eitaa logo
بضعهُ الحسین ع ...
469 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
14 فایل
بدترین احساس زمانی است که خودت هم می‌فهمی، از خدا دور شده‌ای اللهم اغفر لی‌ الذنوب‌ التی... 💔 مدت زیادی در جسم نخواهیم ماند، با شرف زندگی کنیم. کپی مطالب با ذکر صلوات،آزاد بَضعةُالحسین (علیه السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
فارغ از هر نتیجه‌ای، برنده اصلی مشارکت بالا‌ی مردمی بود که باعث شد دل اولاد علی شاد بشه تمام غم و غصه هامون فدای سر آرامش حضرت آقا...
خب، دارن می‌شمرن ... یقیناً کُلهُ خَیرِ...
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
دلم حرم امام رضا رو میخواد الان ...
خدایا! تو شاهد باش اگر این دو هفته را خانه به خانه چرخیدیم، روستا به روستا قدم برداشتیم، شماره به شماره تماس گرفتیم، چهره به چهره تبلیغ کردیم، اگر دانه های تسبیح را با اضطرار بالا و پایین بردیم و هر لحظه زیر لب ذکر گفتیم، برای سیر شدن شکم هایمان و برای پر شدن جیب هایمان نبود، ما حق را می خواستیم. حقی که بیاید و زمینه را برای آمدن برترین حق طلب دنیا مهدی موعود فراهم کند. ما یک دل و یک صدا تلاش کردیم برای حفظ اقتدار پرچم ایران تا بتوانیم روزی علم را سربلند به دست فرمانده برسانیم.
صدای امام خمینی.mp3
2.58M
کسانی که برای خدا کار و قیام می‌کنند، هیچ‌وقت باخت ندارند! آن‌ها که برای دنیا کار می‌کنند، چه به آن برسند و چه نرسند، باخته‌اند! امام خمینی
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴این کلیپ را باید الان دید🔻 🔶باید کرد، تربیت کرد. ✨ ╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮             ╰═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╯
بضعهُ الحسین ع ...
خدایا! تو شاهد باش اگر این دو هفته را خانه به خانه چرخیدیم، روستا به روستا قدم برداشتیم، شماره به ش
خانه به خانه رفت در زد. اما به «علی» رأی ندادند! از حضرت زهرا سلام الله که بالاتر نیستیم. خانه به خانه رفتنمان بی نتیجه نیست! یک روز مردم خودشان به ما می آورند....
دیروز غریبی مسلم رو تو کوچه های کوفه دیدم وقتی که برای تبلیغ به چند روستا رفتم . شب قبل برای رای کارت هدیه داه بودند وبرای اینکه نظرشون عوض نشه از توی خونه هاشون بیرون نیامدن .تشنه توی کوچه های روستا قدم میزدیم دریغ از یک ذره مهربانی .قلبها با دریافت پول سنگ شده بود
بضعهُ الحسین ع ...
#ارسالی دیروز غریبی مسلم رو تو کوچه های کوفه دیدم وقتی که برای تبلیغ به چند روستا رفتم . شب قبل بر
من اینو بارها دیروز تجربه کردم یه مورد پیرمردی بود که بارها برا خانواده ش بسته غذایی می‌بردیم اینبار با دیدن و خواسته ی ما، اخمی کرد و درد پاش رو بهونه نیومدن کرد گفتم ماشین آوردم بیاین بریم، با لگد در رو بست و گفت نمیام بعدا فهمیدیم ...😔