🌕هم‌راستایی صبحگاهی ماه و نمای پشتی گنبد شیخ لطف الله #ایران_زیبا #کُره_ی_بادوم_زمینی @BehrouzTeam 🌈🌤

امشب، مناظره‌ی دوم هست... به‌نظر شما، نامزدهای #انتخابات ، باز با همون خودروها میرن به صدا و سیما !؟🙃☝️ #زاکان_بشیم !؟ 😎 #طنز_سیاسی @BehrouzTeam 🌤

#هر_روز_یک_آیه سوره صف ، آیه۲ #انتخابات #شعار #ادعا #وعده_خلاف_واقع لم تقولون ما لا تفعلون !؟ @BehrouzTeam🌤️

وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است. گفت: «من فردا شهید می‌شوم. ولی می‌خواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمی‌شوم ... من فردا از اینجا می‌روم و می‌خواهم با رضایت کامل شما باشد». آخر رضایتم را گرفت. نامه‌ای داد که وصیتش بود. گفت: «تا فردا باز نکنید». بعد دو سفارش به من کرد: «اول اینکه ایران بمانید». گفتم: «ایران بمانم چه کار؟ اینجا کسی را ندارم». گفت: «نه تعرب بعد از هجرت نمی‌شود. ما این جا حکومت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید نمی‌توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور خودتان باشد». گفتم: «پس این همه ایرانی که در خارج هستند چه می‌کنند؟» گفت: «آن‌ها اشتباه می‌کنند. شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید هیچ وقت!» دوم هم این بود که بعد از او ازدواج کنم. گفتم: «نه مصطفی. زن‌های حضرت رسول(ص) بعد از ایشان...» که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم. گفت: «این را نگویید. این، بدعت است. من رسول نیستم». گفتم: «می‌دانم. می‌خواهم بگویم مثل رسول کسی نبود. من هم دیگر مثل شما پیدا نمی‌کنم». ..... نگاهش کرد. گفت: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمی‌بینم؟» مصطفی گفت: «نه». غاده در صورتش دقیق شد و بعد چشمهایش را بست گفت: «باید یاد بگیرم، تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم». یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر بر نمی‌گردد. دویدم و کلت کوچکم را برداشتم آمدم پایین. نیتم این بود مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود ... مصطفی در اتاق نبود. 📗 از کتاب نیمه پنهان ماه خاطرات غاده همسر دکتر مصطفی چمران ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد. 🌱 @BehrouzTeam 🌤

خدایی‌ش این کیکه یا واقعیه!؟؟ اصلا کاری به نوشته‌ی بیلبورد ندارم!😶‍🌫️ میخوام بدونم اااااااین‌همه از حضور پر رنگ زنان، حرف میزدن همین بود!؟ واقعا !؟؟! 🤯🥶 #انتخابات #سیاسی #مناظرات #لم_تقولون_ما_لا_تفعلون !!؟ 👀 @BehrouzTeam 🌤

دیروز #به_روزی_ها کجا بودن ؟ #ادمین_چهارشنبه ها کجا بود ؟!🤔 😁 خونه ی #نارنج_منعنع جلسه داشتیم منم فقط یه دونه عکس تونستم بگیرم اونم زورکی 😶‍🌫 میذارمش ببینید تا بقیه مستندات به دستم برسه

اینا ابزار زندگی مهمانان ویژه ی جلسه بودن 🌱 @BehrouzTeam

مگه میشه با بچه -اونم دقیقا سنِ زبان‌نافهمی ِ بین یک‌تا۴سال!- جلسه تشکیل داد!؟😳🤔 بعلع!🤗 بله که می‌شه...!😎 ☝️فقط چند تا مامان‌صبور لازمه و یه خونه که شرایطش برای بچه‌ها فراهم باشه... حالا اگه ماهی‌های بیسکوییتی خواستن برن تو لیوان‌های آب و چایی وغیره شنا کنن هم...خب مجازه دیگه!😆🤐 #جلسه_حضوری #بارش_افکار #اربعین 😬☝️عکسی ازون لحظات حساس تاریخی ، به یادگار برداشته نشده.... فقط اون ماهی‌های بیسکوییتی ، سوغات #گیلان بود و دقیقا با دربِ این رنگی!☝️ محضِ تقریب به ذهن‌شریف‌تون!😁🤌😃 @BehrouzTeam 🌤