15.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسانی که ندانسته وارد فاز زدن میخواستند بشنوند و توهین به شهید میکنند و توهین به بسیجیان میکنند حال کنند بعدش بعضی ها بگویند طلبه ها برای فرهنگ کشور چه کار میکنند چه حرکتی میزنند این کار بالغ بر سه ماه طول کشیده الآن در مازندران انجام شده چند شب....
بزرگواران اینه کارفرهنگی تمیز حتما ببینید ....
@beneshanha
🌹یازهرا 🌹
در زمانهای که پیرمرد ساکن کاخ سفید دست چپ و راستش را فراموش میکند، رهبر ایران با همهی مشغلههای حکمرانی، مروج دانایی و آگاهی در کشور است.
اینگونه است که میشود هم حاکم بود هم شاعر. هم سیاستورز بود و تحولات خاورمیانه را رقم زد، هم بالاترین رشد علمی را برای کشور ثبت کرد.
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹
هدایت شده از نو+جوان
💎 صدها کتاب در نیمساعت!
🌀 اگر به گمان وقتنداشتن، کتاب نمیخوانید؛ این پیشنهاد آقا را از دست ندهید
📚 #رفاقت_ماندگار
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khameni
⚫ شهادت امام صادق سلام الله علیه بر همه شیعیان و محبان حضرت تسلیت باد
📝توصیه آیت الله مشکینی، برای روز ولادت یا شهادت هر کدام از ائمه معصومین
💠 یکی از توصیههای ایشان که در درس اخلاقشان میفرمودند این بود که:
👈 مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد، و شما آن امام را زیارت نکنید.
👈 سپس خودشان توضیح میدادند که در هر روزی که شهادت یا ولادت امامی است، به نیّت زیارت آن امام، یک زیارت امین الله -که زیارت کوتاهی هم هست- بخوانید تا جزء زائران آن امام محسوب شوید، و از برکات زیارت آن امام معصوم بهرهمند گردید.
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا رب این شاخه گل از
شش جهتش دار نگاه...
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_الخامنه_ای
@beneshanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قربان اون دل😭
این صحبت از آقا هر دفعه با دلمون کلی بازی می کنه
📌جان ما فدای دل شما آقا😭
#قیمه_نذری
#امام_صادق علیه السلام
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹
🔰 خوابهای عجیب پدر شهید اردکانی!!!
🌷آنان که به شهیدان ایمان دارند، حتما بخوانند!🌷
🔸سهشنبه شب، نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ مهمان خانه سردار شهید جواد فتاحی شدیم. روزهای سالگرد این شهید خاص اردکانی است. از خاطرات و مقام او پراکنده شنیده بودم. اما اینبار روزی شده بود تا قصه خوابهای عجیبی که پدرش، حاج محمد فتاحی دیده بود را از خودش بشنویم.
🔹چهار خوابی که در حدود چند ماه اخیر دیده بود و آخرینش برای همین چند روز قبل، در ایام سالگرد شهید جواد بود. حاج محمد، پدر سردار شهید جواد فتاحی شروع به بیان کرد. قصههای این چهار خواب با جزییاتش زیاد است که ضبط کردیم اما این جا به خاطر قولی که به پدر شهید دادیم و عهدی که با خود شهید بستیم خلاصه آن را مینویسم.
🔸پدر در خواب میبیند که از دنیا رفته است. از قبر برمیخیزد و وارد یک بیابان نورانی میشود. فرزند شهیدش جواد را همراه یک نفر دیگر میبیند. جواد او را صدا میزند. جواد سر در بدن نداشته است. (نحوه شهادت جواد اصابت ترکش به سر بوده است.) اما بدن جواد با پدر شروع به صحبت میکند. بعد از اینکه جواد، پدر را در یک جایگاهی مینشاند به او میگوید: «باید به مردم بگویی که شما (پدر شهید) هفتاد نفر را شفاعت میکنی!» و این جمله را با اشاره و تأکید، سه مرتبه تکرار میکند.
🔹حاج محمد از خواب بیدار میشود و ساعت را میبیند. دقیقا ساعت دو بامداد! میگذرد و پدر شهید بخاطر اینکه کسی این خواب را باور نمیکند و از آن طرف موجب مسخره شدن میشود، خواب را تعریف نمیکند و نمیگوید.
🔸بعد از چند روز دوباره خواب میبیند. این بار، شهید جواد با همان حالت سر بریده و همان همراه نورانی، به خانه خودش میآید. جمعیت زیادی برای دیدار با جواد آمدهاند. پدر، خودش را به جواد میرساند. جواد از پدر میپرسد که آیا آن خواب و قضیه شفاعتش را برای دیگران گفته یا نه؟! پدر میگوید که کسی باور نمیکند و مسخره میکنند. جواد تاکید میکند که باید بگویی و این حرف را پخش کنید.
🔹پدر از خواب بیدار میشود و باز هم همان ساعت دو بامداد بوده است. بعد از این خواب دوم، پدر شهید برای بعضی افراد خاص نقل میکند اما عمومی نمیشود.
🔸سومین بار، خواب میبیند که شهید جواد آمده است و میخواهد او را به سفر مکه ببرد. این خواب نیز عجیب و طولانی است. فقط یک نکته اینکه در این خواب، شهید، امام جمعه سابق اردکان، مرحوم بهجتی را به پدرش نشان میدهد.
🔹این خواب نیز دقیقا ساعت دو بامداد بوده است. میگذرد تا برای بار چهارم، چند روز قبل از همین دیدار ما با خانواده شهید، پدر باز هم جواد را در خواب میبیند.
🔸این بار، جواد به خانه میآید و از پدر میپرسد آیا آن خواب اول و قضیه شفاعتش را پخش کرده یا نه؟! وقتی پدر میگوید نه، جواد خیلی ناراحت و عصبانی میشود و میرود!
🔹حاج محمد وقتی قصه خوابهایش را گفت، با حالتی بود که انگار ما هم باور نمیکنیم. اما با باور قلبی خود به او گفتیم که ما این خواب را رویای صادقه میدانیم و باور داریم. زیرا عین متن روایات و کلام علما و خاطرات بسیاری از شهدا است.
🔸وقتی در روایات متعدد بر مقام شفاعت شهدا تاکید شده و از آن طرف بر احسان شهدا به والدین خود واقف هستیم و اینکه یکی از موارد احسان، موضوع مقام شفاعت است. وقتی که در کلام و خاطرات زیادی داریم که از مقام ویژه پدر و مادر شهید گفتهاند و وقتی که امام راحل از مادران شهدا در جمعی طلب شفاعت میکنند و وقتی که امام خامنهای در خانه یک شهید از مقام شفاعت پدر و مادر آن شهید میگویند، و با توجه به خیلی از دلایل محکم دیگر، ما نیز به این خواب باور داریم.
🔹از حاج محمد خواستیم تا ما را هم در لیست شفاعت خود قرار دهد. حتی آن را نوشتیم تا به رسم یادگار و تحکیم این عهد بماند. همانگونه که بسیجیان و شهدا، قولهای خود را مکتوب میکردند.
🔸به پدر شهید قول دادیم و با خود شهید جواد فتاحی عهد بستیم تا آنجا که میتوانیم، حرف شهید را منتشر کنیم. هرچند شاید بعضی باور نکنند و حتی تمسخر کنند اما هیچ اشکالی ندارد زیرا روش خود قرآن همین است که حقیقت را بگویید حتی اگر کسی باور نکند آنجا که از زنده بودن شهدا میگوید و در پایان بر عدم این احساس و باور تاکید میکند (ولکن لاتشعرون) و هم اینکه میدانیم و یقین داریم اگر شهیدی این را خواسته است حتما مؤمنان و طالبان حقیقتی را سراغ دارد که این خواب و این جمله، موجب یافتن بیشتر حقیقت برای آنها خواهد شد.
🔰 پی نوشت:
اگر میخواهید در عهد با این شهید و پدرش شریک و همراه باشید، این مطلب را برای دیگران بفرستید، یا آنگونه که خودتان صلاح میدانید در نقل و نشر آن یاری کنید.
✍️ اردکان، بینالطلوعین چهارشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۰ /
✅ @beneshanha
🌹یازهرا🌹
🌱تور عتبات عالیات🌱
کربلا و نجف
نقد و اقساط
✅ قسطی ۶ ماهه بدون سود و ضامن و بدون مراجعه به بانک
برای رزرو با شماره های داخل بنر تماس حاصل کنید یا در ایتا به این آیدی پیام دهید👇
@M60Ahmad
سهمیه قسطی،محدود و ویژه اولین زائرینی است که رزرو انجام دهند
🌹https://eitaa.com/zyarat_karbala
تاثیر امر به معروف تا حدی که یک شهر رو نجات داد.
توی کتاب خاطرات فرح، قسمتی از خاطراتش در مورد جشنهای ۲۵۰۰ ساله نوشته:
میخواستن توی یکی از شهرهای ایران جشن رو بگیرن.
فرح به اصفهان میره تا ببینه اوضاع چطوریه؟ آیا این شهر مناسب جشن هست؟
توی یکی از بازارهای اصفهان پیاده عبور میکرده که یهو یه پسر نوجون بهش میگه:
(با لهجه اصفهونی بخونین😉)
روسریت رو سرت کن.
محافظ فرح برمیگرده با عتاب میگه میدونی ایشون کیه؟
پسر میگه: اره میدونم، زنه شاهه دیگه.
ولی بازم میگم: روسریت رو سرت کن.
محافظ برمیگرده یه سیلی محکم به صورت پسر میزنه و میرن.
فرح وقتی برمیگرده تهران، به شاه میگه اصفهان به درد جشن نمیخوره و داستان پسره رو تعریف میکنه و میگه یه همچین آدمایی داره.
جشن ۲۵۰۰ ساله رو توی شیراز میگیرن و چه افتضاحات فرهنگی هم توی اون جشن بوده.
ولی هیچ وقت اون پسر اصفهانی نفهمید، تذکرش چه اثری گذاشت. شهرشون نجات داد.
@beneshanha
🌹یازهرا 🌹