eitaa logo
بشارت می‌دهم خوش‌روزگاری
279 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
13.1هزار ویدیو
150 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💔💔💔 : در این روز از امام علیهالسلام اجازه گرفت تا با گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟ سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیهالسلام رساند و گفت: حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. (۲) ۲. كشف الغمة، ج۲، ص۴۷. ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
💔💔💔 : امام علیه‏السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. شب هنگام امام حسین علیه‏السلام با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه‏ السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه‏السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: مي‏ترسم خانه‏ام را خراب كنند! امام علیه‏السلام فرمود: من خانه ‏ات را مي ‏سازم . ابن سعد گفت : مي‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود : من بهتر از آن را به تو خواهم داد ، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت : من در كوفه بر جان افراد خانواده‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏ گردد ، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود : تو را چه مي‏شود ؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد . به خدا سوگند ! من مي‏دانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ابن سعد با تمسخر گفت : جو ما را بس است. (۳) ۴. پس از این ماجرا ، عمر بن سعد نامه‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه‏السلام را رها كنند ؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي‏گردم یا به مملكت دیگری مي‏روم. عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند ، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند . (۴) پی نوشت ها : ۱. وقایع الایام ، ج ۵، ص۲۷؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج۱، ص۲۴۴. ۲. كشف الغمة، ج۲، ص۴۷. ۳. بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۸. ۴. ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۸۲. 📚 ضدا و سیمای خراسان جنوبی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
22.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان بسیار زیبا درباره زیارت کربلا - استاد یوسفی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؟ واقعه عاشورا (10 محرم 61 هجری قمری) در روز سه‌شنبه 20 یا چهارشنبه 21 مهر 59 هجری شمسی اتفاق افتاده است. 📚 تابناک ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
💔💔💔 : در روز نهم محرم سال ۶۱ هجری ( تاسوعای حسینی ) شمر بن ذی الجوشن خود را به خیام امام حسین ( علیهالسلام ) رسانده ، ضمن صدا کردن حضرت عباس ( علیهالسلام ) و دیگر فرزندان ام البنین ( عبداللّه ، جعفر و عثمان ) ، به آنها گفت : برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم . اما آنها متفقا گفتند : « خدا تو را و امان تو را لعنت كند ، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟! » . در این روز شد كه حضرت عباس علیه‌السلام امام علیه‌السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه‌السلام فرمود: ای عباس ! جانم فدای تو باد ، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟ حضرت عباس علیه‌السلام رفت و خبر آورد كه اینان ميگویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید . امام حسین ( علیه‌السلام ) به عباس فرمودند : « اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم . خدای متعال ميداند كه من به خاطر او » . حضرت عباس (علیه‌السلام) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست . عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت ، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ . عمرو بن حجاج گفت: سبحان اللّه ! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی .عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیهالسلام آمد و گفت : ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم ، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت و بدین ترتیب در این روز امام حسین ( علیه‌السلام ) به واسطه حضرت عباس ( علیه‌السلام ) از دشمن یک شب را برای نماز ، راز و نیاز با خدا و تلاوت قران مهلت گرفتند . امام علیه‌السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام ، . حضرت دستور دادند حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن تدبیر سودمند امام ( علیه‌السلام ) بود که در این روز عملی شد . در این روز همچنین . در روز نهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری امام حسین ( علیه‌السلام ) خطاب به دشمن فرمودند : « وای بر شما چه زیانی می‌برید اگر سخن مرا بشنوید ، من شما را به راه راست می‌خوانم ؛ اما شما از همه فرامین من سرباز می‌زنید و سخن مرا گوش نمی‌دهید چرا که و بر دل‌های شما مهر شقاوت زده شده است » . منبع : وب سایت صدا و سیمای خراسان جنوبی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
امام حسین علیه السلام: أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ. دو چیز مـردم را هلاک و بیچاره گردانــده است: یکى ترس از این که مبادا در آینـده فقیر و نیازمند دیگران گردند و دیگرى فخر کردن ـ در مسائل مختلف ـ و مباهات بر دیگران است. بحارالأنوار: ج 75، ص 54، ح 96 ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیره‌الظلاله. حسین خون قلبش را در راه خدا بخشید تا بندگان را از جهالت و گمراهی نجات دهد. زیارت اربعین ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: 5:47 اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: 7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی»، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما درو است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است. 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 8 بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان) های کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام 📚رجانیوز @besharat_ir
‍ بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ . اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 10 بعد از تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام این زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه امام حسین(ع) حمله کرد؛ امام حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. 📚رجانیوز
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 11 بعد از این جملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده اند. نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد. بود. بعد از او کشته شد. $حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند. (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: 12:50 اذان ظهر حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت بکی برود با عمرسعد مذاکره و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی شود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر می کنی نماز شما قبول می شود و نماز پسر پیامبر (ص) قبول نمی شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متاثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می گذارم.» 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 13 و بعد از آن ساعت شهید شدند؛ از جمله زهیر و حر. بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر. علی اکبر پسر امام حسین (ع) بود البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم. به طرز ناجوانمردانه ای شهید شد . شهادت او بر جوانان بنی هاشم خوانده است. ابن عبدالله بن مسلم. به طرز ناجونمردانه ای شهید شد. بر بنی هاشم گران آمد . دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسر عموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم گزارش ساعت به ساعت روز عاشورا براساس مقاتل: حدود 14 28 نفر از مردان بنی هاشم کشته شدند: 7 برادر امام حسین (ع)، 3 پسر از امام حسن(ع) 2 پسر امام حسین(ع)، 2 نوه جعفر بن ابیطالب، 9 نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از کشتگان نوه ابولهب بود. . عزم کردند تا دو نفری به قلب دشمن بزنند و آخرین سواری را با هم انجام بدهند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در محاصره کشته شد. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» 📚رجانیوز ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir