⚘ بسم رب الشهدا و الصدیقین ⚘ خلاصه ای از زندگی شهیده راضیه کشاورز : ⚘ شهیده راضیه کشاورز ، در تاریخ ۱۱ / ۶ / ۱۳۷۱ ، در شهرستان " مرودشت " در استان " فارس " به دنیا آمد ، ✍ والدینش به خاطر ارادتی که به " حضرت فاطمه زهرا سلام الله " داشتند ، نام " راضیه " را برایش برگزیدند ، ✍ از همان کودکی " روحیه ای شاداب و پرشور و نشاط " داشت ، و " لطافت و مهربانی اش " به وضوح در برخورد با اطرافیان آشکار بود ، ✍ وی ۷ ساله بود که راهی مدرسه " شهدای پتروشیمی " شد و تا " سوم راهنمایی " را در آنجا گذراند ، و خرداد همان سال همراه خانواده به " شیراز " رفت ، ✍ پدرش " ورزشکار " بود و از این رو شهیده راضیه را در کلاس " کاراته سبک شوتوکان " ثبت نام کرد ، ✍ که سال " پنجم " ابتدایی " کمربند قهوه ای " و سال " دوم راهنمایی " موفق به اخذ " کمربند مشکی " شد ، ✍ شهیده راضیه کشاورز ، در " ۱۱ مسابقه کومیته و کاتا " شرکت کرد ، ✍ که در تمام مسابقات " کومیته ( مبارزه ) " مقام " اول " را به خود اختصاص داد ، ✍ وی در سال " چهارم ابتدایی " در مدرسه " شاهد ۸ " در مسابقات " حفظ قرآن کریم " مقام " اول " و در ناحیه مقام " ممتاز " را کسب کرد ، ⚘ خانم " مریم سعدی " مادر شهیده راضیه کشاورز ، از دخترش می گوید : ✍ دخترم هم در ورزش و هم درس ممتاز بود ، دست خط خوبی داشت و به " نقاشی " هم علاقه داشت ، ✍ مادر شهیده راضیه کشاورز می گوید : سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ ، بود شنیده بودم که " هیئت جوانانی " در " خیابان شهید آقایی " برپا شده ، حضورا به " حسینیه " رفتم حس آرامشی تمام وجودم را فرا گرفت ، دیگر راضیه از همان سال شروع کرد به " هیئت " رفتن ، ✍ البته لازم به ذکر است که راضیه از همان دوران کودکی مقید به " نماز و روزه و ... " بود و بدون اجبار پدرش " چادر " می پوشید ، ✍ به حجاب به شدت پایبند بود ، ✍ او دختر ی موفق در تمام مراحل زندگی اش بود ، ✍ هیچ گاه کاری را به خاطر کار دیگر حذف نمی کرد ، مثلا کلاس " ورزش " را ادامه می داد حتی در امتحاناتش ، هیئت هم به همین صورت ، آن روزی که قرار بود به " مجلس اهل بیت " برود تمام درس هایش را می خواند ، ✍ شهیده راضیه کشاورز ، در طول عمر کوتاه ولی بابرکت خود به " شهدا " ارادت و علاقه بسیار داشتند مخصوصا " زندگی و وصیت نامه شهدا " را مطالعه می کرد ، ✍ وی از علاقه مندان " شهید برونسی " بود و کتاب " کوشک نرم " را که در مورد این شهید نوشته شده است را برای خواندن به دیگران توصیه می کرد ، ✍ پدرش از رزمنده های جبهه بود ، راضیه همیشه از پدرش می پرسید : وقتی دوستات شهید می شدن چه حالی داشتن ؟ موقع شهادت چی می گفتند .... ✍ مادر شهیده می گوید : راضیه علاقه زیادی به " امام زمان ( عج ) و امام رضا ( ع ) " داشت ، ✍ هر روز " زیارت امین الله و دعای عهد " را می خواند ، حالاتش قابل توصیف نبود ، امین الله رو با تمام وجود و عاشقانه می خوند و به پهنای صورت اشک می ریخت ، ✍ علاقه خیلی زیادی به " حضرت زهرا ( س ) " داشت ، همیشه می گفت مامان به خاطر انس واقعی که به خانم حضرت زهرا ( س ) دارم " حجاب " می گیرم ، ✍ پنجم دبستان بود ، از مدرسه با یک جعبه شیرینی برگشت ، خوشحالی توی صورتش موج می زد گفت " مامان امروز چله دعای عهدم تموم شد ، از امروز یار امام زمان ( عج ) شدم " ✍ همیشه می گفت : امام زمان ( عج ) یار بیسواد نمی خواهد ، خیلی از شب ها تا دیروقت بیدار می موند و درس می خواند .... ✍ علاقه زیادی به درس " زیست شناسی " داشت ، همیشه می گفت مامان وقتی معلم زیست داره درس می دهد ، می فهمم " خدا چقدر بزرگه " هر روز که درس " زیست شناسی " داشت وقتی به خونه برمی گشت‌ مثل این بود که از یک زیارتی برگشته ، خیلی حال معنوی خوبی داشت و در آخر هم در حالی که " کتاب زیست شناسی " همراهش بود " شهید " شد ... ✍ دخترم یک وقتی را حتما برای دعا و راز و نیاز با خدا و قرآن خواندن می گذاشت ، همیشه به دوستان و اقوام توصیه می کرد زیاد معنی قرآن را بخوانند ، صدای قرآن خواندنش وقتی تو خونه می پیچید به ما آرامش می داد ، همیشه به من می گفت : مامان بیا برات قرآن بخونم تا خستگیت در بره ...‌ ✍ راضیه دخترم مرد عمل بود ، جایی که باید رضای خدا را در نظر بگیره ، واقعا مردانگی به خرج می داد ...‌ ⚘ آخرین سفر : به من می گفت مامان برام دعا کن که سال تحویل حرم امام رضا ( ع ) باشم ، شکر خدا نصیبش شد ، وقتی برگشت خیلی مهربونتر ، باوقارتر و نورانی تر شده بود ، هر چی نگاهش می کردم ، سیر نمی شدم ، یک زیبایی خاصی داشت ، ✍ اصلا به فکرم هم نمی رسید که این مسافری که تازه از " زیارت آقا امام رضا ( ع ) " آمده ، شهادتش را آقا امضا کرده و دوباره راهی سفره .. ✍ کتاب " راض بابا " در مورد خاطرات شهیده راضیه کشاورز ، است ، نویسنده کتاب "خانم طاهره کوه کن " است ،

🕊🥀 برای شادی روح شهدا صلوات 🕊🥀 ⚘ اللهم صلی علی محمد و آل محمد ⚘ 🥀 اللهم عجل لولیک الفرج 🥀

تو همان حس غریبی و دلیل نفسی، که اگر باز نیایی، به تنم #جانی نیست!❤️ #امام_زمان #حاج_قاسم ✅ @beneshanha 🌷یازهرا🌷

این صوت و حتما گوش کنید👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻آقای وافی که ۱۳ تا بچه داره😉👆🏻👆🏻 خیلی شاد و زیبا سخنرانی میکنه و خیلی چیزا رو روشن میکنه در مورد فرزند آوری و مشکلات جمعیتی و سخنان حضرت آقا و تاکیداتشون در مورد فرزند آوری 🌹 اگه ولایی هستیم باید بچه بیاریم نه فقط عکس پروفایل هامون و بکنیم عکس حضرت آقا، مهم گوش کردن به حرف ایشانه 🤲🏻اون دنیا ازمون سوال خواهد شد که به حرف ولی زمانت چقدر گوش کردی🙏🏻 https://chat.whatsapp.com/DoHBQEeGAikCEjskTgmmpJ

‏فایل صوتی از طرف شهید سید مجتبی علمدار

🌹شهید حسن باقری:آن نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمی تواند بجنگد. ✅ @beneshanha 🌷یازهرا🌷

💌 #ڪــلام‌شهـــید 🔔 حجاب از بمب‌های اتمی و نوترونی هم خطرناک‌تر است 🌹 شهید «یعقوب شرافت»: خواهران من! حجاب را به شما توصیه می‌کنم. مانند عروسک نباشید؛❌ این حجاب شما بزرگترین سلاح شماست🧕 حتی از بمب‌های اتمی و نوترونی هم برای دشمن خطرناک‌تر است؛ پس حجاب‌تان را حفظ کنید #حجاب ✅ @beneshanha 🌷یازهرا🌷

شهادت فقط اجر کسانی است که جهاد می‌کنند. محسن حججی، تابستانهایی را که ما اوقات فراغت و بیکاری می‌نامیمش، فصل جهاد می‌دانست و در روستاهای محروم برای روستاییان تلاش میکرد #شهید_محسن_حججی ✅ @beneshanha 🌷یازهرا🌷