الانم این جریان یهودی
به دو قسمتبدیل شده
یهودیانِ اصلی
و یهودیانِ غاصب...
بریم سر وقت کلام و شعار امام خمینی
رهبر کبیر انقلاب فرموده بودند که
#اسرائیل_باید_از_صحنهی_روزگار_محو_شود
که همانموقع هم یه سری شبهات پیش اومد و میگفتند یعنی منظور امام اینه که ما یهودیان رو نابود میکنیم
که امام خامنه ای در این رابطه روشنگری کردند
آقاجانمان طی ۲۹ سال اخیر بارها بر این موضوع تأکید کردند که ما با رژیم صهیونیستی مشکل داریم، اما یهودستیز نیستیم
نخستین بار، سال ۶۹ در اولین کنفرانس وحدت اسلامی با اشاره به سخن معروف امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه اسرائیل باید محو بشه، آقاجانمان فرمودند:
«یهودیهای فلسطین، اگر دولت اسلامی را قبول میکنند، در آنجا زندگی کنند. بحث، بحث یهودیستیزی نیست.
مسئله، مسئله غصب خانه مسلمین است.
رؤسا و زعمای مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهای جهانی قرار نداشتند، میتوانستند این مهم را انجام بدهند؛ ولی متأسفانه نکردند.»
آقاجانمان در سال ۷۲ در پیامی به کنگره حج، چندین راه برای حل موضوع فلسطین بیان کردند که یکی از اونا این بوده که
👇👇👇
«اعلام راه حل مشخص جمهوری اسلامی درباره مسئله فلسطین، که عبارت است از انحلال رژیم غاصب صهیونیستی و تشکیل دولت فلسطینی، متشکل از خود فلسطینیان و همزیستی مسلمانان و مسیحیان و یهودیان در فلسطین.»
اسفندماه همان سال نیز در واکنش به حمله نیروهای نظامی دولت اسرائیل به فلسطینیان تأکید کردند: «علاج نهایی منحصربهفرد، خلع ید از صهیونیستهای غاصب و تحویل فلسطین به فلسطینیان از هر مذهب و ملت است.»
حالا این فلسطینان چه یهودی باشند
چه مسیحی و چه مسلمان"شیعه و سنی"
فرقی نداره
ولی باید کلیت و اصلِ حاکمیتِ در فلسطین
با محوریتِ فلسطینیان ساکن اونجا باشه نه اشغالگران
آقاجانما در سال ۷۹ در جمع گروهی از بسیجیان به بحران خاورمیانه پرداختند و فرمودند: «از بین بردن بحران خاورمیانه این است که ریشه بحران خشک شود.
ریشه بحران چیست؟
رژیم تحمیلی صهیونیستی در منطقه. تا وقتیکه ریشه بحران هست، بحران هم هست.
راهحل این است که آوارگان فلسطینی از لبنان و هر نقطه دیگری که هستند، به فلسطین برگردند.
این چند میلیون فلسطینیای که در بیرون از فلسطین زندگی میکنند، به فلسطین برگردند.
مردم اصلی فلسطین - چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی - رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی بر کشورشان حاکم باشد.
اکثریت قاطع مسلماناند؛ تعدادی هم یهودی و مسیحیاند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطیناند و پدرانشان در اینجا زندگی کردهاند.
نظامی را که مطلوب این جمعیت است، سرکار بیاورند؛ بعد آن نظام تصمیم بگیرد با کسانی که در طول این چهل سال، چهلوپنج سال و پنجاه سال به فلسطین آمدهاند، چهکار کند.
نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان داده شوند؛ این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است؛ این راه حل بحران است.
تا وقتی که این راه حل اجرا نشود، هیچ راهحل دیگری کارایی نخواهد داشت...
سال ۸۱ نیز در بخشی از خطبههای نماز جمعه که به امامت آقاجانمان برگزار شد، با تأکید بر اینکه ما برای موضوع فلسطین راهحل داریم، تأکید کردند «راهحل منطقی راه حلی است که همه وجدانهای بیدار دنیا و همهکسانی که به مفاهیم امروزِ دنیا معتقدند، ناچارند آن را قبول کنند. ما یک سال و نیم قبل هم این راهحل را گفتیم و دولت جمهوری اسلامی بارها در مجامع و در مذاکرات بینالدولی آن را تکرار کرده است.
الان هم ما همان را میگوییم و بر آنهم اصرار میورزیم: راه حل نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین؛ همهکسانی که از فلسطین آواره شدهاند؛ البته آنهایی که مایلند به سرزمین فلسطین و به خانه خودشان برگردند.
اینیک امر منطقی است. این کسانی که در لبنان و در اردن و در کویت و در مصر و در بقیه کشورهای عربی سرگرداناند، به کشور و به خانه خودشان فلسطین برگردند - آنهایی که مایلند؛ نمیگوییم کسی را بهزور بیاورند - و از کسانی که قبل از سال ۱۹۴۸ که سال تشکیل دولت جعلی اسرائیل است، در فلسطین بودهاند - چه مسلمانشان، چه مسیحیشان، چه یهودیشان - نظرخواهی شود. اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند.
این دموکراسی است. چطور برای همه دنیا دموکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟!
چطور همه مردم دنیا حقدارند در سرنوشت خود دخالت کنند، اما مردم فلسطین حق ندارند؟! هیچکس شک ندارد رژیمی که امروز در فلسطین بر سرکار است، رژیمی است که با زور، با حیله و ترفند و با فشار روی کار آمده است؛ در این کسی شک ندارد. صهیونیستها با مسالمت نیامدهاند؛ مقداری با حیله و ترفند و مقداری با زور سلاح و فشار بر سرکار آمدند؛ لذا یک رژیم تحمیلی دارند.
خیلی خب؛ مردم فلسطین جمع شوند، رأی بدهند و نوع رژیمی را که در این کشور باید حاکم باشد، انتخاب کنند.
آن رژیم و آن دولت، تشکیل شود و درباره کسانی که بعد از سال ۱۹۴۸ به سرزمین فلسطین آمدهاند، تصمیمگیری کند؛ هر چه تصمیم گرفت. اگر تصمیم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر هم تصمیم گرفت بروند، پس بروند. این، هم آراء مردم است، هم دموکراسی است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلی دنیاست. این راهحل. خب؛ این راهحل باید اجرا شود.»
آقاجانمان در خطبههای یکی از نماز جمعههای سال ۸۴، با تأکید بر اینکه آزادی غزه را نباید به معنای آزادی تمام سرزمینهای فلسطینی دانست، تصریح فرمودند: «مسئله فلسطین اینطوری حل نخواهد شد. مسئله فلسطین فقط یکراه دارد؛ همان چیزی که ما چند سال پیش اعلام کردیم: از فلسطینیهای اصیل - چه آنهایی که داخل فلسطین هستند، چه آنهایی که در اردوگاهها هستند، چه آنهایی که در کشورهای دیگر هستند؛ چه مسلمان باشند، چه یهودی باشند، چه مسیحی باشند، فرقی نمیکند؛ فلسطینی باشند - نظرخواهی کنند؛ هر دولتی که آنها خواستند، سرکار بیاید. آن دولت اگر مسلمان باشد، اگر مسیحی باشد، اگر یهودی باشد، اگر مخلوط باشد، چنانچه برخاسته از آرای خود فلسطینیها باشد، مورد قبول است و مسئله فلسطین را حل خواهد کرد. بدون این، مسئله فلسطین حل نخواهد شد.» آقاجانمان در خطبههای نماز عید فطر آن سال نیز با اشاره به اینکه نه به دریا ریختن یهودیها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست، تأکید کردند: «حرف ما این است که ملت فلسطین باید بهحق خود برسد. این کشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینیهاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینیها معین کنند.
این یک میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دموکراسی و حقوق بشر است.
آنکسانی که ادعا میکنند که طرفدار مردمسالاری ملتها و کشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است
ملت فلسطین؛ مردمانی که فلسطین متعلق به آنهاست - از مسلمان، یا مسیحی، یا یهودی - و سرزمین تاریخی آنهاست و تاریخ و جغرافیا به این گواهی میدهد، بایستی رأی و نظر بدهند؛ آنها در یک نظرخواهیِ مقابل چشم مردم جهان، در یک رفراندوم، تکلیف دولت فلسطین را معین کنند؛ و آن دولت، دولت مشروعی خواهد بود. در آن دولت، جنایتکارانی که در فلسطین جنایت کردند، باید مجازات شوند؛ امثال این شارون و بقیهی جنایتکارهای فلسطینی. دربارهی آنکسانی هم که به این سرزمین از نقاط مختلف دنیا مهاجرت کردند، آن دولت تصمیمگیری خواهد کرد که چه باید بکند. این، حرفی است منطقی.»
آقاجانمان سال ۹۰ نیز در بیانیهای خطاب به کنفرانس حمایت از انتفاضه، با بیان اینکه ایران، راهکار برونرفت فلسطین از بحران را نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی میداند، و در ادامه تأکید کردند: «ما همهپرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی -نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاهها و در هر نقطه دیگر، در یک همهپرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آیندهی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمده از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کردهاند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را بهدرستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود.»
آقاجانمان حتی چند ماه قبل نیز در دیدار دیگری با سفرای همین کشورها بابیان اینکه ما «اهل به دریا ریختنِ یهودیها نیستیم»، افزودند: «ما میگوییم مبارزات همهجانبه ملّت فلسطین -مبارزات سیاسی، مبارزات نظامی، مبارزات اخلاقی و فرهنگی- باید ادامه پیدا کند تا کسانی که غاصب فلسطین هستند، تسلیم رأی ملّت فلسطین بشوند. از همهی مردم فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی فلسطینی و آنکسانی که در خارج فلسطین تبعیدشده از فلسطین هستند، نظرخواهی بشود، و اینها معیّن کنند که چه نظامی در فلسطین حاکم باشد و همه تسلیم آن باشند؛ مبارزه تا این زمان باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد، و به لطف الهی و به توفیق الهی و به حول و قوّه الهی ملّت فلسطین در این مبارزه مسالمتآمیزِ انسانیِ موردقبول همه عرفهای عاقل عالم مسلط خواهد شد و کشور فلسطین به مردم فلسطین بر خواهد گشت.»