به نظر من یلدا یعنی : یل +دا یعنی دایه بزرگ یا مادر بزرگ واقعا جای مادربزرگهایی که نیستن خالیه و یلدا بدون اونا صفا نداره قدر مادربزرگهاتون رو بدونید 📱 ارسالی از خانم روستایی @bentolhoda_81

🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️ @bentolhod_81

🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️ @bentolhod_81

🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️ @bentolhod_81

به سرنوشت یک ساله ی درخت دقت کرده ای!!!!! یک سال تلاش میکند تا برگهایش سرسبز بماند،تلاش میکند بهترین محصول را بدهد،یک سال تلاش میکند تا خودش را سرپا و با طراوت نگه دارد اما...‌. اما به پاییز که میرسد انگار اختیارش دست خودش نیست،همانند آدمی سالخوره سر خم میکند،برگهای سرسبز یک ساله اش زرد میشوند و زیر پا خش خش میکنند،حس میکند محصول یک ساله اش دارد زیر پا تحقیر میشود.... اما انگار با پایان یافتن پاییز خودش را جم و جور میکند تا دوباره سرپا شود... او هر سال محصول یک ساله اش را از دست می دهد و دوبارهو دوباره برای بدست آوردنش تلاش میکند..... شاید زندگی خیلی از ماها شبیه درخت پاییزی باشد،یک جاهایی تو زندگی با از دست دادن یک سری اشخاص و اشیاء احساس تنهایی و غم و ناراحتی داریم.... اما اگر میتوانستیم از درخت یاد بگیریم که بعد از،از دست دادن محصولِ تلاشهای یک ساله مان دوباره میتوانیم سرپا شویم و محصول بدهیم،خیلی از شرایط تغییر میکرد.... 🍂پاییز،عاشق است🍂 عرفان نور محمدی @bentolhoda_81

پاییز زیبا🍁🍂 فصل خوب عاشقی🌹 فصل دانه های انار🌹 فصل عشقبازی با رنگ ها 🌹 به ماآموختی برای هر تولدی یک بار هم که شده باید فروریخت... ارسالی توسط فائزه خانم @bentolhoda_81

❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉 سپاس از همه خوبان که با سفره های یلدایی و جمله های زیباشون ما رو در این شب ها همراهی کردن💐 مثل همیشه این چالش هم به خوبی و خوشی به اتمام رسید😎😉 زمستون پرچالشی خواهیم داشت اما چالش های رنگارنگ که لذت بخش هستند☺️ منتظر #چالش های دیگه ما (البته همراه با مشارکت شما) باشید😘 @bentolhoda_81

#کارگاه_عزت_نفس ۲۳

#کارگاه_عزت_نفس ۲۳ ❌ گاهی میای برای جلب رضایت یا نگاه کسی، خودتو توی گناه میندازی، تا همرنگِ اون طرف بشی... بین خودمون بمونه👇 😓یه روز حتماً توسط همین آدم، طعم حقارت رو خواهی چشید! حالا ببین کِی گفتم!!! @bentolhoda_81

🔻مسئول آن زمان🇮🇷 🔺اما مسئول این زمان........ ⭕️نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست. به بنده حقیر، مسؤل وقت فرودگاه، اطلاع دادند دم درب مهمان داری!رفتم و با کمال تعجب شهیدعباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته، پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی، منهم منتظر ماندم، مانع پرواز نشوم. در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند. نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم. @bentolhoda_81