eitaa logo
「• کانون بنت الزهرا •」
388 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
638 ویدیو
6 فایل
﴾﷽﴿ با ما در ارتباط باشید 💌 @H_badrloo
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 | وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا ▪️ در بینش اسلام، انسان محترم است قبل از اینکه پسر فلان باشد یا منسوب به قبیلۀ بهمان، سفید باشد یا سیاه، شرقی باشد یا غربی. این حق، حتی از حق حیات هم بالاتر است؛ در جنگ، می‌توان نظامیان را کشت ولی اسیران جنگی را نمی‌توان شکنجه کرد. اسراء آیه ۷۰ -🔰-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
21.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَباعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن 🔺 فضیلت نوکری اباعبدالله 🎤 حجت ‌الاسلام -📜-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
🖇 🌱 ⊰چہ‌شبـآیۍزِجُـدآیۍتـو‌هِـق‌هِـق‌ڪردم ⊰خَسـتـہ‌اَم‌اَز‌هَـمہ‌عـآلم‌بطَـلَب‌دِق‌ڪردم...! ۲روز تا اربعین حسینی 💔 -🏴-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️از زیبایی‌های پیاده‌روی اربعین ببینید جوانی که دست در بدن ندارد و کودکانی که یکی عرق‌ او را خشک می کند و دیگری برایش آب می آورد -♡-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 بنده خدا باش در همه حال، چنان که او خداوند توست در همه حال -⌛️-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
مثل برنامه‌های خودسازی در رابطه با -✍-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بفرمایید روضه🏴 ◾مراسم اربعین حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) ▫️سخنران سرکارخانم رحیمی ▫️با نوای مداحان اهل بیت (علیه السلام) 📍زمان و مکان پنجشنبه ۱۶ شهریور ماه ساعت ۱۶ مشکین دشت پایگاه شهیدان هدایتکار ( روبه روی فرهنگسرا ) -♡-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 نوکرت مثل رقیه سلام‌الله‌علیها مانده جا از قافله حال این جامانده را جامانده می‌فهمد فقط -💔-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118
مجید بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد 🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. ◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش -📻-𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ‌‌@bentolzahra118