eitaa logo
🌹گاھ نوشٺھاے يڪ طلبھـ ـ ـ
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
18 فایل
﷽ﷻ ➖چندسالےدرس خارج ➖ سطح ۴سیاستگذاری فرهنگی ➖ارشدمدیریت فرهنگی ➖دانشجوی دکترای مدیریت إن شاءاللھ افڪار واعمالمان مرضے حضرٺ دوسٺـ ڪھ ھرچہ گفٺیمـ جز حڪایٺ دوسـٺ؛دࢪ همہ؏مࢪ از آن پشیمانیمـ ۩ڪپی باصلوات بر ﷴوآل مطهرش آزاد۩ ۞بندھ @besmellaherrahmanerrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
🅾 پروژه مردم؛ با اهداف مشکوک‼️ ❌ رئیس‌جمهور و وزیر نفت و ... بارها مصاحبه می‌کنند که دولت هیچ برنامه ای برای گران کردن ندارد؛ 👈در اوج فشار اقتصادی صبح جمعه از خواب بیدار می‌شود، درحالیکه دستور داده بنزین را به یکباره ۳برابر گران کنند❗️ ❌ از چند هفته قبل در تمام رسانه‌ها جار می‌زنند که فلان ؛ فلان روز در بورس عرضه می‌شود؛ 👈 چند روز مانده به موعد مقرر می‌گویند عرضه متوقف شد❗️ ❌ ده بار موعد کنکور را در مقاطع مختلف تحصیلی تغییر می‌دهند؛ و بعد می‌گویند باز هم به تعویق می افتد و خانواده ها منتظر خبر موعد جدید باشند؛ 👈 به یکباره اعلام می‌گردد کنکور در زمان مقرر برگزار خواهد شد❗️ ❌ ۱۵روز قبل می‌گویند برگزاری مراسم در فضای بسته با رعایت دستورالعمل‌ها اشکالی ندارد؛ بعد که هیئات سراسر کشور میلیاردها تومان هزینه صرف آماده‌سازی کردند؛ 👈دو روز مانده به محرم میگویند ممنوع است❗️ 📝 اگر با اطمینان قصد بالارفتن از یک نردبان بلند را داشته باشید و در پله های آخر یکی آنرا از زیر پایتان بکشد؛ چه حسی خواهید داشت❓ حالا اگر آن فرد این کار را چند بار دیگر هم تکرار کند چه خواهید کرد❓ آن کار دولت است‼️ ۹۶ 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 می خواهید امسال قمری را به پایان رسانید❓👇 💠شیخ عباس قمی در مفاتیح آورده: امروز آخرين روز ذی‌الحجه و روز آخر سال عربی است، سيّدبن طاووس در كتاب اقبال براساس يك روايت ذكر كرده است كه: ✨ در امروز دو ركعت نماز بجا آورد، و در هر ركعت 1⃣ يك مرتبه سوره «حَمد» و 2⃣ده مرتبه «قُل هُوَاللهُ اَحَدٌ» و 3⃣ده مرتبه «آيهُ الكُرسيّ» را بخواند، و پس از نماز بگويد: 🤲اَللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ اَلسَّنَهِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِي عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي إلَي التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرَائِي عَلَيْكَ اَللَّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِي إلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّي وَ لاَ تَقْطَعْ رَجَائِي مِنْكَ يَا كَرِيمُ 👈 چون اين را بگويد، شيطان فرياد مي زند: وای بر من، آنچه در اين سال عليه او رنج بردم، همه را خراب كرد، و سالی كه گذشت برای او گواهی می‌دهد، كه سالش را نمود‼️ ✅ برای هرکسی که دوسش داری کن 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گاهی فکر می‌کنیم اگر کربلا بودیم، در صف یاران حسین ؏ بودیم، نمی‌دانم شاید؛اما ... 🔻اما می‌گویم از کجا معلوم ـ ؛ ما را بر یاری حضرت امان می‌داد؟! 🖇 اصلا شاید بهانۀ اصحابے ڪہ زودتر از خاندان حضرٺ به میدان رفتند؛ آن بود کہ تحمل دیدن حسین روح از جانشان بر می‌‌گرفت ... آه ڪہ در این داغ چہ ڪشید حبیب ... و چه ڪرد زهیر ... عجب دردے اسٺ؛ درد تان آقا ... 📝پ.ن: مواجهه عاشقان با صحنه سازی کربلای۶۱ به کمک فناوری واقعیت مجازی😔 ◼️گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات حضرت رقیه سلام الله علیها ❇️ مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم خراسانی (متوفای سال ۱۳۵۲ هجری قمری ) در کتاب منتخب التواریخ می نویسد: عالم جلیل ، شیخ محمد علی شامی که از جمله علما و محصّلین نجف اشرف است به حقیر فرمود: ❇️ جد مادری من ، جناب آقای سیّد ابراهیم دمشقی ، که نسبتش به سید مرتضی علم الهدی منتهی می‌شود و سن شریفش از نود افزون بوده و بسیار شریف و محترم بودند، سه دختر داشتند؛ ولی فرزند پسری نداشتند. ♦️شبی دختر بزرگوار ایشان؛ حضرت رقیه بنت الحسین علیهاالسلام را در خواب دید که به او فرمود به پدرت بگو به والی شام بگوید میان قبر و لحد مرا آب فرا گرفته و بدن من در آزار و اذیت است. بیاید و قبر و لحد مرا تعمیر کند. ♦️دختر قضیه را به پدر گفت: اما سیّد ابراهیم از ترس اهل تسنن به خواب او ترتیب اثر نداد! شب دوم، دختر دومی و شب سومی دختر سومی خواب می‌بیند. بعد از عرضه خواب سید ترتیب اثر نداد! تا شب چهارم فرا رسید در آن شب شخص سید خواب می بیند که حضرت رقیه علیها السلام به طریق عتاب فرمودند چرا والی را خبر نکردی؟ ♦️صبح آن روز سید نزد والی شام رفت و خواب خود را برای او نقل کرد. والی شام دستور داد علما و صلحای شام از سنی و شیعه بروند و غسل کنند و لباس نظیف بر تن کنند، آنگاه به دست هر کس قفل درب حرم مقدس باز شد ، همان کس برود و قبر مقدس  را نبش کند و جسد مطهرش را بیرون بیاورد تا قبر مطهر را تعمیر کنند ... ♦️بعد از انجام مقدمات دیدند تنها قفل به دست مرحوم سید ابراهیم باز شد. وقتی نبش قبر صورت گرفت مشاهده شد که لحد حضرت رقیه علیهاالسلام را آب فرا گرفته و بدن نازنین مخدّره میان لحد قرار دارد و کفن آن مخدّره مکرّمه و می باشد لکن آب زیادی میان لحد جمع شده است. ♦️سید ابراهیم دمشقی بدن شریف آن حضرت را از لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود تا سه روز نگه داشته به جز برای نمازهای واجب که آن مخدره را بالای شی نظیفی می‌گذاشت و نماز می‌گذارد تمام این سه روز به جز گریه خواب و خوراکی نداشت و بعداز تعمیر قبر ، آن حضرت را در میان لحد گذاشت پس از این واقعه بود که سید دعا کرد و خداوند پسری به نام سید مصطفی به او مرحمت فرمود والی شام ماجرا را مفصلاً برای سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت. او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیه و امّ کلثوم و سکینه را به سیّد ابراهیم تولیت سپرد. 🖇این قضیه حدود سنه ۱۲۸۰ اتفاق افتاده است 🖇قسمت دوم در کانال 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات حضرت رقیه سلام الله علیها 🅾مرحوم آیت الله خراسانی در کتاب معجزات و کرامات ضمن نقل قضیّه کرامت قبل می نویسد: 🔻روی پشت بام خوابیده بودیم که ناگهان یک مار؛ دست یکی از خویشان ما را گزید به طوری که بعد از مدتی مداوا هیچ اثری در بهبودی وی حاصل نشد. 🔻آخر الامر جوانی به نام سیّد عبدالمیر نزد ما آمد و گفت : مریض مار گزیده کجاست و چون محل مار گزیدگی را به او نشان دادند با دست کشیدن به موضع ، بلافاصله سلامتی او برگشت. سپس گفت: من نه دعایی دارم و نه دارویی، بلکه این کرامت‌ها از اجداد ما به ما رسیده که هر سمی از زنبور یا عقرب و یا مار باشد اگر آب دهان یا انگشت بر آن بگذاریم فورا خوب می‌شود 🔻و علت آن، اینست که جدّ ما سید ابراهیم دمشقی موقعی که آب ، قبر شریف حضرت رقیه علیها السلام را فرا گرفته بود جسم آن حضرت را سه روز روی دست خود نگه داشت تا لحد باز سازی شد به برکت و کرامت حضرت رقیه علیها السلام این اثر در خود و اولادش نسلاً بعد نسلٍ به یادگار مانده است قسمت اول در کانال 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾 حُرّ ، برای خطاکاران ... 🔻حر ابن یزید ریاحی که یکی از فرماندهان نامی عرب بود، همراه با هزار نیروی جنگی برای مقابله با امام حسین (علیه‌السّلام) و بستن راه آن حضرت به میدان آمده بود؛ اما چون در روز عاشورا امام (علیه‌السلام) فریاد برآورد: اما مِنْ مُغیثٍ یغیثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالی؟ اما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) باز دارد؟  حرّ با شنیدن فریاد امام (علیه‌السلام)، قلبش مضطرب و اشک از چشمانش جاری شد. 🔻 وی در حالی که‌ اندامش به لرزه افتاده بود‌ اندک‌اندک به خیام امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شد و به یکی از نزدیکانش چنین گفت: «سوگند به خدا خودم را در میان دوزخ و بهشت می‌بینم و من بهشت را بر می‌گزینم، هر چند که مرا پاره‌پاره کنند و بسوزانند.» آن‌گاه اسب تاخت تا خدمت امام (علیه‌السلام) رسید  و در حالی که دست بر سر نهاده بود، گفت: «اللَّهُمَّ الَیْکَ انبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ ارْعَبْتُ قُلُوبَ اوْلِیائِکَ وَاوْلادِ بِنْتِ نبِیِّکَ 🤲بارخدایا به سوی تو بازگشته‌ام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) افکندم.»  🔻 سپس سپرش را واژگون کرد و با شرمساری تمام عرضه داشت: ‌ای فرزند رسول خدا (ص)! فدایت شوم، من همان هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم و در راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و مواظب بودم که مبادا از راه منحرف شوی و تو را در این مکان وحشتناک فرود آوردم و خیال نمی‌کردم آنان سخن تو را رد کنند و با تو تا این‌ اندازه کینه ورزند. به خدا سوگند اگر می‌دانستم آن‌ها با تو آن می‌کنند که الان می‌بینم، هرگز با تو چنان رفتاری نمی‌کردم، امّا اینک از آنچه کرده‌ام به سوی خداوند توبه می‌کنم. آیا خداوند توبه مرا می‌پذیرد؟» امام برایش استغفار کرد و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد هستی 🔻برخی از مورّخان نوشته‌اند که حرّ گفت: چون من اوّلین کس بودم که راه را بر تو سد کردم، اجازه فرما نخستین شهید راهت نیز باشم؛ شاید از کسانی باشم که در قیامت با جدّت مصافحه می‌کنند  اما مرحوم سید بن طاووس گوید: مقصود حرّ نخستین شهید در آن ساعات بود وگرنه پیش از این جماعتی به شهادت رسیده بودند. 🔻حرّ از امام حسین (علیه‌السّلام) اجازه گرفت و وارد میدان کارزار شد و بعد از رشادت‌های بی‌نظیر، پیکر مجروح و خون‌آلودش به زمین افتاد. او را در حالی که هنوز جان در بدن داشت در جلوی خیمه‌ای که کشتگان را در آنجا جمع می‌کردند گذاشتند  امام (علیه‌السلام) فرمود: این کشتگان مانند پیغمبران و فرزندان پیغمبران هستند. 🔻 سپس امام (علیه‌السّلام) در کنارش حاضر شد و دست به صورت وی کشید و جسد نیمه جانش را نوازش داد و در آن حال فرمود: «اَنْتَ الْحُرُّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّکَ وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الدُّنیا وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الآْخِرَة تو همان‌گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته، «حرّ» و آزاده‌ای. تو آزادمرد در دنیا و سعادتمند در جهان آخرت هستی.» سپس امام دستمال مبارک خود را بیرون آورده و زخم سر حرّ را بست. 🌹شیخ صدوق در الامالی چنین روایت می‌کند: امام حسین (علیه‌السّلام) بر بالین او حاضر شد، در حالی که خون از پیکر حر جاری بود. سپس امام، دستمال مبارک خود را بر زخمهای سر حر بست و بدین‌سان حرّ در برابر امام (علیه‌السلام) به شهادت رسید. السَّلامُ عَلی الحُرِّ بْنِ الرِّیاحِی 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾روضه فرزندان حضرت زینب 🔻حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام) در حماسه عاشورا دوشادوش برادر حرکت کرده و لحظه‌ای از ایثار و فداکاری باز نایستاد. آن بانوی گرامی در سفر کربلا دو یادگار از همسرش عبداللّه بن جعفر به نام‌های  و  به همراه داشت که هر دو در رکاب امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند. 🔻هنگامی که عبدالله بن جعفر، همسر زینب کبری فهمید سفر امام حسین (علیه‌السّلام) به کربلا قطعی است، دو پسرش عون و محمد را را برای کمک به مادرشان به همراه قافله امام حسین (علیه‌السّلام) روانه کرد و به آنان سفارش کرد که اگر جنگی پیش آمد، از امام حسین (علیه‌السّلام) حمایت و دفاع کنند. 🔻 آن دو هنگام خروج امام از مکه به سوی کربلا به آن حضرت پیوستند و نامه پدر خود عبدالله را که در آن از امام (علیه‌السلام) خواسته بود از این سفر منصرف شود به وی رساندند. 🔻نقل است که زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آن‌ها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام خود را از قتال بر حذر می‌داشت- دائی خود را به مادرش حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید 🌱محمد یکی از پسران حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا وقتی به میدان مبارزه شتافت، چنین رجز خواند: «اشْکو اِلَی الله مِنَ العُدْوانِ••• فِعالَ قَومٍ فی الرَّدی عِمیانِ‌••• قَدْ بَدَّلوا مَعالِمَ القُرآنِ••• وَ مُحکمِ التَّنزیلِ و التَّبیان‌••• وَ اَظهَروا الکفرَ مَعَ الطُّغیانِ به خدا شکایت می‌کنم از کردار گروهی که کورکورانه به سوی هلاکت می‌روند؛ همان‌ها که نشانه‌های قرآن را دگرگون و بیان محکم تنزیل را تغییر داده‌اند؛ و کفر و طغیان و سرکشی را آشکار ساختند.» 🌹 بنابر نقل مشهور، وی پس از کشتن ده تن، توسط عامر بن نهشل تمیمی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.  ◼️ 🌱 عون فرزند دیگر حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند: «انْ تُنْکِرُونی‌ فَانا ابْنُ جَعْفرٍ••• شهید صِدْقٍ فِی الجنانِ ازْهَرِ••• یَطیر فیها بِجَناح اخْضَرِ••• کفی بِهذا شَرَفاً فِی الْمَحْشَرِ اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر جعفر طیار هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است؛ با بال سبز در بهشت پرواز می‌کند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است» 🔻طبق نقل از مورخان عون سومین شهید از بنی‌هاشم است 🌹 او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه طائی به شهادت رسید. 💢امام حسین (علیه‌السّلام) بعد از شهادت آن دو نوجوان پیکرهای خون‌آلودشان را بغل گرفت و در حالی که پاهایشان بر زمین کشیده می‌شد، آن‌ها را به خیمه‌ها آورد. حضرت زینب (علیهاالسلام) بردباری فراوانی از خود نشان داد؛ آن گونه که همه بانوان از خیمه‌ها بیرون آمدند، امّا او بیرون نیامد. اول برای بی‌تابی نکردن و دوم اینکه مبادا چشم برادر به او بیفتد و ناراحت و شرمنده شود! 📝در زیارت ناحیه مقدسه درباره عون بن عبدالله چنین آمده است: «السَّلامُ عَلی عَوْنِ بْنِ عَبْدَاللَّهِ بْنِ جَعْفَر الطَّیَّار فِی الْجَنانِ، حَلیفِ الایمانِ، و مُنازِلِ الاقْرانِ، النَّاصِحِ لِلرَّحمانِ، التَّالی‌ لِلْمَثانی‌ والْقُرانِ... درود بر عون پسر عبداللَّه بن جعفر طیّار (پرواز کننده در بهشت) که هم‌پیمان ایمان و نبردکننده با هماوردان و خیرخواه خدای رحمان و تلاوت کننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.»  📝در زیارت رجبیه و ناحیه از محمد بن عبدالله چنین یاد شده است: «السّلامُ عَلی مُحمَّد بن عبدالله بن جعفر، الشاهد مکان ابیه والتالی لاخیه، و واقیه ببدنه، لعن الله قاتله عامر بن نهشل التمیمی سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، آن که در کربلا به جای پدر حضور یافت و پس از برادر به شهادت رسید و بدن خود را سپر بلای او (امام حسین) قرار داد. خدا لعنت کند کشنده او عامر بن نهشل تمیمی را.» 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🌹 🌱 🅾 عبدالله بن حسن 🔻عبدالله بن الحسن (علیه‌السّلام) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. عبدالله، در ایام شهادت نوجوانی ۱۱ ساله، و از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بود که روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهداء بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جام شهادت نوشید 🔻در مقاتل چنین نقل شده است که در واپسین لحظات حیات شریف سیدالشهداء (علیه‌السّلام) کوفیان حضرت را محاصره کردند، در حالی که امام (علیه‌السّلام) دیگر توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاده بود ... 🔻در این هنگام ندای امام حسین (علیه‌السّلام) به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: 💠خدایا، تو خود می‌دانی که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را می‌کشند ... آن تبهکاران سنگ‌دل‌ اندکی درنگ کردند و دگرباره بر امام (علیه‌السّلام) هجوم بردند. در این هنگام عبدالله که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود خیمه‌گاه را ترک کرده، شتابان به سوی امام (علیه‌السّلام) دوید ... 🔻حضرت امام حسین با دیدن او خطاب به خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: 💠«خواهرم این کودک را نگهدار» زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) خود را به کودک رساند و سعی کرد از رفتنش جلوگیری کند و او را به خیمه‌ها بازگرداند، امّا او پایداری کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که: ✨«لا اُفارق عمّی!» به خدا سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! و خود را از دستان عمه‌اش رها کرد و نزد امام حسین (علیه‌السّلام) رفت تا شاید مانع از شهادت عموی بزرگوارش گردد. 🌹در این هنگام یکی از تجاوزکاران اموی به نام «بحر بن کعب» به سوی حسین (علیه‌السّلام) روی آورد که «عبداللَّه» فریاد بر آورد: ‌ هان‌ ای پلیدزاده! آیا می‌خواهی عمویم را به شهادت برسانی؟ آن پلید نیز شمشیری بر آن کودک فرود آورد و عبداللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! 🌹 او در حالی که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! حسین (علیه‌السّلام) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: 💠یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایی پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خدای پُر مهر به زودی تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت 🌹و آن‌گاه «حرمله» گلوی آن عبالله علیه السلام را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! حسین (علیه‌السّلام) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش را در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: ⭕️ بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه‌پیشه‌ات را تاکنون از نعمت‌هایت بهره‌مند ساخته‌ای، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش! 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm