امام على عليه السلام:
انسان شريف، به هر مقامى، هر چند بزرگ، برسد سرمست نمى شود؛ مانند كوهى كه هيچ بادى آن را به لرزه در نمى آورد؛ اما فرومايه...
غرر الحكم حدیث 5197
.
@Dastanhaykotah
۰ مےگفترفیقبایدکنارِرفیقش
۰ تورڪابامامزمان(عج)
۰ شهیدشہ🌿🤍
#شهداییمـ
.
@Dastanhaykotah
voice.ogg
زمان:
حجم:
3.6M
بُزرگۍجَھانرابیخیـٰال🚶🏾♂..
مَنآنچَندوَجـب
کُنجبینالحَرمینـتراخواهـانَم..
شٰـایَدتازهداریـم
مَعناۍدوریرودَرکمیکُنیـم💔
.
@Dastanhaykotah
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شکایت از اقا امام زمان عج!
🎙#استادمسعودعالی
@Dastanhaykotah
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا دیه مرد بیشتره؟!
یه #ڪلیپ فوقالعادهجالبببینیم!
@Dastanhaykotah
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 با این روش شخص رو
@Dastanhaykotah
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞ویدیویی تماشایی از زندگی شخصی امام ره
@Dastanhaykotah
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 دقایقی در محضر آیت الله #بهجت(ره)
به کی شکایت کنیم از دست
@Dastanhaykotah
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️سه مطلبی که روی
شمشیر پیامبر نوشته شده بود ...!
🎙#دکتر_رفیعی
1⃣صل من قطعک ...
اونایی که باهات قطع رابطه کردن،
تو وصل کن ...!
2⃣قل الحق ولو علی نفسک
حق را بگو حتی اگر به ضررته ...!
3⃣احسن الی من عصی الیک
کسی که به شما بدی کرد،
بهش خوبی کن ...!
@Dastanhaykotah
🤲#نماز_میت
خانواده شخصی که از دنیا رفته بود از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درخواست نماز میت کردند، حضرت رحمة للعالمین به خاطر امری که پوشیده می داشتند می خواستند از خواندن نماز بر آن میت امتناع ورزند ولی امین وحی به محضر حضرت نازل شد و عرضه داشت:
یا رسول اللَّه! خدا می فرماید: شبی باران تندی در مدینه نازل شد و تقریباً همه شهر را آب و گل و لای گرفت و مردم مدینه شهر را در وضعی دیدند که از خانه ها بیرون نیامدند. بنده ای از بندگانم مشکل داشت و این مرد که الآن از دنیا رفته، آن شب از خانه بیرون آمد و در آن وضعیت بحرانی، مشکل آن بنده ام را برطرف کرد، به خاطر کار آن شب بر جنازه اش نماز بخوان و برای او درخواست آمرزش کن.
📙عطار نيشابورى
@Dastanhaykotah
📚داستان یونس نبی ع
یونس فرزند متی بود، پدرش متی فردی ستایشگر بود و هم دوره سلیمان و داوود بود و گویند همنشین داوود در بهشت، «متی» پدر یونس می باشد. او مردی زحمت کش بود که با دستان خود هیزم می شکست و آن را به شهر می برد و می فروخت و با پول آن گندمی تهیه می کرد. گویند با هر لقمه ای که می خورد، حمد و ثنای پروردگار خویش را بجای می آورد و همواره می گفت؛ فکر نمی کنم خدا این همه نعمت به کسی بخشیده باشد. شکر تو را که اندامی سالم به من دادی و قدرتم بخشیدی تا درختانی را که خود به وجود آورنده آن نبودم، بشکنم و هیزمی تهیه کنم.
شکر تو را که خریدارانی به سویم فرستادی و شکر تو را که از سود فروش آن گندمی تهیه می کنم، شکر تو را که اشتهای خوردن نان را در من بوجود آوردی.
گویند متی همیشه با خوردن هر لقمه این همه شکر خدا را بجای می آورد. داوود در مورد متی به سلیمان گفت؛ من بنده ای تا به این اندازه ستایشگر ندیدم.
خداوند به متی یونس را عطا فرمود. فرزندی که به پیامبری مبعوث شد و در شهر نینوا در سرزمین موصل مردم زمان خویش را به یکتاپرستی دعوت کرده و آنان را از عبادت خدایان دروغی نهی می کرد. یونس چهارهزار و هفتصد و بیست و هشت سال بعد از هبوط حضرت آدم به دنیا
@Dastanhaykotah
🌸🍃🌸🍃
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا …صفحه141
@Dastanhaykotah