eitaa logo
🌹بهترین کانال🌹 آماده باش تا ظهور
161 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
16.5هزار ویدیو
52 فایل
تماس با خادم کانال: @Ali1443
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ در سال بیش از ۳ میلیون زائر عرب وارد ایران میشوند، اگر دسته کم هر کدام فقط ۱۰۰ دلار ارز وارد کشور کنند در سال ۳۰۰ میلیون دلار خواهد شد فکر میکنید دشمن از این ارز آوری خوشش می آید @behtarinkanall
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتقاد شدید و باور نکردنی رهبر انقلاب از ادامه "بنگاه‌داری بانکها" : بانک ها غلط می کنند چنین کاری می کنند @behtarinkanall
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی حاج آقا ذوالنوری نماینده استان قم در روز پرسش از روحانی @behtarinkanall
2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ از مهمترین دلایل #بداخلاقی ✅ اولین #نیاز_بشر ✅ #طب_سنتی ✅ #هوا #حکیم_حسین_خیراندیش (۱) @behtarinkanall
📚 👈 منزلت وصی محمد(ص) علی علیه السلام در سفری با یکی از یهودیان خیبر، همسفر شد. با هم رفتند تا به رودخانه ای عریض رسیدند، یهودی، علی علیه السلام را نمی شناخت، آهسته دعایی خواند و بر روی آب به راه افتاد، بی آن که غرق شود و خود را به آن سوی رودخانه رساند و به علی علیه السلام گفت: آگر آنچه من می دانستم تو می دانستی، همانند من از روی آب این رودخانه را می گذشتی! علی علیه السلام فرمود: ای یهودی همانجا باش تا من نیز بیایم. آنگاه حضرت هم به اذن خداوند از روی آب رودخانه گذشت و خود را به یهودی رسانید. یهودی با تعجب به دست و پای علی علیه السلام افتاد و گفت: ای جوان! چه گفتی که آب در زیر پای تو مانند سنگ شد و از روی آب به این طرف آمدی؟! امام علیه السلام به او فرمود: تو چه گفتی که از آب گذشتی؟ یهودی گفت: من خدا را به وصی اعظم محمد صلی الله علیه و آله و سلم قسم دادم، خداوند بر من لطف کرد و از روی آب گذشتم. حضرت فرمود: آن وصی محمد من هستم. یهودی گفت: به راستی حق گویی؟ آنگاه به دست با کفایت علی علیه السلام به شرف اسلام نائل آمد. 📗 ، ج1 ✍ شيخ عباس قمی @behtarinkanall
3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نخستین واکنش رحیم پور ازغدی به ماجرای فیضیه قم 🔹سکولاریزم در حوزه عین جمله رهبری بود @behtarinkanall
الحسینی، کارشناس اقتصادی: در مقابل هریک از ارزهای ملی در ۵ سال گذشته دلار چقدر گران شده است؟ ‼️ایران ۲۰۰ درصد/جماران #اقتصادی @behtarinkanall
📚 👈 مسیحی و زره علی علیه السلام در زمان خلافت علی علیه السلام در كوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندی در نزد یك مرد مسیحی پیدا شد. علی او را به محضر قاضی برد و اقامه ی دعوی كرد كه: «این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به كسی بخشیده ام و اكنون آن را در نزد این مرد یافته ام». قاضی به مسیحی گفت: «خلیفه ادعای خود را اظهار كرد، تو چه می گویی؟» او گفت: «این زره مال خود من است، و در عین حال گفته ی مقام خلافت را تكذیب نمی كنم (ممكن است خلیفه اشتباه كرده باشد)». قاضی رو كرد به علی و گفت: «تو مدعی هستی و این شخص منكر است، علیهذا بر تو است كه شاهد بر مدعای خود بیاوری». علی خندید و فرمود: «قاضی راست می گوید، اكنون می بایست كه من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم». قاضی روی این اصل كه مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی حكم كرد و او هم زره را برداشت و روان شد. ولی مرد مسیحی كه خود بهتر می دانست كه زره مال كیست، پس از آنكه چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: «این طرز حكومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حكومت انبیاست» و اقرار كرد كه زره از علی است. طولی نكشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی در جنگ نهروان می جنگد.   📗 ، ج 1 ✍ علامه شهید مرتضی مطهری @behtarinkanall
🔺 شبنم نعمت‌زاده به اتهام بدهی کلان به شبکه دارویی و احتکار دارو بازداشت شد. @behtarinkanall
793.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬امام خمینی(ره): آقای خامنه ای تا وقتی که انقلاب به اوج خودش برسد و تا آخر حاضر خواهد بود!
📚 👈 صبر بر همین زندگانی بهتر است حضرت رسول (ص) فرمود: در میان بنی اسرائیل عابدی زیبا و خوش سیما بود، زندگی خود را به وسیله درست کردن زنبیل از برگ خرما می گذرانید. روزی از در خانه پادشاه می گذشت، کنیز خانه پادشاه او را دید. وارد قصر شد و حکایتی از زیبایی و جمال عابد برای خانم تعریف کرد. خانم گفت: با نقشه ای او را داخل قصر کن. همین که عابد داخل شد، چشم همسر سلطان که به او افتاد از حسن جمالش در شگفت شد. در خواست نزدیکی کرد. عابد امتناع ورزید. زن دستور داد درهای قصر را ببندند. به او گفت: غیر ممکن است، باید از تو کام گیرم و تو از من بهره. عابد چون راه چاره را مسدود دید، پرسید: بالای قصر شما محلی نیست که در آنجا وضو بگیرم؟ زن به کنیز گفت: ظرف آبی بالای قصر ببر تا هر چه می خواهد انجام دهد. عابد بر فراز قصر شد و در آنجا با خود گفت: ای نفس! مدت چندین سال عبادت را که روز و شب مشغول بودی، به یک عمل ناچیز می خواهی تباه کنی؟ اکنون خود را از این بام به زیر انداز، بمیری بهتر از آن است که این کار را انجام دهی. نزدیک بام رفت، دید قصر مرتفعی است و هیچ دستاویزی نیست که خود را به آن بیاویزد تا به زمین برسد. همین که خود را آماده انداختن نمود امر به جبرئیل شد که فوراً به زمین برو که بنده ما از ترس معصیت می خواهد خود را به کشتن بدهد. او را به بال خود دریاب تا آزرده نشود. جبرئیل عابد را در راه چون پدری مهربان گرفت و به زمین گذاشت. از قصر که فرود آمد به منزل خود برگشت زنبیلهایش در همان خانه ماند. وقتی که به خانه آمد زنش از او پرسید: پول زنبیل ها را چه کردی؟ گفت: امروز چیزی عاید نشد. گفت: امشب با چه افطار کنیم؟ جواب داد: باید به گرسنگی صبر کنیم ولی تو تنور را روشن کن تا همسایگان متوجه نشوند ما نان تهیه نکرده ایم؛ زیرا آنها به فکر ما خواهند افتاد.  زن تنور را روشن کرده با مرد خود شروع به صحبت نمود. در این بین یکی از زنان همسایه برای بردن آتش وارد شد. زن عابد به او گفت: خودت از تنور آتش بردار، آن زن به مقدار لازم آتش برداشت، در موقع رفتن گفت: شما گرم صحبت نشسته اید، نانهایتان در تنور نزدیک است که بسوزد. زن نزدیک تنور آمد و دید نانهای بسیار خوب و مرتبی در اطراف تنور است. نانها را از تنور بیرون آورد و پیش شوهر برد و به او گفت: تو پیش خدا منزلتی داری که برایت نان آماده می شود از خداوند بخواه بقیه عمر، ما را از بدبختی و ذلت نجات دهد. عابد گفت: صبر بر همین زندگانی بهتر است. 📗 ، ص 164 ✍ مصطفی زمانی وجدانی @behtarinkanall
🔴 #خبرفوری #فاکس_نیوز لحظاتی پیش ارتش اسد عملیات علیه «ادلب» را آغاز کرد، حومه ادلب با بمب های فسفری بمباران شد، تصویری از لحظه بمباران از بالای شهر @behtarinkanall