eitaa logo
بنتُ الحُسین³¹⁵
2.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
35 فایل
"ریزه خواره اقای ابا عبدالله" عکاس حرم¹²⁸ "مجنونِ الرقیه³¹⁵" جز به آغوش حسین نیست درمانی مرا¹²⁸ _امام حسنی بودنم رقیه پرستم کرد؛ از آن روز که شنیدم تشابُهِ داستانِ مادر و کوچه و پهلو و مویِ سفیدِ رقیه را...! کپی؟فور رفیق(؛ @Maksoor315
مشاهده در ایتا
دانلود
بنتُ الحُسین³¹⁵
وصیت امیرالمؤمنین به امام حسن(ع): ابتدا مولا به یگانگی خداوند و برگیزدگی پیامبر و سوال شدن از اعمال
بچه ها ببخشید اگر طولانی میشه تا جایی که میتونم مختصر میگم اما وصیت رو دیگه نمیشد کوتاه کنم بیشتر🤌🏻 و اینکه خودم خیلی دوس داشتم همیشه تا ضربت رو همه جا دیدم کمتر جایی دیدم که بگن بعدش چیشد🥺
اتفاقات بعد از ضربت: امیرالمؤمنین بعد از خوندن نماز صبح به صورت اشاره و نشسته💔از نزدیکان خواستن تا ایشون رو به منزل ببرن یارا و همراهانشون مولا رو به سمت منزل بردن و مردم با اشک و آه و شیون و گریه امام رو همراهی کردن…
امام علی(ع) از فرزندانشون خواستن تا گریه و فغان نکنن که با گریه‌ی امام حسن و حسین(ع) فرشته های آسمون گریه میکردن:)
بخاطر جراحت وارد شده به سر مولا رنگ رخسارشون از عمامه‌ی سرشون زردتر بود😭 تا لحظه آخر زبانشون به تسبیح و تقدیس الهی مشغول بود
پس از زمانی بیهوش شدن در حالی‌که امام حسن(ع) گریه میکردن قطرات اشک بر صورت مولا ریخت و حضرت به هوش اومدن و فرمودن: «ای فرزندم! چرا گریه و جزع می‌کنی؟ همانا بعد از من تو را به زهر ستم شهید می‌کنند و برادرت حسین را به تیغ شمشیر به شهادت می‌رسانند. به پدر و مادر خود ملحق می‌شوید.»
پزشکا و جراحای کوفه جمع شده بودن که حاذق‌ترینشون (اثیر سکونی) بود.به دستور او گوسفندی رو ذبح کردن، از بین شش هاش رگی رو بیرون کشیدن و اون‌ رو بر زخم سر امام گذاشتن تا زهرش گرفته بشه. طبیب بعد از مدتی اونو بیرون آورد و بهش نگاهی کرد و گفت: زهر تا سفیدی مغز امام(ع) نفوذ کرده. و به امیرالمؤمنین عرض کرد؛ وصیت خود را بکن که ضربت این دشمن خدا، کار خود را کرده است و دیگر کاری از دست ما بر نمی‌آید😭
صبح که مردم به دیدار امام اومدن امام فرمودن: «ایها الناس! سلونی قبل ان تفقدونی» ای مردم! پیش از آن که مرا از دست بدهید، از من سؤال کنید.
آسمانِ گریانِ نجف، صبح شهادتِ بابایِ عالَم ۲۱ رمضان ۱۴۴۴
لحظات آخر عمر امیرالمؤمنین (ع) فرا رسیده بود که دیده‌های خود را گردانیدند و به تمام اهل بیت خود نگاه کردند و فرمودند: «همه را به خدا می‌سپارم خدا، همه را در راه حق و راست قرار دهد و از شر دشمنان حفظ نماید. خدا خلیفه و ناصر من بر شماست و خدا برای این امر کافی است.»
‏رَبَّنا وَلا تُحملنا ما لا طاقَتَه لُنا بِهِ خدایا غمی که در طاقتمون نیست رو برامون نخواه
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
( حنوط در لغت به هر مادّه خوش بویی گفته می شود که بدن یا کفن میت را بدان معطر کنند)
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
جلوی تابوت خودش بلند شد تا محل قبر رو نشون بده و فرزندان امام دنبال تابوت رو بلند کردن امام حسن و حسین(ع)و عبدالله بن جعفر و محمد حنفیه(همین چهار نفر) شبانه پیکر مطهر امام رو به نجف بردن
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
ناگهان اونجا سنگ سفید درخشانی پیدا کردن؛ اونو از جا کندن. لوحی پیدا شد که در اون نوشته بودن «این قبری است که نوح (ع) آن‌را برای علی بن ابیطالب (ع) ذخیره کرده است.» جنازه رو همونجا به خاک سپردن و زمین قبرو هموار کردن و برگشتن کوفه.
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
پیکر مطهر مولای ما قبل از سپیده‌دم به خاک سپرده شد و همونطور که خودشون وصیت فرموده بودن قبرشون رو پنهان کردن تا از کینه‌ی دشمنا دور بمونه…
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
مزار مولای ما بخاطر دشمنی زیاد حدود صدسال مخفی بوده چون اگر زمان بنی امیه میدونستن کجاست حتما نبش قبر میکردن تا اینکه بعدها امام صادق(ع) محل اون رو برای عموم مردم آشکار کرد!
بنتُ الحُسین³¹⁵
-
نخستین بقعه: به دستور داود بن علی عباس صندوقی بر مزار ایشان نهاده شد و در زمان خلافت هارون خلیفه عباسی اتاقی بر روی آن ساخته شد و نخستین بقعه بر مزار ایشان بنا گردید.
َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله) خَلَقَ اللَّهُ مِنْ نُورِ وَجْهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عليه السلام) سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ لِمُحِبِّيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ . 📚بحار الأنوار ، ج‏23، ص: 320