eitaa logo
انتشارات به‌ نشر
4.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
416 ویدیو
293 فایل
🔹رمان، داستان، قرآن و ادعیه 🔹 معرفی کتاب‌های خوب (کودک و نوجوان، عمومی) 🔹 مسابقه کتابخوانی 🔹برنامه‌های ترویجی کتاب‌محور 📍تماس و ارسال پیام به ادمین👇 🤳۰۹۰۲۷۶۵۲۰۰۸ آدرس کتابفروشی ها👇 🪩سایت فروش www.Behnashr.ir 📱 اینستاگرام behtarinhaye_nashr@
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات به‌ نشر
📖✨ امروز یک اتفاق جدید رو شروع می‌کنیم؛ با عنوان «روایت‌های سریالی» قراره هر روز قسمتی از داستان‌ها
📚 روایت‌های سریالی کتاب «شفایافتگان» حمیدرضا سهیلی فريادی پر از شادی شفايافته: ا. پ، از بوشهر 📍قسمت اول اله وردی ... اله وردی ... ؟! اله وردی با صدای پاشا، تكيه‌اش را از پشتی برداشت، دست بر زانوانش گرفت و يا علی گويان از جا برخاست، پنجره‌ی اتاقش را باز كرد، سرش را از قاب پنجره بيرون آورد و از همانجا فریاد زد: بيا تو پاشا. كسی خونه نيست. صداي پاشا در دالان دراز حياط پيچيد، سرفه‌ای كرد و از پله‌ها پايين آمد. وارد حياط شد. از زير درختان پربار نارنج و پرتقال گذشت. وارد اتاق شد و سلام کرد. الله‌وردی که به استقبال او تا جلوی در آمده بود، جواب سلامش را داد: سلام. خوش اومدی پاشا. چه عجب ياد ما كردی؟ او را بغل گرفت، با او روبوسی كرد و تعارفش کرد که بالای اتاق بنشیند. پاشا در حالی که بر پشتی خوش‌رنگ تركمنی تكيه می داد، با شرمندگی گفت: شرمنده‌ام اله‌وردی. گرفتاری‌ها زياد شده، وقت سرخاروندن نيست. اله وردی از قوری ترك خورده‌ی روی سماور، چای خوشرنگی برای پاشا ريخت و در حالی که آن را در برابرش می‌گذاشت، گفت: همين گرفتاری‌هاست كه آدما رو از هم جدا ميكنه.دوستی‌ها با دیدن تداوم پیدا میکنه، نه با بی‌خبری و دوری. اله وردی یک استکان چای هم برای خودش ريخت و خطاب به پاشا گفت: حالا چه مهمی اين وقت روز تو رو به این جا كشونده؟ پاشا لبخندی زد و در حاليكه استکان چای را در نعلبكی خالی می‌کرد، گفت: بار ميوه دارم. گفتم اگر وقت داری و مایل هستی... اله وردی گويا منتظر شنيدن چنين پيشنهادی از طرف پاشا بود که بلافاصله به ميان حرفش دويد و گفت: حدس می زدم. خب مقصدت كجاست؟ پاشا قندی گوشه‌ی لبش گذاشت، چايی را هورت كشيد و گفت: مشهد ان شاءالله. اله وردي خوشحال لبخندی زد و گفت: امام طلبيده، مگه میشه زیارت آقا رو رد كرد؟ باشه، قبول. مريم، همسر اله وردی،... 🖇 قسمت دوم این داستان را فردا صبح در کانال انتشارات به‌نشر بخوانید. @behnashr
♦️زنانی که جهان مشابه‌شان را ندیده‌ است به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س) و برای بازخوانی جایگاه مادران و همسران شهدا، این گزارش به مرور برخی از این آثار تقریظ‌شده اختصاص دارد؛ آثاری که از دل روایت‌های شخصی و خانوادگی، تصویری روشن از نقش زنان در مقاومت و پایداری ارائه می‌کنند و بخش قابل توجهی از تاریخ شفاهی جنگ را از زبان آنان ثبت کرده‌اند. دو کتاب«آخرین فرصت» و «خانوم ماه» از جمله آثاری است که در این گزارش معرفی شدند(ادامه دارد) 🗞خبرگزاری مهر ♦️«آخرین فرصت» روایتی زنده از سبک زندگی شهید کسایی و پلی به نسل امروز است گفتگو با نویسنده / خانم اکبری، برای نخستین سؤال چه شد که تصمیم گرفتید کتاب «آخرین فرصت» را بنویسید و چگونه به زندگی شهید کسایی علاقه‌مند شدید؟ 🗞خبرگزاری آستان نیوز ♦️پویش مطالعاتی «ارمغان بهشت» آغاز به کارکرد 🗞خبرگزاری آستان نیوز ♦️کتاب گویای «خانوم‌ماه» منتشر می‌شود 🗞خبرگزاری آستان نیوز ♦️ماهنامه کتاب رضوی در ایستگاه بیستم 🗞خبرگزاری قدس 🗞خبرگزاری مهر 🗞خبرگزاری صدا و سیما 🗞خبرگزاری حوزه 🗞خبرگزاری رسا @behnashr
دیگه دغدغه آموزش احکام اسلامی به بچه‌ رو نداشته باشید! 😳 📚 مجموعه «قصه‌های احکام برای کودکان» تجدید چاپ شد آموزش احکام، ساده‌تر و شیرین‌تر از همیشه میشه! در این مجموعه ۶ جلدی جذاب، ۳۰ داستان کوتاه و خواندنی طوری نوشته شده‌اند که کودک موقع خواندن یک ماجرا، بدون حس سختی یا خشک بودن مطالب، مهم‌ترین احکام شرعی رو یاد می‌گیره. مرتضی دانشمند، نویسنده کتاب؛ با زبانی کودکانه و قابل‌فهم، احکام عملی دین رو درست مثل یه رساله آموزشی مخصوص بچه‌ها روایت کرده تا برای دانش‌آموزان دبستانی جذاب و قابل‌درک باشه.😊 🌟 مناسب برای: • والدینی که دنبال آموزش شیرین و ساده احکام هستن • مربیان و معلمان مدارس و مساجد • کودکانی که عاشق قصه‌ هستن عناوین این مجموعه ۶جلدی: 1⃣به باغ نماز خوش آمدید (احکام نماز ۱) 2⃣نمازهای کلاغی (احکام نماز ۲) 3⃣روزی که ماه دلش گرفت (احکام نماز۳) 4⃣ملاقات با شیر ( تقلید، تیمم، غسل) 5⃣جایزه پدر بزرگ ( وضو، طهارت، نجاست) 6⃣از طلا به طوطی (پوشش، قسم، وقف و ...) اگر دنبال هدیه‌ای مفید برای بچه‌هاتون هستین، این مجموعه دقیقاً همون چیزیه که لازم دارین! هم بصورت تک جلدی و هم بصورت مجموعه کامل موجود شد. 🌼📖✨ ارسال این مجموعه هم رایگان دیگه چی از این بهتر🤗 برای تهیه کتابها به ادمین پیام بدید 🆔 @behnashr_admin 🌐 www.behnashr.ir @behnashr
📖 جرعه‌ای از دریای نور سُئِلَ عَنْ خِيارِ الْعِبادِ، فَقالَ عليه السلام: اَلَّذينَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا، وَاِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا، وَ اِذا اُعْطُوا شَكَرُوا، وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا، وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا. از حضرت رضا عليه السلام درباره بهترين بندگان پرسيدند. حضـرت فـرمــود: آنان كه هرگاه نيكى مى كنند، خوشحال مى شوند، هرگاه بدى مى كنند، استغفار مى كنند، هرگاه چيزى به آنان داده مى شود، سپاس مى گويند، هرگاه مبتلا و گرفتار مى شوند، شكيبايى مى كنند، و هرگاه خشمگين مى شوند، عفو و گذشت مى كنند. @behnashr
انتشارات به‌ نشر
📚 روایت‌های سریالی کتاب «شفایافتگان» ✍ حمیدرضا سهیلی فريادی پر از شادی شفايافته: ا. پ، از بوشهر
📚 روایت‌های سریالی کتاب «شفایافتگان» ✍حمیدرضا سهیلی فريادی پر از شادی شفايافته: ا. پ، از بوشهر 📍قسمت دوم مريم، همسر اله‌وردی، وقتی از خرید به خانه برمی‌گشت، پاشا را دید که از منزل آنها خارج شد. مریم سبد خريد روزانه‌اش را روی ميز آشپزخانه گذاشت و می‌خواست از آشپزخانه خارج شود که اله‌وردی در چارچوب در هویدا شد و راه را بر او بست. مریم سلام کرد. اله‌وردی با خوشحالی پاسخش را داد. مریم پرسید: چی شده؟ خوشحالی؟ دیدم که پاشا اینجا بود؟ خب چیکارت داشت؟ اله‌وردی با شادمانی گفت: پیشنهاد کاری رو بهم داد. بالاخره از بيكاری دراومدم. قرار شد با پاشا بار ميوه‌ای رو به مشهد ببریم. هم فاله هم تماشا، هم کار هم زیارت. مريم که در بازار با معصومه خانم روبه‌رو شده و قرار مدار خواستگاری دخترش را گذاشته بود، دلواپس پرسيد: حالا كی قراره برید؟ اله‌وردی گفت: فردا عصر. مريم با ناراحتي گفت: فردا نه. - چرا؟ - فردا قراره خونواده‌ی معصومه خانم برای خواستگاری از زهرا بیان خونه‌ی ما. اله‌وردی لحظه‌ای سكوت كرد و گفت: اشكالي نداره، خودت جواب شون رو بده. مريم با ناراحتی روبه روی اله‌وردی ايستاد و گفت: می فهمی چه ميگی مرد؟ قراره از دخترمون خواستگاری کنن. تو نمیخوای خونواده دوماد آیندت رو ببینی... حالا ميگی چكار كنم؟ بعد از مدتها بيكار‌ی، حالا يک كار خوب برام پيدا شده. میگی ردش کنم؟ - آره ردش کن. خدا کریمه. - نه خانم. من قول دادم. تو ردشون کن. اصلاً بگو هفته‌ی بعد بيان، آيه نازل نشده که حتماً فردا بیان. مريم دل شوره‌ی عجیبی داشت... 🖇 قسمت سوم این داستان را فردا صبح در کانال انتشارات به‌نشر بخوانید. @behnashr
طولانی‌ترین رمان نوجوان ایران 📚مجموعه‌ کتاب ۱۵ جلدی «شهرزاد، دختر شرقی» منتشر شد اگه عاشق ماجراجویی، معما، موجودات مرموز و سفرهای عجیب هستید… این مجموعه مصور و رنگی مخصوص خودِ شماست! 🌊🚤 اولین سفر تابستونی شیرزاد، مهرزاد و شهرزاد قرار بود آروم و خوش بگذره… اما فقط کافیه پا به دریا بذارن تا اتفاقات ترسناک و هیجان‌انگیز یکی‌یکی سر برسن! وقتی یک جزیره ناشناخته با آدم‌هایی از جاهای مختلف دنیا روبرو‌ می‌شن، تازه ماجراها شروع می‌شه… معماها، موجودات عجیب، خطرهای پنهان و رازهایی که هر جلد بیشتر باز می‌شن! 🔥 اگر دنبال یک سری داستان دنباله‌دار هستید که هر قسمت هیجانش بیشتر بشه، حتماً برید سراغ مجموعه ۱۵ جلدی شهرزاد، دختر شرقی. ♨️ باور کن نمی‌تونی فقط یک جلدشو بخونی! این کتاب به دبیری استاد محمدرضا سرشار برای نوجوانان ۹ تا ۱۴سال تدوین شده 🛍 برای داشتن این کتاب‌ها به سایت یا کتابفروشی‌های به‌نشر سر بزن یا به ادمین کانال پیام بده 🌐 www.behnashr.ir 🆔 @behnashr_admin ☎️۰۹۰۲۷۶۵۲۰۰۸ @behnashr
انتشارات به‌ نشر
طولانی‌ترین رمان نوجوان ایران 📚مجموعه‌ کتاب ۱۵ جلدی «شهرزاد، دختر شرقی» منتشر شد اگه عاشق ماجراجو
📌 عناوین مجموعه کتاب‌های شهرزاد؛ دختر شرقی : ۱) جزیره ماهی ۲) شهربازی شگفت‌انگیز ۳) گردش علمی در جزیره ماهی ۴) ماهی های خال قرمز ۵) شبح ترسناک ۶) نامه آرزوها ۷) دلفین‌های مهربان ۸) آبشار ستاره‌ها ۹) روز پدر ۱۰) پرواز با درنا‌ها ۱۱) لوبیای سحرآمیز ۱۲) روز خنده ۱۳) سیرک در جزیره ماهی ۱۴) راز شهر ساحلی ۱۵) پروانه های شب تاب هر جلدشو بخوای میتونی سفارش بدی 📬ارسال مجموعه کامل رایگان است. 🎁به همراه سفارشات هدیه متبرک حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام برای شما ارسال خواهیم کرد. @behnashr