ارباب لقمان به او دستور داد
که در زمینش، برای او کنجد بکارد. 🌾
ولی او جُو کاشت. وقتِ درو،
ارباب گفت: چرا جُو کاشتی؟
لقمان گفت: از خدا امید
داشتم که برای تو، کنجد برویاند.
اربابش گفت: مگر این ممکن است؟
لقمان گفت:
تو را می بینم که خدای تعالی
را نافرمانی می کنی، درحالی
که از او امید بهشت داری؛
لذا گفتم شاید آن هم بشود. آنگاه
اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
دقت کنیم که در زندگی چه می کاریم
"هر چه بکاریم همان را برداشت میکنیم.
باسلام واحترام با تشکر از خانومهایی که در برنامهای حسینیه شرکت میکنند انشالله اجرتون با حضرت زهرا (س)
فردا هم زیارت عاشورا ساعت 12 شروع میشود که به اذان و نماز ختم شود