eitaa logo
کمی تا بهجت(ره)⚘
356 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
4هزار ویدیو
10 فایل
کپی در صورت دعا برای ظهور و سلامتی امام زمان(عج) ازاد است🌸 با ما همراه باشید❤ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🔔 زود زود به مشهد بروید ✅ آیت الله بهجت (ره): مثل ما تنبل نباشید، زود زود مشهد بروید؛ گاهی موانع بزرگی با یک بار مشهد رفتن از سر راه ما برداشته میشود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
یک صلوات تبدیل به چنان نوری در عالم برزخ برای مردگان می شود که آنها را از گرفتاریهای آن عالم نجات میدهد. تا می توانید برای اموات خود صلوات بفرستید که چشم انتظارند.
رسول خدا (ص) فرمودند : صبر چهار شعبه دارد : اشتیاق ، هراس ، وارستگی و انتظار . پس هرکس مشتاق بهشت است باید از شهوات بیرون برود.و کسی که از آتش میترسد باید از گناهان برگردد ، و کسی که نسبت به دنیا زهد می ورزد ، باید گرفتاری را سبک بشمارد ، و کسی که در انتظار مرگ است باید در کارهای خوب بشتابد. میزان الحکمة جلد ۵ حدیث ۱۰۱۳۳ برای 🌸 🌸 ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️نمازتو برای کی میخونی ...؟! 🎙 گفتم پدر جان اینان همه خفته اند از خواب غفلت، گویی که مرده اند پدرم گفت که جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از اینکه در پوستین خلق افتی نبیند مدعی جز خویشتن را که دارد پرده پندار در پیش گرت چشم خدابینی ببخشند نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به عشق لبخند مولا❤️ [چ🌿ادری] شدم... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸شیخ رجبعلی خیاط"ره"🌸 ✨در هر نفس کشیدن،امتحانی است ببین با انگیزه رحمانی آغاز می شود یا با انگیزه شیطانی آمیخته می گرد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزش زن به حیای زنه.. اون زنی که میاد از حجاب و اهلبیت حرف میزنه بعد کشف حجاب میکنه ینی اصلا نفهمیده.. اون خانومی که دم از حجاب میزنه، بقول خودش حجاب استایله ولی عکس بارداریش رو به رخ همه میکشه اصلا نفهمیده حجاب فلسفه اش چیه.. زن اگر همسر خوبی باشه، شهید حججی ها تحویل جامعه میده.. اگر مادر خوبی باشه، شهید فهمیده ها تحویل میده.. بعضی فکر میکنن زن خونه بودن بده!!! اما این زن هست که مرد و فرزندش رو تربیت میکنه.. بخوایم نخوایم ارزش و جایگاه زن در خانواده بشدت بالاست... 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍درس گرفتن از پیرمرد با تقوا ...! 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد: در معراج ، داخل بهشت شدم ، در آنجا سرزمينى را ديدم كه فرشتگان با خشتهايى از طلا و نقره بنايى را مى ساختند. گاهی دست از كار مى كشيدند. از آنها پرسيدم، چرا گاهى دست از كار مى كشيد؟ گفتند؛ هر گاه مومنى ذكر تسبيحات اربعه را مى گويد، ما برايش بنايى را استوار مى كنيم ، هر گاه آنها از ذكر باز مى ايستند، ما هم دست از كار مى كشيم ، تا اينكه آن مومن دوباره لب به تسبيح و ذكر خدا بگشايد. تسبيحات اربعه جزو ذكر نماز است كه ثواب و پاداش زيادى را خداوند بر اين ذكر قرار داده . چه خوب است انسان در همه حال به اين دعاى پر فضيلت توجه و مداومت داشته باشد. 📙(ارشاد القلوب ديلمى / ص 85) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚داستان زن فقیر و حضرت داوود ⚖عدالت خدا زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟" داوود(ع) فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟" زن گفت: "من پیرزنی هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم." هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود(ع) را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود(ع) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید." حضرت داوود(ع) از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟" عرض کردند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست. کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى. حضرت داوود(ع) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه تر از دیگران است. و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد. چه اندک سپاسگزارید. 📚سوره مؤمنون - آیه 78 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‌ ‌
🔴 ادعای عجیب شبنم فرشادجو درباره ۵ مرد چهره سینمای ایران 😳 ⛔️ در پی فساد اخلاقی در سینما 🔺شبنم فرشادجو با انتشار پستی در اینستاگرامش تصاویر ۵ مرد سینمای ایران را منتشر کرده او با انتشار عکس این افراد نوشت: «هرکسی این اشخاص رو دنبال میکنه در اینستاگرام لطفا من رو آنفـالو کنه» ❌ مشخصات این پنج نفر 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/691208313Ce043051afa
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🔴 |قابل توجه مقلدان رهبری با توجه به اینکه مبلغ کمک معیشتی واریز شده ماه اول از دیشب قابل برداشت شد بهتر است نظر مقام معظم رهبری را درباره استفاده از یارانه فرزندان خود را بدانید.... ⭕️ مقلدان رهبری حتما بخوانید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/809893908C41692f55d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کلیپی تکان دهنده بنده شیطان شدن🔥 خیلی آسونتراز اونیه که آدم فکرشومیکنه!؟ پیشنهاد دانلود👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🚫معرفی 8 عذاب روحی جهنمیان!🚫 در قرآن کریم عذاب‌های روحی دوزخیان در آیات متعدد و به مناسبت‌های مختلف بیان شده است که در زیر به عنوان نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 1. از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ»؛ (خداوند گوید) ذلیلانه در آنجا ساکت و دور گردید و هرگز با من سخن نگویید». 2. دوری از رحمت خدا: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ»؛ و (به آنها) گفته مى شود: امروز شما را فراموش مى‏ کنیم (در میان عذاب رها مى‏ کنیم) چنان که شما دیدار امروزتان را (در دنیا) فراموش کردید، و جایگاه شما آتش است و شما را هرگز یارى‏ کنندگانى نیست. 3. مشاهده نعمت‌هایی که به دوستان و آشنایانشان در بهشت داده می‌شود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ»؛ و اهل آتش بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا شما را روزى کرده بر ما فرو ریزید. گویند: همانا خداوند این دو را بر کافران حرام نموده است. 4. گفتگو‌های دلخراش و جانکاهی که میان بهشتیان و دوزخیان رد و بدل می‌شود، و روح دوزخیان را سخت آزار می‌دهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»؛ و بهشتیان دوزخیان را ندا مى ‏دهند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، درست و ثابت یافتیم، آیا شما نیز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت یافتید؟ گویند: آرى! پس آوازدهنده‏اى در میان آنان آواز مى‏ دهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد. 5. حسرت: «.. کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ». این چنین خداوند عمل‏ هاى (دنیوى) آن‌ها را مایه‏ حسرتى به آن‌ها ارائه مى ‏دهد، و آن‌ها هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند. «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا»؛ و (به یاد آر) روزى که ستمگر پشت دست ‏هاى خود را به دندان مى‏ گزد، مى‏ گوید: اى کاش همراه پیامبر راهى را (به سوى خدا) پیش می گرفتم. 6. تحقیر و ذلت و خواری: «ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ»؛ (و بگویید) بچش که حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى «یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا»؛ (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند. 7. پایان ناپذیری جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ»؛ آن‌ها ندا در مى‏ دهند: اى مالک (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد! گوید: بى‏ تردید شما (در این جا) ماندگارید. 8. راه فرار نداشتن از جهنم: «کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ»؛ هر گاه اراده کنند که از (شدت) غصه از آنجا بیرون آیند (به اجبار) در آن بازگردانده مى‏ شوند و (گفته مى‏ شود) بچشید عذاب سوزنده را؛ و ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⇩۶ کلید طلایی🔑⇩ ⛔️دلی را نشکن؛ شاید←خانه خدا باشد. ⛔️کسی راتحقیر مکن؛ شاید←محبوب خدا باشد. ⛔️از هيچ عبادتي دریغ مکن؛ شاید←کلید رضايت الله باشد. ⛔️سر نماز اول وقت حاضر شو؛ شاید←آخرین دیدارت با خدا باشد. ⛔️هيچ گناهي را كوچك ندان؛ شايد←خشم خدا در آن باشد. ⛔️ازهیچ غمی ناله نکن؛ شاید←امتحانی ازسوی خدا باشد ‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️آیا شانس و اقبال حقیقت داره ؟!! 🎙 شانس چیست؟ شانس همان کار مثبتی هست که تو در طبیعت انجام دادی و طبیعت به تو یک کار خوب یا یک انرژی ‌مثبت بدهکار است و باید به تو یک سود بدهد یا یک انرژی مثبت برساند. بازگشت انرژی از نظر سنتی: تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز. از نظر قرآن: هر کس ذره‌ای بدی و خوبی کند به او بازمیگردد. از نظر بودا: قانون "کارما" یعنی هر چیزی کار ماست و به ما برمیگردد. از نظر متافیزیک: انرژی در طبیعت از بین نمیرود؛ وقتی انرژی‌ای رها میکنی حالتش عوض میشود و به تو بر میگردد 👤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول خداص) : «آیا به شما خبر دهم از دعایی که هر گاه غم و گرفتاری پیش آمد آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟» اصحاب گفتند: آری ای رسول خدا. آن حضرت فرمود: «دعای یونس که طعمه ماهی شد: لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.» [2] 3 . امام صادق علیه السلام : «عجب دارم از کسی که غم زده است چطور این دعا را نمی خواند لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ» چرا که خداوند به دنبال آن می فرماید: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَ مرحوم کلینی نقل می کند: مردی خراسانی بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخورد و عرضه داشت: فدایت شوم من تاکنون فرزنددار نشده ام، چه کنم؟ حضرت فرمود: «هر گاه به وطن برگشتی و خواستی به سوی همسرت روی،آیه وَذَا النُّونِ إِذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَرا تا سه آیه بخوان، إن شاء اللّه فرزنددار خواهی شد 📚قوارع القرآن، ص67. [2] . کشاف، ج3 ص132، پاورقی. [3] . خصال، ص218. [4] . کافی، ج6، ص10 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجا گم شدند آن دل‌های ساده مومن؟ آن خدای بخشنده کجا سفر کرد که برنگشت؟ کدام واقعه رخ داد که زائران ساکت تاریکی شدیم، بی هیچ هراسی از بدترین فرداها؟ روحمان کجا قطع نخاع شد که دیگر نه دلمان لرزید و نه صورتمان تر شد؟ کدام توفان گلهای سرخ امید را از دلمان چید؟ بعد از کدام جنون کشف کردیم زخمی که باشی کسی به کمکت نمی‌آید و خدا حتی اگر بیاید، نه به تو، که به زخمت کمک خواهد کرد؟ من دلم برایت تنگ شده خدا. بیا امشب برویم منِ آن وقت‌ها را پیدا کنیم! آن وقتها یک جای دعا نوشته‌ بود "یا رفیق من لا رفیق له" بی‌رفیق نمانی، بی‌رفیق نمانی. همیشه روی من حساب کن، حتی حالا که پاک از هم ناامید شده‌ایم .. 🤍 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت : می آید ، من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست . فرشتگان چشم به لبهایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از انچه سنگینی سینه توست . گنجشک گفت لانه کوچکی داشتم ، آرامگاه خستگیهایم بود و سرپناه بی کسی ام . تو همان را هم از من گرفتی . این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود ؟ و سنگینی بغض راه بر کلامش بست . سکوتی در عرش طنین انداز شد . فرشتگان همه سر به زیر انداختند . خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود . خواب بودی . باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند . آنگاه تو از کمین مار پر گشودی . گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود . سپس خدا گفت : چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود . ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت . های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد » •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قبل از انجام هرگناهی ایـن چهار چـیـز را بـه یـاد آوریـد. 🍀الله متعال می بیند. {وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ} و الله نسبت به آنچه انجام مي ‏دهيد، بيناست (حدید/4) 🍀فرشتگان می نویسند. {ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ} انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی راند مگر اینکه نزد او فرشته ای مراقب و آماده (برای دریافت و نگارش) آن سخن است (ق/18) 🍀روزی مرگ‌شما فرا می‌رسد. {وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقُِّ} سکرات مرگ (سرانجام فرا می رسد و) واقعیت را بهمراه می آورد (ق/19) 🍀قیامتی وجود دارد. {يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ} در آن روز(قیامت)، مردمان (از قبرهای خود) دسته دسته و پراکنده بیرون می‌آیند و رهسپار صحرای محشر می‌شوند تا کارهایشان بدیشان نموده شود و (نتیجه‌ی اعمالشان را ببینند)» (زلزال/6) ✔عاقلان را اشاره‌ای کافیست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚داستان خضر نبی(ع) وسائل خضر نبی در سایه درختی نشسته بود، سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد (درخواست کمک داشت) حصرت خضر علیه السلام دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت،گفت ای سائل ببخش چیزی ندارم، سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی. حضرت خضر علیه السلام برخواست گفت صبر کن دنبالم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش را بگیر و ببر، چاره علاجت کن، سائل گفت نه هرگز!!! حضرت خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی، القصه خضر را سائل فروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیر مردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر علیه السلام خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر علیه السلام گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم، مرد گفت همین بس. خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم. خضر نبی علیه السلام پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت. صاحب خضر علیه السلام آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام. گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر علیه السلام گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم، مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت. گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان، گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه ، گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم، چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن، صاحب خضر علیه السلام گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر علیه السلام کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم ؟ قدری بیندیشیم…؟؟؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍اسماعیل بیشکچی ، نویسنده‌ ی ترک میگوید : در یکی از مساجد ترکیه از شیخی شنیدم که در نماز جمعه با صدای بلند میگفت : " به خدا که هر کس ترکی نداند ، بهشت را به چشم نخواهد دید " در آن جلسه مردی به شدت می گریست ، من که چنین دیدم به نزدِ او رفتم و گفتم : مگر تو ترک نیستی و ترکی نمی‌ دانی ؟ مرد گفت : برای خودم گریه نمی‌ کنم ! برای پیامبر اسلام گریه می‌ کنم که ترکی نمی دانست !!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️♦️آیا منم با این همه گناه میتوانم جز یاران امام زمان (عج)باشم♦️♦️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍هشام بن سالم گوید: حضرت امام صادق(ع) در حدیثی که در آن داستان حضرت داوود(ع) را ذکر می کند، فرمودند: 📖حضرت داود علیه‌السلام هنگامی که «زبور» را تلاوت می‌کرد کوه‌ها و سنگ‌ها و پرندگان پاسخ وی را می‌دادند. روزی آن حضرت به کوهی رسید که پیامبر عابدی به نام حِزقیل علیه‌السلام در آنجا بود، چون آوای کوه‌ها و آواز درندگان و پرندگان را شنید، دانست که وی داود علیه‌السلام است. 💐حضرت داود علیه‌السلام به او گفت: ای حِزقیل اجازه می‌دهی که به نزد تو بالا بیایم؟ حِزقیل علیه‌السلام گفت: نه! با شنیدن پاسخ منفى، حضرت داود علیه‌السلام ناراحت شد و گریست. 💐خدای متعال به حزقیل علیه‌السلام وحی کرد که داود علیه‌السلام را سرزنش نکن و از من عافیت بخواه؛ گویند حِزقیل دست داود علیه‌السلام را گرفت و وی را به جانب خود بالا برد. حضرت داود به حزقیل علیه‌السلام گفت: «ای حزقیل آیا هیچ گاه قصد گناه کرده‌اى؟ حِزقیل علیه‌السلام گفت: نه. 💐داود علیه‌السلام گفت: آیا از این عبادتِ خداوند تو را عُجبی رسیده است؟ حزقیل گفت: نه. داود گفت: «آیا دل به دنیا داده‌ای و شهوات و لذّات دنیا را دوست داشته‌اى؟» حزقیل گفت: «آرى، گاهی بر دلم راه یافته است!» داود علیه‌السلام گفت: وقتی چنین حالتی پیدا می‌شود چه می‌کنى؟ حزقیل علیه‌السلام گفت: من به این درّه می‌روم و از آنچه در آن است عبرت می‌گیرم». حضرت داود علیه‌السلام به آن درّه رفت و به ناگاه تختی از آهن دید که جمجمه و استخوانهای پوسیده‌ای بر آن و لوح آهنینی نیز آنجا بود که نوشته‌ای داشت، داود علیه‌السلام آن را خواند، و دید که بر آن نوشته شده است: «من، اَرْوَیِ بْنِ سَلَمْ هستم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر ساختم [و بسیار فساد کردم]، آخر کارم این شد که: خاک بسترم و سنگ بالِشم و کرم‌ها و مارها همسایگانم هستند! پس هر که مرا بنگرد، به دنیا فریفته نشود. برگرفته از: گفت و شنود پیرامون موعود(ع)، ذبیح الله محسنی کبیر، ج 2، صص 3738. 1. کمال الدّین عربی، ج 2، باب 46، ما جاء فی التّعمیر، ص 524. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💕هر چيزی که اذیتت میکنه داره صبر کردن رو بهت یاد میده هر کسی که ترکت میکنه داره بهت یاد میده چجوری رو پاهای خودت بایستی هر چيزی که عصبانیت میکنه داره بهت بخشش و شفقت رو یاد میده هر چيزی که ازش متنفری داره بهت عشق بی قید و شرط رو یاد میده هر چيزی که ازش میترسی داره بهت شهامت مقابله باهاش رو یاد میده و هر چیزی که نمیتونی کنترلش کنی داره بهت چگونه رها کردن رو یاد میده •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•