤثر هم هست بگین
تشکر از همگی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
درباره موضوع مادرشوهر خواستم بگم که
بنظرمن تازه عروس ها نباید ازهمون اول برنامه برای صمیمی شدن با مادرشوهر بریزن باید کم کم و بمرور زمان مادرشوهرشون رو بشناسند و بعد ببینن تاچه حد میشه باهاشون صمیمی شد...
مثلا بعضی مادرشوهر ها ازمادر بهترهستند وبعضی برعکس.
از نظر من نزدیک شدن بدون شناخت به هر آدمی خوب نیست چه مادرشوهر چه هرکس دیگری...
برای ارتباط بهتر هم بنظرم گله هاو ناراحتیهای گذشته رو مدام به زبون نیاریم
جلوی خانواده همسر خیلی حواسمون به شوهرمون باشه یعنی به همسرجان برسیم و باهاش مهربون باشیم نه که همش بهشون بچسبیم که برعکس بشه و بگن پسرمونو راحت نمیذاره.
همیشه چهره ی مهربون خودمونو حفظ کنیم.
جلوی خانواده همسر پرخاشگری باهمسر نکنیم چون مامان ها خیلی روی پسرهاشون حساسن خصوصا وقتی عروس بگیرن حساستر هم میشن.
هرچیزی رو برای مادرشوهر تعریف نکنیم. ممکنه برداشت اشتباهی از یک موضوع پیش بیاد.وقتی میریم خونه مادرشوهر مثل مهمون نشینین و بلند شین برین.
با یکم کمک کردن هم خودتونو توی دل همسر و مادرش جامیکنین هم خداخوشش میاد.
ودرآخر بدونین هر دارویی رو برای هر مریضی تجویز نمیکنند یعنی هر تجربه ای بدرد همه زندگی ها نمیخوره باید طبق شرایط از تجربیات استفاده کرد. موفق و شاد باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
تجربه ی دیگران عبرت ما👇
من الآن حدود 20ساله که ازدواج کردم
همسر من تو خونه ی مادرش جوری بار اومده بود که خیلی تو کارای خونه کمک میکرد،
ولی من یه اشتباهی کردم،
روزای اول ازدواجمون
یه بار شوهرم رفته بود حمام
بعد که اومد بیرون دیدم جوراب ها و لباس زیرهاشو خودش شسته و داره میره پهن کنه...
من هم که تو خونه ی خودمون این جور چیزها را ندیده بودم و این مادرم بود که همممه ی کارهای خونه را انجام میداد و پدرم دست به سیاه و سفید نمیزد،خیلی تعجب کردم و یه دفعه گفتم:
ا چرا شما شستیشون من خودم میشورمشون...
خانوما شاید باورتون نشه؛بعد بیست سال زندگی دیگه حتی یک بار هم شوهرم لباس هاشو خودش نشست😁😁😁
خطاب من به نو عروس ها هست که اگر از همون اول شوهرتون یه کارایی را خواست کمکتون کنه،جلوشو نگیرید...
از همون اول هرجوری عادت کنه تا آخر همون جوری میشه...
موفق باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
به نظر من دخترای گل بایدقبل ازازدواج دراین زمینه آموزش ببینن رفتار با خانواده شوهر
چون رفتار بامادرشوهر یاخانواده شوهر خیلی روی زندگیشون تاثیرمیزاره!
من خودم به شخصه سعی میکنم همیشه به خانواده شوهرم احترام بزارم!
مواقعی که خونم میان سعی میکنم باچیزایی که توخونه دارم بهترین پذیرایی روازشون بکنم!وهمیشه مادرشوهرم ازم تعریف میکنه ومیگه خیلی باسلیقه ای!
سعی میکنم رابطمون متعادل باشه یعنی نه بیش ازحدبهشون نزدیک میشم که حریما شکسته شه و توقعشون ازم بالابره ونه اینکه کلا خودمو کنار بکشم!
سعی میکنم بی دعوت هیچ موقع برای ناهاریاشام خونشون نرم!
اینطوری اونهاهم یادمیگیرن که سرزده برای ناهاریاشام تشریف نیارن!
درکل همیشه سعی میکنم اون چیزی که وظیفه یک عروس هست روانجام بدم!رفتارهایی که شخصیت خودموبالامیبره واحترامم روپیش خانواده شوهرم بالامیبره!
سعی میکنم توی بحثای خانوادگیشون دخالت نکنم واگرپیش من صحبتی میکنن همیشه میگم اشکال نداره بگذریم
بالاخره هرکس اخلاق منحصربه فردخودش روداره این کاردوتاخاصیت داره هم غیبت نمیکنم هم ازدهن من حرفی زده نمیشه که بعدابرعلیه خودم استفاده شه!
دوستای گلم درآخربایدبگم همیشه سعی کنید طوری بامادرشوهرتون رفتارکنیدکه اگرحتی رفتار اشتباهی هم ازشون سرمیزنه درمقابل رفتارمحترمانه شماشرمنده بشن!
امیدوارم زندگی بانشاط وعالی روزیرسایه امام زمان داشته باشید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من ۵ ساله ازدواج کردم.قبل ازدواج یه اقایی رو میخواستم که بعد از انجام آزمایش، دکتر گفت بهم نمیخوریم. منم نظر منفی رو اعلام کردم. افسردگی شدید گرفتم. چندبار منو سفر بردن ولی خوب نشدم...
بعد از ۶ ماه، یکی از اقوام اومدن خواستگاری. چون ازشون خیلی تعریف کردن، قبول کردم ولی دوماه بعد عقد پشیمون شدم. همش دلم پیش اونی بود که دوسش داشتم! و همسرمو مقایسه میکردم.
تو خونه و دعوا، حرفم #طلاق بود. حتی یه بار جدی رفتم خونه مامانم. همسرم انقد منو دوست داشت که همش گریه میکرد و میگفت راضیش کنین برگرده!
من برگشتم ولی بعد چند روز وسط بحث گفتم ایندفعه جدی طلاق میگیرم!
شوهرم گفت: اگه رفتی برو و پشت سرتم نگاه نکن. میام طلاقت میدم، مهریه ات هم میدم. شرت کم بشه انقد عذابم ندی.
شوک بدی بهم وارد شد. سکوت کردم و کم کم اخلاقمو عوض کردم. اسم طلاق رو ممنوع کردم. کلمات منفی رو حذف کردم از ذهنم. اخه همیشه میگفتم من دوسش ندارم. بجاش گفتم خدایا شکرت که عشقشو به دلم انداختی.
الان اگه من تب کنم شوهرم میمیره. یه لحظه نمیتونم زندگیمو بدون اون تصور کنم. براش میرق.صم و دلبری میکنم. اونم هرچی بخوام فراهم میکنه.
🌾بعد ازدواج، مقایسه را کنار بگذارید و پرونده عشق قبلی را ببندید.
کیمیای عشق مسکن قوی و آرامبخش
برای دردهای زندگی زناشویی شماست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جان ودوستان عزیزم منم راهنمایی میخواستم برای دختر عموم بنده خدا طلاق گرفته یه پسر داره و تقریباً میشه گفت با آقایی که متاهل هست ویه دختر داره همکارن
آقا به این خانم پیشنهاد ازدواج داده مثلا صیغه عمر شمارو میکنم واینم بگم از همون مجردی وضعیت مالی خوبی داشت الان دختر عمو من هرکار میکند به این آقا جواب رد بدهد بازم پیگیر میشه بلاکش میکنه بازم محل کارشون یکجا هست میاد حضوری میبینتش میگوید میخام مثل یه مرد باهات زندگی کنم ویه زندگی خوب برات بسازم من بدون تو نمیتونم زندگی کنم آخه این جریان الان یکسال هست پیش اومده از خواهران محترم راهنمایی میخواستم که چکار کند اینم بگم که خانم اون آقا هم متوجه شده ولی این آقا دست بردار نیست
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به گلی جان وهمه عزیزان
یه ختم خیلی مجرب من خودم حاجت گرفتم گفتم بگم
انشالله دوستان حاجتی داشتن بردارن انشالله حاجت روابشن
دعای جوشن کبیر ۱۰۰ بند داره بعدی هر بندی که خوندید یه بس بخونید درمجموع ۱۰۰ یس میشه با یه جوشن کبیر میتوتید هر وقت تونستی بخونی من خودم یه ماه خوندم انشالله همگی حاجت روابشید برا ظهور امام زمانم یه صلوات بفرستید 🙏🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جون میخاستم نظرمو درباره ی ص یغه بگم
من 15سال ازدواج کردم و دو تا بچه دارم ،،شوهرم عاشقم نیست ،سنتی ازدواج کردیم ،،چند بار باهم مفصل صحبت کردیم ،گفت اگر ناراحتی تو این زندگی داری اذیت میشی خب برو ،،
منم چون بچه دارم وجایی و ندارم 😔
همه چی خوبه ،فقط محبت وعشق نیست😔
اگر بفهمم شوهرم با کسی هست ،
درسته ناراحت میشم ،،و اون موقع است که میرم ،،بزاربا کسی باشه که دوسش داشته باشه حتی با هوی وهوس ،،واقعا زندگی بدون عشق هیچچچچچ معنایی نداره،،
خیلی تلاش کردم ولی به قول خودش من همینی هستم که هستم میخای به خواه نمیخوای برو
من اصلا درک نمیکنم بعضی ها میگن با چنگ و دندون زندگیتونو نجات بدید ،،چرا ،،کسی که نمیخوادت نمیخاد، ،،حالا چه از طرف زن باشه چه مرد ،،
درسته زندگی بچه بازی نیست ،میگن3تا6 سال وقت لازمه تا همدیگرو خووب بشناسید و باهم بسازید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام عرض ادب گلی جانم روزتون بخیر
برای این دو تا بزرگوار من توصیه میکنم
که برن حصارک کرج پیش آقای دکتر محمد بمانی رنجبر که هم طب سنتی هستش و هم دکتر داخلی
مطمئن باشن ان شاءاللّٰه به لطف خدا و یاری امام زمان نتیجه میگیرند.
شماره مطبشون و آدرس که از ساعت ۱۰ صبح میتونن تماس بگیرن
کرج - مطب: حصارک بلوارشهیدبهشتی خ انقلاب-جنب داروخانه تخت جمشید
همون جا بپرسن دکتر رنجبر
02634568211
البته تو خود گوگل هم بزنید دکتر محمد بمانی رنجبر هم آدرس هم شماره تلفنشون هست.
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم صلواتی عنایت بفرمایید.
منم هستم رویا❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
منو خواهرم ۴سال اختلاف سنی داریم
یبار وقتی خواستگار برا خواهرم اومد
(گفته بودن بدون اقا پسرشون میان)
"ما رسم داریم مامانم پذیرایی هارو میکنه بعد خواهرمو صدا میزنه از اتاق بیاد بیرون"
مادرم بطور کاملا ناگهانی خانومهارو دعوت کردن داخل اتاق که تشریف بیارید دخترمو بدون حجاب ببینید
من و خواهرم:😳
اتاق بهم ریخته:😱😱😱
خدااا نمیدونید با چه سرعتی کل اتاق و به اضافه بنده 😂 کردیم تو کمد دیواری
باورتون نمیشه خواهرم در کمد رو هم روم بست🥺😂
من😱 وااای درو بست حالا چجوری نفس بکشم !!!
همش با خودم میگفتم وای خدا اگه درِ کمد یکدفعه باز بشه و منو این همه وسایل شوت بشم وسط اتاق چی!!!!😱
حالا مگه این مادرو خواهرِ اقا پسر از اتاق میرفتن!
کل سوالاتشونو داخل اتاق پرسیدن
من تو کمد😩
بلاخره رفتن بیرون
تا یدفعه خواستگارا میپرسن شما یه دختر دیگه هم دارید ،ایشون کجا هستن
که مادر ساده بنده هم میگن
مادر: والا بخدا تو همین اتاق بود ،ولی الان نمیدونم کجاس😥
که بنده همزمان درِ کمدرو برای تنفس باز میکنم و یه صدای قیژ داد 😶
و همه متوجه شدن من داخل کمد دیواری قایم شدم🥺و زدن زیر خنده😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿