📌انشای یک نوجوان سیزده ساله، یک روز پس از شهادت شهید #فخری_زاده
امیرعباس، پسر یکی از دوستانم است که بعضی از روزها با پدرش به محل کار میآید. به توصیهٔ پدرش، گاهی دربارهٔ درسِ «بنویسیم» و نوشتن انشا، چیزهایی از من میپرسد. امروز هم به سراغ من آمد و نوشتهای به من داد تا نظرم را دربارهٔ آن بگویم. بالای برگهاش با خودکار قرمز نوشته بود: «آزمون میانترم انشا و املای فارسی». معلوم شد که امروز امتحان داشته و این را برای معلمش فرستاده و حالا میخواهد بداند به نظر من، نمرهاش چند میشود.
وقتی انشایش را خواندم، خدا را شکر کردم و یک بار دیگر تفسیر رویشهای انقلاب را به چشم دیدم. متن انشای امیرعباس را برایتان مینویسم، تا شما هم بخوانید و لذت ببرید.
همهٔ انسانها سرنوشتی دارند. بعضیها به جاهای بالایی میرسند و کار خوبی پیدا میکنند؛ بعضیها هم کمتر تلاش میکنند و بیکار گوشهٔ خیابان مینشینند و گدایی میکنند؛ انسانهای دیگری هم، بیشتر تلاش کرده و مانند کوهی استوار در برابر دشمنان میایستند و در راه خدا و وطن عزیزشان میجنگند و به درجهٔ شهادت میرسند.
از نظر من، شهادت، بالاترین درجهای است که فقط انسانها توان دستیابی به این درجهٔ بالا را دارند؛ البته نه همهٔ انسانها، فقط بعضی از آنها. شاید از نظر ما شهادت سخت باشد و حتی تصور اینکه رزمندهها چگونه مانند لاله پرپر میشدند، آزارمان دهد و باعث شود غصه بخوریم؛ اما کسانی هم بودند و هستند که شهادت برایشان از عسل شیرینتر باشد. اینها هم اول مانند ما پشت نیمکت بودهاند، اما با درس خواندنهایشان، با عبادت کردنهایشان، با سبک زندگی درست و مطالعه، به معنای واقعی کلمهٔ «شهادت» پی بردند و به این درجه دست پیدا کردند. شهدایی همچون شهید #تهرانی_مقدم، شهید #احمدی_روشن، شهید #قاسم_سلیمانی، شهید #فخری_زاده و...
ما هم باید خوب درس بخوانیم و مطالعه کنیم و با عبادت و سبک زندگی درست، راه راست را پیشه کنیم و مانند شهدا در برابر سختیها همچون کوه استوار باشیم تا به خدا برسیم.
✍امیرعباس تهوری، سیزده ساله، ۹۹/۹/۸
#محسن_فخری_زاده
#شهید_محسن_فخری_زاده
#ترور
#ترور_دانشمند_هسته_ای
#مذاکره
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم