و نه مرکبشان یه وضع خاصی بود
مثل یه آدم عادی و معمولی می رفتن✅
در راه برگشت با یه شخص 👈 کتابی برخورد کردن
و با همدیگه مصاحب و همراه شدن
طبیعی وقتی دو نفر هم مسیر بشن از مقصد هم سوال می کنن
حضرت فرمود من کوفه میرم، شما کجا میری؟؟؟
جای دیگری رو گف که یمقدار از راه رو با هم مشترک بودن
و نزدیک کوفه مسیرش جدا می شد مرد میدونست که حضرت مسلمان هست
و حضرت هم میدونست که او اهل کتابی است✅
با همدیگه صحبت کنان اومدن و تا رسیدن به سر دو راهی
شخص از مسیر دیگه ای رفت حضرت هم مسیر خودش رو رها کردن و همراه اون شخص حرکت کردن
براش سوال شد و گفت شما که گفتی به کوفه میرم
پس چرا این سمت آمدی؟؟؟؟🤨🤨
فرمود برا این که ما با همدیگه چند ساعتی مصاحبت کردیم
و مصاحبت و همراهی حق ایجاد میکنه و تو به گردن من حق پیدا کردی✅
به دلیل این که تو بر من ذی حق هستی
من می خواهم تو رو چند قدم بدرقه کنم👌
همونجا فکری کرد و گفت
👈 پیغمبر شما بخاطر این دستور حسنه ای که داده دینش به این سرعت دنیا رو گرفته
به حر حال خداحافظی کردن و رفتن و بعد از مدت ها که به کوفه آمد
حضرت رو شناخت و مسلمان شد😍
حالا سوال
دین اسلام برا یک مصاحبت و همراهی چند ساعته
چنین ارزشی قائل شده و حق ایجاد میکنه
برا هم خونی و مصاحبت چندین ساله چه حقی ایجاد کرده؟؟؟
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🍃 فلسفه آفرینش عالم
شبهای قدر تمام شد و من تو را ندیدم. میترسم ماه رمضان هم تمام شود و باز هم نبینمت و شاید زبانم لال عمرم به سر برسد و چشمانم به جمالت روشن نشود.
آقا! فلسفۀ آفرینش چشم، دیدن توست. در قیامت اگر خدا بپرسد چرا کاری نکردم که چشمهایم لایق دیدار تو شود، چگونه پاسخش را بدهم. میشود بگویی؟!
بگذار یک بار و فقط یک بار ببینمت. میگذاری آقا!؟
شبت بخیر فلسفۀ آفرینش عالم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن