میخوام آقا که محرم تو باشم
یه شب قدر تو حرم تو باشم
بنویس بازم توی تقدیر من
شب سوم محرم تو باشم
میدونم آقا که همیشه با گناهام دلت رو لرزوندم
میدونم آقا چی شده باعث اینکه از حرم جاموندم
میدونم آقا ولی عشق رقیه منو اینجا کشوندم
اومدم
اخه پای سفره ات نون خوردم
اومدم
ولی من آبروتو بردم
اومدم
ضامن رقیه تو آوردم
🙂💔العفو بحق رقیه
کربلایی امیر برومند_شب بیست و یکم رمضان 99 - شور - افتادی بین بستر-1594026029.mp3
13.65M
افتادی بین بستر
میبینی خواب مادرو
😭واعلیا
✅سبک لطمه زنی،باصدای کربلایی امیربرومند
#ماه_رمضان
#رمضان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
‹ @bent_hosein315 ›
برخیز
کوفه بی تو نقشه برای کشتن حسین میکشد
برخیز و باز بگو
الا ای چاه یارم را گرفتند....💔
ای خواب به چشمی که نمیخفت بیا
ای خنده به غنچهای که نشکفت بیا
دیوار و درِ کوفه زبان شد که مرو
اما چه کنم فاطمه میگفت بیا
#ماه_رمضان
#رمضان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
‹ @bent_hosein315 ›
دوست دارم که خاک باشم در قدم های علی...💙
#ماه_رمضان
#رمضان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
‹ @bent_hosein315 ›
میگن وقتی امیرالمومنین تو بستر بود،امام حسن حالش از همه بدتر بود...
#دوشنبه_امام_حسنی
بنتُ الحُسین³¹⁵
دوست دارم که خاک باشم در قدم های علی...💙 #ماه_رمضان #رمضان #شب_قدر #ماه_مبارک_رمضان ‹ @bent_
برخیز و راه برو بخدا چاه منتظر است...💔
کربلایی امیر برومند_فاطمیه1400-هیئت حضرت حسن بن علی علیه السلام-زمینه-سلام شیعیان من-1641186728.mp3
20.43M
درد و دل مولا با شیعیان🙂💔
✅سبک زمینه با صدای کربلایی امیر برومند
#ماه_رمضان
#رمضان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
‹ @bent_hosein315 ›
وقتی مولا ضربه خورد ،حسنین رفتن دست مولارو گرفتن تا دم در خونه آوردن
رسیدن به در...💔
آخ مولا وقتی در میدید چه حالی میشد...
نگاه کرد به پسراش گفت دستمو ول کنید زینبم پشت دره
نمیخوام دخترم ببینه شما منو آوردید نمیخوام ببینه نمیتونم راه برم
حسنین دست امیرالمومنین رو ول کردن خانوم زینب کبری نبینه باباش حالش بده
آی امیرالمومنین😭💔
کجا بودی کربلا....
دخترت برادرشو زیر نیزه و شمشیر،اربا اربا...به خون نشسته....
آی امیرالمومنین
یه دختر سه ساله...بدن بی سر باباش....سربریده باباش رو نیزه ها...😭
چشم های رنگ خونت را
بر پرستار خود کمی وا کن
دل من شور میزند بابا
گریه های مرا تماشا کن
گرچه بستم شکاف زخمت را
خون تازه دوباره میریزد
گرچه بر معجرم گره زده ام
لخته خون پاره پاره میریزد
بعد لبخند قاتلت بر من
تو چرا خنده میکنی بابا
شب بی مادری ما را باز
این چنین زنده میکنی بابا
واژه هایی که خاطرات من است
باز تکرار میکنی هربار
کوچه تنگ و خنده و هیزم
میخ در و دود و آتش و دیوار
مردم از روضه خوانی ات امشب
سوختم پای هر وصیت تو
سرشب از شکاف در دیدم بابا
حال عباس را از نیت تو
دست اورا گرفتی و گفتی
رو سپیدم کن ای رشید علی
پیش زهرا کن آبروداری
آبرویم را بخر آبروی علی
جان تو ،جان خواهرت زینب
ای علمدار کاروان حسین
حیدر بی مثال عاشورا
جان تو ،جان دختران حسین
نکند کودکی شود تشنه
نکند دختری زمین بخورد
نشود با تو خیمه ای بی تاب
نکند مادری زمین بخورد
دست هایت اگر زمین افتاد
نام زهرا به لب ببر جان بگیر
بدنت سپر کن و بشتاب
خم شو و مشک را به دندان بگیر
تشنه لب مشک آب را به لب
کودک بی زبان بگیر عباس
تیر وقتی به چشم هایت خورد
مدد از زانوان بگیر عباس