eitaa logo
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
541 فایل
🌷بهترین مسیر خوشبختی🌷 #تخریب_چی کانال⇩⇩⇩ @mosaferbehesht133 ⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯ سلام خیلی خوش آمدید تبلیغ و تبادل هم داریم @mosaferbehesht133 https://daigo.ir/secret/9499154387 نقد و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ (۱۲) «عثمان بن علی علیه السلام» 🎋عثمان بن علی بن ابی طالب  متولد سال ۳۹ قمری واز شهدای کربلا فرزند امام علی(ع) و ام البنین و از برادران حضرت عباس(ع) است. بنا بر برخی روایات، عثمان در هنگام شهادت ۲۱ ساله بوده و فرزندی نداشته است. مدفن او در مقبره جمعی شهدای کربلا در حرم امام حسین(ع) است. 🥀عثمان بن علی بن ابی طالب السلام» چهارساله بود که پدرش، علی علیه السلام، به شهادت رسید. مادرش « فاطمه ام البنین » بود، چهارده سال با برادرش امام مجتبی علیه السلام و بیست و سه سال با برادرش امام حسین علیه السلام زندگی کرد و در کربلا در رکاب آن امام به شهادت رسید.😰 📚مورخین درباره شهادت او چنین نوشته اند: در روز عاشورا هنگامی که عبدالله بن علی بن ابی طالب به شهادت رسید، عباس، برادرش، عثمان، را فرا خواند و آنچه را که به عبدالله فرموده بود، تکرار کرد:« ای برادر، به میدان برو تا من تو را در راه خدا کشته ببینم و شکیبایی بورزم.» 👈سرانجام « خولی بن یزید » تیری به او زد و او را بر زمین انداخت. آن‌گاه مردی از « بنی ابان » او را به شهادت رساند و سر از بدنش جدا کرد.😰 🍂عثمان و برادرانش (عباس و عبدالله و جعفر) با وجود این که شمر به آنها امان داد نپذیرفتند و برادر خویش امام حسین (علیه‌السلام) را تنها نگذاردند.  🌴روز عاشورا وقتی حضرت عباس (علیه‌السلام) کشته‌های فراوان خاندانش را مشاهده کرد به برادران مادری خود که از فرزندان حضرت علی (علیه‌السلام) بودند فرمود: پدر و مادرم به فدای شما باد! پیش بروید تا شما را بنگرم که آنها با اقدامی شجاعانه به لشکر عمر سعد حمله کردند و سینه خویش را آماج تیر و نیزه و شمشیر قرار دادند. 🥀عثمان بن علی در میدان مبارزه چنین رجز می‌خواند: «من عثمان صاحب افتخاراتم، آقایم علی (علیه‌السلام) است که کارهای نیکش آشکار و عموزاده پیامبر پاک است، برادرم حسین (علیه‌السلام) از بهترین نیکان و پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السلام)، سرور هر کوچک و بزرگ است.» 👌این رجز عثمان بن علی، به روشنی بیانگر اعتقاد شیعی او به امامت علی (علیه‌السّلام) است. 🌿درباره شهادت وی آورده‌اند: خَولی بن یزید اصْبُحی تیری به پهلوی عثمان بن علی (علیه‌السّلام) زد از اسب به زمین افتاد، آنگاه فردی از ابان بن حازم (دارم) وی را به شهادت رساند. 😭
⚫️ (۱۳) «سعیدبن عبدالله حنفی معروف به شهیدنماز» 🥀سعید اهل کوفه بود. نام او در بعضی از منابع «سعد بن عبدالله» وارده شده است. او از افراد جان بر کف شهدای کربلا، حماسه‌ساز، شورانگیز و انقلابی بزرگی بوده است. مبارزات بسیار پرشوری در قیام کربلا از خود به یادگار گذاشته است. 🎋سعید بن عبدالله حنفی یکی از یاران حسین بن علی بود و در روز عاشورا و هنگام نماز ظهر به همراه زهیر بن قین از حسین بن علی حفاظت کردند تا نماز بخواند و پس از اتمام نماز بر اثر جراحات ناشی از تیر باران به شهادت رسید.😭 🍃سعید از شیعیان کوفه بود که برخی نامه‌های کوفیان و امام حسین را به یکدیگر می‌رساند. او همچنین نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد 👈او از همان زمانی که خبر هلاکت معاویه به کوفه رسید مبارزات انقلابی خود را شروع کرد. و در کوفه از عباد و از شجاعان و از افراد سرشناس شیعه محسوب می شد. 🥀بعد از نماز مغرب شب عاشورا حضرت سیدالشهدا علیه السلام طی سخنانی از اصحاب تشکر کردند و بیعت را از آنان برداشته و فرمودند: «می توانید میدان کربلا را ترک کنید، چرا که اینان فقط با من کار دارند». 👈هر یک از اصحاب و اهل بیت جواب‌های شورانگیزی به امام علیه السلام دادند، از جمله سعید بن عبدالله عرض کرد: «نه به خدا قسم ای پسر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، ما هرگز وانمی گذاریم تو را، تا خدای تعالی بداند که ما از تو و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم محافظت کردیم. و اگر بدانم که کشته می شوم سپس زنده شده و سوزانده می شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می شوم، تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این یک کشته شدن است، پس از آن به کرامتی که برای آن هرگز پایانی نیست می رسم». 🌿سعید در ظهر روز عاشورا از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام علیه السلام کرده تا آن حضرت با نیمی از اصحاب، نماز ظهر (خوف) اقامه کرده و نیم دیگر به دفع دشمن پرداخته تا نوبت نمازشان برسد. 👈سعید روز عاشورا در پیش روی آن حضرت ایستاده و خود را هدف تیرها نموده بود و هر کجا که آن حضرت حرکت می کرد در پیش روی آن حضرت بود تا این که روی زمین افتاد، و در این حال می گفت: «خدایا لعن کن این جماعت را، لعن عاد و ثمود، ای خدای من سلام مرا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خود برسان و به او ابلاغ کن آن چه به من رسید از زحمت و جراحت و زخم چه این که من در این کار قصد کردم نصرت ذریه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم تو را». 🍃او این سخنان را گفته و به شهادت رسید. در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند. 🎋وقتی که سعید در محافظت از امام علیه السلام زخمی شده و بر زمین افتاده و در حال شهادت بود، چشم‌هایش را باز کرد و به صورت امام علیه السلام تماشا کرده و به آن حضرت عرض کرد: «اوفیت یا ابن رسول الله؟؛ ای پسر رسول خدا، به عهدم وفا کردم؟». 👌امام علیه السلام فرمود: «نعم انت امامی فی الجنة؛ آری وفا کردی و تو پیشاپیش من در بهشت هستی✅
⚫️ (۱۴) «جعفربن علی علیه السلام » 🌴جعفر بن علی بن ابی طالب فرزندامیرالمؤمنین وام البنین میباشدکه از همان ابتدای حرکت امام حسین (ع) از مدینه، با ایشان همراه شد.  📝بنابر نقل مورخان، عصر روز عاشورا، حضرت عباس برادران خود (عبدالله، جعفر و عثمان) را ترغیب کرد تا قبل از او به میدان بروند و گفت: به پیش بروید تا من، اخلاص و خیرخواهی شما در راه خدا و رسولش را ببینم،  پس جعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز می‌خواند: 👌منم جعفر دارای افتخارها و شرف‌ها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده. آن علی که وصی پیامبر و فردی بلند مرتبه و ولیّ است. افتخار به عمویم جعفر و دایی‌ام مرا بس است. من از حسین صاحب کرم و بزرگوار حمایت می‌کنم. 👈سرانجام خولی بن یزید اصبحی تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد و به نقلی هانی بن ثبیت حضرمی او را به شهادت رساند.😭 🍀در زیارت الشهدا از جعفر بن علی تجلیل شده است: «السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الصَّابِرِ نَفْسُهُ مُحْتَسِباً وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَالِ الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ الْمَکثُورِ بِالرِّجَالِ»سلام بر جعفر بن امير المؤمنين، هم او كه در راه خشنودى خدا با جان شكيبايى نمود و در بلاد غربت خود را آماده‌ى جنگ نمود و براى نبرد پيش رفت مردان جنگى زيادى بر او حمله‌ور شدند و او رابه شهادت رساندند😭
⚫️ (۱۵) «ابوبکربن علی علیه السلام» 🍀ابوبکر بن علی بن ابی‌طالب یکی از فرزندان علی بن ابی‌طالب و از کشتگان نبرد کربلا بوده‌است.نام مادرش «لیلی بنت مسعود بن خالد بن مالک بن ربعی بن سلم بن جندل بن نهشل بن دارم التمیمی» گزارش شده‌است.برخی نام وی را عبدالله ذکر کرده‌اند.برخی دیگر عبیدالله و برخی محمداصغر دانسته‌اند. گفته شده ابوبکرکنیه اوبوده است. 👈برخی منابع او را نخستین فرد از فرزندان علی(ع) دانسته‌اند که پس از اجازه از امام حسین(ع) به میدان نبرد شتافت.درباره قاتلش از امام محمد باقر(ع) روایت شده که مردی از قبیله همدان او را به شهادت رساند.😰  👈گزارش دیگری، زجر بن قیس یا عقبه غنوی را قاتل وی دانسته است. برخی نیز گفته‌اند: نعش ابوبکر را در جوی آبی یافتند و قاتلش معلوم نشد. در برخی منابع، قبرش در مقبره دسته جمعی شهدای هاشمیان در پایین پای حرم امام حسین(ع) ذکر شده است. مطابق نوشته منابع متقدم، ابوبکر از خود نسلی به یادگار نگذاشت. 🎋وی در نبرد کربلا چنین رجزخوانده است: سرورم علی است، صاحب افتخارات و بلند مرتبه، از هاشم نیکوکار و بزرگوار و با فضیلت. اینک این حسین، فرزند پیامبر فرستادهٔ خداست که با تیغ‌های صیقل خورده از او حمایت می‌کنیم. جانم به فدایش که برادری بزرگوار است. پروردگارا! ثواب آخرت را نصیبم گردان.🤲
(۱۶) «انس بن الحارث الاسدی» 🥀انس بن حارث کاهلی از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله وازشهدای کربلا بود.پدر او حارث بن نبیه نیز از اصحاب پیامبر و جزو اصحاب صفه بوده است.گفته اندانس درغزوات بدروحنین شرکت داشته ودرعصرامیرمومنان وامام حسن علیهما السلام یاورآنان بوده است. 🌴انس عابدوزاهدبودوبصیردردین وقرآن شناس،حافظ قرآن،وفردی شجاع،جنگاوربود. 🍀انس راوی حدیثی از پیامبر است که در منابع شیعه و سنی نقل شده است. او گفته است: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «این پسرم (یعنی حسین) در سرزمینی که به آن کربلا گفته می‌شود، کشته می‌شود. پس هر یک از شما آن را درک کرد، او را یاری کند.» 📌به گفته بَلاذُری، اَنَس که در کوفه زندگی می‌کرد برای پرهیز از وارد شدن در جنگ، از کوفه خارج شد. او در منزلگاه قصر بنی مقاتل گفتگوی امام حسین(ع) با عبیدالله بن حر جعفی (که او نیز با همین قصد از کوفه خارج شده بود) را شنید و پس از آن نزد امام آمد و گفت: «به خدا سوگند از کوفه خارج نشدم جز به این سبب که همانند عبیدالله بن حر، جنگیدن با تو یا جنگیدن در کنار تو را ناخوش داشتم، ولی خداوند یاری تو را در دلم انداخت و به همراهی با تو برانگیخت.» 👈ولی به نقل برخی دیگر از منابع او در کربلا به امام حسین(ع) پیوست. 📚بنا بر نقل برخی منابع، اَنَس قبل از عاشورا به خواست امام حسین(ع) نزد عمر سعد رفت تا او را موعظه کند. وقتی بر عمر سعد وارد شد، بر او سلام نکرد. عمر گفت: چرا بر من سلام نکردی؟ مگر من مسلمان نیستم؟ انس گفت: به خدا سوگند تو مسلمان نیستی چون می‌خواهی پسر رسول خدا(ص) را بکشی. عمر سر به زیر انداخت و گفت به خدا سوگند می‌دانم قاتل حسین در آتش است، ولی گریزی از اجرای فرمان امیر عبیدالله بن زیاد نیست.😔 👈انس نزد امام حسین(ع) بازگشت و ایشان را از سخن عمر سعد آگاه کرد. 🎋انس در روز عاشورا از امام حسین(ع) اجازه گرفت و به میدان رفت و چنین رجز خواند: قبایل کاهل و دودان و خندف و قیس عیلان همه می‌دانند که قبیله من نابود کننده هماوردان است؛ ای یاران همچون شیر غران باشید همانا آل علی پیرو خدای رحمان هستند و آل حرب (بنی سفیان) پیرو شیطانند. 👈او پس از کارزاری سخت وکشتن چهارده یاهجده تن ازسپاهیان دشمن به درجه رفیع شهادت نائل ومقبره وی دربارگاه دسته جمعی شهدادرکربلا میباشد.😭
⚫️ (۱۷) «مسلم بن عوسجه» 🥀مسلم بن عوسجه مانند «حبیب بن مظاهر» از قبیله بنی اسد بودو۲۰سال قبل ازهجرت دریمن به دنیاآمد.وی از اصحاب حضرت محمد صلی الله علیه وآله و از یاران خاص امیرالمؤمنین بود که در جمل و صفین و نهروان حضور داشت. مامقانی در کتاب رجالش می‌نویسد: قلم از بیان جلالت قدر و عدالت و قوت ایمان و شدت تقوای مسلم بن عوسجه عاجز و زبان ناتوان است.... 🍀بر اساس برخی روایات همسر و فرزندان مسلم بن عوسجه نیز در کربلا حضور داشته‌اند. خلف بن مسلم بن عوسجه، در کنار پدرش حضور داشت و در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. 😰 🎋مسلم اولین شهید عاشورا در میان یاران امام حسین(ع) است که در حمله اول به شهادت رسید.😭 👈مسلم بن عوسجه پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه، به یاری‌اش شتافت و از مردم برای حمایت از امام حسین (علیه‌السلام) بیعت گرفت او هم‌چنین، کار خرید سلاح، دریافت کمک‌های مردمی و فرماندهی جنگجویان طایفه مذحج و بنی اسد را بر عهده داشت.  🥀مسلم بن عوسجه پس از پراکنده شدن کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، خود را از دید سربازان عبیدالله مخفی ساخت و شبانه همراه خانواده خود از کوفه خارج گردید و در شب هفتم یا هشتم محرّم به سپاه امام حسین علیه‌السلام پیوست. 👈او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین علیه‌السلام که از یاران خود خواسته بود تا برای رفتن یا ماندن تصمیم بگیرند گفت: ترا رها کنیم تا خدا بداند که در کار ادای حق تو نکوشیده‌ایم؟ نه به خدا باید نیزه‌ام را در سینه‌هاشان بشکنم و با شمشیرم چندان که دسته آن به دستم باشد ضربتشان بزنم از تو جدا نمی‌شوم اگر سلاح برای جنگشان نداشته باشم به دفاع از تو چندان سنگشان می‌زنم که با تو بمیرم تا خدا بداند که ما در نبرد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از تو حمایت و حفاظت کردیم، به خدا قسم اگر هفتاد مرتبه مرا بکشند، بسوزانند، ریز ریز کنند و دوباره زنده شوم هرگز از تو دست بر نمی‌دارم و جانم را فدای تو خواهم کرد، چگونه در راه تو کشته نشوم در حالی که این تنها برای یک‌بار است و عزّتی جاودانه دارد؟ ♨️وقتی دو لشکر به هم درآمدند، عده‌ای از سپاه ابن سعد که عمرو بن حجاج سرکردگی آنان را بر عهده داشت، از سمت رودخانه فرات به لشکر امام علیه‌السلام حمله کردند و با میسره سپاه به فرماندهی زهیر بن قین درگیر شدند. در این میان مسلم بن عوسجه سرسختانه به نبرد با دشمن پرداخت💪 ♨️عمرو بن حجاج، از جانب فرات به یاران امام حسین علیه‌السّلام حمله کرد و دو گروه، ساعتی باهم جنگیدند. وی حدود پنجاه تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکند و همچنان با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن می‌زد. 👈در روز عاشورا، جناح راست سپاه ابن سعد به فرماندهی عمرو بن حجاج به سپاه امام حمله کرد و درگیری دو سپاه به طرف شریعه فرات کشیده شد. در این درگیری مسلم بن عبدالله ضبائی و عبدالرحمن بن ابی خشکاره مسلم را زخمی کردند. 💥 امام علیه السلام و حبیب بن مظاهر بر سر بالین او آمدند. امام به او گفت: ای مسلم خدا تو را رحمت کند. سپس آیه «فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ و مِنهُم مَن ینتَظِر و ما بَدّلوا تَبدیلاً»را قرائت کرد. حبیب گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است ولی تو را به بهشت مژده می‌دهم»، مسلم بن عوسجه با صدای ضعیف گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تا حق دینی و خویشاوندی خود را ادا کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به این شخص، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از او دفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم. 👈 در این حملهٔ دسته جمعی بود که مُسلم بن عوسجه اسدی به شهادت رسید. 😭
⚫️ (۱۸) «قیس بن مسهر» 🎋قیس بن مسهر بن از قبیله بنی صیدا یکی از طایفه‌های بنی اسد می باشد. قیس بن مسهر قاصد بین مردم کوفه و امام حسین(ع) و هم‌چنین رابط بین مسلم بن عقیل و حضرت بود . 👌ولی مهم‌ترین فراز زندگی او زمانی رقم خورد که امام حسین(ع) به ناحیه حاجر از بطن الرّمة رسید و قیس بن مسهر صیداوی را به همراه نامه‌ای به طرف اهل کوفه فرستاد که در آن چنین نوشت: «بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ از طرف حسین بن علی به برادران مؤمن و مسلمانش، سلام‌علیکم، حمد و سپاس می‌کنم خدایی را که خدایی جز او نیست، امّا بعد، نامه مسلم بن عقیل به من رسید، که از حسن نیت و اجتماع‌تان در یاری رساندن به ما و مطالبه حق ما خبر می‌داد. از خدا می‌خواهم کار را برایمان آسان و نیکو گرداند، به خاطر این نصرت و یاری، أجر عظیمی نصیب‌تان کند. روز سه شنبه هشتم ذی الحجه به طرف شما حرکت کردم، لذا وقتی فرستاده‌ام نزدتان آمد، در کارتان سرعت و اهتمام بورزید که من ان شاء الله در همین روزها نزد شما خواهم آمد، و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.» 🥀قیس در منطقه قادسیه با حصین بن نمیر برخورد کرد و به سرعت نامه امام حسین(ع) را پاره کرد. افراد حصین بن نمیر قیس را دستگیر کردند و نامه تکه‌تکه شده را یافتند. حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد اوضاع قیس و نامه پاره را به ابن زیاد گزارش داد. 👈وقتی قیس را نزد ابن زیاد آوردند؛ ابن زیاد از او پرسید تو کیستی؟ قیس در پاسخ گفت: من مردی از شیعیان حسین بن علی علیه السلام هستم. 👈ابن زیاد گفت: چرا نامه را پاره‌پاره کردی؟ قیس جواب داد: از ترس تو، تا از مضمون آن مطلع نشوی. ابن زیاد: این نامه را چه کسی نوشته؟ 👈قیس جواب داد: حسین بن علی(ع) ابن زیاد پرسید: به چه افرادی نوشته بود؟ قیس گفت: به قومی از اهل کوفه که من ایشان را نمی‌شناسم. ♨️ابن زیاد که از مقاومت قیس بن مسهر به تنگ آمده با بود با عصبانیت گفت: یا می‌گویی که این نامه خطاب به چه افرادی است و یا این‌که بر منبر می‌روی و علی و حسن و حسین(ع) را دشنام می‌گویی تا از دست من خلاصی یابی و گرنه تو را قطعه‌ قطعه می‌کنم. 🍀قیس بن مسهر که به خوبی از نیات پلید ابن زیاد آگاه بود، تصمیم گرفت تا از فرصتی که ابن زیاد برایش فراهم کرده است استفاده کند و پیشنهاد ابن زیاد را پذیرفت. قیس خطاب به ابن زیاد گفت: من آن کوفیانی را که مخاطب نامه بودند را نمی‌شناسم ولی حاضرم تا بر بالای منبر لعن کنم. 👈ابن زیاد که خود را برای یک مانور تبلیغاتی علیه امام حسین علیه السلام آماده می‌کرد، دستور داد تا قیس را به مسجد ببرند و مردم را جمع کنند تا قیس در حضور مردم اهل‌بیت پیامبرصلی الله علیه وآله را لعن کند. 💢زمانی که قیس را نزد مردم حاضر کردند او خطاب به مردم کوفه چنین گفت: «ای مردم به زودی حسین بن علی(ع) بهترین خلق خدا، پسر فاطمه دختر پیغمبر خدا(ص) می‌رسد، و من فرستاده او سوی شمایم. در شب از او جدا شدم، او را اجابت کرده و یاریش کنید». سپس ابن زیاد و پدرش را لعنت کرد .وعلی بن ابیطالب علیه السلام راستود. ☺️پس‌ از این سخنان، دژخیمان اموی به دستور ابن زیاد، قیس را از بالای قصر رها کرده و به شهادت رساندند.😰 👈 هنگامی‌که خبر شهادت قیس به امام حسین(ع) رسید برای او گریست و در حق او دعا کرده واین آیه راتلاوت فرمودند: .✨..فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آن‌ها در [همين] انتظارند و هرگز عقيده خود را تبديل نكردند.✨ بار خدایا، برای ما و آن‌ها بهشت مقرّر فرما و میان ما و آن‌ها در قرارگاه رحمتت و ذخیره‌گاه نهان ثوابت فراهم آور.🤲 🍀همان‌طور که گذشت قیس بن مسهر صیداوی، نزد ابن زیاد خود را شیعه امام حسین علیه السلام معرفی کرد و نه تنها از تهدیدات ابن زیاد هیچ واهمه‌ای نداشت، بلکه از هر فرصتی برای یاری رساندن به فرزند پیامبر(ص) استفاده کرد و سرانجام در این راه به دیدار حق شتافت. 😭
⚫️ (۱۹) «عبدالرحمان بن عقیل» 🌴عبدالرحمان بن عقیل بن ابی طالب، برادرمسلم بن عقیل،مادرش ام ولد وهمسراوخدیجه دخترامیرالمؤمنین وازیاران امام حسین علیه السلام و از شهدای کربلاکه در روز عاشورابه شهادت رسید.😰 📚طبق نقلی از ابن شهرآشوب  در مناقب، عبدالرحمان، به میدان آمد، در حالی که چنین رجز می‌خواند: « پدرم، عقیل است پس جایگاهم را نسبت به هاشم بشناسید و بدانید که فرزندان هاشم، برادران منند. مردانی راستگو که سرور همگنان خود هستند. این، حسین است با نسبی بلند و استوار و سرور پیران و جوانان است.» 🥀او در نبردی نابرابر هفده نفر سوار از دشمنان را کشت بنابر نقلی وی به دست «عثمان بن خالد بن جهنی» و بنابر نقلی دیگر به دست «عثمان بن خالد همدانی» به شهادت رسید؛ و ابوالفرج اصفهانی قاتل وی را عثمان بن خالد بن اسید جهنی و بشیر بن حوط قایضی دانسته است.😭 👈نام عبدالرحمان بن عقیل بن ابی طالب، در زیارت ناحیه مقدسه(غیرمعروفه)  آمده است و قاتل وی ،مورد، لعنت قرارگرفته است.
⚫️ (۲۱) «ابوبکربن الحسن علیه السلام» 🥀ابوبکر بن حسن فرزندامام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش اُم وَلَد است.برخی مورخین نام مادرش رانفیله یانجمه گفته اند. وی در ۱۰ محرم در کربلا به شهادت رسید. نام وی بنا به مشهور ابوبکر است، ولی برخی او را عبداللّه، یا عبداللّه الاکبر نیز نوشته‌اند. به اعتقاد برخی وی و قاسم بن حسن از یک مادر بودند. به روایت برخی منابع، حسین بن علی دخترش سکینه را به ازدواج وی در آورد.  🌴او از مدينه همراه عمويش امام حسين عليه‏ السلام به کربلا آمد و در روز عاشورا پس از شهادت قاسم بن حسن خدمت سيدالشهدا آمد و اجازه‏ ميدان طلبيد و به ميدان رفت و پس از نبردي دلاورانه به شهادت رسيد. شهادت او را بعد از شهادت قاسم بن حسن عليه‏السلام دانسته‏ اند. 👈ابوبکر بن الحسن عليه‏السلام هنگام شهادت شانزده ساله بود - طبق روايت مورخين - ايشان خوش چهره و زيبارو بود، در صحنه مبارزه و کارزار بسيار متهور و شجاع بود. 🎋 در مبارزه چنين مي‏ سراييد: من فرزند امامي هستم که پسر علي مي‏باشد و تا کند شدن شمشير با شما مبارزه مي‏کنم خاندان ما به پيامبر نزديکتر هستيم به شما با نيزه در ميان ميدان ضربه خواهم زد. 🍀ابوبکر وارد کارزار شد و ميمنه و ميسره - چپ و راست - سپاه دشمن را درهم ريخت و بسياري از دشمنان را به قتل رساند، سپس به سوي امام حسين شتافت و در حالي که چشمانش از عطش فرو رفته بودند، فرياد برآورد: اي عمو، آيا آب در دسترس داريد تا جگر خود را خنک کرده و قدرت تازه‏ اي بازيابم تا بتوانم با دشمنان خدا و رسولش، مبارزه کنم؟ امام حسين فرمودند: اي برادرزاده‏ ام، لختي صبر کن تا با جدت (پيامبر) ديدار کني و با آب بهشت تو را سيراب کند تا ديگر تشنه نشوي،😰 👈 اين نوجوان به سوي دشمنان شتافت و چنين سرود: اندکي صبر کن شهادت پس از عطش فرا مي‏رسد و روحم در جهاد فشرده مي‏گردد هراسي ندارم، اگر چه مرگ وحشتناک باشد و در هنگام ديدار با مرگ نخواهم لرزيد. 👈سپس به سوي دشمنان يورش برد و تعدادي از آنان را کشته و همچنان رجز خواني مي‏کرد. دشمنان او را محاصره و به شهادت رساندند.😭 🍃ابوجعفر - حضرت امام باقر عليه‏السلام - ذکر مي‏کند که حرمله بن کاهل الاسدي، ابابکر را به قتل رساند و برخي گفته‏ اند عبدالله بن عقبه الغنوي قاتل فرزند امام حسن عليه‏ السلام بوده است. 👈چون مختار ثقفی قیام کرد و در کوفه به حکومت رسید، به جست‌و‌جوی عبدالله غنوی پرداخت، ولی به وی اطلاع داده شد که به «جَزِیرَه»  گریخته است. مختار نیز فرمان داد خانه‌اش را ویران و با خاک یکسان کرد
⚫️ (۲۲) «عون بن عبدالله» 🌴عون فرزند عبدالله بن جعفر بن ابی طالب،و یکی از فرزندان حضرت زینب(س) دختر علی بن ابی طالب علیه السلام (برخی هم مادرش راجمانه دخترمسیب فزاری دانسته اند)و از یاران امام حسین(ع) که در واقعه کربلا شهید شد.😰 👈عون به همراه برادرش محمد نامه پدرشان(عبدالله بن جعفر) را به امام حسین(ع) رساند و همراه او به کربلا رفت و در روز عاشورا در رکاب او به شهادت رسید. 😭 🥀وقتى امام حسین علیه‌السلام از مکه به سوى كربلا حركت كرد، عبدالله بن جعفر دو پسرش عون و محمد را نزد امام فرستاد و به آنان سفارش كرد كه با وى همراه باشند و از او دفاع كنند. ✍طبق گزارش مورخان، سومین شهید از بنی‌هاشم، عون بن عبدالله بن جعفر است. 🎋عون در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم ميدان جهاد شد و در هنگام جنگيدن اين رجز را خواند: «اگر مرا نمى‌شناسيد، من پسر جعفر هستم كه از روى صدق شهيد شد و بهشت نورانى است؛ با بال سبز در بهشت پرواز مى‌كند و همين شرافت مرا، در محشر كافى است.» 👈او در نبرد خود، سه سواره و هجده پياده از نيروهاى دشمن را به هلاكت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسيد😰 👈البته ابن شهرآشوب نام قاتل او را عبدالله بن قطنه طائی ذکر کرده است، ✍برخى نوشته‌اند كه چون عون‌ برادر را كشته ديد، بى‌اختيار خود را در ميان كُشندگان افكند و قاتل برادر خود را ديد و به يك ضربه كار او را ساخت، بعد نزد امام آمد و اجازه ميدان طلبيد.  📚در برخى منابع آمده است كه عون بن عبدالله پس از شهادت عبدالله بن مسلم (عليه‌السلام) به ميدان رفت و اين رجز را خواند: سوگند ياد كرده‌ام كه جز به بهشت نروم در حالى كه دوستدار احمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سنت او باشم و پس از مرگ به رستگاری برسم اوست كه بر ما منّت نهاد و رهانيد و از سرگردانى کفر و بددلى نجات داد درود خداى آفريننده بهشت، بر او باد. 👈برخى نقل كرده‌اند كه پس از رسيدن خبر شهادت عون و محمد، به عبداللَّه بن جعفر، وى استرجاع گفت و چون يكى از غلامانش گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين (عليه‌السلام) به ما رسيد، وى را طرد كرده و گفت: آيا درباره امام حسين عليه‌السلام چنين مى‌گويى؟ به خدا سوگند اگر حضورش بودم، دوست داشتم كه در ركاب او شهيد شوم. به خدا سوگند بر شهادت فرزندانم افسوس نمى‌خورم و شهادت آنها در كنار برادر و پسر عمويم مايه تسلى خاطر من است ... سپس رو به حاضران كرد و گفت: حمد و سپاس خداى را كه در شهادت حسين عليه‌السلام مرا صبر و دلدارى داد و اگر خود نتوانستم او را يارى كنم، فرزندانم او را كمك كردند.😔 🍀مقبره او در کنار سایر شهدا در مقبره شهدای کربلا در حرم امام حسین(ع) است؛ البته برخی آرامگاه او را در شمال شرق کربلا و جدا از باقی شهدا می‌دانند.
⚫️ (۲۳) «ابوثمامه عمروصائدی 🎋عمرو بن عبدالله بن کعب معروف به اَبوثُمامه صائِدی ‌ ازتابعین وازیاران  امیرالمؤمنین علیه السلام که در همه جنگ‌های دوران حکومت آن حضرت شرکت کرد.وازیاران امام حسین علیه السلام که درواقعه کربلا به شهادت رسید😰 👈پس از مرگ معاویه، ابوثمامه در ماجرای دعوت امام حسین(ع)شرکت داشت و در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی در کوفه حضور یافت و چون امام حسین(ع) به مکه رفت، نامه‌ای خطاب به آن حضرت به مکه فرستاد. 🍀وی هنگام مأموریت مسلم بن عقیل از سوی امام حسین(ع) در کوفه، کمک‌های مالی مردم را دریافت می‌کرد و تهیه اسلحه را بر عهده گرفت.مسلم بن عقیل پس از قیام در کوفه، فرماندهی قبیله‌های تمیم و هَمْدان را به او واگذار کرد. پس از شهادت مسلم بن عقیل تحت تعقیب ابن زیاد قرار گرفت و چند روزی در قبیله خود پنهان شد. سپس با نافع بن هلال، مخفیانه از کوفه بیرون رفت و در راه مکه به کربلا، به امام حسین علیه السلام پیوست و همراه آن حضرت، به کربلا رفت. 🥀ابوثمامه در واقعه کربلا مانعِ حضورِ مسلحانه کثیربن عبدالله شعبی، قاصد ابن سعد، نزد امام حسین علیه السلام شد و در روز عاشورا، هنگام ظهر، فرا رسیدن وقت نماز را به اردوگاه امام حسین علیه السلام اطلاع داد امام حسین علیه‌السلام سر مبارکشان را به سوی آسمان بلند کرده و فرمودند: از نماز یاد کردی خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد. آری، این آغاز وقت نماز است. از آنها بخواهید از ما دست بردارند تا نماز بگذاریم.  👈درباره جزئیات نبردهای ابوثمامه مطالب اندکی هست. طبری می‌گوید که وی، پسرعموی خود را که در لشکر عمر سعد بود به هلاکت رساندو پس از مالک بن دودان رهسپار میدان شد.وی چنین رجز می‌خواند: «تعزیت می‌گویم به آل پیامبر و دخترانش به خاطر گرفتاری نوادگان پیامبر که بهترین انسان‌ها هستند. تعزیت بر حضرت زهرا و همسرش که خزانه علم الهی بود پس از پیامبر. تعزیت بر همه مردمان مشرق و مغرب زمین و اندوه برای گرفتاری حسین راستگو و درست کردار کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی». ✍از گفتگوی او با امام حسین علیه السلام  در کربلا که منابع تاریخی نقل کرده‌اند، برمی‌آید او آگاهانه و مشتاقانه جنگ در رکاب امام حسین علیه السلام و شهادت را پذیرفته است.وی به دست قیس بن عبدالله به شهادت رسید.😭
⚫️ (۲۴) «بریربن حضیر(خضیر) 🥀بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی مردی زاهد ،عابد و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و ازتابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین(ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر(ص) دارد بُرَیر بن خُضَیر، مردی زاهد و عابد و از بزرگان و قاریان مسجد کوفه و مفسری پرهیزگار بود؛ او از بزرگان و اشراف قبیله همدان و ساکن شهر کوفه به شمار می‌آمد. 🎋بریر وقتی خبر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه آگاه شد، از کوفه به سوی مکّه حرکت کرد تا این که سرانجام موفق شد در مکه به جمع یاران امام حسین علیه السلام بپیوندد و ایشان را از مکه تا کربلا همراهی نماید. 🍀چون امام حسین(ع) مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت:‌ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منّت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود. ✍روایت شده که پس از ورود کاروان امام حسین(ع) و یارانش به کربلا  آن حضرت خطبه‌ای ایراد فرمودند. پس از ایراد خطبه، یاران امام(ع) به پا خاسته و با مولای خویش تجدید بیعت کردند. بریر هم پس از زهیر از جای برخاست و خطاب به اباعبدالله الحسین(ع) گفت: «ای پسر رسول خداصلی الله علیه وآله: خداوند به واسطه وجود شریفتان بر ما منت نهاده است، بدرستی که ما در رکاب شما نبرد می‌کنیم، تا آن‌جا که در راه دفاع از شما اعضای بدنمان تکه تکه شود. پس جد شما [بواسطه این عمل]در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.‌» 👈در شب عاشورا، امام حسین(ع)به اصحاب و یاران خودفرمودند: «...بدانید که من گمان یاری از این مردم کوفه را ندارم. من بیعتم را از شما برداشتم، شما آزادید به هر جا که می‌خواهید بروید. این شب که شما را گرفته است برای شما فرصتی خواهد بود تا آن را شتر خویش قرار داده و به هر سو که می‌خواهید بروید!‌» 👌پس از سخنان امام(ع) هریک از یاران برخاسته و بر حمایت از اباعبدالله الحسین(ع) تأکید ورزیده، با امام خویش تجدید پیمان نمودند. پس از پایان جلسه، بریر از حضرت(ع) اجازه خواست تا برود و عمر بن سعد را موعظه کند، امام علیه السلام پذیرفتند. 👈آن‌گاه بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آن که سلام کند، نشست. عمر خشمگین شد و گفت: «‌ای برادر همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن بر من بازداشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمی‌شناسم و به حق گواهی نمی‌دهم؟‌!» 👌بریر گفت: «‌اگر آن‌طور که تو می‌گویی خدا و پیغمبرشناس بودی، عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) نمی‌گشتی، وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم می‌پیچد و حیوانات عراق از آن می‌نوشند؛ اما حسین بن علی علیه السلام و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی می‌میرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشته‌ای و فکر می‌کنی که خدا و رسول(ص) او را می‌شناسی؟‌» ♨️عمر سعد گفت: «‌ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولی‌ ای بریر! آیا از من می‌خواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمی‌پذیرد.‌»........ 👈پس بریر نزد امام(ع) بازگشت و گفت: «‌ای فرزند رسول خدا(ص)! عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است.‌» 🌴صبح عاشورا بریر بر خلاف همیشه بسیار بذله‌گو و شوخ شده بود. ودربرابراشکالی که به اوگرفته شد بریر در پاسخ گفت: «‌ای برادر! اقوام و خویشان من می‌دانند که زمانی که جوان بوده‌ام اهل بذله گویی نبوده‌ام، چه رسد به زمان پیری و کهولت سن. اما من واقفم به آنچه که به‌زودی ملاقاتش خواهیم کرد. به خدا سوگند، تنها فاصله ما و حورالعین حمله این قوم با آن شمشیرهایشان است، چقدر مایلم که آن زمان هم‌اکنون باشد در حین نبرد بریر با رضی بن منقذ، بریر او را بر زمین کوبید، رضی از یاران خود کمک طلبید کعب بن جابر بن عمرو اسدی به یاری او شتافت. 🍀عفیف بن زهیر (که خود از سپاهیان ابن سعد بود) فریاد زد: «‌این مرد بریر بن خضیر قاری است که در مسجد کوفه می‌نشست و ما را قرآن می‌آموخت »؛ اما کعب توجّهی نکرد و با نیزه‌اش به بریر حمله کرد و او را به شهادت رساند.😰 📚 در برخی از منابع آمده بریر به میدان رفت و جنگید و پس از به هلاکت رساندن سی نفر از دشمنان به دست بجیر بن اوس ضبی درسن ۶۰ سالگی به شهادت رسید😭