2.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط اونجایی که آقا دستشو کوبید روی صندلی!
‼️این صحبت ها از زبان مردی داره خارج میشه که لحظاتی قبل بر پیکر رییسجمهور نماز میت خونده.
آیندگان این شجاعت سیدعلی را برای بچه هاشون تعریف خواهند کرد...
🏴 @Roshangari_i
@beshetbim
19.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان این فیلم کوتاه دیشب ازبرنامه جهان آرا شبکه افق پخش شد وقتی دیدم واقعا سوختم چه رییس جمهوری ازدست دادیم قدرش ندونستیم 😭
╭━═━🍃🍃❀🌺❀🍃🍃━═━╮
کانال بانوان بخش مرکزی
https://eitaa.com/bskhgh
@beshetabim
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین واکنش ها...بعد از شهادت...
ماشالله...
چقدر صبوری...
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@beshetabim
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفت روز گذشت...🖤🥀
دنیا چقد بدون خوبان مخلص دلگیره !
چقد تا بودند ، ان طور که باید نشناختیم
یه شهید، رییس جمهور ما بود
کنار ما بود و اون طور که باید نفهمیدیم😞
گوش کنید حال وهوای قشنگی به دل ادم میده
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
@NOSANAD2030
@beshetabim
4.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌پاسخ متفاوت شهید رئیسی به سؤال علیرضا پناهیان
#تصویری
@Panahian_ir
تصویری فوق زیبا از مراسم تشییع شهدای خدمت در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#سید_شهیدان_خدمت💔
#ایران_تسلیت🏴
♨️ @Maddahionlin 👈
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شاید خدا به این دلیل آقای رئیسی را برد...
---------------------
@beshetabim
هدایت شده از بسیج اساتیدونخبگان جامعه الزهرا(س)
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهش را ادامه دهید...
حرف آخر مادر شهـید رئیسی در وداع آخر با فرزندش
🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها)
B2n.ir/n56337
هدایت شده از بسیج اساتیدونخبگان جامعه الزهرا(س)
آن بهشتی که میگویند زیر پای این مادران است...
🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها)
B2n.ir/n56337
هدایت شده از بسیج اساتیدونخبگان جامعه الزهرا(س)
📸 تصاویری از سید حسن نصرالله در کنار مادرش
🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها)
B2n.ir/n56337
هدایت شده از بسیج اساتیدونخبگان جامعه الزهرا(س)
▪️با پسرت؛ جهان را جای بهتری کردی؛
خدا برایت جبران کند...
▪️مملو رضوان الهی باشی،شیر زن.
🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها)
B2n.ir/n56337
🇮🇷🌴
از چند روز قبل بود که همه همسایهها فهمیدند مردی با شانههای ستبر و چشمهایی مهربان که دیر میآمد و زود میرفت، اما هوای همه، حتی رفتگر محل را داشت، محافظ شخص دوم مملکت بود
محافظها قهرمانان همیشه گمنامند و جان فدای نظام
قهرمانانی که نباید و نمیتوانند شناخته شوند
🌷سردار سید مهدی موسوی🌷
حالا آسمانی شدن فرصتی است برای شنیدن از او و شناختنش
مردی که مثل شهید جمهور خستگی ناپذیر بود و برات شهادتشان را در کنار هم گرفتند و اربا اربا شدند
❤️چهار دختر نازدانه دارد
صلابتشان مثال زدنیست
دختر سومش شش ساله است و دختر ته تغاری هم سه ساله و به دور از هیاهوی خانهای که عزیز از دست داده مشغول بازی است و گاهی سراغ عکس بابا میرود
دختران بزرگتر، فاطمه زهرا و ریحانه سادات
میگویند: «بابا به دلیل ملاحظات امنیتی وقتی خانه بود در مورد کارش زیاد صحبت نمیکرد. ما فقط میدانستیم که هر جا رییس جمهور است پدر ما هم هست. زندگی بابا وقف خدمت بود
همیشه میگفت نظام جمهوری اسلامی قدرت اسلام در جهان را به نمایش گذاشته و خدمت به این نظام، خدمت به امام زمان (عج) است.
برای همین بود که همیشه بیش از توانش خدمت میکرد.
از وقتی بابا محافظ آقای رییسی شد، خیلی کمتر ایشان را میدیدیم.
بابا در طول شبانه روز ۳ ساعت بیشتر نمیخوابیدند.
صبحها ساعت سه میرفتند سرکار و ۱۱ و ۱۲ شب برمی گشتند. اما همان موقع هم سرحال و بانشاط میآمد ما را دور خودش جمع میکرد.»
🌷🌿 «شب آخر قبل از اینکه پدرم همراه رییس جمهور به آذربایجان برود کمی زودتر از همیشه به خانه آمد و دورهم نشستیم.
گفتم بابا مگه شما سردار نیستی؟ چرا تصویرت را در تلویزیون نشان نمیدهند؟ چرا در اینترنت اسم و فامیل شما را میزنم تصویرت نیست؟
با طمانینهای به من نگاه کرد و گفت "نشون میده بابا! "
یک روز بعد خبرشهادت بابا که آمد همه مردم ایران تصویر پدرم را دیدند و فهمیدند که سرتیم محافظت رییس جمهور شهید بابای مهربان من است!»
«از وقتی بابا محافظ آقای رییسی شد، آخر هفتههای خانه ما آخر هفتههای بدون حضور بابا بود. سفرهای استانی رییس جمهور آخر هفتهها بود و بابا هم همیشه همراه ایشان. ما عادت کرده بودیم. چون خدمت به نظام، آرمان پدرم بود. حقیقتا اذیت میشدیم. همهمان وابسته بابا بودیم، اما نداشتیمش. دو خواهر کوچکم انقدر شبها بیدار میماندند تا بابا بیاید. پدرم نبود یا بهتر بگویم حضورش کم بود، اما همان قدر هم با همه وجودش برایمان پدری میکرد. آخر هفتههای پرکار که میگذشت و او هیچ وقت نبود، سعی میکرد یک روز وسط هفته کمی زودتر بیاید و با ما باشد.»
💖«بابا و رییس جمهور هر دو به آرزویشان رسیدند. وقتی شنیدم به شهدای این اتفاق عنوان شهید خدمت را دادند خیلی خوشحال شدم. بهترین عنوان بود. اما من حسرت خیلی چیزها به دلم مانده. نمیدانستم قرار است انقدر زود بابا را از دست بدیم. حسرت اینکه چرا بیشتر دست بابام را نبوسیدم.»
«همه فکر میکنند نظامیها آدمهای خیلی جدی هستند. اما اصلا اینطور نیست. مهر پدرم و رقت قلبش مثال زدنی بود. پدرم نه فقط تکیهگاه ما که تکیه گاه یک فامیل بود. بعد از شهادتش در همین یکی دو روز فهمیدیم که چه گرههایی را باز کرده، خیلیها آمدند و از گره گشاییهای پدرم میگفتند. حتی از شهرهای دیگر. آدمهایی که ما اصلا آنها را نمیشناختیم.
«هر چقدر عکسهای گوشیام را زیرو رو کردم دیدم من با بابا عکس زیادی ندارم. اصلا یادم نمیآید آخرین سفری که بابا همراه ما آمد چه زمانی بود.
دوست پدرم خاطرهای از او تعریف کرد و میگفت آقاسید مهدی در ماموریتی لگنش میشکند، اما تا ۴۸ ساعت این درد را تحمل میکند تا ماموریتش تمام شود.»
«از وقتی کلاس ششم بودم پدرم هر سال اربعین ما را به کربلا میفرستادند. نه فقط ما که بانی سفر دیگران هم میشدند و میگفتند ثواب زیارت شما برای من هم میشود. اما خودش حسرت به دل میماند و نمیتوانست با ما بیاید و میگفت من اینجا وظیفه دارم.
«پدرم در مورد جزییات کارشان به دلیل مسائل امنیتی حرفی نمیزدند.
😔 «آن روز تلخ، آن ساعتها بسیار پر اضطراب بود. همه فامیل محبت کردند و آمده بودند.
خبرهای تلویزیون میرسید ما امیدوار میشدیم. اما کمی بعد امیدمان ناامید میشد.
همهمان تا لحظههای آخر امیدوار بودیم که پدرم و باقی همراهان زنده باشند.
اما لحظهای که خبر شهادت را از تلویزیون اعلام کردند همه این دنیا و داشته و نداشته هایش روی سرمان خراب شد.
این اتفاق برای پدرم توفیق بود، چون همیشه میخواست شهید شود. اما دوری از چنین پدری که به معنای واقعی تکیه گاه کامل برای من و خواهرهایم بود و ستون فامیل خیلی سخت است
💌نشرحداکثری باذکرصلوات
نورعلی نور 🇮🇷✌️🇵🇸
@nouronalanour14