🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
عزیزانم ، ماه محرم و بقیه ماههای خداوند را غنیمت شمارید و نهایت فضل و برکت و استفاده را از این ماه ببرید که من حقیر در این ماه پیروزی خون بر شمشیر در دانشگاه امام حسین(ع) راه حق و صراط مستقیم را میان تاریکیها و ضلالتها باز یافتم و این راه روشن را ادامه دادم تا به ندای حسین زمانم لبیک گفته و به لقاءالله رسیدم .
# محرم
#ماه_خون_و_قیام
#ماه_پیروزی
🕊 #شهید_والامقام 🕊
🌹 #محمدعلی_عباسیان
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
داستان :
مسئول مشاوره به زندانیان محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد:
حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار میشود، شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع میکند و میرود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه میکند و در جریان سرقت پولها، صاحب مغازه به قتل میرسد. او متواری میشود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش میکنند و به اینجا منتقل میشود.
حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول میانجامد؛ میگویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود. آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانیها قلبا دوستش داشتند.
پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری بودند، برای اجرای حکم میآیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمهچینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرفنظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کردهام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده است. بههرحال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمیگذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سالها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم."
بههرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبهرو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا بهشدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم."
وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرفنظر کنند شیرش را حلالشان نمیکند. بههرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همهچیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه دارید تا آخرین خواستهاش را هم بگوید.
شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کردهاید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقیمانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. میخواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. من سالهاست که سهمیه قند هر سالم را جمع میکنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (ع)، شربت نذری به زندانیهای عزادار میدهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کردهام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم."
حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یکدفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل (ع) درنمیافتم؛ من قصاص نمیکنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد.
وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص میکردید شیرم را حلالتان نمیکردم. خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(ع) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند.
*السلام علیک یا باب الحوائج ، یا قمر بنی هاشم*
ظهور مُنتَظَر:
سلام لطف کنید جهت امربه معروف برا هرکی دوست دارید بفرستید بلکه موثر واقع بشه بحق حسین فاطمه
آیت الله بهجت رحمةاللهعلیه:
استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم
به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد.
ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه زيارت عاشورا ميخواندم.
وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند.
شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟
امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان.
آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم.
امام صادق فرمود:
مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
... اگر خواستيد قرائت زيارت عاشورا را ترويج كنيد براى ديگران ارسال نماييد...
اميدوارم هر دستى كه اين پيام را مى فرستد آتش جهنم را لمس نكند!!!
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
♦️وقتی پرچم حضرت عباس(ع) رو همراه اسرا آوردن تو قصر یزید
یزید پرچمو از دور دید به احترام پرچم پاشد
وزیر پرسید یا امیر چرا تا پرچم علمدار حسین (ع) دیدید پا شدید ؟
🔻 پرسيد علمدار حسين (ع) چه كسي بود؟
جواب دادن: عباس(ع) برادر حسين(ع) ابن علي(ع)
🚩یزیدگفت : این پرچم و نگاه کن
تمام چوبه پرچم تير و ضربه شمشير خورده.
وفقط جای قبضه ی دست علمدار سالم هست
این علمدار تا لحظه ایی که جوون تو بدنش بوده تا رمقه آخر وفادار بوده و پرچم را
زمين ننداخته
به راستی كه تا دنيا دنياست ديگر مادری همچين فرزندی را بدنيا نمياره كه اینگونه
شجاع و وفادار باشه
🌙 شب آخر وقتی همه اومدن از بین دو انگشت امام حسین (ع) جایگاهشونو تو بهشت ببینن
نگاه نکرد و رفت .
امام گفت عباسم تو جایگاهتو نمیبینی ؟
حضرت عباس(ع) گفت بهشت من شمایید❤️
السلام عليك يا ابالفضل العباس
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🏴دهه اول محرم بهترین فرصت آمادگی برای نصرت #امام_زمان(عجل الله فرجه) است
🔶امام زمان(عجل الله فرجه) درست مثل حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) طلب نصرت و یاری میکند.
❓آیا لبیک به نصرت امام واجب است یا خیر؟
✅بله واجب شرعی بر همه ما است، همچنانکه خیلی از کوفی ها با امام حسین(علیه السلام) نجنگیدند، حتی گریه هم کردند ولی جرمشان این بود که امام خود را یاری نکردند.
✅ یاری امام به حرف و شعار نیست، همچنانکه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) وقتی از مکه خارج شدند هزار و اندی با ایشان همراه بودند، ولی بین راه وقتی آرام آرام خبرها رسید که در کوفه خبرهایی هست، کنار رفتند.
✅ روز عاشورا فقط روز گریه و عزا بر شهادت امام حسین(علیه السلام) و فرزندان و یاران ایشان نیست بلکه روز اعلام آمادگی برای کمک و یاری امام زمان(عجل الله فرجه) است تا همچون جد غرییشان تنها نمانند.
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
💠 حکم رنگ کردن مو برای زن حائض 💠
🙎 #رنگ_مو
⭕️ #زن_حائض
〰〰〰〰〰〰〰
❓ سؤال: رنگ کردن مو برای زن حائض چه حکمی دارد؟
✅ پاسخ : رنگ کردن مو به #حنا_و_مانند_آن برای زن حائض کراهت دارد؛ البته مکروه بودن این کار مربوط به #موی_سر است و بقیه جاهای بدن را شامل نمی شود. و نیز قابل ذکر است که رنگ باقیمانده پس از شستن، #مانعی برای غسل محسوب نمی شود.
〰〰〰〰〰〰〰
آیت الله مکارم