ملانصرالدين در مجلسي نشسته بود.
از ملا پرسيدند: خورشيد بهتر است يا ماه؟
ملانصرالدين قيافه متفکرانه اي به خود گرفت و گفت:
اين ديگر چه سوالي است که شما مي پرسيد؟
خوب معلوم است که ماه بهتر است
چون خورشيد در روز روشن در مي آيد به همين علت وجودش منفعتي ندارد
اما ماه شب ها را روشن مي کند!! پس ماه بهتر است!
و الحق که زندگی
درست به همین احمقانگیست
لطفِ بی اندازه
دیده نخواهد شد
کم که باشی ارج نهاده می شوی
الطاف ما تنها باید به اندازه ی شعور و وسعت دیدِ دیگران باشد
@Dastanhaykotah
💠خاطرهای کوتاه از سبک زندگی
#آیت_الله_بهجت
از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود. دلهره و شک در چهرهاش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح میچرخاند. به لبهای آقا خیره شد، دید تکان نمیخورند. با خود گفت: این چه عالمی است که تسبیح میگرداند و ذکر نمیگوید؟!
هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: بله! ذکری از امام سجاد علیهالسلام روایت شده است که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر مینویسند. رنگش پرید. فقط سکوت کرد. آنهایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمیدانستند چه خبر است؟!
بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
📚این بهشت، آن بهشت، ص۵۶
@Dastanhaykotah
👌 تمامی حاجات را آن شب از امام رضا(علیه السلام) گرفتم
◽سید محمد باقر گلپایگانی:
پدر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی تعریف میکردند :
◽در زمان رضا شاه به مشهد مشرف شده بودم، به حرم امام رضا(علیه السلام) رفتم به دلیل این که مرد و زن در آن زمان مختلط بود، جلو نرفته و به امام رضا گفتم:
◽آقا! برای این که به گناه مبتلا نشوم، جلو نیامدم تا ضریح را ببوسم!
◽آن روز بعد از نماز، پس از ساعتی مردم را از حرم بیرون کردند اما هیچ کس به من نگفت:
که برو بیرون!
◽من هم جا نمازم را کنار ضریح بردم و به راحتی در کنار ضریح، مشغول زیارت حضرت شدم، آن شب هر چه از امام رضا(علیه السلام) خواستم همه را از ایشان گرفتم.
◽شیفت که عوض شد، خادم امام رضا(علیه السلام) آمد و گفت : شما برای چه این جایید؟ گفتم :
◽کسی به من نگفت برو بیرون ، وی گفت :
لطفاً بروید بیرون و با جمعیت دوباره بازگردید،زیرا اگر بدانند شما در این مدت این جا بودهاید هم من و هم شیفت قبلی را مؤاخذه میکنند.
کمی تا
@Dastanhaykotah
🌺استاد فاطمی نیا:
✍مولوي تمثيل آورده است كه:
فردي نشسته بود و "ياربّ" ميگفت.
شيطان براو ظاهر ميشود وميگويد: تابه حال اين همه "ياربّ" گفته اي، چه فايده داشته است!؟
مرد دلش شکست و ازدعا کردن منصرف شد و خوابيد.
شب كسي به خواب او آمد و گفت چرا ديگر "ياربّ" نمي گويي!؟
جواب داد : چون جوابي نمي شنوم و ميترسم ازدرگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بكنم!؟
گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين "ياربّ" گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!
يعني اگر خداوند نخواهد صداي ما به درگاهش بلندشود ، اصلا نميگذارد " ياربّ" بگوييم!
@Dastanhaykotah
✨﷽✨
#حکایت_خواندنی
✍در بنی اسرائیل یک نفر قاضی بود که بین مردم به حق قضاوت می کرد. او وقتی که در بستر مرگ قرار گرفت به همسرش گفت هنگامی که مُردم، مرا غسل بده و کفن کن و چهره ام را بپوشان و مرا بر روی تخت بگذار که به خواست خدا چیز بد و ناگواری نخواهی دید.
وقتی که او مُرد، همسرش طبق وصیت او رفتار کرد و پس از چند دقیقه، روپوش را از روی صورتش کنار زد، ناگاه کرمی را دید که بینی او را قطعه قطعه می کند.از این منظره وحشت زده شد و روپوش را به صورتش افکند.
همان شب در عالم خواب شوهرش را دید، به شوهرش گفت آیا از آنچه در مورد آن کرم دیدی وحشت کردی؟ زن گفت آری. قاضی گفت سوگند به خدا آن منظره وحشتناک به خاطر تمایل من به برادرت بود.
روزی برادرت با یک نفر نزاع داشت و نزد من آمد. وقتی که آنها نزد من نشستند تا بین آنها قضاوت کنم، من پیش خود گفتم خدایا، حق را با برادر زنم قرار بده. وقتی که نزاع آنها بررسی گردید اتقاقاً حق با برادر تو بود، خوشحال شدم.
آنچه از کرم دیدی مکافات عمل من بود که چرا چنین مایل بودم که حق با برادر زنم باشد و بی طرفی را در هوای نفس خودم حفظ
@Dastanhaykotah
✍پيرمردی فرتوت و نابينايى ، در حال گدايى، بر اميرمؤمنان علی(ع) گذشت.
امام فرمود : اين مـرد كيست و چرا گدايى مى كند؟ گفتند: مسیحی است. امام فرمود: تا آن زمان كه قدرت داشت از او كار كشيديد و اينك كه قدرت كار كردن ندارد، از تأمين روزى وى دريغ مى ورزيد؟!! از #بيت_المال زندگى او را تأمين كنيد.
📚وسائل الشیعه؛ ج15،
@Dastanhaykotah
#حکایت ✏️
زنی غمگین و افسرده نزد حکیمی آمد و از همسرش گله کرد و گفت: "همسر من خود را مرید و شاگرد مردی میداند که ادعا دارد با دنیاهای دیگر در ارتباط است و از آینده خبر دارد. این مرد که الان استاد شوهر من شده هر هفته سکهای طلا از شوهرم میستاند و به او گفته که هر چه زودتر با یک دختر جوان ازدواج کند و بخش زیادی از اموال خود را به این دختر ببخشد! و شوهرم قید همه سالهایی را که با هم بودهایم زده است و میگوید نمیتواند از حرف استادش سرپیچی کند و مجبور است طبق دستورات استاد سراغ زن دوم و جوان برود."
حکیم تبسمی کرد و به زن گفت: "چاره این کار بسیار ساده است. استاد تقلبی که میگویی بنده پول و سکه است. چند سکه طلا بردار و با واسطه به استاد قلابی برسان و به او بگو به شوهرت بگوید اوضاع آسمان قمر در عقرب شده و دیگر ازدواج با آن دختر جوان به صلاح او نیست و بهتر است شوهرت نصف ثروتش را به تو ببخشد تا از نفرین زمین و آسمان جان سالم به در برد! ببین چه اتفاقی میافتد!"
چند روز بعد زن با خوشحالی نزد حکیم آمد و گفت: "ظاهرا سکههای طلا کار خودش را کرد. چون شب گذشته شوهرم با عصبانیت نزد من آمد و شروع کرد به بد گفتن و دشنام دادن به استاد تقلبی و گفت که او عقلش را از دست داده و گفته است که اموالش را باید با من که همسرش هستم نصف کنم. بعد هم با قیافهای حقبهجانب گفت که از این به بعد دیگر حرف استاد تقلبی و بیخردش را گوش نمیکند!"
حکیم تبسمی کرد و گفت: "تا بوده همین بوده است. شوهر تو تا موقعی نصایح استاد تقلبی را اطاعت میکرد که به نفعش بود. وقتی فهمید اوضاع برگشته و دستورات جدید استاد تعهدآور و پرهزینه شده، بلافاصله از او رویگردان شد و دیگر به سراغش نرفت. همسرت استادش را به طور مشروط پذیرفته بود. این را باید از همان روز اول میفهمیدی!"
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@Dastanhaykotah
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قهر امام حسین علیه السلام با بی نمازها
👤استاد مهدی دانشمند
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
@Dastanhaykotah
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | ما در آخرالزّمان زندگی میکنیم‼️
💯 امروز دینداری مشکله؛ امّا...
استاد دانشمند
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
@Dastanhaykotah
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : زندگی سراسر عبرت و اعجاز حضرت موسی علیهالسلام
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Dastanhaykotah