🔴 #سوت_اشتباه_در_زندگی
💠 اگر در بازی فوتبال، #داور تشخیص درستی ندهد و سوت اشتباه بزند درست است که بازیکن در دل خود نظر داور را قبول ندارد امّا حق ندارد در عمل نظر #داور را نپذیرد و با داور دست به یقه شود چرا که هرج و مرج میشود و فدراسیون میتواند، بازیکن متمرّد از دستور اشتباهِ داور را #توبیخ و جریمه کند. اگر بازیکن، متواضعانه و بدون داد و قال نظر داور را بپذیرد زمینهی روانی مناسبی را جهت قضاوتِ بدون خطا برای #داور فراهم میکند و درصد خطاهای او کمتر خواهد شد.
💠 در زندگی مشترک یکی از صفات عالی #زن که در روایات آمده است مطیع بودن نسبت به مرد است. هیچ مردی بیخطا نیست امّا وجود دستورات اشتباه و #طبیعی مرد (نه دستورات غیرشرعی و گناه) نباید باعث سرپیچی و اطاعت نکردن زن و درگیری لفظی با شوهر گردد چرا که طبق آموزههای دینی اگر مخالفت زن منجر به #فتنه، اختلاف و دعوای زن و شوهری شود سرپیچی از دستور مرد جایز نیست.
💠 نکتهی دقیقی که اگر خانمها رعایت کنند #سود و بهرهی آن به جیب آنها میرود این است که اطاعت متواضعانه از مرد و اشباع روحیهی #اقتدار وی به شدّت شما را محبوبِ مرد میکند و اتّفاقاً زمینه را برای مدیریّت سالم او فراهم میکند.
💠 #محبوبیّت حاصل از مطیع بودن، به قدری کارساز است که مرد را از فضای لجبازی، دیکتاتوری و قلدرگری دور میکند و به مرور، رفتارها و دستورات منطقی و از جنس #درک همسر از او صادر خواهد شد چرا که مردها اگر اطاعتپذیری از همسر خود ببینند روحیهی #پهلوانی آنها اجازه نمیدهد که شما را درک نکنند.
🔺🔸🔹
⇝ پرسمان اعتقادی
https://eitaa.com/jo
🤔❓ #اشتباه در #توکل
🖍برخی از ما #پیش_بینی میکنیم در کاری #سود خواهیم کرد، جلو میرویم و زیر زبان میگوییم: «خدایا #توکل بر تو کردم.» و منتظر هستیم که آنچه پیشبینی و برنامهریزیِ ماست بهطور کامل محقق شود.❗️
👌 در اینصورت اگر پیشبینی ما #محقق شود تأثیری در #خداشناسی ما ندارد چون خودمان مطمئن بودیم سود خواهیم کرد؛ اما اگر برعکس شود خیلی زود، نتیجهگیری غلط کرده و میگوییم من توکل کردم چرا #چنین شد؟؟ این کار توکل به #خود است، #توکل به #خدا نیست. توکل به خدا آن است که انسان حتی اگر بداند سود کردن در یک کار# قطعی است باز سود و #ضررش را به خدا بسپارد؛ و از خدا بخواهد اگر در این تجارت برای او #ضرر دنیوی و اخروی است، در این تجارت او را #شکست دهد. چون در توکل شکست ظاهری است و در باطن پیروزی است.
🍃🌺 دوستی نقل میکرد: در #منطقهای از شهر شایع شد که شهرداری طرحی دارد و ما طلا فروختیم قطعهی #زمینی آنجا بخریم. اما وقتیکه خواستیم زمین را بخریم، فروشنده مبلغ جزیی #بیعانه ما را #بالا کشید و ما نتوانستیم آنجا، قطعه زمینی بخریم. بعد از مدتی زمین آنجا دو برابر شد و ما ته دل گفتیم: خدایا ما که بر تو #توکل کردیم چرا برای ما #سودی نخواستی؟؟😐
😲بعد از 4 سال متوجه شدیم همه قولنامهها #تقلبی بود و شهرداری طرحی هم در آنجا #نداشت. آنهایی که خریده بودند به یک هزار تومن هم کسی از آنها نمیخرید. آنجا بود که متوجه شدیم #توکل واقعی چیست و اگر کسی توکل واقعی به خدا کند آخرش به یقین سود است.