eitaa logo
بسلام آمنين
1.8هزار دنبال‌کننده
119 عکس
9 ویدیو
17 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
۲٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم آیا منظور از شیطان در بعضی روایات همان میکروب است؟ نکند ملائکه پروتئین باشند!!!!!! شاید مهم ترین موضوع در ارتباط انسان با خداوند متعال، مسئله باشد. اینکه حضرت رب العالمین با چه اصول و قواعدی با بشر سخن گفته که در نتیجه، کلماتش برای مردم تمامی زمانها و مکانها، هدایت آفرین، قابل فهم و باشد؟ آنقدر مبین و روشنگر که آنرا می نامد(۱۳۸ آل عمران/۱۵مائده). یکی از مسائلی که در همین زمینه مطرح می شود، تطبیق بعضی از کلمات و توصیفات شارع بر موضوعات جدید است. از جمله مشهورترین تطبیقها این است که: مقصود از در بعضی از روایات همان است. مثلا: ۱. ناخن هایتان را کوتاه کنید که ناخن بلند، جایگاه شیطان است. (مکارم الاخلاق ص۶۶) ۲. آب را از کنار دستگیره و جایی که کوزه تَرَک برداشته نخورید، که اینها محل شیطان است. (کافی ج۶ص۳۸۵). طبق دیدگاه مشهور، شیطان درین نوع از روایات به معنی میکروب و کثیفی است. در این زمینه چند ملاحظه وجود دارد: : آیا زنی که ناخن های بلندی دارد و زیر آنها را تمیییییییز تمیییییز نگه می دارد، دیگر شامل این مسئله نمی شود؟؟ عین همین پرسش درباره کوزه هم وجود دارد. اگر دستگیره و محل تَرَک را قشششششنگ بشوییم و ضدعفونی کنیم، دیگر جایگاه شیطان نیست؟ اگر مسئله فقط میکروب و کثیفی باشد، آیا خیلی بهتر، قابل فهم تر و راحت تر نبود که امام علیه السلام بفرمایند: اینجاها کثیف است، ابتدا تمیز کنید و بعد...؟؟؟ : پذیرش این مدل تطبیقات، به ناکجا آباد مضحکی منتهی خواهد شد. فی المثل اگر منظور از شیطان، میکروب و کثیفی است، لابد آنجایی که فرموده اند خلال دندان باعث شادی می شود(تحف العقول ص۱۴)، مقصود از ملائکه یعنی !!!! : استدلال می کنند که چون میکروب بسسیاااااار ریز است و در آن زمان(تلویحا: عصر بدبختی و بی سوادی بشر) دیده نمی شد، اهل بیت علیهم السلام به جای آن، از لفظ شیطان استفاده کردند تا با مردم تفاهم کنند. حال پرسش مهم این است که مگر خود شیطان دیده می شود؟ آیا پذیرفتنی است که یک نادیدنی را، با پدیده بسیار نادیدنی تر از آن معرفی کنند؟ آن هم موجودی که قرآن کریم تصریح دارد: شمارا از جایی می بیند که شما . او و قبیله اش را نمی بینید(۲۷ اعراف). با همه اینها جالب است که خداوند متعال به یک موجود نادیدنی، می گوید. مخلوقی که مانند روز روشن، آشکار است و همه باید او را دشمن خود بدانند(۶فاطر/۱۴۲انعام). جالب تر اینکه از نظر کلام الله زندگی، این مسئله آنقدر مهم و بدیهی است که منکر آن کافر است و در عذاب جهنم(۱۴٠ نساء). : اگر مدرنیته در این دو سه قرن اخیر پدید نمی آمد، به معنای این بود که بشریت درک درستی از شیطان نداشت؟ اصلا اگر چندسال دیگر اثبات شد که چیزی به نام میکروب، وجود خارجی ندارد چه؟ آن زمان باید چه معنای جدیدی را بر روایات تحمیل کنیم؟ : اصل کلام این است که چون پدیده ای دیده نمی شود، پس فهمش ناممکن است. آیا این به معنای صحه گذاشتن بر اعتقاد جهنمی نیست؟مگر آنها چه می گفتند؟ حرفشان به انبیاء علیهم السلام این بود که اگر راست می گویید پدرانمان را بیاورید. ما آنها را بعد از مرگشان نمی بینیم، پس تمام شده اند و دنیایی پس از این عالم نخواهد بود(۲۵جاثیه). : مگر الهی قابل رؤیتند که خدواند متعال، حدود هفتاد بار در قرآن از آنها سخن گفته؟ نکند منظور از ملائکه باشد؟؟؟ آیا بهشت، دیدنی است که هفتاد و هفت بار در کلام الله، ذکر و توصیف شده؟ جهنم چطور؟ کسی چه می داند؟ شاید علم پیشرفت کرد و فهمیدیم منظور از جهنم، ویروس بوده!!!! اصلا خود حضرت باری تعالی چه؟ اگر قرار باشد نادیدنی ها غیر قابل درک باشند، خداوند غیب الغیوب از همه اولی تر به این مسئله است. همین نگاه ناقص است که برای توصیف خداوند متعال، دست به دامان کلمه سخیف و مبهم می شود. نمازی را که به فرموده امام صادق علیه السلام، چهار هزار حد دارد(کافی ج۳ص۲۷۲)، در حد ورزش و تحقیر می کند. مسئله پر رمز و راز را به تقلیل می دهد و قص علی هذا . پذیرش این ، ریشه در کردن و بخشی نگری به آیات و روایات دارد. در نداشتن یک نگاه به منظومه وحی. علاوه بر اینها واجد این معنای ضمنی ناصحیح است که ، برای تفاهم با مردم کافی نیست و به این منظور، باید دست به دامان دستگاه دانشی مدرن شویم. غافل از اینکه تغییر، تنها امر ثابت این دستگاه فکری است. @besalamen_amenin
۱مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم راه وحدت از مسیر تمدن غرب می گذرد! تقریب عقاید یا تقریب نظام مسائل؟! این یکی از موضوعاتی است که ظاهرا به صورت فطری در انسانها وجود دارد: از آنجا که می فرماید: كُلُّ حِزبٍ بِما لَدَيهِم فَرِحونَ(۵۳مؤمنون)، هر کسی می خواهد دیگران را به مسیری که می رود، بخواند و بر عِدّه و عُده خویش بیفزاید. در واقع به ، امریست که در تمامی ابنای آدم وجود دارد. باتوجه به این مبنا تمام انسانها به دنبال هم افزایی و وحدت هستند و تفاوت، در روشهای دعوت است و آن محور نهایی توحید آفرین. در این نبرد هم، حزب و مسلکی بیشترین توفیق را خواهد داشت که به دو نکته بسیار بنیادین توجه کند و خود را تا حد ممکن به آن دو نزدیک. اول اینکه بر دست بگذارد که تا حد ممکن، عمومی تر است و برای افراد بیشتری اهمیت دارد. دوم اینکه برای آن ، راه حل های عملیاتی بدهد. بدیهی است که هرچه راهکارها از بیشتری برخوردار، ساده تر و ارزان تر باشند، موفقیت و وحدت هم بیشتر خواهد بود. با این نگاه می توان گفت که اکثر تلاشهایی که تاکنون در عرصه اتخاذ شده، از دو منظر دارای ضعف است. اول اینکه بیشتر متمرکز بر و اندیشه های ذهنی بوده که برای انسانها در درجه ی اول اهمیت نیست. نتیجه اینکه گفت و گوها و تلاشهای این عرصه، به صورت مبنایی نتوانسته از دایره معتقدان به این عقاید فراتر رود، چرا که این دست مباحثات برای بقیه اصلا مهم نیست. دومین ضعف اینکه مجموعه این فعالیتها، کمترین نگاهی به نظام مسائل مشکلات بشر نداشته و اساسا، در پی گره گشایی از زندگی نبوده(١٥٧ اعراف). در واقع با نگاهی که حضرت امام در ریل گذاری می کنند و اساسا را(۱۲۲توبه)، در ارتباط حداکثری با حل تعریف می کنند فاصله جدی دارد. این دو مسئله بنیادین، همان راهی است که اتفاقا در تلاشهای وحدت آفرین به شکل حداکثری دیده می شود. توضیح بیشتر اینکه غرب برای موحد کردن انسانها بر ، صرفا بر تمرکز نکرد و حتی به اسم آزادی آنرا وانهاد و گفت: تمام دیدگاهها محترمند. در مقابل به صورت حداکثری از شروع کرد و متمرکز بر حل نظام مسائلی شد که بشریت به صورت نقد، با آن مواجه و از آن در رنج است. در واقع از طریق حل مسئله، عقاید همسوی با خود را ساخت و نهادینه کرد! (فتأمل جیّدا) ولی ما در موارد بسیاری از شروع می کنیم و انگار که دین در نگاه ما یعنی عقاید صرف، بدون هرگونه . حال آنکه می توان از راه دیگری هم انسانها را در مسیر به توحید رساند و آن، سبک زندگی و ارائه راه حل برای مشکلات است. می دانید چرا با اینکه صبح تا شب و اسرائیل می گوییم، بسیاری از عرصه های زندگی خود را وامدار آنهاییم و مقلدشان؟ چون مدل و طرحی_هرچند غلط_ برای حل مشکلات ما و رفع ارائه داده اند. از نوشیدنی های روی سفره گرفته تا نظام اقتصادی، پزشکی، معماری، تغذیه، تعلیم و تربیت، ارتباطات و... . نتیجه این با غرب هم واضح است: تمام آثار منفی سبک زندگی غربی دامن مارا هم گرفته و در بسیاری از عرصه ها عملا غربی شده ایم. به عبارتی وحدت آفرین تمدن غرب، رو به جهنم دارد(٤١قصص) و همه را با چالشهای جدی روبرو کرده. از بی عدالتی های ساختاری جوامع تا افزایش فراوان بیماری ها، تا نابودی حداکثری محیط زیست و فروپاشی خانواده و روابط انسانی در جای جای دنیا از جمله ایران. حال با این مبنا می توان در نهضت مبارک ، یک جهش امیدآفرین جهانی رقم زد. توضیح بیشتر اینکه اگر بتوان اندیشه مبارک تقریب را، ضربدر بشر از پایگاه قرآن و روایات کرد (صحیفه امام خمینی ج۲۱ص۲۷۳)، می توان علاوه بر وحدت شیعه سنی، به دنبال وحدت همه ابنای بشر بود. یعنی با ایجاد سبک زندگی اسلامی و پس از آن ، انسانها را به یک وحدت رویه عملی صحیح _برخلاف مسیر غلط تمدن غرب_ رساند. ناگفته پیداست که ارائه این مدلها و طرحهای برآمده از قرآن و اهلبیت علیهم السلام در سبک زندگی، بهترین، عمومی ترین و قابل تفاهم ترین راه، برای اثبات آنها نیز خواهد بود. مطالعه بیشتر: نظام مسائل تقریبی @besalamen_amenin
خباثت قابل تامل ! وقتی از یک عکس هم نمیگذرن!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَاعْتُقِلَ يَحيى وَقُطِعَ رَأْسُه..... وَنَقولُ لِلْحُسَينِ عليه السلام .... 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا یکی از فقیرترین نقاط جهان در ریودوژانیرو است که میگویند حدود صدهزار نفر را در خود جای داده. یکی از ناامن کننده ترین مسائل برای انسان، نشناختن ریشه های و تحلیل تک بعدی آن است... در ، دوازده ریشه نا امنی مبتنی بر آیات و روایات گرانقدر اسلامی تحلیل و تبیین شده است.... یکی از این ریشه ها است. فی المثل اگر نوع خانه های مردم مظلوم آپارتمانی نبود، یقینا تعداد شهدایشان به این حد نمی رسید. هکذا در ضاحیه جنوبی بیروت و.... مطالعه نظریه امنیتی سِلم @besalamen_amenin
۱۲ مهر ۱۴٠۳/سال چهارم همین؟!؟! مگر اسرائیل در تامین اف۳۵ مشکل داشت؟ بهتر است قبل از اینکه حرفم را با شما خواهران و برادران عزیز در میان بگذارم بگویم: بنده هم مثل میلیونها انسان آزاده در سراسر جهان افتخار می کنم. افتخار به اینکه در کشوری زندگی می کنم که در طرف یاری مظلومان، کودکان و مادران بی پناه و فلسطین ایستاده. اما مگر نه این است که خداوند متعال می فرماید: اگر از _که مصداق اَتَم آن قرآن است_ روی بگردانید، باید آماده زندگی سخت و دشوار شوید؟(طه۱۲۴). و مگر نه اینکه قاعده انتقام می فرماید: در همان سطحی که ضربه خوردید باید پاسخ دهید؟(بقره۱۹۴). فی المثل پاسخ واقعی شهادت حاج قاسم به عنوان فرمانده بین المللی اسلام، کشتن فرمانده وقت سنتکام آمریکا بود. با این وصف می شود بفرمایید در وعده صادق۲، دقیقا پاسخ کدام ضربه را داده ایم؟ آنهم بعد از دو ماه تلخ و زهرآگین. اینکه بعد این مدت، تنها سه چهار پایگاه نظامی را بزنیم و ژست انسانیت بگیریم که بله ما زیرساختها را نزدیم، دستاورد خیلی مهمی است؟ مگر اسرائیل مشکل تامین دارد که این فرصت تاریخی بسیار بسیار بی نظیر را تنها صرف آن کردید؟ دیروز در صفحه اینستاگرام شبکه اماراتی خواندم، که بلافاصله بعد عملیات موشکی ایران، آمریکا با سه فروند هواپیمای باری جنگی، یک بسته جدید از پیشرفته ترین امکانات را به اسرائیل فرستاده. یا سه چهار روز پیش نوشته بود: تمام هزینه جنگ یکساله برای اسرائیل، تنها چهل میلیارد دلار بوده. آیا برای آمریکا با بودجه نظامی حدود ۸۶٠ میلیارد دلار، تامین چهل میلیارد در سال کار سختی است؟ دلارهای بی نهایت شرکت سعودی هم به کنار. اینکه بگویید اگر اسرائیل غلط دیگری بکند چنین و چنان می کنیم... می شود بفرمایید سگ هار صهیون، دقیقا باید چه غلط دیگری بکند؟ در کمتر از پنج ماه، چند نفر از سرلشگران نظامی ما را که شهید کرده، وزیر ما را همچنین، رئیس جمهور بی نظیرمان را به آن شکل و مهمان عزیزمان را نیز. انسانهای اسطوره ای مانند و که جانشینان خلف بودند و ده فرمانده ارشد دیگرمان را، تنها در دو هفته به شهادت رسانده. نهایتا را و آه از داغ سوزان آن ولی الهی. در چنین شرایطی سخن از غلط دیگر می کنید؟!؟ تنها یک غلط مانده که پناه بر خدا از آن یک غلط. بله به عنوان کسی که هر روز مهم ترین خبرگزاری های دنیا را رصد می کنم، از وضعیت خراب اقتصادی اسرائیل مطلعم. البته که این وضعیت طبیعی همه جنگهاست. مگر سایر کشورهای درگیر جنگ، به لحاظ اقتصادی شکوفا می شوند که به وضع نابسامان اقتصادی صهیونها دل بسته اید؟ وعده صادق۲ می توانست کار را برای همیشه تمام کند که ظاهرا عزیزان منتظر حوادث دیگری اند. اگر به هر دلیلی توان به درک واصل کردن صهیونی را ندارید، چرا بهترین فرصت برای ویران کردن و فلج کردن مردمی دشمن را، به زدن چند پایگاه نظامی و امنیتی تقلیل دادید؟ کاش حداقل تاسیسات برقی و مخابراتی شان را نابود می کردید. در اینصورت پانصد هزارنفری که هرچند روز در اعتراض به نتانیاهو بیرون می آیند، به چند میلیون نفر تبدیل می شدند. مگر نتانیاهو بدون پشتیبانی مردمش چقدر می توانست ادامه دهد؟ بهترین راه برای زمین گیر کردن ماشین ترور و انسان کشی یهود، ایجاد است و بهترین راه آن، نابودی زیرساخت های زندگی مستعمره نشینان که متاسفانه از دست رفت. بله بنده هم مثل شما از همراهی نکردنهای بعضی ها مطلعم. بنده هم می دانم که عزیز در وصیت نامه اش می گوید: آیه الله خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها می بینم. به همین دلیل اینها را می نویسم برای ، برای همانهایی که در آخرین پیام، مورد خطاب رهبری قرار گرفتند. مردم عزیز: باید به مطالبه گری و تبیین ادامه دهیم. تصور نکنیم که کار تمام شده. پناه بر خد از روزی که و قتال با دشمنان خدا، اولویت اول زندگی ما نباشد(۲۴ توبه). @besalamen_amenin
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت خواهران و برادران عزیز طبیعی بود و بنده هم انتظارش را داشتم که بزرگوارانی در مقام نقد سیاهه حقیر، درباره نوع پاسخگویی امنیت ملی به اسرائیل، مطالبی را عنوان کنند. از اینکه این حرفها مصداق پیشی گرفتن از ولی است، خالی کردن دل مردم است و تضعیف نیروهای مسلح و... هرچند واقعا به نظر بنده مسئله روشن است، اما در این باره نکاتی را عرض می کنم. روشن است به شرطی که فرمایشات حضرت امام را از زمان به این طرف مرور کنیم. فی المثل ایشان در پیام شهادت حاج قاسم فرمودند: او به دست آحاد بشر به شهادت رسید. در انتظار جنایتکاران است... و همه دلبستگان مقاومت، اویند. حدود پنج سال پیش( ۱۳دی۹۸) اما ایشان بعد از ماجرای حمله به پایگاه گفتند: حالا دیشب به اینها زده شد و بحث و این حرفها چیز دیگری است.(۱۸دی۹۸) جالب تر اینکه حضرت آقا حدود سه سال بعد، نه یک روز و دو روز، نه یک ماه و دو ماه خیر، حدود سه سال بعد از شهادت حاج قاسم، دوباره به همین مسئله اشاره کردند و گفتند: هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد. این را بدانند. حرفی زدیم، پای آن حرف ایستاده ایم و در وقت و جای خودش انجام خواهد گرفت. (۱۱ آبان۱۴٠۱) خب از مجموع این فرمایشات کاملا واضح است که انتظار حضرت آقا چه بوده. حدود پنج سال هم از شهادت حاج قاسم میگذرد و به تصریح خود آقا انتقامی گرفته نشده و صرفا یک سیلی زده شده. همینطور در پیام ایشان برای ، این موارد برجسته بود: جبهه عظیم مقاومت عزادار شد! دشمن زمینه را برای خود فراهم ساخت. ما او را وظیفه خود می دانیم.(۱٠ مرداد۱۴٠۳) تعابیر حضرت آقا درباره عظمت جایگاه هم که خارج از وصف است. این تعابیر که نشان از غم عمیق ایشان در فقدان او از سویی و عظمت جایگاه سید مقاومت از دیگر سوی دارد را، چندین و چند بار بخوانیم تا بدانیم چه مصیبتی بر ما وارد شده: برادرم و عزیزم و ، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، درخشان لبنان... روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او در برابر ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ی دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. گستره‌ی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد. حال نکته بسیار قابل تامل این است که ایشان روز بعد از کمترین اشاره ای به این عملیات نکردند و به صورتی تقریبا استثنایی و کم نظیر گفتند: من به شخصه برای سیدحسن عزادارم... نکته نهایی اما فرمایش روز گذشته ایشان درباره وعده صادق ۲ بود که به نظرم بسیار واضح بود و جای هیچ تردیدی باقی نگذاشت: کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، (دقت بفرمایید تعبیر را، کمترین مجازات) برای رژیم غاصب صهیونی در برابر آن رژیم بود؛ رژیم خون‌آشام، رژیم گرگ‌صفت و سگ هار آمریکا در منطقه. خب حالا تعابیر حضرت آقا از زمان حاج قاسم تا هنیه و سیدحسن را دوباره مرور کنید. از طرفی سگ هار خون آشام و گرگ صفت اسرائیلی را و از دیگر سوی، مجازات سخت و انتقام سختی که آقا وعده دادند و در مقابل،، تعبیر رهبری عزیز از پاسخی که داده شده: !! نتیجه: مگر بنده در این یادداشت چیز دیگری گفتم؟ عرض بنده هم دقیقا همین فرمایشات آقا بود ولی با بیانی دیگر. تمام کلام در این بود که چرا چنین فرصتی استثنایی باید به خلاصه شود؟ باز هم از همه خواهران و برادران عزیز سپاسگزارم. خداوند متعال همه ما را به راه راست هدایت کند ان شاءلله. از عمر ناچیز بنده بکاهد و بر عمر سراسر خیر و برکت امام خامنه ای بیفزاید. همه ما را کمک کند تا با مطالبه گری و تبیین اهمیت با برای مردم، دست و بازوی قدرتمندی برای نیروهای مسلح عزیزمان باشیم. @besalamen_amenin
827.6K
سؤالی که از حدود هفتاد نفر فعال پرسیدم: چقدر فرمایشات حضرت آقا را مطالعه می کنید؟ ! @besalamen_amenin
۲۲ مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم خسروان بخش خصوصی و فرهادان مدفون در بی ستون ها!!! عکسش را که دیدم، به ناگاه دستم را گرفت و به روزهای دبیرستان برد، دقیقا بیست سال پیش! را می گویم. آدمیزاد به میزانی که با دیگران احساس مشابهت کند، به همان اندازه هم نزدیکشان می شود و خودمانی. تحصیل را در همان مدرسه ای گذرانده بود که من: دبیرستان نمونه دولتی آیه الله خامنه ای(حفظه الله) . زاده روستا و جالب اینکه در همان رشته ای قبول شده بود که من: حقوق! تنها تفاوتمان در این که او در دانشگاه فردوسی مشهد و من در بابلسر. فرهاد پیرزاد، رتبه ۱۸٠ کنکور سراسری سال ۱۳۹۱ و یکی از جان باختگان حادثه تلخ در ۳۱ شهریور امسال. اینکه چرا و چگونه استعداد و موهبتی چون او، از عمق چند صد متری زمین سر درآورْد، اندوهی بس غم انگیز و تلخ است که چند و چونش را ندانم. به هر روی رحمت و رضوان خدا بر آن برادر نادیده عزیز، که از مصادیق بارز بود و به فرموده امام صادق علیه السلام، در زمره (الکافی ج۵ص۸۸). با خود می گویم کاش زنده می شد و جاه و جلال شگفت انگیز ظلم خسروانی را در عصر مدرن می دید. بارگاهی به نام با نقاب که از نسل فرهاد، هزاران هزار محروم می‌کند و مرحوم. محروم از حقی که خدا برایشان مقرر کرده و مرحوم در بیستون های و نا امن. حال آنکه از نظر شرع مقدس ، هر آنچه که از منابع و معادن مختلف در زمین است، حق تمامی ابنای بشر است. نباید به هیچ وجهی تبعیض و تفاوت در بهره برداری از آنها وجود داشته باشد، که این ویژه خواری است و . فی المثل آیه هفتم سوره حشر در نحوه تقسیم ، به عنوان یکی از مصادیق ثروتهای عمومی، به یک اصل بسیار بنیادین اشاره می کند: اینکه ساز و کارهای اقتصادی نباید به نحوی باشد که ثروت، تنها در دست جامعه در گردش باشد. از همین روی، حضرت نبی الله الاعظم به عنوان معلم اول و آخر بشریت می فرمایند: پنج نفرند که من و همه انبیای مستجاب الدعوه آنها را لعن کرده ایم. یکی از آنها است. یعنی کسی که اموال متعلق به امام جامعه و ثروتهایی که _به تعبیر امروز _ باید برای محرومیت زدایی عامه مردم استفاده شود را به خود اختصاص دهد(الکافی ج۲ص۲۹۳). حضرت آقا امیر المومنین علیه السلام در برنامه حکومتی که برای جناب می نویسند، به این امر مهم توجه داده می فرمایند: إيّاكَ وَ الاستئثارَ بِمَا الناسُ فيهِ أُسْوَةٌ . بپرهيز از ويژه سازى و انحصار طلبى در چيزهايى كه متعلق به همه مردم است و همه در آن برابرند (نهج البلاغه نامه ۵۳). این موضوع آنقدر مهم است که حضرت آقا امام رضا علیه السلام، اعلان برائت از را جزو شروط مسلمانی عنوان می کنند(عیون الأخبار ج۲ص۱۲۱). در اسلام عزیز به معنای اموال عمومی است که در اختیار پیامبر و جانشینان معصوم ایشان(علیهم السلام) قرار دارد و در زمان غیبت، اختیار آن با ولی امر مسلمین و تحت تصرف حکومت اسلامی است. اموالی که از آن باید در مصالح عمومی جامعه و به سود همگان بهره برداری شود. با این مبنا ، یکی از مهم ترین مصادیق انفال و ثروتهای عمومی و متعلق به همه مردم است. آنهم معادن بسیار غنی و ارزشمند کشوری چون ایران، که واجد یک درصد جمعیت جهان است و در مقابل، مالک هفت درصد معادن دنیا. از نظر احکام اقتصادی پیشرفته اسلام، که بخشی از آن در آمده، بهره برداری از معادن باید به صورت و به وسیله همه مردم باشد. در این مبناست که همه فقها و مراجع در بخش رساله هایشان، از احکام معدن هم سخن گفته اند. به این معنا که همه می توانند از برکات معادن بهره مند شوند و در مقابل، باید خمسش را به حکومت بپردازند. اما آنچه که مانع پیاده سازی این حکم حکیمانه می شود، وجود مسئله ای است به نام . سرمایه دارانی که تنها به دلیل سرمایه دار بودن، بهره برداری از معادن طلایی ایران را کرده و سالیانه مبلغ اندکی از درآمد فوق نجومی شان را، تحت عنوان حقوق دولتی معادن به حکومت می پردازند. اینجاست که فرهادهای مستضعف و مظلوم را که مالکان حقیقی معادنند، می کنند، به عمق چندصد متری زمین می فرستند و در مقابل آنهمه رنج و سختی، ماهیانه هشت نه میلیون تومان هم به آنان می دهند و تمام(اینجا). و مگر بردگی و برده داری چیزی جز این است؟ در عصر مدرن، فرعونها، خسروها و قارونها هم شکلهای مختلفی پیدا کرده اند. گاهی شبیه بمبهایی می شوند که بر سر اهالی شهر آوار می شوند و زمانی که بشدت خطرناک ترند، در قالب تئوری های اقتصادی در می آیند و کشورها را خراب و ویران می کنند. مطالعه بیشتر: مدیریت اسلامی معادن @besalamen_amenin
بسلام آمنين
#یادداشت_۱۷۸ ۲۲ مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم خسروان بخش خصوصی و فرهادان مدفون در بی ستون ها!!! عکسش را که د
پیام رسیده از یکی از عزیزان از شهرستان استان خراسان رضوی درباره یادداشت ۱۷۸: ما هم اطراف شهرستانمون معدن زیاد داریم و... اما متاسفانه به غصب عده ای سرمایه دار در اومده. از همه بدتر اینکه هوا و آب منطقه رو کردن چشمه ها و چرا گاه ها رو نابود کردن. بعد مردم همین منطقه رو با درآمد های ناچیز به بیگاری می گیرن و سودشو خودشون می‌برند. همه بیچارگی اش برای منطقه و مردمش هست... تازه ژست کار آفرینی و هم میگیرن. من از یکی از دوستان که همسرشون توی معدن کار میکردن شنیدم که میگفت مالک معدن توی یک کشور دیگه (فکر کنم ایتالیا) زندگی میکنه. هرچند وقت یکبار میاد یه سری میزنه. ظاهرا هم داره. حالا دیگه نمیدونم چقدر درسته ولی خیلی درد داره. این مهندسایی که از شهر های دیگه میان هم با در امد های هنگفتشون میان خونه و زمین خرید و فروش یا اجاره میکنن با قیمت های خیلی بالاتر و این باعث میشه که الان اوضاع قیمت خونه ها هم به نسبت شهر های دیگه توی شهر ما خرابتره چه فروش چه اجاره. یعنی سهم ما ازین معدن ها و به ظاهر عمومی، شده تخریب آب و خاک و هوا و به یغما رفتن منابع غنی زیرزمینی مون و بالارفتن فضایی قیمت مسکن ها... پ. ن: این سرنوشت حرکت بر مداری غیر از دستگاه برآمده از و احاطه است. فرقی نمی کند مباحث سلامت و پزشکی باشد، حمل و نقل باشد، تعلیم و تربیت یا شناسایی و استخراج معادن یا دیگر عرصه ها: یک نقطه را درست کردن و را ویران کردن. @besalamen_amenin
بسم الله الرحمن الرحیم به لطف خدا دومین جلسه مباحثه کتاب به میزبانی دانشجویان دانشگاه سمنان برگزار شد.... یکشنبه ها ساعت ۲٠ دریافت کتاب: https://eitaa.com/olgou4/3919 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 @besalamen_amenin
۵ آبان ۱۴٠۳/ سال چهارم مرگ بر اسرائیل، مرگ بر نان بی سبوس! کشاورزی: امنیتی ترین وزارتخانه قرآن! کشاورزی: اولین، مهم ترین و برترین شغل روی زمین و کاری که عاملان به آن را، در زمین نامیده اند(تهذیب الاحکام ج۶ص۳۸۴). جالب تر اینکه تنها شغلی است که خداوند متعال در قرآن به آن متصف شده که «نحن الزارعون»(سوره واقعه آیه۶۴). با یک حساب ساده می توان دهها آیه در قرآن عظیم یافت، که مستقیما درباره ی مشغولیت پربرکت و راهبردی سخن می گوید. بیست مرتبه تاکید و توصیف اصطلاح راهبردی ، تنها یک نمونه از آن آیات فراوان است. غایت الغایات عروج انسان، وارد شدن به بهشت و است(۳۲نحل/۷٠زخرف). زیباتر از همه اینکه حضرت باری تعالی در دستگاه ، برای محل کار کشاورز نیز، همین کلمه جنّت را کرده(۲۶۵و۲۶۶بقره). محوریت راهبردی کشاورزی در زندگی هدایت محور، مستلزم ایجاد دهها و صدها تغییر کوچک و بزرگ در حیات کنونی ماست. فی المثل اگر ما بر مبنای قرآن طراحی شده بود، پرطرفدارترین شغل و آینده ای که دانش آموزان برای خود تصور می کردند بود. در حال حاضر نه تنها اینگونه نیست که به عکس، کشاورزی به عنوان یک امر مزاحم آب دزد در ذهن دانش آموز تصویر می شود. این یکی از دلایلی است که طبق آمار، هنوز حدود پنجاه درصد غذای کشور وارداتی است(اینجا) و حتی امسال از آمریکا هم گندم وارد کرده ایم!!! آنهم پس از حدود نیم قرن از انقلابی که برای زندگی قرآنی شکل گرفته. آنهم در کشور ثروتمندی چون ایران که بزرگ می گفت: اگر درست کشاورزی کنیم، تنها یک استان خراسان می تواند تمام مایحتاج غذایی کشور را تامین کند(اینجا). در این سیاق یکی از قابل تأمل ترین مسائل پیش روی جامعه ایمانی، تمرکز و جهت گیری دستگاه های خواهد بود. چرا که به تصریح کتاب مبین، دشمن ترین دشمنان جبهه ایمانند(٨٢مائدة) و تنها یک هدف در زندگی دارند: ایجاد (٦٤مائدة). جالب و شگفت انگیز اینکه این هدف کثیف را بیش از همه از طریق کشاورزی دنبال می کنند(٢٠٥بقرة). بر این اساس می توان گفت: یکی از امنیتی ترین نقاط از نظر قرآن شریف، دستگاه کشاورزی است و غفلت از این موضوع، می تواند ضربات جبران ناپذیری به جبهه ایمان وارد کند. از میان صدها مسئله، تنها به یک مورد اشاره می کنم: اسرائیل لعین بعد از چند ده میلیارد دلار هزینه و کشتار شبانه روزی مردم مظلوم و بی دفاع غزه و لبنان، توانسته پنجاه هزار نفر را در یک سال جنگی به شهادت برساند. اما چندی پیش آماری هولناک از مسئولین مرتبط با و غلات منتشر شد که سالانه در کشور به خاطر بیماری های ناشی از می میرند!!!!!!(اینجا). البته پندار بنده این است که آمار واقعی بسی بیشتر از این است. نان و غذای کشور تحت نظارت استانداردهای سازمان تهیه می شود که تابع سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی و است. به تصریح خود کارشناسان امر، یکی از اصلی ترین دلایل بیماری های گوارشی، جداسازی از آرد نانوایی هاست که در روایات ارزشمند ما بر آن تاکید شده. مصیبت اصلی این است که همه این جنایات به نام عِلم صورت می گیرد. آیا این که حداقل سی هزار نفر، آنهم در شرایط صلح، آنهم فقط به خاطر نان از بین رفته اند یک بحران امنیتی نیست؟ حضرت نبی الله الاعظم می فرمایند: بهترین غذای شما نان است(مکارم الاخلاق ج۱ص۱۶۷) و ما علاوه بر بازتعریف مفهوم جامع ، نیازمند تغییر جدی الگوی پخت نان نیز هستیم. این دقیقا همان کاری است که امام جامعه در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس بر آن تاکید صریح داشتند: اجازه ندهید پرچم های نفوذ فرهنگی دشمن در در کشور برافراشته شود، بویژه در وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و... مطالعه بیشتر: الگوی پخت نان در خانه بسته جامع فقهی کشاورزی نظریه جامع امنیتی سِلم @besalamen_amenin
٠ ۱۸ آبان ۱۴٠۳/ سال چهارم تو در مورد من چی فکر کردی؟ من اصلا به تو فکر نمی کنم حاج آقا!!! یکی از تقسیم بندی های کاربردی که می توان در مجموعه آیات و روایات گرانقدر انجام داد، سه گانه تعریف، تصویر و تصمیم است. این نگاه در ادبیات ، بیان مبتنی بر نامیده شده. در واقع یکی از مهم ترین ویژگی های بیان هدایت آفرین این است که: اولا یک مسئله را تعریف، و در مرحله بعدی فواید و احیانا جوانب مختلف آن تعریف را تبیین کند. نهایتا مجموعه ای از تصمیم ها را برای عملیاتی کردن آن تعریف و رسیدن به آن فوائد ارائه کند. فی المثل ابتدا صلات را تعریف، سپس فواید آن را تشریح و نهایتا، مجموعه ای از اقدامات را برای و بر زمین نشاندن نماز ارائه کند. از منظر این رادار پیشرفته، بسیاری از کتابها و سخنرانی های دینی فاقد آفرینی حداکثری هستند. چرا که در بسیاری از موارد، هیچ تصمیم و برنامه کاربردی روی میز مخاطب نمی گذارند. یعنی دقیقا در مرحله ای که فرد آماده عملیات و ایجاد تغییر در زندگی است، او را بدون تصمیم پیشنهادی رها می کنند. در واقع مباحث خوبشان در حد مبانی نظری باقی مانده و امتداد اجتماعی عینی پیدا نمی کند. با این مقدمه یکی از مهم ترین و محوری ترین مفاهیم در تعریف انسان، کلمه است. خداوند متعال در کلام الله زندگی می فرمایند: ای انسانها شما فقیر و محتاج به خدایی هستید که غنی و بی نیاز است(١٥فاطر). مرحله دوم کار، بررسی و جوانب مختلف مخلوقی به نام انسان، مبتنی بر اين مفهوم است. از همه مهم تر سومین بخش یعنی تصمیم است. ما با چه برنامه ها و طرحهای عملیاتی می توانیم فقر و نیازهای ذاتی و تمام ناشدنی انسان را به سمت غنی مطلق، پُر و مدیریت کنیم؟ یکی از مسائل مهمی که از این نگاه استفاده می شود، قرین بودن انسان با اوست. اگر انسان مجموعه ای تمام ناشدنی از نیازهاست، بنابراین تمامی کارهای او برای رفع حاجاتی است که دارد. در یک جمله می توان گفت: انسان ها تنها و تنها به رفع نیازهایشان می کنند. با این مقدمه می توان نتیجه گرفت: تمامی قطع و وصلها در روابط انسانی، مبتنی بر مسئله رفع نیاز شکل می گیرد. هر کسی، مجموعه ای، مدیری، امام جمعه و جماعتی، کشوری یا تمدنی بتواند با تصمیم هایی که ارائه می دهد، بهتر، سریع تر، آسان تر و ارزان تر نیازهای جامعه انسانی را رفع کند، توانسته تفکر و اندیشه ها را جهت دهی و طبعا آن جامعه را به سمت و سوی دلخواه مدیریت کند. زمانی به عزیزی می گفتم: حاج آقا می دانید چرا کثیری از جوانان و نوجوانان از کنار ما می گذرند و کمترین احساس و ارتباطی نسبت ما ندارند؟ به این دلیل که من طلبه، اساسا هیچ نسبتی با رفع نیازهای او ندارم. نه حرف و طرحی برای ارائه می دهم، نه فکر و برنامه ای برای آینده اش دارم، نه پیشنهادی برای تسکین فوران نیازهای روحی جسمی او. وقتی نیازی رفع نمی کنی، پس کمترین جایگاهی در تفکرات و اندیشه ها آنها نخواهی داشت. وقتی به تو فکر نکنند پس نمی توانی اندیشه آنها را جهت دهی کنی و مدیریت. با این توضیحات ارزش جمله تمدنی و محوری حضرت روح الله در مشخص می شود که: حوزه‌‌ها و روحانیت باید و آینده‌ی جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عكس‌العمل مناسب باشند. (صحیفه نور ج۲۱ص۸۸) بسیار قابل تامل است که امام خمینی عظیم الشان، مدیریت تفکرات جامعه را در کنار رفع نیازها مطرح می کنند. اساسا هدف بنیادین چیزی جز برآوردن نیازهای جامعه در قالب یک جدید مبتنی بر قرآن و روایات نبوده. امام خمینی ره در این زمینه می فرمایند: من قبلاً نیز گفته‌ام جهان‌خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است كه ما نگوییم اسلام جواب‌گوی جامعه است... . هدف اساسی ما این است كه چگونه می‌خواهیم اصول محكم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده كنیم و بتوانیم برای جواب داشته باشیم. همه‌ی ترس استكبار هم ازین مسأله است كه فقه و اجتهاد جنبه‌ی عینی و عملی پیدا كند. (صحیفه نور ج۲۱ص۸۸) کتاب مسجد و اداره جامعه که حاوی چهل طرح کاربردی بر مبنای آیات و روایات گرانقدر ماست، پاسخی به این پرسش است. بر این اساس، مسجدی که برای رفع نیازهای مختلف اهالی طرح و برنامه دارد، به راحتی توان ارتباط گیری با مردم، هدایت و مدیریت آنها در جهت اهداف اسلامی را خواهد داشت. @besalamen_amenin
۲۵ آبان ۱۴٠۳/ سال چهارم تمدن سازی و مسئله سبزی خوردن! از بَقْلَةُ الحَمْقاء تا دود اسفند بی بی سی!! خدایش بیامرزد استاد صفایی(ع ص) را که می گفت: فاجعه این است که ما قرآن را به بازی گرفته ایم! پندارم این است که یکی از اصلی ترین دلائل این وضعیت در عصر کنونی، رقیب تراشی به انحاء مختلف برای قرآن است. البته به صورتی کاملا محترمانه که حساسیت زا نباشد. دقیقا مانند کسانی که می گفتند: درست که «اَحَدٌ من الصحابه» است، اما بقیه هم اَحَدٌ من الصحابه هستند. هم می توان به علی رجوع کرد و پرسید هم به آنها. همه مرجعیت دارند و محل رجوعند، حال یکی کمتر می داند و یکی بیشتر! در واقع وقتی نتوانستند را خاموش کنند، در کنار خورشید او، جرقه های قلابی دیگری را عَلَم کردند(فتأمّل جیّدا). ابلیس در دوران مدرن و از طریق کاری کرد، که دیگر از قرآن تقاضای ، إخبار و توصیف نداريم. در واقع تمامی دانشهای مدرن در همه زمینه ها، یا خود را توصیف می کنند(إنباء اسمي) یا تغییرات شان را(إنباء فعلي). حال آنکه توصیف عالم، تنها باید از جانب باشد که «بِکُلِّ شَیْءٍ عَليمْ» است و «محیط». جالب تر که این معنا حداقل ۲۶ بار در کلام الله تاکید شده. اهمیت فوق العاده مسئله به این باز می گردد که توصیف اسمی ناقص و یا نادرست اشیای عالم، منجر به ضلالت و گمراهی انسان می شود. در این منظر، نقش بنیادین اولین گزارش قرآن درباره حضرت آدم علیه السلام آشکار می شود. کسی که می خواهد نبی الله و هادی دیگران باشد، یقینا محتاج است که فرمود: و عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها(۳۱بقره). چرا که اطلاعات هر شیئی در آن رمزگذاری شده. به این دلیل است که واضع الفاظ، اسامی و زبانها فقط خداست، و تنها اوست که توان توصیف(بخوانید نامگذاری) جامع و کامل اشیاء را دارد. این است که امام رضا علیه السلام می فرمایند: اسم، یعنی بیان ویژگی های موصوف(کافی ج۱ص۱۱۳). جالب اینکه امام صادق علیه السلام هنگام توضیح آیه ، به حصیری که روی آن نشسته بودند اشاره و فرمودند: خداوند حتی علم نسبت به این حصیر را هم به آدم آموخت(تفسیر العیاشی ج۱ص۳۲). راز عمیق منازعات انبیاء علیهم السلام درباره اشیاء به همین مسئله باز می گردد. چرا که و یا اسم گذاری اشیاء و توصیفات آنها، زیرساخت نوع نگاه انسان به عالم را تشکیل می دهد. در نتیجه تنها خداوند و اولیای الهی صلاحیت توصیف عالم را دارند، نه اهالی ظن و گمانهای دائم التغییر و ناقص که فرمود: إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ، ما أَنْزَلَ اللَّـهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ. إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى‏(۲۳نجم) فی المثل دو مورد از مهم ترین نامگذاری ها و تحریف اسامی که حقیقتا مسیر تاریخ را عوض کرده، تغییر اسم و است. تا زمان حضرت عیسی علیه السلام، اسم بیت المقدس به وسیله انبیاء بر خانه پیامبر خاتم و وصی او اطلاق میشد. اما ابلیس بعد از ایشان، این اسم پر مسمای تاریخ ساز را از موضع حقیقی خود تحریف، و بر مسجد الاقصی نهاد(الکافی ج۱ص۴۸۱). دیگری تحریف اسم ملائکه از مسمای «مدبر الامور بودن» در عالم(۵نازعات) به اینکه آنها دختر هستند. این تحریف اسمی آنقدر مخرب هدایت است که خداوند متعال تصریح می کند: اگر تصور کنید فرشتگان الهی دخترند کافرید!!! جالب اینکه بعد از تحریف مسمای کلمه ملائکه، باز هم خدا به نبود علم و پیروی از حدس و گمان های باطل اشاره می کند(۲۷و۲۸نجم). مثال دیگر از صدها و هزاران مورد تحریف اسمی که دستگاه ابلیس انجام داده، درباره به عنوان سبزی اختصاصی حضرت ام الأئمه سلام الله علیهاست. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند: بر روى زمين هيچ سبزى ارزشمندتر و سودمندتر از خرفه وجود ندارد و آن، سبزى حضرت فاطمه عليها السّلام است. خداوند بنی اميه را لعنت كند! آنان به خاطر كينه با ما و دشمنى با فاطمه عليها السّلام، خرفه را سبزى نادان ناميدند(کافی ج۶ص۳۶۷). غم انگیز اینکه اگر همین الان را در نت جست و جو کنید، همین سبزی خرفه را نشان می دهد. مورد دیگر می توان به گزارش شبکه ابلیس(بی بی سی) درباره مضر بودن گیاه ضد شیطان و پربرکت اشاره کرد. همین طور دهها مورد که در إنباء إسمي و فعلی قرآن و روایات، بسیار مدح و سفارش شده اند، اما دستگاه إنباء ابليس، آنرا به ضد خود تبدیل کرده. اشیای گرانقدری مثل برگ چغندر، کبوتر، تره، شلغم، پشم و... . پیشنهاد مطالعه جدی: جلد اول ادبیات إنبائی @besalamen_amenin
بسم الله الرحمن الرحیم ساعت ۲٠ در خدمت خواهران و برادران عزیز خواهیم بود ان شاءلله پیوند حضور در جلسه 👇 https://virasty.com/Haj_ghasem/1731808406549480419
طرح بابلسر که گفته شده تو جشنواره جهانی معماری برنده شده. اما اگر بخواهیم این طرح را از منظر معماری مطرح در آیات و روایات بررسی کنیم، می توان به مسائل و مشکلات بالا اشاره کرد👆. کتاب مقررات فقهی ساختمان👇 https://eitaa.com/olgou4/6183