eitaa logo
بسوی الله
55 دنبال‌کننده
173 عکس
1.8هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اینو بفرست برای عاشقان امارات متحده
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تشرف آیت الله بهجت محضر امام رضا علیه السلام 🎙
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می خواهید بدونید اسم اعظم الهی چیه؟ و به کمک اون به خواسته‌هاتون برسید؟♥️ 🎙کلیپ سخنرانی
46.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهیدی که در خواب در دستان مادرش تربت گذاشت و بعد از بیداری تربت در دستان مادر شهید بود.
دنیا عجیب است ! روزی درب خانه ایی را آتش زدند که نسلی را بسوزانند . و امروز جهانی در دست فرزندان حضرت زهرا است اللهم النصر سید علی خامنه ای اللهم النصر سید حسن نصراله اللهم النصر سید بدرالدین الحوثی طباطبایی یمنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غیرتی شدن مردم در تئاتر هجوم به خانه حضرت زهرا(س)😭
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی که همه بازیگران قبل از در آن بازی کردند ♨️ برزخی‌ها، فیلمی که توسط مجوز پخش گرفت اما...
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀با نابغۀ ناشناختۀ قرن آشنا شوید🥀 🥀🌹تعابیر کم‌نظیر امام خمینی رضوان الله علیه 🥀🌷و امام خامنه ای حفظه الله برای این شخصیت بزرگ! ⁉️از شهید سیدمحمد باقر صدر رضوان الله علیه چه میدانیم؟
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامات حضرت زهرا سلام الله علیها
✍️می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. 🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. ✨چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!» . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°