eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
619 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 می خواهم به روزگاری برگردم که هیچکس از سادگیِ غذا ، یا کوچکیِ اتاق، شکایت نمی کرد ، تلویزیون ها سیاه و سفید بود ، و برنامه ها محدود ، ولی جانمان در می رفت برای هر ثانیه تماشایش ... آن روزها همه چیز بی تکلف و دلنشین بود ... همه مان بی توقع، خوش بودیم ... بدونِ چشم داشت محبت می کردیم ... و از تهِ دل می خندیدیم ... دلم برایِ خنده هایِ بی ریا ... برایِ دلخوشیِ ساده ی آن روزها تنگ شده ... پدربزرگ رفت ... مادربزرگ رفت ... و آن دورهمی هایِ جانانه ؛ به خاطرات پیوست ... روزهایِ خوب بر نمی گردند ، افسوس ... ما برایِ بزرگ شدنمان ؛ بهایِ سنگینی پرداختیم ... 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃 سلام عاشقانه برمیگرده به زمان بچگیم... پسرخاله دخترخاله... ولی پدرم مخالف بود.. ولی من برای عشقم جنگیدم و بهش رسیدم😍😍 الانم دوماهه عقدیم... ♥️ محرم به اسرار شما👈 @Mah767 ♥️
🌸🍃🍃🌸🍃🍃 ⚘اَللّٰہُـمَّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘: 🎈.• . 🦋.• . °•❀در روزگاری ڪہ دشمن تمام امیدش از بین بردن حجاب توست تو همچنان پاک بمان تو امیدش را ناامید کن! . °•❀بگذار از چادرت بیشتر از اسلحه بترسد این چادر سیاه سلاح توست➿.• . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 تجربه داری بگو
🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃 در خصوص این پیامی که این دوست عزیز فرستادن خواستم نظر بدم : اینکه بهتر که از فکر این ازدواج بیاد بیرون .چون مردی که از حالا هیچی نشده به خانوادش وابسته هست مطمئنا تو زندگی به مشکل بر میخورن . چون خودم همین تجربه رو دارم در تماااام امورات زندگی و حتی تربیت فرزند واااااااقعا آسیب دیدم و اصلا قابل جبران نیست . دخالت‌های بی جا تو زندکی شخصی و حدومرز قائل نشدن باعث شد که من همه این مشکلات رو تو دلم بریزم و مشکل روحی گرفتم در حدی که قرص مصرف،میکردم . حالا رابطه زن و شوهری که هیچی ولی تربیت فرزند خییییلی مهم که متاسفانه کم آوردم و خسته شدم و این باعث قابلیت یک مادر رو از چشم فرزندی که خودت به دنیا میاری رو می ندازن . هچنین توقعات بی جا. ولی وقتی حدومرز حفظ باشه و حتی فاصله رو حتی برای زندگی رعایت کنی هم عزیزتری هم شیرین تر و هیچ وقت به خودشون اجازه نمیدن که در هر کاری دخالت کنن . برای خودم انقدررر زیاد هست که حتی از پنجره خونه خودشون ، خونه مارو زیر نظر دارن و رفت وآمد ها رو چک میکنن 😔😔😔😔 این خیلی بد و اذیت کنندس پس بهتر کسی رو برای زندگیت انتخاب کنی که کاملا مستقل باشه نه وابسته. همین . @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🌸🍃 مثل افلاکیان ...🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 فرمانده سپاه زیر کوه بود. ازدواج که کردیم، ازش خواستم همراهش بروم. رفتیم به یک ده سر مرز. زندگی‌مان را آنجا با نصف وانت اسباب و اثاثیه و توی یک اتاق محقر و خشتی شروع کردیم. آنجا نه اب داشت، نه برق، نه درمانگاه، نه مدرسه و نه خیلی چیزهای دیگر‌. درعوض در تابستان گرمای شدید داشت و زمستان سرما. مدتی ‌تحمل کردم و ماندم. بعد از آن طاقتم طاق شد. گفتم‌: بریم یک جای بهتر. قبول نکرد‌. گفت : این ده هم جزء کشور ماست. مردم اینجا هم ایرانی هستن! شهید محمد ناصر ناصری ♥️
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃 #عاشقانه_محیا
من بچه محل بودیم همیشه موقع مدرسه رفتن میدیدمش.... اونم مدرسه میرفت اما گذشت ... بعد یک سال صبح ها خواب میموندم دیر میرفتم... شوهرم مدرسه ش تموم شده بود صبحا بادوستش میرفت ورزش توپارک.... همیشه دوستش دیر میومد باعث شد تا دوستش میاد بیفته دنبالم😐😐😐 یک هفته افتاد دنبالم نمیخواستمش اولش... شمارشو گذاشت توجبیم روز آخری برام نامه نوشته بود میخواست بده یهو فامیلمون اومد بهش گفتم برو فامیلمون اومد ... تواین یک هفته اصلا حرف نزده بودم( بعدهامامانش گفت میومدمیگفت مامان فک کنم دختره لال تاالان جواب سلامم نداده 😂😂😂😂) اونم دبدورفت سوارموتوردوستش بشه فرارکنه... یه زن که دید مزاحم منه باکیفش چندتازدتش... اما بالاخره فرار کرد منم تا رسیدم سرکلاس اون موقع گوشی برده بودم بهش پیام دادم چه مرگته تو بعد ازاونجا بود که همچی شروع شد @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
💙🧿 بعد چهار سال این رابطه بهم خورد..... نمیتونم برم پیش روانشناس🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دنیای بانوان❤️
💙🧿 بعد چهار سال این رابطه بهم خورد..... نمیتونم برم پیش روانشناس🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام من دختری هستم ۲۷ ساله.۴ سال با یه پسری دوست بودم که ایشونم همسن‌ خودم بود.امسال قرار بود ازدواج کنیم که بخاطر بیماری پدرم عقب افتاد و برای سال دیگه برنامه ریزی کردیم که بیاد خواستگاری. ایشون پسر خوبی بودن ولی یه مشکلی داشت که تمام‌رفتارای خوبشو خراب میکرد، این بود که مدام جدا میشد ازم‌ یعنی سر هر بحثی جدا میشد ترجیح‌میداد جدا بشیم باهم‌ نباشیم ( این‌وسط پرانتز باز کنم که از هر نظر اوکیم یعنی از نظر قیافه اندام همه چی عالی هستم‌و خودشم همیشه میگفت خیلی قشنگم ینی اصلا بحث این چیزا نیست فکر کنید یا کم بودم براش یا شاید پای کسی وسط باشه چون اصلا همچین آدمی‌ نبود و تو ۴ سال هیچی ازش ندیدم ازین نظر اعتماد کامل داشتم بهش.از رابطمونم همه خبر داشتن خانواده هامون دوستامون.) همیشه با این رفتاراش با رفتنش اعتماد به نفسم کم و کمتر‌شد و احساس کم بودن میکردم. هر وقت حرف جدایی میزد خیلی برام‌سخت بود جدا شدن دل کندن اخرم‌من‌طاقت‌نمیاوردم بهش پیام میدادم ولی یه سری کاملا احساسم بهش از بین‌رفت و‌دیگه بهش پیام ندادم انقدی که خودش پیام‌داد عذرخواهی کرد چند نفرو واسطه کرد تا برگردم. بعد از اون‌هر بار جدا میشد برام بازم‌مثل قبل سخت تر بود و‌وقتی هم باهم اشتی میکردیم اصلا ته دلم خوشحال نبودم‌چون باز من‌ خواستم تا رابطمون شروع شه همش حس میکردم اون‌ نمیخواد تو بحثامون مدام میگفت برو نمیخوام باشی ولی وقتی‌اشتی میکردیم میگفت از عصبانیت‌ اون‌حرفو زده و‌ بعد ۴ سال دوستی جداییمون‌محاله و از دستم ‌نمیده.تا اینکه چند وقت پیش دعوا کردیم و بازم مثل همیشه بجای حرف زدن و‌حل کردنش باز حرف جدا شدن زد.اینبار بیشتر از قبل شکستم‌و‌قبول کردم‌ جدا شیم‌ ولی خیلی حالم بده و خیلی برام‌ سخته اصلا نمیتونم رو هیچی و حتی رو کارم تمرکز کنم نسبت به همه چی بی انگیزه شدم. اصلا نمیتونم فکر کنم در آینده کسیو بتونم جاش بیارم همش میگم بهتر از اون نیست همش‌میگم کسی هم بیاد اونوقت همش قراره مقایسه کنم باهم اذیت شم یعنی کاملا حس میکنم قلبم برای اون بود و با تموم شدن رابطمون قلبمم‌باهاش رفته. میخواستم کمکم‌ کنید و غیر پیش روانشناس رفتن‌ راه حلی برام دارید بگید بهم🥺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🎶♥️🎶 - با هم قهر بودیم ، عادت داشتیم بعدِ بحث ؛ یه مدتی رو تنها باشیم تا همه چی برگرده به قبل ! ‹ رفتم حموم تا مثلِ همیشه . . اشک هامو نبینه ؛ اومدم بیرون از اتاق در حالی که با یه دست داشتم ، موهامو خشک میکردم ! رفتم تو آشپزخونه یه لیوان چایِ داغ و تلخ بردارم ؛ و برم بشینم پایِ داستانم ؛ چشمم بهش افتاد . . داشت ریشه هایِ فرشو میبافت ! دستش عادت کردهِ بود بس بینِ موهام بود ؛ رفتم سمتش سرشو بلند کرد . . زل زد تو چشام گفتم موهامو میبافی تا دنیامون آروم بگیره : )!'♥️'🎼 › @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
نوستالژی قدیمی همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃 خوشتون اومد؟🌸🍃
🍃🍃🍃 🌸🍃‏ زمان دبیرستان یه مشاور داشتیم میگفت هر وقت وسط درس خوندن خوابتون گرفت، اول برید یه دوش آب ولرم بگیرین و یه فنجان قهوه بخورید بعدش هم یه ربع در هوای آزاد پیاده روی کنید تا خوابتون بپره بزرگوار به جای این کارا یه چرت میخوابیدیم منطقی تر نبود؟😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿