هدایت شده از ساعت ۰۰:۰۰
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کاری که غزه با مردم دنیا کرد...!؟
🔻به حرفهای آخرالزمانی این فعال آمریکایی گوش کنید.
✖️واقعا دنیا در حال دگرگونی بزرگیست. آری، آزادی قدس کلید رمز آلود فرج است. 🇵🇸✌
#غزه
#فلسطین
✔️به کانال ساعت ۰۰:۰۰ بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2792882744C3f5cd5b9ff
ارتش رژیم صهیونیستی خطرناک ترین جنگجویان حماس را در داخل بیمارستان شفاء غزه دستگیر کرد!!
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسداران_انقلاب:
🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380C384345517a
*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ*
🌸🤚 *سلام بر امام زمان و سلام بر یاران امام منتقم*
طلوع فجر جمعه
بیست و ششمین روز از آبانماه
و سومین روز از ماه جمادیالاول،
انشاءالله همراه باشد
با زیارت "حضرت حجةابنالحسن العسکری(علیهالسلام)"
و ذکر شریف
*اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمـَّد وَ عَجِّـل فَرَجَهُـم*
«لعنت ابدی خداوند بر صهیونیستهای اشغالگر و حامیانشان باد».
🌿📚«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ».
🌿🖋#قصه_اصحاب_اَیْکَه:
🌿📚«وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ».
((سوره حجر آیه ۷۱))
🌿🖋 ...روشنترین معرفى از اصحاب ایكه در سوره شعراء آمده كه به فاصله ۹ سوره پس از سوره ص نازل شده است. در این سوره اصحاب ایكه، قوم شعیب معرفى شدهاند كه پیش از شعیب، دیگر فرستادگان الهى را تكذیب كرده بودند: «كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ» (سوره شعراء آیه ۱۷۶)...
🌺🌿🌺یا صاحب الزمان
شرمندهی نگاه تو هستم نگاه کن"
یک بار هم نگاه به اعماق چاه کن"
*"أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج"*
*التماس دعا*
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از پاسدار انقلاب
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇵🇸کودک غزه ای که شهید شد و بوی مشک از او میآید
او حافظ قرآن بود
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسداران_انقلاب:
🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380C384345517a
1-از فروشگاه های معتبر خرید کنید.
2-به نماد اعتماد الکترونیکی توجه کنید.
3-درگاه بانکی را بررسی کنید.
#پلیس_فتا
#سروان_بادنور
#خرید_امن
#کلیک_امن
کلاهبرداران با درج آگهی های جعلی اجاره و رهن خانه و آپارتمان با قیمـت های ارزان و اغـوا کننده، شهروندان را فریـب می دهند و پس از دریافـت مبلغی به عنوان بـیعانه، آگهی را حذف می کنند.
#پلیس_فتا
#سروان_بادنور
#خرید_امن
#کلیک_امن
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 سخنان طوفانی مولوی قطب الدین از علمای اهل سنت:
🔹 آقای عبدالحمید و بقیه مدعیان کجا هستید؟!
🔹 تا چه وقت میخواهید به خاطر خشنودی آمریکا صدایتان را خاموش نگه دارید؟
قائم مقام فرمانده واحد اطلاعات و عملیات لشگر ۴۱ کرمان بودم
☘درتاریخ ۱۳۳۹/۱۲/۲۶ در شهر کرمان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشدم شهید ۲۵ ساله بودم و مجرد ☘
پدرم فرهنگی بود و در آموزش و پرورش شاغل بودند. محیط خانوادمون کاملا فرهنگی بود و همه بچه ها از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
علاقه زیاد و ارتباط عمیقم با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب دبیرستانی بودم و حضوری فعال در عرصه سیاست داشتم و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بودم
در آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه دادم و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شدم در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شدم و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسیدم
به روایت از چهار نفر از همرزمانم(حمید شفیعی، علی نجیب زاده، مرتضی حاجباقری و ابراهیم پسدست
در سال ۱۳۶۲ بعد از عملیات خیبر، «لشکر ثارالله» در محور «شلمچه» مستقر شد. بین مواضع رزمندگان اسلام و دشمن حدود چهار کیلومتر آب فاصله بود و رزمندگان برای شناسایی مواضع دشمن میبایست از آن عبور میکردند.
بعد گفت: دیشب اکبر توی خواب به من گفت: ناراحت نباشید عراقی ها ما را نگرفته اند. ما برمیگردیم.
پرسیدم: اگر اسیر نشدهاند چطور برمیگردند؟
گفت: احتمالا شهید شدهاند و جنازه های شان را آب میآورد.
پرسیدم: حالا کی میآیند؟ خیلی راحت گفت: یکی شب دوازدهم و آن یکی شب سیزدهم.
پرسیدم: مطمئن هستی؟ گفت: خاطرت جمع باشد.
شب دوازدهم، از اول مغرب، مرتب لب آب میرفتم و به منطقه نگاه میکردم که شاید خواب حسین تعبیر شود و آب جنازه بچهها را بیاورد ولی خبری نمیشد، اواخر شب خسته و ناامید به سنگر برگشتم و خوابیدم. حوالی ساعت ۴ صبح با صدای زنگ تلفن صحرایی از خواب پریدم. اکبر بختیاری که آن شب نگهبان بود، مضطرب و شتابزده گفت: حاج حمید زود بیا اینجا، چیزی روی آب است و به این سمت میآید.
حاج اکبر (مسوول خط) و حسین هم لب آب ایستاده بودند. مدتی صبر کردیم. دیدیم جنازه شهید صادقی روی آب است حسین جلو رفت و آن را از آب گرفت. شب سیزدهم هم حدود ساعت دو یا سه شب بود که موج های آب پیکر اکبر را به ساحل آورد و خواب حسین کاملا تعبیر شد.
به روایت از برادر بزرگوارم:
پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمیدانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمد حسین یوسفالهی هستید؟ با تعجب گفتیم: بله!
جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!. وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته، ولی میتواند صحبت کند.
اوّلین سؤال ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟
لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را میدیدم!
محمّد حسین حتی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت!
به روایت از مادربزرگوارم:
با مجروح شدن پسرم محمدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمیدانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ....
اما هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ...
🌼شهید محمد حسین یوسف الهی🌼
همرزمان این شهید بزرگوار میگویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را میخواند
ولی کسی او را نمیدید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود
شهید محمد حسین یوسفِ الهی... را عارفی میدانند که مراتب کمال الی الله را طی کرده است و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با محمدحسین زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد
وی مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرتزده قطرهای از دریای بیانتهای خود کردند
🍃آرامگاه ایشان و شهید سلیمانی
دو رفیق قدیمی در کنار هم قرار دارد🍃
کتاب نخل سوخته درموردبنده و خاطرات من و.....نوشته شده
خب دوستان بزرگوارم ببخشید خیلی ازخودم تعریف کردم
بنده در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شدم و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسیدم