دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
با سلام و خسته نباشید خدمت شما مدیر محترم و دوستان گرامی
جهت بخت کشایی برای دختران و پسران عزیز این عمل مجرب و امتحان شده است ....
در مفاتیح دعای هست به نام مقاتل ابن سلیمان که ایشون از امام سجاد نقل کردنند
این دعای مقاتل را که صد ایه هست سه بار نذر میکنید برای گشایش بخت ...دوبار ان را میخوانید ویک بار را گرو میگذارید بعداز گرفتن حاجت میخونید
حتما هر بار که میخونید صد مرتبه پشت هم وبدون وقفه باشه
با ارزوی خوشبختی برای همه جوانان
خاله لیلا از تهران
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام خسته نباشید
برای خانمی که میخوان برن کربلاگفتن کجاخریدکنیم
عزیزم هرچی خریدداری نجف انجام بده نجف قیمتاش عالی بود
بهترین وارزانترین سوغاتیاهم چادرهس هم مشکی هم رنگی قیمت عالی بودبعدهم ظرفای خشکلی دارن .ساعتاشون هم خیلی قیمتش مناسب بودچه زنانه وچه مردانه.پتومسافرتای خوبی داشت ودمپایی عربی .هل هم نجف خیلی ارزون بودحتمابخرید🙂برای ماهم دعاکنید🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جونم 😘
برای دوست عزیزی که از سوغات کربلا پرسیدن
انشاءالله به سلامتی برید و برگردید نایب الزیاره مام باشید 😍
من خودم هفته گذشته کربلا بودم
بازار نجف قشنگتر و باکلاس تره بازار کربلا معمولیه
میخواید سوغات زیاد بگیرید ایران بگیرید که اونجا کل وقتتون صرف بازار میشه🤦♀
اما اگه فقط چندتا چیز میگیرین برا سوغات نجف وسیله هاش خصوصا ظروف پذیرایی و تزیینی شون قشنگه
من خودم سوغات از کربلا فقط جانماز اوردم مخمل خوشگل یکی۲۰۰تومن
اما نجف جای حلقه های تزیینیش عالیه یکی ۳۵۰به بالاهم هست
دیگه چییییی 🤔🤔
آها کربلا یه بازارم داره انتهای مقتل که تاپ های قشنگی داره قیمتشونم ۳۰۰
امیدوارم به کارتون بیاد ☺️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#تربیت_فرزند
⚠️كودكان آپارتمان نشين محكوم به ذخيره انرژي خود هستند؛
براي كودكتان يك كارتون بزرگ پيدا كنيد و آن را تبديل به خانه كوچكي براي فرزندتان كنيد كه اجازه دارد بر در و ديوارش نقاشي كند
اینم یه ایده ی جانانه واسه مامان هایی که نمیخوان بچه هاشون محدود باشند 😊
لیلام❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
کمی به فکر فرو رفت !
با شیطنت پرسیدم
_:خب چی شد ؟
_: پس همش کشک بوددکه دم از عشق سوزناک میزدی ! چه زود وا دادی ! انگار دنبال بهانه بودی !
_:من فقط نوزده سالمه گاهی عقلم کار نمیکنه من مثل شما پخته و عاقل نیستم ! الانم به خاطر تمام تحقیر هایی که کردی حاضرم امشب وارد بازی بشم ! که مطمینم بازندش تویی ...
با گریه طول و عرض اتاق رو قدم زد
_:وقتی برای خواهرام خواستگار ها صف میبستن کسی اسم منو نمیاورد! چراا؟ چون یه بار تو حموم عمومی غش کرده بودم اسمم شد غشی ! بهم انگ چسبوندن ! مادرمم که فوت کرد پدرم زن گرفت اوضام بدتر شد. تمام خلا هامو با درس پر کردم. .تا اینکه یه روز یه زن اومد خواستگاریم ! نمیدونم چرا دلم روشن بود! بهم گفت بیا پسرمو ببین حتما خوشت میاد! منم آدرس محل کار ابراهیم رو گرفتم و بدون اینکه به کسی بگم رفتم ...یه روز..دو روز ...یک هفته ! تا به خودم بیام دیدم من دلباخته این پسر شدم ! پدرم پو.لدار بود و اینقدر غرق کار و زن جدیدش بود که اصلا قضیه ازدواجم براش اهمیتی نداشت که با کی ازدواج میکنم ! حالا وقتش بود. بجای تلافی تمام نیش و کنایه هایی که شنیده. بودم با مردی مثل ابراهیم ازدواج کنم تا هرکی ببینه بگه شوهر زهره رو دیدین چه آقاس! دیدین زهره چه شانسی آورده! فقط میخواستم ابراهیم خیلی زود بشه شوهرم !به حدی میخواستمش که اصلا مهم نبود برام چند سالی هم ازش بزرگترم
مهم این بود من میتونستم با داشته هام اونو هم داشته باشم. ..
برگشت محزون نگاهم کرد
_:برووو .چون نمیخوام امشب ابراهیمو ازدست بدم ! مطمینم روزی میرسه که اونم منو بخوادد
لبخندی زدم ..
_: تصمیم عاقلانه ای گرفتی !
با عجله رفتم پایین وسایلاهمو داشتم جمع میکردم که. صدای ابراهیم رو شنیدم ! دست و پام شروع کردن به لرزیدن ! اصلا دوست نداشتم ابراهیم منو تو این وضعیت بببینه ..داشتم فکر میکردم چیکار کنم که صدای زهره بلندشد. .
_:من بالام ابراهیم ..بیا بالا. .
ابراهیم به سرعت رفت بالا از صدای قدم هاش متوجه شدم رفت داخل اتاق ! آروم از آشپزخونه سرمو بیرون بردم ...وقتی مطمین شدم نیست. پاورچین خارج شدم داشتم از حیاط،میرفتم بیرون که ابراهیم از پشت سرم خیلی آروم با صدای گرفته ای صدام زد ...
_:شررراره .
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#هنر_بیان
✅جملاتی که احساس قدرت به همسرت میده مثلاکلمه جادویی ای به نام چششم 😍
یامثلا کلماتی مانند:
امیدم 🥰
امنیتم 😊
آرامشم 😌
تنهاپناهم ☺️
تکیه گاه من🤝
قوی هیکل من✌️
مردقدرتمند من💪
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
❣علت غـُر زدنهای خانمها
وقتی خانومتون غر میزنه، همه نارضایتیهاش پشت همون غر زدناشه
- نگو بس کن دیگه خسته ام کردی
- نگو تو دیوانه ای
- نگو خسته نشدی؟بسه دیگه!
وقتی یک زن، مشکلاتشو میگه ولی تو اهمیتی نمیدی، به مرور نا امید میشه، وقتی نیازهاش ارضا نشه؛ رمقی برای شاد و شنگولی برات نداره
وقتی تو رابطه کم داره، رفعش کن!
یه زن، ذره ذره تموم میشه، نگاه نکن اگه بعد دعوا بازم میخنده و ادامه میده.
اون هر دفعه یه تیکه شو جا میزاره
همین الان به همه شکایتهاش فکر کن. ببین واقعا شاید راست میگه. پس یه فکری کن...
👤 دکتر محمود انوشه (سمینار زندگی موفق)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام
من یه زن 31 ساله هستم. حدود یک سال پیش از همسرم جدا شدم.
بخاطر این اتفاق خیلی دل شکسته شدم. خیلی سختی کشیدم.
البته خدا رو شکر پدر و مادرم ازم حمایت کردن. الانم تو خونه خودمون زندگی می کنم.
بعد از جدایی به پیشنهاد دوستانم یه کار گرفتم تا کمی سرم گرم کار بشه.
آدم اجتماعی هستم و اگه کسی ندونه چه دردی تو سینه دارم متوجه نمیشه و فکر می کنه چقدر من شادم. این ظاهرمه ولی تو دلم غوغاست.
همون جا که کار می کنم یه آقایی هست که از من 16 سال بزرگتر هستن. تو یه اتاق با
هم کار می کنیم. ایشون مجرد ( پسر ) هستن. اوایل سعی می کردم کسی نفهمه جدا شدم
تا برام مشکل درست نشه. اون همکارم هم نمی دونست ولی همیشه هوامو داشت. اون موقع فکر می کرد یه دختر مجرد هستم. بیکار که می شدیم از زندگی و تکنولوژی و مسائل مختلف با هم حرف می زدیم.
از نظر کاری هیچوقت به من که به نوعی سمتم پایین تر از ایشون بود سخت نمی گرفت. کلا پیش اون راحت بودم و هستم.
بالاخره موضوع طلاقم معلوم شد. حالا بماند که نگاه همه نسبت به من چقدر عوض شد.
اما اون همکارم ازم حمایت کرد و پشتیبانم شد. روزای سختی رو به کمک اون گذروندم.
هیچوقت سرزنشم نکرد. هیچوقت هم از خط قرمز ها اخلاقی رد نشد.
بعد از مدتی که گذشت یه روز به من پیشنهاد ازدواج داد.
خیلی شوکه شدم چون ازش انتظار نداشتم. با ناراحتی بهش جواب رد دادم.
فهمیدم دلش شکست ولی چیزی نگفت. فقط گفت هدفش حمایت از من بوده و قصد بدی نداشته وگرنه تعهد یه عمر رو نمیداده. ولی من بهش توجهی نکردم. اون هیچوقت حمایت و علاقه اش رو از من دریغ نکرد و بازم همراه من و مشکلاتم موند. طوری که هر وقت کاری دارم بهش میگم و فورا انجام میده.
هر تصمیمی می گیرم ازم حمایت می کنه و پشتیبانمه مگر اینکه به ضرر خودم باشه یا خطر جانی برام داشته باشه.
ولی من نمی تونم در موردش تصمیم بگیرم. آدم خوبیه ولی من موندم چیکار کنم. هنوز دوستم داره ولی بخاطر رعایت حال من هرگز پیشنهادش رو دوباره تکرار نکرده تا مبادا من ناراحت بشم. آخه اون دفعه بد جوری بهش جواب دادم.
خواهش می کنم راهنماییم کنین که چیکار کنم؟
راه درست چیه؟
❤️❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به آقایی که سر دو راهی وحشتناک گیر کرده
سلام به آقایی که سر دو راهی وحشتناک گیر کرده
و اون خانمی که پیشنهاد دادن برو با هم سطح یا بالا تر از خودت ازدواج کن
میگن ازدواج هندوانه در بسته است واقعا راست میگن
چه پسر هایی که با هم سطح،،بالاتر ،،پایین تر از خودشون ازدواج کردن و طلاق گرفتن ،،حتی دیدم پسره خانواده اش اتفاق بدی براشون پیش اومد ورشکسته شدن همه چی و فروختن
اینجا دنیاست،،بالا و پایین بسیار دارد
یکی پول داره ،،تحصیلات داره ولی در آینده اونی که میخاستی نییست
اخلاق ،عشق،،،دین،،اعتقادات ،روحیات،طرز تفکر ،،عقل،منطق،،احساسات
،خیلی مهم تره حتی از پول وحجب وحیا ،
،،چه خانواده های مذهبی که بعد از ازدواج،،یا پول،،، یادشون رفت حجب حیا ،،((قصد توهین ندارم ،منظورم بعضی هاستتت)))
میتونی خانمتو بفرستی دانشگاه ادامه تحصیلات...
یه بار دیگه با دختره صحبت کن ،،ببین اخلاق و رفتار و طرز فکرش در چه سطحی ،،،
اگر دیدی طرز فکرش پایین تر هیچ رابطه احساسی نمیتونی برقرار کنی تمومش کن ،،بعضی آقایون بعد از ازدواج همسرشونو هی مسخره میکنن آره تو دیپلمه ای هیچی حالیت نیست ،،یا خانواده شوهر هی خانواده دختر ومسخره میکنن به خاطر جهیزیه
این وسط به غیر از پول معیار های دیگه ای هم هست ،،بزار تو کفه ترازو ،،
با عقل کار داشته باش،،طرز فکر ،،
یه صحبت هم دارم با همه آقایون ،لطفا میرید خاستگاری زود تصمیم بگیرید ،،،اگر نمیخاید زودتر بگید ،،چون دختر ها خیلیییییی احساسی و خیال پردازند ،و ضربه روحی میخورند
خودم خانه دار دیپلمه،با یه آقای دیپلمه ازدواج کردم،شوهرم بعد از ازواج به خاطر شرایط شغلیش درس خوند و داره برای کارشناسی ارشد امتحان میدهج
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿